مراتب اخلاص


مرتبه ي اول: يكي از مراتب آن، تصفيه ي عمل است - عمل قلبي يا قالبي - از شائبه ي رضاي مخلوق و جلب قلوب آنها، چه براي مَحمِدَت يا براي منفعت يا براي



[ صفحه 68]



غير آن. و در مقابل اين، اتيان عمل است ريائا. و اين رياء فقهي، و از همه ي مراتب ريا پست تر و صاحب آن از همه مرائي ها بي ارزش تر و خسيس تر است.

مرتبه ي دوم: تصفيه ي عمل است از حصول مقصودهاي دنيوي و مآرب زائله ي فانيه، گر چه داعي آن باشد كه خداي تعالي به واسطه ي اين عمل عنايت كند؛ مثل، خواندن نماز شب براي توسعه ي روزي، و اتيان [1] صلوة اول ماه مثلا براي سلامت از آفات آن ماه، و دادن صدقات براي سلامتي، و ديگر مقصدهاي دنيوي... گر چه پيش اهل معرفت اين نماز را به هيچ وجه ارزشي نيست و مثل ساير كسب هاي مشروعه است، بلكه شايد از آن نيز كمتر باشد.

مرتبه ي سوم: تصفيه ي آن است از رسيدن به جنات جسمانيه و حور و قصور و امثال آن از لذات جسمانيه. و مقابل آن، عبادت اجيران است؛ چنانچه در روايات شريفه است. و اين نيز در نظر اهل الله چون ساير كسب ها است، الا آن كه عمل اين كاسب اجرتش بيشتر و بالاتر است، در صورتي كه قيام به امر كند و از مفسدات صوريه عمل را تخليص كند.

مرتبه ي چهارم: آن است كه عمل را تصفيه كند از خوف عقاب و عذاب ها[ي] جسماني موعود. و مقابل آن، عبادت عبيد است؛ چنانچه در روايات است. [2] و اين عبادت نيز در نظر اصحاب قلوب قيمتي ندارد و از نطاق عبوديت خارج است. و در نظر اهل معرفت فرق نكند كه انسان عملي را بكند از خوف حدود و تعزيرات در دنيا، يا خوف عقاب و عذاب آخرتي، يا براي رسيدن به زن هاي دنيائي، يا براي رسيدن به زن هاي بهشتي، در اين كه هيچ يك براي خدا نيست...



[ صفحه 69]



مرتبه ي پنجم: تصفيه ي عمل است از رسيدن به سعادات عقليه و لذات روحانيه ي دائمه ي ازليه ي ابديه و منسلك شدن در سلك كروبيين و منخرط شدن در جرگه ي عقول قادسه و ملائكه ي مقربين. و در مقابل آن، عمل نمودن براي اين مقصد است... ولي در مسلك اهل الله اين مرتبه نيز از نقصان سلوك، و سالك آن نيز كاسب و از اجيران به شمار مي رود، گر چه در متجر و مكسب با سايرين فرق ها دارد.

و در ازاء اين مرتبه كه مرتبه ي ششم است تصفيه ي آن [عمل] است از خوف عدم وصول به اين لذات و حرمان از اين سعادات. و در مقابل، عمل براي اين مرتبه از خوف است. و اين نيز گر چه مرتبه ي عاليه اي است و از حد اشتهاي امثال نويسنده خارج است، ولي در نظر اهل الله اين نيز عبادت عبيد است و عبادت معلل است.

مرتبه ي هفتم: تصفيه ي آن است از وصول به لذات جمال الهي و رسيدن به بهجت هاي انوار سبحات غيرمتناهي كه عبارت از جنت لقاء است. و اين مرتبه، يعني جنت لقاء از مهمات مقاصد اهل معرفت و اصحاب قلوب است و دست آمال نوع از آن كوتاه است، و اوحدي [3] از اهل معرفت به سعادت اين شرف مشرفند، و اهل حب و جذبه از كمل اهل الله و اصفياء الله هستند؛ و لكن اين كمال، مرتبه ي كمل اهل الله نيست، بلكه از مقامات معمولي سرشار آنها است.

و اين كه در ادعيه، مثل مناجات شعبانيه، حضرت اميرالمؤمنين و اولاد طاهرينش اين مرتبه را خواسته يا اشاره به داشتن آن نموده [اند]، نه آن كه مقامات آن منحصر به همين مرتبه است؛ چنانچه مرتبه ي هشتم كه در ازاء اين مرتبه است و آن عبارت است از تصفيه ي عمل از خوف فراق نيز از كمال



[ صفحه 70]



مقامات كمل نيست، و اين كه جناب اميرالمؤمنين «كيف أصبر علي فراقك» [4] گويد از مقامات معمولي سرشار او و مثل او است.

بالجمله، تصفيه ي عمل از اين دو مرتبه نيز در نزد اهل الله لازم است، و عمل با آن معلل و از حظوظ نفسانيه خارج نيست؛ و اين كمال خلوص است. و پس از اين، مراتب ديگري است كه از حدود خلوص خارج و در تحت ميزان توحيد و تجريد و ولايت است.


پاورقي

[1] به جا آوردن، انجام دادن.

[2] از جمله وسايل الشيعة، ج 1، ص 45، ابواب مقدمة العبادات، روايات باب 9، و نيز اصول كافي، ج 3، ص 131، كتاب الايمان و الكفر، باب العبادة، روايت 5.

[3] اندكي.

[4] مصباح المتهجد، ص 778؛ مفاتيح الجنان، دعاي كميل.


بازگشت