سر رفع رأس از ركوع و آداب آن


و سر آن رجوع از وقوف در كثرات اسمائيه است؛ چنانچه فرمايد: و كمال التوحيد نفي الصفات عنه. [1] زيرا كه پس از حصول حال صحو از فناي اسمائي، عبد سالك قصور و تقصير خود را مشاهده كند؛ چه كه مبدأ خطيئه ي آدمي، كه ذريه ي او بايد جبران آن كند، توجه به كثرات اسمائيه كه باطن شجره است مي باشد. و چون خطيئه ي خود، كه ذريه است، و خطيئه ي آدم، كه اصل خود است، دريافت، به مقام تذلل و نقصان خود پي برد و مهياي براي رفع خطيئه، كه به خفض جناح در حضرت كبرياء است، شود؛ و اقامه ي صلب از اين مقام نمايد، و با تكبير بعد از ركوع رفع كثرات اسمائيه نمايد، و صفراليد متوجه منزل ذلت و مسكنت و اصل ترابيت شود. و آداب مهمه ي آن، يافتن خطر بزرگ مقام، و چشاندن به قلب است با تذكر تام، و مجاهده در توجه به



[ صفحه 355]



حضرت ذات و ترك توجه به خود، حتي به مقام ذلت خويش، است.

و بدان اي عزيز كه تذكر تام از حضرت حق و توجه مطلق به باطن قلب به آن ذات مقدس، موجب گشوده شدن چشم باطني قلب شود كه به آن لقاء الله، كه قرة العين اولياء است، حاصل گردد: و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا. [2] .



[ صفحه 356]




پاورقي

[1] پاورقي 467.

[2] «آنان كه در راه ما جهاد كنند هر آينه ايشان را به راههاي خود هدايت مي كنيم.» (عنكبوت / 69).


بازگشت