رجحان اين احتمال كه شرافت يا نحوست زمانها و مكانها بالعرض و به جهت وقوع برخي وقايع و حصول برخي امور در آنها است نه بالذات


و اما وجه ترجيح احتمال اول نيز وجه صحيح دل پسندي نيست؛ زيرا كه مرجع اين حرف به «اصالة الظهور» و «اصالة الحقيقة»، مثلا، مي باشد. و در اصول معلوم شده است كه «اصالة الحقيقة» و «اصالة الظهور» براي آن است كه در مورد شك در مراد، تعيين مراد كند؛ نه پس از معلوميت مراد، اثبات حقيقت نمايد. تأمل. [1] .



[ صفحه 326]



بنابراين، هر دو وجه ممكن است، ولي وجه ثاني به نظر ارجح است. بنابراين، شايد «ليلة القدر» براي آن صاحب «قدر» شده است كه شب وصال نبي ختمي و ليله ي وصول عاشق حقيقي به محبوب خود است. و در مباحث سابقه معلوم شد كه تنزل ملائكه و نزول وحي پس از حصول فنا و قرب حقيقي است. و از اخبار كثيره و آيات شريفه نيز استفاده شود كه شرف و نحوست زمانها و مكانها به واسطه ي وقايع در آن است؛ و اين با مراجعه معلوم شود. گرچه استفاده ي شرف ذاتي از بعض آنها نيز مي شود.


پاورقي

[1] وجه تأمل آن است كه در اينجا از جهت ديگر مي توان اين دعوي را تقرير كرد و آن آنست كه ظاهر در نسبت دادن محمولي به موضوع آن است كه آن موضوع خود داراي آن حكم باشد و تمام موضوع باشد چنانچه در باب اطلاق نيز شيخ استاد ما در علوم تقليد به اين بيان بي احتياج به مقدمات اطلاق اثبات اطلاق مي كردند.


بازگشت