انبيا داعي به دنيا نبوده اند بلكه در صدد تقييد و تحديد اطلاق شهوت و غضب بوده اند


بلكه انبياء مردم را از دنيا بازدارند و تقييد اطلاق شهوت و غضب كنند و تحديد موارد منافع نمايند، غافل گمان كند دعوت به دنيا كنند. آنها مي فرمايند مال را از هر راه تحصيل نكن و شهوت را با هر طريق فروننشان - نكاح بايد باشد، تجارت و صناعت و زراعت بايد باشد - با آن كه در كانون شهوت و غضب اطلاق است. پس، آنها جلوگير اطلاق هستند نه داعي به دنيا. روح دعوت به



[ صفحه 46]



تجارت تقييد و بازداري از به دست آوردن باطل است؛ و روح دعوت به نكاح تحديد طبيعت و جلوگيري از فجور و اطلاق قوه ي شهوت است. بلي، آنها مخالف مطلق نيستند چه كه آن مخالف نظام اتم است.

بالجمله، ما چون حس احتياج به دنيا نموديم و آن را سرمايه ي حيات و سرچشمه ي لذات دريافتيم، در توجه به آن حاضر و در تحصيل آن مي كوشيم. اگر ايمان به حيات آخرت پيدا كنيم و حس احتياج به زندگاني آنجا نماييم و عبادات و خصوصا نماز را سرمايه ي تعيش آن عالم و سرچشمه ي سعادت آن نشئه بدانيم، البته در تحصيل آن كوشش مي نماييم، و در اين سعي و كوشش زحمت و رنج و تكلف در خود نمي يابيم، بلكه با كمال اشتياق و شوق دنبال تحصيل آن مي رويم و شرايط حصول و قبول آن را با جان و دل تحصيل مي كنيم.

اكنون اين سردي و سستي كه در ما است از سردي فروغ ايمان و سستي بنياد آن است، و الا اگر اين همه اخبار انبياء و اولياء عليهم السلام و برهان حكما و بزرگان عليهم الرضوان در ما ايجاد احتمال كرده بود، بايد بهتر از اين قيام به امر و كوشش در تحصيل كنيم. ولي جاي هزار گونه افسوس است كه شيطان سلطنت بر باطن ما پيدا كرده و مجامع قلب و مسامع باطن ما را تصرف نموده نمي گذارد فرموده ي حق و فرستاده هاي او و گفته هاي علما و مواعظ كتابهاي الهي به گوش ما برسد. اكنون گوش ما گوش حيواني دنيوي است و موعظه هاي حق از حد ظاهر و از گوش حيواني ما به باطن نمي رسد - و ذلك لمن كان له قلب او القي السمع و هو شهيد. [1] .

از وظايف بزرگ سالك الي الله و مجاهد في سبيل الله آن است كه در خلال مجاهده و سلوك از اعتماد به نفس به كلي دست كشد و جبلتا متوجه به مسبب الاسباب و فطرتا متعلق به مبدأالمبادي گردد، و از آن وجود مقدس عصمت و حفظ طلب كند و به دستگيري آن ذات اقدس اعتماد كند و در



[ صفحه 47]



خلوات تضرع به حضرتش ببرد و اصلاح حالش را با كمال جديت در طلب بخواهد كه جز ذات مقدس او پناهي نيست. و الحمد لله.


پاورقي

[1] «براي كسي كه دلي (آگاه) داشته باشد يا با توجه كامل گوش (به كلام حق) بسپارد.» (ق / 37).


بازگشت