عبادت بي حضور قلب را در نفس اثري نيست


و اين سلطنت الهيه اي است كه به بنده دهند از براي ترك اراده ي خود و ترك سلطنت هواهاي نفسانيه و اطاعت ابليس و جنود او. و هيچ يك از اين نتايج كه ذكر شد حاصل نمي شود مگر با حضور قلب كامل. و اگر قلب در وقت عبادت غافل و ساهي باشد، عبادت او حقيقت پيدا نكند و شبه لهو و بازي است. و البته چنين عبادتي را در نفس به هيچ وجه تأثيري نيست و عبادت از صورت و ظاهر به باطن و ملكوت بالا نرود - چنانچه به اين معني در اخبار اشاره شده - و قواي نفس با چنين عبادتي تسليم نفس نشوند و سلطنت نفس بر آنها بروز نكند و همينطور قواي ظاهره و باطنه تسليم اراده ي الله نگردد و مملكت در تحت كبرياي حق منقهر نشود، چنانچه پر واضح است. و از اين جهت است كه مي بينيد در ما پس از چهل - پنجاه سال عبادت اثري حاصل نشده، بلكه روز به روز بر ظلمت قلب و تعصي قوا افزوده مي شود و آن به آن اشتياق ما به طبيعت و اطاعت ما از هواهاي نفسانيه و وساوس شيطانيه افزون گردد. اينها نيست جز آن كه عبادات ما بي مغز و شرايط باطنه و آداب قلبيه ي آن به عمل نمي آيد، و الا به نص آيه ي مباركه ي كتاب الهي: «نماز نهي از فحشاء و منكر



[ صفحه 34]



مي نمايد.» [1] و البته اين نهي نهي صوري ظاهري نيست؛ لابد بايد در دل چراغي روشن شود و در باطن نوري فروزان شود كه انسان را هدايت به عالم غيب كند و زاجر الهي پيدا شود كه انسان را از عصيان و نافرماني بازدارد.

و ما خود را در زمره ي نمازگزارها محسوب مي داريم و سالهاي سال است اشتغال به اين عبادت بزرگ داريم و در خود چنين نوري نديديم و در باطن چنين زاجر و مانعي براي ما پيدا نشده؛ پس واي به حال ما آن روزي كه صور اعمال ما و صحيفه ي افعال ما را در آن عالم به دست ما دهند و گويند خود حساب خود را بكش؛ [2] ببين آيا چنين اعمالي قابل قبول درگاه است و آيا چنين نمازي با اين صورت مشوه ظلماني مقرب بساط حضرت كبريائي است؟ و آيا با اين امانت بزرگ الهي و وصيت انبياء و اوصياء بايد اينطور سلوك كرد و اينطور دست خيانت شيطان رجيم را، كه عدوالله است، به آن راه داد؟ و آيا نمازي كه معراج مؤمن است و قربان متقين است [3] چرا بايد شما را از ساحت مقدس تبعيد و از درگاه قرب الهي دور كند؟ آن روز آيا جز حسرت و ندامت و بيچارگي و بدبختي و خجلت و شرمساري چيزي نصيب ما مي شود؟ حسرت و ندامتي كه در اين عالم شبيه ندارد؛ خجلت و شرمساري كه نظيرش را تصور نمي توانيم كرد. حسرتهاي اين عالم هر چه باشد مشوب به هزار طور اميدها است، و شرمساري هاي اينجا سريع الزوال است، بخلاف آنجا كه روز بروز حسرت و ندامت است؛ چنانچه حق فرمايد: و انذرهم يوم الحسرة اذ قضي الامر. [4] امر گذشته را نتوان جبران نمود و عمر تلف شده را نتوان برگرداند - يا حسرتا علي ما فرطت في جنب الله. [5] .



[ صفحه 35]



اي عزيز، امروز روز مهلت و عمل است؛ انبياء آمدند و كتابها آوردند و دعوتها نمودند با اين همه تشريفات و اين همه تحمل رنج و تعب كه ما را از خواب غفلت بيدار و از سكر طبيعت هشيار كنند و ما را به عالم نور و نشئه ي بهجت و سرور رسانند و به حيات ابدي و نعمتهاي سرمدي و لذتهاي جاويداني رسانند و از هلاك و شقاوت و نار و ظلمت و حسرت و ندامت رهايي دهند؛ تمام اينها براي خود ما بدون اين كه براي آنها نتيجه اي حاصل شود و آن ذوات مقدسه احتياجي به ايمان و اعمال ما داشته باشند؛ با اين وصف در ما به هيچ وجه اثري نكرد و شيطان مسامع قلب ما را چنان گرفته و سلطنت بر باطن و ظاهر ما همچو پيدا كرده كه هيچ يك از مواعظ آنها را در ما اثري حاصل نشود، بلكه هيچ يك از آيات و اخبار به گوش قلب ما نرسد و از ظاهر گوش حيواني تجاوز نكند.


پاورقي

[1] «ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر.» (عنكبوت / 45).

[2] اشاره است به آيه ي 14 سوره ي «اسراء»: اقرء كتابك كفي بنفسك اليوم عليك حسيبا.

[3] الصلوة معراج المؤمن. اعتقادات، مرحوم مجلسي، ص 29. الصلوة قربان كل تقي (نماز وسيله ي تقرب هر پرهيزكار است به خدا) فروع كافي، ج 3، ص 265، «كتاب الصلوة»، «باب فضل الصلوة»، حديث 6.

[4] «بيمشان ده از روز حسرت - روزي كه كار به آخر رسد.» (مريم / 39).

[5] پاورقي 12.


بازگشت