توجه به وقت نماز در عمليات


قاضي جهاني از مشكين شهر چنين نقل مي كند:

ستون داشت مي رفت جلو، در سه متري ما ستون ديگري داشت حركت مي كرد. مي رفتيم براي شروع عمليات رمضان، هوا رو به تاريكي مي رفت. فرمانده ي ما گفته بود: هيجده كيلومتر رمل در پيش داريم. حواستان جمع باشد. ممكن است دشمن در پشت تپه هاي رملي كمين كرده باشد. نگاهي به تپه ها انداختم. خاموش و آرام از كنارمان مي گذشتند. گوش به زنگ صداها بودم. دستي خورد به شانه ام. نفر عقبي بود. پيام داشت نزديكش شدم. گفت:



[ صفحه 155]



وقت نماز است. پيام را رساندم به نفر جلوئي. وضو داشتيم همه مان. نماز را در راه خوانديم. با حضور قلب و براي اولين بار. [1] .


پاورقي

[1] پيشاني و خاك ص 65.


بازگشت