حرف (ر )


راستا، مريم استان: مركزي

عنوان اثر: نماز شهرستان: دليجان

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1362

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«عطر زيبايي، فضاي دلم را فرا گرفته بود. گل هاي زيباي يادت، عطرفشاني مي كردند. خيابان حرف ها بود و دل مجروح من؛ دلي كه در شلوغي «ريا» تصادف كرده بود... حريم دل- يكسره- بهانه مي گرفت. نمي دانم چه شده بود؟ چه را جست وجو مي كرد؟ من بودم و تنهايي و خلوت و سكوت و غم سرگرداني. اين حريم دل بود كه به دنبال محرمي مي گشت. آري، محرم دل. زخم دل، دهان باز كرده بود. زجر زندگي، سينه ام را مي فشرد و نابودم مي كرد. آمدم سفره ي زخم دل را، باز كردم. هيچ كس جوابم نداد. «هيچ» پاسخ پرسش هايم بود؛ پاسخ ترديدهايم. و ريشخندشان پاسخ التماس هايم بود.

امّا نه! اين عطر... اين بوي خوش، كه فضاي دلم را پر كرده، اين عطر خدايي از كجاست؟ آه، اين همان است؛ همان تنها محرم دل. و اين منزل، منزل اوست... اي تمام زندگي ام! بگير دست ناتوانم را، كه پاسخ تو، به اشك هاي من، صادقانه ترين پاسخ است.»

باز هم مي خوانيم؛ از «آن گاه كه نماز مي خوانم»:

«آن گاه كه نماز مي خوانم، احساس مي كنم چونان فرشته اي، بال دارم. روي ابرها مي نشينم. از زمين ريا، فاصله مي گيرم و به دور از چشم هاي غافل و در حسودي ابرها، زارزار مي گريم. هيچ كس باران اشك هايم را نمي بيند؛ چون من از درون مي گريم. لرزش شانه هايم را هيچ كس احساس نمي كند؛ چون زير چادري از صبر، آن شانه ها را پنهان كرده ام.»

و آرزوي كودكي، دستم بگير اي همه ي هستي ام! خيال پاك مريم، آهنگ غريب، نردبان عشق و...



[ صفحه 128]



راشدي رنجبر، فرزانه استان: همدان

عنوان اثر: نماز شهرستان: بهار

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1357

قالب: شعر ميزان تحصيلات: ديپلم



«صداي عشق مي آيد، صدا از سمت باران است

نمي دانم چرا امشب، نگاه من پريشان است



نمي دانم چرا امشب، مرتّب عشق مي بارد

چه پيوندي ميان من، و بين سيب و ايمان است



چرا از سمت بيداري، صداي بال مي آيد

براي درك اين مطلب، درون سينه توفان است



صدا، نزديك تر آمد، به پا خيزيد، بشتابيد

كه امشب، لحظه ي مرگ غم و مرگ خدايان است



به پا خيزيد و بشتابيد، سوي نور و بيداري

دوباره موقع جنگ و شب سركوب شيطان است



تمام لحظه ها را، من ز بوي عشق، سرشارم

كه امشب، كوچه ي قلبم به يُمن «او» چراغان است»



اشعاري زيبا و خواندني در قالب هاي مختلف شعري، ارمغان «راشدي» براي دل هاي شكسته است.



«چشم هايم رو به روي او نشست

در نگاهم، قطره اشكي حلقه بست



غرق در باران لطف او شدم

پشت شيطان، از نماز من شكست»





[ صفحه 129]



راشكي، زهرا استان: سيستان و بلوچستان

عنوان اثر: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان شهرستان: زابل

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1364

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

نماز چيست؟، چرا بايد نماز بخوانيم؟، چگونه نماز بخوانيم؟، آثار نماز، نماز جمعه، نماز جماعت، نماز و رحمت، نماز اولياي خدا، نماز و قرآن، رعايت آداب نماز، و مفهوم جمله هاي نماز، از جمله عناوين اين پژوهش است كه با الهام از آثاري ارزشمند به رشته ي تحرير در آمده است.

«گاهي مي پرسند: چرا در ميان آن همه دستورهاي درخشان و علمي و منطقي اسلام، «نماز» به «ستون دين» لقب گرفته، در پايه اي از اهمّيّت است كه پايه ي ساير ارزش ها قرار گرفته است؟... نماز، قديمي ترين نيايش به خدا و مظهر و نتيجه ي خداپرستي و گرايش به حق است. جاي هيچ گونه ترديدي نيست كه «ياد خدا» سرچشمه ي واقعي بسياري از فضيلت ها و ارزش هاي اخلاقي است. ياد خدا، از طغيان و سركشي غرايز، جلوگيري مي كند، چهره ي روح را شست و شو مي دهد و پايه هاي ايمان را در وجود انسان، محكم مي سازد. اگر اين مسأله را به معناي وسيع تر و از ديد بازتر بنگريم، در واقع ياد خدا، ياد رحمت خدا، يا پاداش ها و كيفرهاي خدا، ياد بزرگي و عظمت خدا و... است كه همه ي اين ها چون سدّي مستحكم، در برابر تجاوزها و هوسراني ها ايستادگي كرده و اصول انساني را در وجود آدمي، پي ريزي مي كنند؛ از اين رو «نماز» يك عامل نيرومند تربيتي محسوب مي شود.»

«راشكي» بايد بداند با «توكّل به خدا» و «اميد» مي تواند حتّي در مناطق محروم نيز بنگارد و دل ها را به شور و شوق وا دارد، امّا هرگز نبايد در انتظار... نشست. بايد حركت كرد و خستگي را خسته نمود...



[ صفحه 130]



راشكي، نرجس استان: سيستان و بلوچستان

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: زهك

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1360

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

«از تو گفته ام و از شب هايم كه به رنگ دلتنگي تمام مردم بود، و از روزهايي كه به خاطر تو، نفس مي كشيدم.

ساده بگويم: من و شب و دلتنگي و اشك، مجنون بوديم؛ ديرگاهي ست بيگانه ي خنده ي سيبم. با اين دل شكسته ام چه كنم؟

به ميهماني ضيافت قنوت كه مي روم، سطر ناتمام وجودم پر از نقطه چين هاي تمنّا مي شود. عمري به دنبال دلي مي دويدم كه سرنوشت خود را با دست خود بسته بود؛ دلي كه با تعجّبِ سنگين چشم هاي مضطرب پس فردا، با تيشه ي گناه مردم به عشقِ شيشه از ريشه مُرد. ساده مي گويم: رؤيايي تر از باران و شاعرانه تر از غزل حافظ، قافيه اي شكسته ام؛ آوارگي مي خواهم.»

راز زمين، راه گريز، ستاره ي شب، امتداد افق، درد دل، تا حرير نيايش، تنهاتر از بيابان، زبان مادري، سوگند و... از دل نوشته هاي «راشكي» است:

«تنهايي ام را با عشق سنجيدم و دردم را، با هستي نيلوفران خسته.

هرشب وقتي پيچك ها، همپاي تمنّاي سرخ چشم هايم دستانم را كوتاه مي كنند،

پونه هاي سرگردان، براي احساس پروانه ها دعا مي كنند.

اين هم سرنوشت من و چشم هاي آبي و غمناك باران است.»

نگاه خسته ي من باز، زيرباران ماند

دل شكسته ي من نيز در خيابان ماند

و باز، حسرت يك روز با تو بودن مُرد...



[ صفحه 131]



رئيسي، زهراسادات استان: تهران

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: تهران

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1359

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

در نماز، چنان باش كه گويا آخرين نمازت است.

بي نماز، در مرز كفر و ايمان قرار دارد.

نماز، بالاترين ذكر خداست.

شيعيان ما، كساني هستند كه در خلوت، فراوان ياد خدا كنند.

اگر نمازگزار مي دانست چگونه رحمت بي پايان الهي، او را فراگرفته، هرگز سر از سجده بر نمي داشت.

نماز، پيمان خداوند است.

نماز، از كارهاي زشت و ناپسند، باز مي دارد.

از صبر و نماز، كمك بگيريد.

نماز، نور چشم پيامبر عزيز اسلام(ص) است.

دنيا، ساعت و لحظه اي بيش نيست؛ آن را در راه اطاعت خدا به كار گيريد.

نماز خوب، فحشا و منكر را از يك امّت، بيرون مي كند.

همانا، نماز، ستون دين شماست.

هر كس به عمد، نماز را ترك كند، از مرز اسلام، خارج شده است.



[ صفحه 132]



رجايي حارث آبادي، مرضيه استان: اصفهان

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: اصفهان

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1368

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: مقطع راهنمايي

---

«آن گاه كه نماز مي خوانم، احساس عجيبي به من دست مي دهد: فكر مي كنم خوشبخت ترين موجود روي زمينم. به جهتي مي ايستم كه تمامي مردگان را به آن جهت دفن مي كنند. تمامي حيوانات را به آن جهت، ذبح مي كنند؛ و آن جهت خانه ي خداست. سپس در حالي كه بدنم آرام است، مي ايستم و «اللَّه اكبر» مي گويم. نمازم را قرائت مي كنم. گروهي از فرشتگان، هميشه در حال ركوع اند و من نيز همراه آنان به ركوع مي روم. خَم مي شوم و ذكرش را بر زبان جاري مي سازم. آن گاه با خورشيد و ماه و اختران به سجده مي روم.

من به آسمان رفته ام؛ به حضور سراسر رحمت خداوند؛ به بزرگ ترين ميهماني. اكنون با چهره اي شاداب و داماني پر از هدايا، باز مي گردم. من كاملاً عوض شده ام. قلبم صاف و نوراني. از كينه و حسادت و تنگ نظري، خبري نيست. با همه دوست و صميمي هستم. كلامم نيش ندارد. همه اش سلام و سلامتي است. ادب از سخنانم فرو مي بارد.

از وقتي نماز مي خوانم، احساس مي كنم در تمام مراحل زندگي، دست گرمي روي شانه هايم قرار دارد. اين گرمي دست كسي نيست، جز خدا. او پشتيبان من است. مرا هدايت مي كند و من با تمام وجود و احساساتم او را مي فهمم.»

آري، مي توان او را فهميد و طعم خوشبختي را چشيد. فقط بايد پنجره هاي دل را به سوي ناديدني ها، باز كرد و در خلوت تنهايي با او راز و نياز كرد.



[ صفحه 133]



رجايي دلجوان، طه استان: خراسان

عنوان اثر: نماز، برترين راه عبادت خداوند شهرستان: مشهد

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1361

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين پژوهش در 3 فصل و 9 بخش، فراهم آمده است:

فصل اوّل؛ انسان و عبادت

بخش اوّل؛ ابعاد انسان در معنويات

بخش دوم؛ اصل هدايت انسان

بخش سوّم؛ عبادت براي خدا

فصل دوم؛ نماز، عبادتي سودمند

بخش اوّل؛ اعمال نماز از نظر ديني

بخش دوم؛ اعمال نماز از نظر علمي و روان شناسي

بخش سوّم؛ نماز، جواب نيازهاي بي پايان انسان

فصل سوّم؛ ويژگي هاي نماز ملكوتي

بخش اوّل؛ نماز در قيامت، صورت شخصي پيدا مي كند

بخش دوم؛ نماز واقعي چيست؟

بخش سوّم؛ وقتي نماز مي خوانم



[ صفحه 134]



رجبي، اصغر استان: اصفهان

عنوان اثر: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان شهرستان: كاشان

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1352

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

«انسان امروز، نياز به چيزي دارد كه روحيه ي وحدت و عدالت و مكارم اخلاقي را تأييد و تقويت كند؛ به او جهت و راه بدهد و وي را وارد صراط مستقيم كند. در اسلام آنچه مي تواند اين همه را به ارمغان بياورد، نماز است. نماز در عين تعيين جهت و هدف، هسته هاي مقاومت و پايداري را در انسان پي ريزي مي كند و به او تحرّك و پويايي مي دهد؛ چنان كه اسلام نيز متحرّك و پوياست.

نماز، نظم و انضباط و وقت شناسي را در انسان ايجاد مي كند و به او معيار درست انتخاب مي دهد، كه اين مورد نيز فراهم آمده از آگاهي و تفكرّي است كه ايمان و تعهّد به وي داده است. نماز به انسان، آزادگي مي دهد؛ چرا كه او را آن گونه پرورش مي دهد كه فقط در مقابل پروردگار يگانه، سر خضوع فرود مي آورد. هم چنين نماز، زمينه ي هدايت يابي صحيح را فراهم مي آورد و او را متعادل مي كند و از هرگونه افراط و تفريط بركنار مي دارد.»

«رجبي» با الهام از آبشار رحمت، آثار و بركات نماز، انسان و اسلام، بهره وري در آموزش هاي نماز، بيست گفتار، پرتوي از اسرار نماز، تفسير نور، جاذبه و دافعه ي علي، چهار بنيان، در پرتو كلام معصوم(ع)، طهارت روح، فرياد برائت، گفتارهاي معنوي، همراه با نماز، نماز در آينه ي حديث، نماز از ديدگاه دانشمندان و متفكّران، گذري در روايات اهل بيت(ع)، كلام آفتاب، يك كهكشان اشك و برخي آثار ديگر، پژوهشي زيبا در هفت فصل فراهم آورده است.»



[ صفحه 135]



رجبي، طاهره استان: تهران

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: تهران

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1357

قالب: ادبي- تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

آن گاه كه نماز مي خوانم، به سوي خدا پرواز مي كنم.

آن گاه كه نماز مي خوانم، به ياد تمام شهيدان هستم.

آن گاه كه نماز مي خوانم، بيماران را دعا مي كنم.

آن گاه كه نماز مي خوانم، خدا را نظاره گر خويش مي دانم.

كشكولي از داستان هاي كوتاه كوتاه- در قالب خاطره-، شعرهايي كوتاه و بلند، در قالب انشا، و فرازهايي برگزيده از آثاري پيرامون نماز در اين مجموعه، به رشته ي تحرير در آمده است. «رجبي» ما را، پا به پاي خاطراتش به دوران كودكي، باز مي گرداند، با تمام صداقت ها و خوشي هايش. از مادر مي گويد، كه وي را به روزه گرفتن، تشويق مي كرد. از مهرباني هاي پدر، كه به نماز فرزندانش بسيار اهمّيّت مي داد؛ هم او كه اينك در سراي جاودان به نظاره ي ما- خاكيان- نشسته، به مهرباني عاشق ترين معشوق، دل بسته است.

از دل برخاسته هاي «رجبي» دل نشين و شيرين است. وي در پرتو آشنايي با روش هاي نگارش و تحقيق مي تواند نوشته هايش را خواندني تر سازد. به نظر مي رسد هر متني بايد مَطلعي داشته باشد و مقطعي نيز! متن نيز چارچوب و استخوان بندي نوشته است و در تنظيم آن، پاراگراف بندي، مهم ترين كار. از انتخاب «عنوان مناسب» نيز نبايد غفلت ورزيد... و بسي گفتني هاي ديگر، كه بايد آن ها را آموخت و تجربه اندوخت!

از «رجبي» مقاله اي ديگر با نام «قرآن و توبه» نيز به دست ما رسيده است.



[ صفحه 136]



رجبي فرجاد، زهرا استان: تهران

عنوان اثر: نماز و جامعه شهرستان: تهران

موضوع: نماز و جامعه تاريخ تولّد: 1363

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«نمي دانم چرا هيچ گاه نمي توان كلمات ساده را، معنا كرد،

ولي مي توان فهميد،

مي توان درك كرد؛

هرچند،

هرگز نمي توان واژه اي برايش برگزيد؛

شايد براي اين كه بسيار سخت است!

-

آيا كسي مي تواند بگويد براي كلمه ي «عشق» چه واژه اي مي توان برگزيد؟

نه، امّا فقط مي توانيم تصويري از عشق، داشته باشيم.

و من، عشق را بياباني مي دانم

و،

خورشيد آن را، نماز...

راستي، چه كسي مي تواند بگويد براي كلمه ي نماز، چه واژه اي مي توان برگزيد؟»

تولّد ديگر عشق، مرداب نابودي، گردباد زندگي، گرداب حيات، آتش فشان، كنكور معرفت، پيش دانشگاهي ايمان...



[ صفحه 137]



رحماني، توران استان: قزوين

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: تاكستان

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1360

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين پژوهش در 8 فصل فراهم آمده است:

فصل اوّل؛ طهارت و نماز

فصل دوم؛ وضو و نماز

فصل سوّم؛ نماز و آثار آن

فصل چهارم؛ دعا و نماز

فصل پنجم؛ شب و نماز

فصل ششم؛ جماعت و نماز

فصل هفتم؛ وسعت رزق و روزي و نماز

فصل هشتم؛ مرگ و نماز

«انسان مادّي درگير و دار زندگي، هماره در سختي و عذاب و حرص و طمع است. به هيچ چيز جز مادّيات نمي نگرد و فكر نمي كند... چه چيز مي تواند او را از انبوه افكار پوچ و بيهوده، رها سازد؟ چه سلاحي مي تواند وي را از قيد و بندهاي فاني و گسستني، جدا كند؟»

«رحماني» با مقدّمه اي چنين مي آغازد و با الهام از قرآن عزيز، نهج البلاغه، مفاتيح الجنان، كليّات حديث قدسي، نشان از بي نشان ها، حديث بيداري، اصول دين و احكام براي خانواده، و برخي منابع ديگر به تبيين موضوع برگزيده اش مي پردازد.



[ صفحه 138]



رحماني، زينب استان: زنجان

عنوان اثر: آثار نماز در هويّت يابي انسان مسلمان شهرستان: ابهر

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1355

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع راهنمايي

---

چگونه خدا را بشناسيم؟ چرا نماز مي خوانيم؟، شرايط قبولي نماز، آثار نماز در هويّت يابي مسلمان، آباداني مساجد با نماز، به قرآن و نماز و اهل بيت(ع) متوسّل شويم، خداوند چگونه نمازي را قبول مي كند؟، پاكيزه كردن مساجد، ارزش دنيا چيست؟، حقّ مؤمن ، فريب شيطان را نخوريم، نمازهاي مستحب، در حريم عبادت و... عناوين موضوعات اين نوشتار است، كه با الهام از آثاري ارزشمند به رشته ي تحرير در آمده است:

«تاكنون پيش آمده كه از خودتان بپرسيد: ارزش دنيا چيست؟

واقعاً چرا برخي انسان ها به دنيا، دل بسته اند؟

حتّي هنگام مرگ به سختي از آن دل مي كنند. فقط در انديشه ي منافع خويش اند و لحظه اي به فكر همنوعانشان نيستند. فقط ثروت اندوزي مي كنند و بيش تر اوقات براي به دست آوردن مال و ثروت، دست به اعمال غيرانساني و ناشايست مي زنند؛ كارهايي از قبيل: دزدي، گران فروشي، كلاه برداري، رشوه خواري و... حتّي ديده و شنيده شده، اين گونه افراد گاهي اوقات براي جمع كردن اموال زياد، دست به اعمالي مي زنند، كه در شأن يك انسان نيست.

همه ي هستي در پايان از بين خواهد رفت و همه مي بايست در محضر والاي حق، پاسخ گوي اعمالي كه در دنيا مرتكب شده اند، باشند. در محضر خداوند، همه يكسان هستند و افرادي كه در دنيا، اعمال نيك و شايسته انجام داده اند، خاطري آسوده دارند... پس تا دير نشده، به فكر آخرت خويش باشيم؛ به فكر روز محشر و...»



[ صفحه 139]



رحماني شمس، راحله استان: تهران

عنوان اثر: نماز از ديدگاه نهج البلاغه شهرستان: ورامين

موضوع: نماز از ديدگاه نهج البلاغه تاريخ تولّد: 1363

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«نماز، آغاز و پايان هركاري است؛ از آغاز خلقت تا پايان عمر انسان. نماز، پرده اي رنگين است كه پليدي ها را مي پوشاند. نماز، همه ي هستي وجود اطاعت گر انسان در برابر خالق است. نماز، ارتباط صميمانه است ميان انسان و خدا. نماز، آرام بخش روح و روان است و... اقامه ي نماز به مراتب فراتر از گزاردن نماز است.»

معناي واقعي نماز، محافظت از اوقات نماز، حقّ نماز، حضور قلب، جايگاه نماز در نظام جمهوري اسلامي ايران، سكوت و عبادت، اهل بيت(ع) و خلافت، دنيا و دنياپرستي، موعظه و حكمت، مقام ممتاز اهل بيت(ع)، حكومت و عدالت، درجات عبادت از ديدگاه نهج البلاغه و... عناوين برخي موضوعات پژوهش «رحماني» است كه با الهام از آثاري ارزشمند هم چون نهج البلاغه، از ژرفاي نماز، معراج السّعاده، داستان هاي نماز، نهج البلاغه از ديدگاه مقام معظّم رهبري، سيري در نهج البلاغه و برخي منابع ديگر به رشته ي تحرير در آمده است.

«تلقّي نهج البلاغه از عبادت، تلقّي عارفانه است، بلكه سرچمشه و الهام بخش تلقّي هاي عارفانه از عبادت ها در جهان اسلام پس از قرآن مجيد و سنّت پيامبر اكرم(ص) كلمات علي(ع) و عبادت هاي عارفانه ي اوست... از ديدگاه نهج البلاغه دنياي عبادت، دنيايي ديگر است؛ دنيايي آكنده از لذّت؛ لذّتي كه با لذّت هاي دنياي سه بعدي قابل مقايسه نيست. دنياي عبادت، پر از جوشش و جنبش و سير و سفر است...»



[ صفحه 140]



رحيمي، محبوبه استان: اصفهان

عنوان اثر: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان شهرستان: نجف آباد

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1360

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين مجموعه در 3 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ نماز، عبادتي بزرگ

فصل دوم؛ نماز و گذشتگان

فصل سوّم؛ نماز، ريسمان صعود به قلّه ي انسانيت

«گفته هاي پيشوايان دين»، «نور» است؛ پرده از تاريكي برداشته، جهالت را مي زايد و آدمي را با حقيقت ناب، آشنا مي سازد. وقتي در اين آينه ي شفّاف و چشمه هاي زلال معرفت به نظاره و تماشاي «نماز» مي نشينيم، ابعادي تازه تر و سيمايي درخشان تر از نماز را مشاهده مي كنيم. هنگامي كه ديده مي گشاييم و به اين آيينه مي نگريم، نماز را چنين مي بينيم:

بهترين نردبان قرب؛

چشمه ي جوشان خير و بركت؛

كليد گشايش و حلّ مشكلات؛

شست و شو دهنده ي دل؛

روح عرفان و اخلاص؛

برترين شعار پيامبران و امامان؛

نور مؤمن؛

معراج مؤمن و...»



[ صفحه 141]



رحيمي، هوشنگ استان: اصفهان

عنوان اثر: فرشته اي با چادر گلدار شهرستان: اصفهان

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1354

قالب: داستان بلند ميزان تحصيلات: دانشجو

---

«نفسش بريده بريده و دهانش كاملاً خشكيده؛ به زحمت، زباني روي لب هاي كبودش مي كشد و اندك اندك آب دهانش را مي بلعد. در پوشش چند درختچه ي كنار مزرعه، با زحمت قدم برمي دارد و با احتياط تمام، خود را به آلاچيقي كه نزديك جاده ي خاكي كنار مزرعه بنا شده، نزديك و نزديك تر مي كند... با گذشتن كاميوني از نزديك... «محسن» به خود مي آيد. نگاهي به دست هاي زمخت و پينه بسته اش مي اندازد... در همين لحظه صداي فاطمه، يكي از دختراني را كه در مزرعه مشغول كار است، مي شنود:

- ليللا، ليلا! كجا مي ري؟

- وقت نمازه.

محسن، سرش را بالا مي آورد و ليلا را مي بيند كه مستقيم به سمت آلاچيق مي آيد. بسيار مضطرب شده و نمي داند چكار كند.»

داستان زيباي «رحيمي» چنين آغاز مي شود. «ليلا» يعني همان فرشته اي با چادر گلدار، به دليل نماز خواندن، توسّط مهندس جعفري از كار اخراج مي شود و فاطمه نيز تصميم مي گيرد براي مهندس جعفري كه نماز نمي خواند، كار نكند... شخصيّت هاي داستان، همه پويا هستند؛ حتّي «محسن» كه در دام اعتياد، اسير بود و!... فراز و نشيب هاي داستان مهندس رحيمي، بسيار خواندني و پايان آن به ياد ماندني است.



[ صفحه 142]



رحيمي فر، عمران استان: قزوين

عنوان اثر: جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي شهرستان: تاكستان

موضوع: جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي تاريخ تولّد: 1353

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: كارشناسي

---

«مسجد در طول تاريخ 1400 ساله ي اسلام، همواره مورد توجّه طبقات مختلف اجتماعي بوده است؛ گاه در جهت استفاده هاي مترّقي و گاه در جهت زدودن مسؤوليّت هاي مسجد و خالي كردن آن از عامه ي مردم. اسلام از اوّلين روزهاي آغازش، در آن لحظه كه دست كوچك علي(ع) در دستان نيرومند پيامبر(ص) قرار گرفت و به قول «توماس كارلايل»، مسير تاريخ را عوض كرد، همواره در حال تكاپو بود، تا اين كه پيامبر پس از هجرت به «يثرب»، مدينه ي اسلامي را پي ريزي كرد و مركز مَقرّ حكومت خود را مسجد قرار داد.

مسجد كه پيامبر در آن به رتق و فتق امور مي پرداخت، براي جنگ با تجاوزگران به بسيج نيروهاي مجاهد، اهتمام مي ورزيد، در آن عبادت مي كرد، درباره ي مسايل مهمّ اجتماعي و سياسي به مشورت با يارانش مي پرداخت و جلسات آموزش و تعليم را در آن برگزار مي كرد، تاكنون همواره يكي از مراكز اصلي اسلام به شمار مي رفته است.»

در اين پژوهش- پس از مقدّمه- مي خوانيم:

معبد مسيح

آكادمي افلاطون

سناي روم

محراب محمّد(ص)



[ صفحه 143]



جايگاه مسجد در ايجاد تمدّن اسلامي

سيماي مسجد از ديدگاه قرآن

نقش فرهنگي مسجد پيش از هجرت و پس از آن

مسجد و اجتماع

و اكنون

«و اكنون در آستانه ي ورود به قرن بيست و يكم، بشريت احساس كرده است كه خود به تنهايي نمي تواند بر مشكلاتش غلبه كند و بايد براساس قانون وضع شده ي الهي براي رسيدن به سعادت- دين به معناي اعم و اسلام به معناي اخص- و با همياري و همفكري ديگر همنوعان خويش، نارساهاي زندگي خويش را مرتفع سازد...»

«رحيمي فر» با الهام از قرآن عزيز، آرمان ها و واقعيّت ها، از ژرفاي نماز، تاريخ تحليلي اسلام تا پايان امويان، خلوتگه راز، سيماي نجد، علل پيشرفت اسلام و انحطاط مسلمين، ماجراهاي جاودان در فلسفه، نهضت هاي اسلامي در صد ساله ي اخير، هبوط در كوير، مسجد پايگاه توحيد و تقوا و... پژوهشي خواندني فراهم آورده است.



[ صفحه 144]



رس پناه، عالمه استان: مازندران

عنوان اثر: راز سجده هاي مادر شهرستان: نكا

موضوع: نماز تاريخ تولّد: 1363

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«از آن گاه كه چشم گشودم، تنها مادر را ديدم كه عاشقانه، هم چون پروانه، دورم مي گشت و آرام نوازشم مي كرد، مبادا دست هاي آلوده اي نوازشم كنند؛ مادري كه تمام رؤيا و هستي ام بود. امّا پدر! من لبخند تو را، لبخند مادر، و گريه ات را از ناله و زاري مادر، آن گاه كه چادر سفيد گلدارش را، سر مي كرد و آرام، پيشاني بر مُهر مي نهاد، شناختم.

من راز زندگي را از چشمان هميشه تر مادر، حس كردم... در عالم كودكي از مونس خودم مي پرسيدم: اين پلّه هاي بيداري چيست اند؟ پل صراط چيست؟ اميد به خدا، يعني چه؟ خدا كيست؟ و كجاست؟ و او، آرام مي گفت: خدا در درون قلب ماست؛ اگر طالب اويي، وضو كن و نماز به جاي آور.

من مرز ميان آدم و شيطان را شناختم. من آدميان خاكي را شناختم، كه حاضر نيستند حتّي براي بستن بند كفششان خَم شوند. آنان در گرداب غرور خويش فرو رفته اند. گروهي ديگر نيز ساده و صميمي و صادقانه، با دستاني هميشه باز در برابر خواسته ي خدايشان خَم مي شوند. آنان كليد سعادت را در نماز مي دانند.

ما، هرچه داريم، از شهيدان داريم. آنان براي چه رفتند؟ به ندانستن، تظاهر نكنيد. مي گويند آنان رفتند تا ما و شما و همه آزادانه بتوانيم در زير سقف عنايت الهي، اسلام را حفظ كنيم و چه مسأله اي مهم تر از نماز؟! اي برادر و خواهر جوان من! براي نجات خودتان نيز كه شده، آتش جهنم را خريدار نباشيد. بليت بهشت، ارزان است؛ همّت كنيد!»



[ صفحه 145]



رستمي، زهرا استان: تهران

عنوان اثر: انتظار شهرستان: تهران

موضوع: - تاريخ تولّد: 1361

قالب: داستان بلند ميزان تحصيلات: ديپلم

---

داستان «انتظار»، داستان «زهرا»ست و خانواده ي مهربان علي، نرگس و تنها فرزندشان: مصطفي.

«ما، در شهركي زندگي مي كنيم كه خانه هاي سازماني آن، مملو از مهر و صفاست و خانواده ها از همكاران، صميمي ترند. همكاران اين شهرك كوچك هم، عجيب در حقّ هم، لطف دارند و سختي و آسايش، همراه و كنار هم هستند. به ظاهر، همه از اين كه انتظار طولاني علي آقا به پايان رسيده بود، خوشحال بودند، امّا شايد همه ي اين افراد در دل، مانند من كمي ناراحت و دل نگران بودند. علي آقا مهندس است و براي آموزش به خارج اعزام مي شد، امّا در اين ميان همسرش و پسر كوچكش كه امسال به كلاس اوّل مي رود، با دوري سه ماهه ي وي چه مي كنند؟

... از ميان تمامي همسايه ها، قرعه ي قسمت به نام من افتاد؛ چرا كه من تقريباً از همه مسؤوليّت كم تري را در زندگي داشتم. البتّه اين قرعه به اين سادگي هم به نام من نيفتاد. از طرفي پدر با علي آقا، صميمي بود و از طرفي مادر اصلاً دلش نمي خواست نرگس، تنها بماند و من او را چون خواهري بزرگ تر دوست داشتم. اين قرعه ي دوست داشتني هم چيزي نبود، جز اين كه شب هايي كه نرگس و مصطفي، تنها هستند، من در كنارشان باشم.»

زهرا، چنين مي كند و عشق و علاقه ي نرگس به نماز را مي بيند. مادر نرگس نيز عاشق عبادت بود و... همه ي اين ها، زهرا را به انديشه وا مي دارد، كه چرا نمازش را...



[ صفحه 146]



رستمي، سلماز استان: اصفهان

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: سميرم عليا

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1362

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«آن گاه كه نماز مي خوانم، گل احساسم مي شكفد و همانند فوّاره هاي آتشفشان، تمام فضاي قلبم را احاطه مي كند و كم كم گدازه هاي آن مرا به ركوع و سجود در مقابل حق وامي دارد... چه سعادتي بزرگ تر از اين كه معبود، عابد را مي پذيرد و اجازه ي اظهار وجود در مقابل خودش را به او مي دهد؟!

اللَّه اكبر، عجب هيبتي! چه شكوهي! خداوندا! دشت سجّاده ام چه زيبا عطرافشاني مي كند. پروانه هاي دشت، چه زيبا گرد نور حق مي گردند و جان مي بازند. آه مهربانا! چه ابّهتي! اين جا، نهايت وجود و منتهاي عجز و نياز است.

درخت سبز نيايش، روي پيشاني ماه جاي گرفته، بوي عشق به مشام مي رسد و روحم را مي نوازد. آرامش حكمفرماست و نيايش، صفا دارد و زينت بخش اين آرامش، تسبيح گفتن است.»

نوشته بالا گلچيني از نوشتار ادبي «رستمي» است؛ امّا چند توصيه: آن كه قطعه مي نويسد، بايد از تمامي قالب هاي ادبي و عناصر و اصول آن ها آگاه باشد. اين را نيز بايد دانست كه مقاله ي ادبي با قطعه كاملاً تفاوت دارد؛ يعني قطعه بسي بالاتر و والاتر است.



[ صفحه 147]



رستمي، مادح استان: كردستان

عنوان اثر: نماز شهرستان: مريوان

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1360

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

فلسفه ي نماز، احاديث نماز، نمازهاي واجب، اركان نماز، مبطلات نماز، حكمت و فلسفه ي نماز جماعت، نماز جمعه، نمازهاي مكروه، نماز شكسته و شرايط آن، نماز طلب باران، سجده ي سهو و سبب هاي آن و شرايط صحّت نماز جماعت، عناوين برخي موضوعات اين پژوهش است كه با الهام از آثاري ارزشمند به رشته ي تحرير در آمده است.

«نماز، رابطه ايست اساسي، ميان خالق و مخلوق، و باعث تجديد و احياي ايمان مسلمان است. نماز، يادآوري روز آخرت و تجديد بيعت با قائد بشريت است. نماز، يادآور هدايت از طرف معبود و راهنمايي به سوي طريق مستقيم است. نماز، مظهر ايمان عملي مسلمان است كه به آن، به صراحت لهجه، كفر و ضلالت را از خود دور مي سازد. نماز، ياور و مددكار بندگان، معرّف مؤمنان و خطّ مرزي ميان كفر و ايمان و صدق و ريب است.

نماز، رمز عبوديّت و تسليم به درگاه خالق است واداي آن، آسان نيست، جز براي كساني كه در اعماق قلب خود به خدا و روز آخر، مؤمن باشند. نماز، علاوه بر مظهر بندگي و جلاي معنويات آن، جلسه ي روزانه ي مسلمان است كه در مركز اسلامي- كه همان مسجد است- تجمّع نمايند و به اقامه ي نماز جماعت بپردازند و در كنگره ي هفتگي و دانشگاه انسان سازي روز جمعه با حضور خود، به نداي «فاسعوا الي ذكر اللَّه» لبّيك گويند.»

اين تحقيق، با مقدّمه ي مؤلّف آغاز مي شود و با فهرست منابع و مآخذ، پايان مي يابد.



[ صفحه 148]



رستمي پور، حبيبه استان: كرمان

عنوان اثر: سيره ي عبادي امام علي(ع) شهرستان: جيرفت

موضوع: سيره ي عبادي امام علي(ع) تاريخ تولّد: 1358

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين پژوهش در 13 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ علي(ع) و عبادت

فصل دوم؛ علي(ع) و عدالت

فصل سوّم؛علي(ع) و قرآن

فصل چهارم؛ غدير و امامت

فصل پنجم؛ علي(ع)، سياست و حكومت

فصل ششم؛ علي(ع) و گفتار

فصل هفتم؛ علي و علي

فصل هشتم؛ علي و تولّد

فصل نهم؛ علي و شهادت

فصل دهم؛ علي و وصيّت

فصل يازدهم؛ علي و دنيا

فصل دوازدهم؛ احاديث

فصل سيزدهم؛ نظري اجمالي درباره ي علي(ع)

گردآورندگان اين مجموعه عبارت اند از:

حبيبه رستمي پور (تحقيق و تأليف)

مطهّره روزپيكر (تدوين)



[ صفحه 149]



رسته پرند، فاطمه استان: فارس

عنوان اثر: ستايش از نظر علي(ع) شهرستان: شيراز

موضوع: سيره ي عبادي امام علي(ع) تاريخ تولّد: 1359

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين مجموعه شامل 3 بخش است:

بخش اوّل؛ خطبه ها و فرامين

بخش دوم؛ نامه به اين و آن

بخش سوّم؛ كلمات قصار

«نماز را، شايد هر مسلماني بداند كه چيست؛ يا لااقل بداند چگونه به پا دارد. حتّي با وجود اين كه نداند آن نشستن ها و برخاستن ها براي چيست و اصلاً در آن همه ايستادن و به خاك سجده در افتادن و گفتن ها و خواندن ها چه مي گويد، امّا در اين ميان از همان زمانه كه صلاة به عنوان يك عبادت و شايد به تعبير برخي به صورت يك «عادت» درآمد، خيلي ها بوده اند كه آن را بهتر از همه دانسته اند و به جاي آورده اند. امامان ما(ع) بهترين نمونه بودند براي نشان دادن عبادت واقعي، و ما، در برابر مقام آن بزرگواران چه هستيم؟

در وصف عبادت امامان و پيامبر اسلام، قصّه هاي زيادي شنيده ايم؛ داستان هاي واقعي كه گوياي حقيقت عبادت است. امّا آنچه را ما به عنوان عبادت به جا مي آوريم، كجا و آن همه خضوع و خشوع در عبادت آن بزرگواران كجا؟ هيچ كس را نمي توان يافت كه چون مولا(ع) اين گونه عاشقانه به سوي خدا، روي آورد و سپاسش گويد. اين گونه عبادت عاشقانه و خالصانه را، تنها در ميان اين خانواده مي توان يافت...»



[ صفحه 150]



رشيد، آرزو استان: تهران

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: تهران

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1362

قالب: تحليلي- ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين پژوهش در 9 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ فضيلت نماز از ديدگاه قرآن

فصل دوم؛ آن گاه كه نماز مي خوانيم

فصل سوّم؛ سبك شمردن نماز

فصل چهارم؛ ارزش عبادت

فصل پنجم؛ ترك نماز

فصل ششم؛ شفاعت

فصل هفتم؛ موقعيّت نماز

فصل هشتم؛ ثواب نماز

فصل نهم؛ بهترين نماز و بهترين نمازگزار (خاطره)

«رشيد»، نوشتار خويش را به اشعاري زيبا نيز آراسته و جلوه اي ادبي به آن بخشيده است.

در مسابقات پيشين نيز از اين نويسنده ي جوان خوانديم و بي ترديد، باز هم خواهيم خواند؛ هربار بهتر و پربارتر از پيش.



[ صفحه 151]



رشيد، الهام استان: فارس

عنوان اثر: با هَر نماز شهرستان: خُرم بيد

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1361

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

يك «شعر»، يك «داستان»؛ در يك موضوع: «آن گاه كه نماز مي خوانم»، با دو عنوان: «با هَر نماز» و «رؤيايي در شب»، در دو قالب؛ از دو دانشجو، دو خواهر...



«با هِر نماز

من زنده ام به عشق



پر مي كشم

چو قاصدك ميان باد



پا مي نهم

چو فرشته به عرش...



سجّاده خوش بو مي شود

و من، آرام»



«رؤيايي در شب» داستان خواب هاي بيداري است؛ رؤيايي دل نشين و حيرتزا، با نثري روان و شيوا؛ داستان «محمّد» جوان و مادر بزرگي مهربان...



[ صفحه 152]



رشيد، عادله استان: فارس

عنوان اثر: با هَر نماز شهرستان: خُرم بيد

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1361

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

يك «شعر»، يك «داستان»؛ در يك موضوع: «آن گاه كه نماز مي خوانم»، با دو عنوان: «با هَر نماز» و «رؤيايي در شب»، در دو قالب؛ از دو دانشجو، دو خواهر...



«با هِر نماز

من زنده ام به عشق



پر مي كشم

چو قاصدك ميان باد



پا مي نهم

چو فرشته به عرش...



سجّاده خوش بو مي شود

و من، آرام»



«رؤيايي در شب» داستان خواب هاي بيداري است؛ رؤيايي دل نشين و حيرتزا، با نثري روان و شيوا؛ داستان «محمّد» جوان و مادر بزرگي مهربان...



[ صفحه 153]



رشيدزاده، پرشنگ استان: كردستان

عنوان اثر: نماز شهرستان: سقّز

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1361

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«رشيدزاده» را با پژوهش هايي زيبا مي شناسيم؛ مقالاتي ارزنده و آرزوهايي دست يافتني! مقاله ي «جوان و نيايش» وي در «باغ سبز» به سبزي نشست؛ آرزويش نيز! هنوز هم معتقدم با همّت و پشتكار مي تواند در زمره ي شاعران و نويسندگان خوب ميهن اسلامي مان در آيد؛ خوب بنگارد؛ و زيبا بسرايد.

طلوع عشق، ديداري از آيينه، روشنايي فانوس هاي دريايي، پيوند هميشگي، عشق ابديّت، آن گاه كه نماز مي خوانم، ديدار در سپيده دَم و آهنگ پيوند، عناوين برخي متون ادبي وي در اين مجموعه است. بي انصافي است اگر نگويم او نسبت به مسابقات پيشين، بسيار پيشرفت كرده است؛ هرچند معتقدم وي متون ادبي و مجموعه مقالات و نثرهاي ادبي را بايد بيش تر بخواند و هرگز حتّي لحظه اي از آن ها غافل نماند. بخشي از نخستين متن وي را، با عنوان «طلوع عشق» مرور مي كنيم، كه گفته اند: «طلوع عشق، چه زيباست بين آدم ها»!

«اوّلين صبحي كه پا بر سجّاده نهادم، تا به تو بپيوندم، يكباره جهان ظلماني و تاريكم به روشنايي گراييد. كوه و دشت و درّه و هامون از زير پرده ي ظلمت و نيستي به درآمد و دنيا- با تمام زشتي هايي كه در نظرم جلوه كرده بود- زيبا شد و به من لبخند زد. از آن روز، ديگر بدي ها را از ياد بردم و دل به عشق و مهرباني سپردم؛ شايد بتوانم آنچه خود مي خواهم و تو مي خواهي، همان باشم... من هرگز تو را نديده ام، امّا مي دانم كه هستي، و هرچه را مي بينم، دليل بودن توست.»

راستي، مگر «نيافتن»، دليل «نبودن» است؟! اگر او هست، پس چرا «تهمت»؟ چرا «غيبت»؟ و چرا...؟!



[ صفحه 154]



رشيدي، زهره استان: فارس

عنوان اثر: در محضر عشق شهرستان: شيراز

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1359

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

«يكي از پايدارترين و قديمي ترين تجليّات روح آدمي و يكي از اصيل ترين ابعاد وجود انسان، حسّ نيايش و پرستش است. مطالعه ي آثار زندگي بشر، نشان مي دهد هر زمان و هرجا كه بشر وجود داشته است، نيايش و پرستش نيز وجود داشته؛ چيزي كه هست شكل كار و شخص معبود، متفاوت است. از اين رو پيامبران(ع) پرستش را نياورده اند و ابتكار نكرده اند، بلكه نوع پرستش را، يعني نوع آداب و اعمالي كه پرستش بايد به آن شكل صورت گيرد، به بشر آموختند. ديگر اين كه از پرستش غير ذات يگانه (شرك) جلوگيري به عمل آوردند.»

تقديس و پرستش، دليل پرستش خدا، عبادت، ابعاد عبادت، وسيله ي تقرّب و كمال، شرايط تقوا، تفكّر در كار خدا، برهان نماز، فلسفه ي وجوب نماز، نماز از ديدگاه اميرالمؤمنين، مقدّمات نماز، فضايل اذان، نماز اوّل وقت، فلسفه ي وضو، طهارت، وقت شناسي، حضور قلب، آثار و اسرار سجده، نمازهاي مستحبي، مساجد، آخرين نماز پيغمبر(ص)، فرشتگان و نماز جمعه و عبادت واقعي، عناوين برخي مطالب تحقيق «رشيدي»، برگرفته از نهج البلاغه، آداب الصّلاة، مقدّمه اي بر جهان بيني اسلامي، ارزش و اهمّيّت نماز، نگاهي به اركان اسلام در نهج البلاغه، آشنايي با سوره ها، پرتوي از اسرار نماز، نماز در كلام خدا، آشنايي با نماز و برخي منابع ديگر است.

«انسان»، گل سرسبد دستگاه آفرينش است و اشرف مخلوقات، كه مي تواند به عالي ترين مقام، نايل گردد و هدف هاي نيكو را درك كرده، به شاهراه كمال برسد. در اين سفر، نماز است كه انسان را از ضلالت و گمراهي به سوي دشت سرسبز هدايت، رهنمون مي سازد. نماز، رمز حركت، نحوه ي حركت و مسير آن است.»



[ صفحه 155]



رضاپور، محمّدعلي استان: مازندران

عنوان اثر: پرواز عشق شهرستان: بابل

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1355

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

«او هر روز بر دل هاي ما مي تابد و هر شب براي ما، سفره ي مهرباني مي گستراند؛ او در همين نزديكي هاست.

تمام گل ها با ياد «او» زيبا مي شوند...

بايد چشم هايت را از روي زمين برداري و دلت را، هر روز در مسير وزيدن باد بتكاني، تا شايد با شقايق، پيوند بخورد. باور كن در آن سوي زمين، رازگاهي است با خلوتي مطلوب، كه به كبوتران، پناه مي دهد. در آن جا، مي توان برفراز نگاه خدا فرود آمد و در باران بيتوته كرد!

خداوند، زيباست، و جز زيبايي نمي آفريند؛ اين ما هستيم كه فطرت زلال انساني خويش را به زشتي گناه آلوده ايم... و اينك زمان پرواز به سوي پاكي هاست. بايد پليدي ها را تكر كرد و به استقبال زيبايي ها شتافت.

براي پرواز، بايد بال داشت؛ در شبستان جانت شمع اشتياق روشن كن... گلدسته هاي مسجد، لبخند مي زنند و فرشته ها منتظرند؛ بيا تا رستگاري را فرياد كنيم.»

«پرواز عشق» در بر گيرنده ي 18 متن ادبي و اثري تازه و ابتكاري پيرامون موضوع «نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان» است كه هيچ قرابتي با مجموعه هاي ادبي همنام، در زمينه ي محتوا و برداشت هاي نويسنده ندارد.

به نام قبله گاه عشق، پلّه پلّه تا معراج، آواهاي پُرنور، پرواز عشق زيباست،



[ صفحه 156]



در سايه سار نور، شب نوراني، نمازهاي باغستاني، جشنواره ي اعتكاف، اعتكاف صميمي، ديدني ترين شنيدني ها، تا اوج وصال، و سجّاده ي دريا، عناوين برخي متون ادبي اين مجموعه است كه با اشعاري زيبا و خواندني از نويسنده همراه شده است.

«دريا، بزرگ است و سخاوتمند. دريا، بخشنده است و بخشاينده.

هرچه سياهي و آلودگي بر او روا دارند،

هرچه ناروا به سويش پرتاب كنند،

باز هم رنگ سياه و آلوده ي كينه، سينه ي سينايش را نمي آلايد. حتّي سياهي، در آن رنگ مي بازد و لباس آبي برتن مي كند.

دريا، هميشه آبي است. هميشه آبرو دارد. دريا، همسايگانش را هم فراموش نمي كند.

همسايگان دريا با آبروي او سبز مي شوند.

دريا چقدر سبز است.

نمي دانم سبز يا آبي، ولي هرچه هست؛ آسماني است...»

«پرواز عشق» از سوي ستاد اقامه ي نماز - پس از ويرايش - به بازار كتاب، راه يافته است.



[ صفحه 157]



رضا زاده، فاطمه استان: همدان

عنوان اثر: نماز؛ خروج از منزلگاه خاكي به تجلّي گاه پاكي شهرستان: اسدآباد

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1357

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«نماز، عبادت گزيده اي است براي نيايش مستقيم با خدا؛ بزرگ راهي براي شناخت خدا؛ استوانه و ركن دين و نردباني است كه شب و روز مي توان با آن به سوي خدا اوج گرفت، تا از اقيانوس معرفت بي حدّ كرانه ي پروردگار، چيزي بازيافت. از اين رو هيچ عبادتي در اسلام به اندازه ي نماز، اهمّيّت داده نشده؛ چرا كه هيچ راهي مثل آن، انسان را به مقصد اصلي و شناخت پروردگار، ارشاد نمي كند.

انسان با نمازگزاردن، پرده ي ماديّت را از دل زدوده، به نور عبادت، خدا را به شهود دل و نور خويش در مي يابد. انسان در نماز به پايگاه ارجمندي مي رسد. نماز، تسبيح و تنزيه، سپاس، تكبير، تمجيد، نيايش و خواندن پروردگار است. نماز، اعتراف به ربوبيت پروردگار است و دور افكندن مانندهايي را كه براي خدا قرار داده اند و ايستادن در پيشگاه خداوند جبّار با حالت شرمساري و خاكساري و درخواست و اعتراف به گناهان و درخواست بخشش از گناهان گذشته و رسيدن به شناخت هرچه بيش تر خداوند كه سرانجام آرزوي هر عارف و سالك راه حق و بلندترين مرتبه از موهبت هاي خدايي است.»

«رضا زاده» مقاله ي خويش را از تفسير نمونه، معارف الهي، و خورشيد تابان در علم قرآن، گردآوري كرده است. فراز پاياني نوشتارش را، برمي خوانيم:

«اي كسي كه داراي عزّت و جمال هستي!

اي آن كه هرچيز در مقابل عظمتت خوار و ذليل است!



[ صفحه 158]



اي صاحب عزّت و پايداري!

اي عزيز كاستي ناپذير!

اي عزيزتر از هر عزيز!

اي غالب، و اي خوار كننده!»



[ صفحه 159]



رضايي، فاطمه استان: اصفهان

عنوان اثر: شهيدان نماز شهرستان: نجف آباد

موضوع: شهيدان نماز تاريخ تولّد: -

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«تو را مي خوانم، اي روح بلند استقامت، اي شهيد هميشه زنده ي تاريخ! از ميان صندوقچه ي حرف هايت گاه گاهي كبوتر دلم به سويت پر مي كشد. مي خواهم برايت بنويسم؛ شايد هم برايت بگويم. گاه، پاي قشنگ ترين و سرخ ترين واژه ها نيز در وصف نامت از سرودن مي لنگد.

اي شهيد! سينه ي تو، رستنگاه آلاله هاي مظلوم است و جانت را در پاي نهال سبز استقلال و آزادي و حفظ اسلام، نثار كرده اي... آيا باور داشتي كه فاصله ي يك نگاه و تبسّم مادري، آماج گلوله و تفنگ قرار گيرد؟! تو بودي كه با فرياد عاشقانه ات امروز، ديروز را براي من و خيلي هاي ديگر، معنا كردي. مي خواهم باز هم مروري بر دلاوري ها و ايثارهايت داشته باشم و خاطراتت را براي همگان زنده كنم. مي دانم همه چيز را خودت بهتر از من مي داني و همه چيز را خوب به خاطر داري. دلم مي خواهد همه را از زبان خودت بشنوم. من آماده ام.

آه، تو آن قدر بزرگي و جوانمرد، كه نمي خواهي از خودت حرف بزني. اگر هم بگويي، از همراهانت، و از هم سنگرهايت است. پس بگذار من بگويم؛ هرچند نمي توانم آن گونه كه تو آفريدي، وصف كنم. تو را، همه به خاطر دارند؛ از ميدان ژاله، تا ميدان آزادي. آن روز كه از خانه بيرون زدي و چشمانت را به چشمان مادر دوختي. اشك جدايي در ديدگانت حلقه زده بود، امّابا لبخندي آرام به مادر فهماندي كه زود برمي گردم. مادري كه قرآن و كاسه با گلبرگ هاي آب به دست داشت. آري، تو رفتي...»



[ صفحه 160]



رضايي، محسن استان: چهار محال و بختياري

عنوان اثر: تجلّي عشق شهرستان: داران

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1367

قالب: شعر ميزان تحصيلات: مقطع راهنمايي

---

«اي نماز، اي مظهر آيات حق!

اي نماز، اي جلوه ي مرآت حق!



اي نماز، اي بهترين شعر وجود!

بي تو، معنايي ندارد اين سجود



با تو، تا آن سوي دريا مي رويم

تا خدا، تنهاي تنها مي رويم



رو به سوي آسمان، پَر مي كشيم

تا ديار عاشقان، سر مي كشيم



تا گلستان ولايت مي رويم

راه را، ما تا نهايت مي رويم



من صدايم در گلو، پيچيده است

چشم هايم عشق را فهميده است!



پنج نوبت مي كني ما را، صدا

اي نماز، اي باغ سرسبز خدا!



مسجد و محراب و خون، يعني نماز

دشت هاي لاله گون، يعني نماز...»



اين هم، برشي از يك مثنوي- با حك و اصلاح- نذر نماز!



[ صفحه 161]



رضايي، محسن استان: مركزي

عنوان اثر: نماز در نهج البلاغه شهرستان: تفرش

موضوع: نماز در نهج البلاغه تاريخ تولّد: 1360

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: حوزوي

---

اين پژوهش در 5 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ ارزش و اهمّيّت نماز در نگاه فرهنگي

فصل دوم؛ ارزش نماز در نگاه سياسي

فصل سوّم؛ نماز شب

فصل چهارم؛ شناخت پشتوانه ي ارزش نماز

فصل پنجم؛ سخنان حضرت علي(ع) پيرامون نماز

«نماز، عظمت خاصّي دارد، كه اگر صادقانه باشد، انسان را به كمال مي رساند و در غير اين صورت، چه بسا، وي را پست تر گرداند. نماز به اين نيست كه آغازش «تكبير» و پايانش «سلام» باشد؛ اين تنها شكل ظاهري نماز است كه با حضور ظاهري انسان مي باشد. شكل ديگر آن، باطن نماز است، كه قطعاً بايد با حضور باطني انسان، صورت بگيرد.

هم چنين نماز، وسيله اي براي مقابله با مشكلات است و انسان مي تواند براي رفع مشكلات به نماز، رجوع كند. مثلاً «ابن سينا» آن انديشمند بزرگ علم طب، هنگامي كه در مسائل، با مشكل روبه رو مي شد، دو ركعت نماز مي خواند و از خدا، مدد مي جست... البته نماز، عظمت هاي فراواني دارد، كه زبان و قلم من حقير، قابليت پژوهش و تحقيق درباره ي آن را ندارد. كسي مي تواند نماز را، وصف كند كه خود بي نهايت باشد، و آن خداي متعال است...»

اين پژوهش، حاصل كوشش عاشقانه ي «رضايي» و با الهام از فرهنگ آفتاب، نهج البلاغه، جاذبه و دافعه ي علي(ع)، تفسير نمونه، سيره ي چهارده معصوم(ع)، پرتوي از اسرار نماز و... به رشته ي تحرير در آمده است.



[ صفحه 162]



رضايي، مريم استان: تهران

عنوان اثر: سيره ي عبادي امام علي(ع) شهرستان: تهران

موضوع: سيره ي عبادي امام علي(ع) تاريخ تولّد: 1359

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

«سخن گفتن از امام علي بن ابي طالب(ع) اين بزرگ مرد هميشه جاودان تاريخ، هرچه و هر اندازه باشد، كاري است ناتمام و ناقص. به راستي، گفتن از علي(ع) كار آساني نيست... به راستي چه چيز اين مرد را پس از هزار سال هنوز در اذهان مردم، نگاه داشته، يادش نه تنها كهنه نشده، بلكه هم چنان نو و تازه باقي مانده است كه مردم به هنگام صحبت از وي دستخوش احساساتي باور نكردني مي شوند؛ گويي علي(ع) را همين چند لحظه پيش ديده اند.

آيا اين شجاعت بي مثال علي(ع) در ميدان نبرد است كه او را هنوز زنده نگاه داشته، يا عدالت، علم، لطف، كرم، جوانمردي و يا قدرتش... حال آن كه مي دانيم اين ها- همه- از علي(ع) پديد آمده اند و بدون علي(ع) وجودي نداشته اند. پس علّت حيات ابدي امام(ع) در چيست؟ زنده ياد استاد مطهّري(ره) علّت جاودانگي امام را به زيبايي نگاشته است: «اگر علي(ع) همه ي اين ها را كه داشت، مي داشت، امّا رنگ الهي نمي داشت، مسلّماً اين قدر كه امروز عاطفه انگيز و محبّت خيز است، نبود. علي(ع) از آن نظر محبوب است كه پيوند الهي دارد. دل هاي ما به طور ناخودآگاه در اعماق خويش با حق، سر و سرّ و پيوستگي دارد، و چون علي(ع) را آيت بزرگ حق و مظهر صفات حق مي يابند، به او عشق مي ورزند. در حقيقت، پشتوانه ي عشق علي(ع) پيوند جان ها با حضرت حق است كه براي هميشه در فطرت ها نهاده شده و چون فطرت ها جاوداني است، مهر علي نيز جاودان است.»



[ صفحه 163]



رضايي راد، سميرا استان: كرمانشاه

عنوان اثر: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان شهرستان: كرمانشاه

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1361

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين پژوهش در 13 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ مقدّمه

فصل دوم؛ سرآغاز

فصل سوّم؛هويّت چيست؟

فصل چهارم؛ ريشه ي عبادت

فصل پنجم؛ ياد خدا

فصل ششم؛ محتواي نماز

فصل هفتم؛ فضايل نماز

فصل هشتم؛ نماز، فطرت بي نهايت طلبي

فصل نهم؛ بررسي دستورالعمل اوّلين عبادت ها

فصل دهم؛ نماز اولياي خداوند در عمل

فصل يازدهم؛ نمونه ي كمالات نماز

فصل دوازدهم؛ اركان نماز

فصل سيزدهم؛ ديگر ابعاد نماز



[ صفحه 164]



رضايي نسب، مرضيه استان: تهران

عنوان اثر: پناهنده شهرستان: ورامين

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1355

قالب: داستان بلند ميزان تحصيلات: كارشناسي

---

«عصر يكي از روزهاي آخر تابستان بود. «فريده» در خانه تنها بود و بيهوده به هر كاري دست مي زد، تا بتواند زمان را سپري كند، ولي همه چيز برايش تكراري و خسته كننده بود... در زندگي اش ظاهراً هيچ چيزي كم نداشت، ولي نمي دانست چرا راضي نيست. يك نوع بي ميلي به زندگي در او بود. چيزي به هيجانش نمي آورد. همسرش «پيام» مردي بود كه فقط به كارش فكر مي كرد... و امّا تنها فرزندش «فرانك» دختري بود كه فقط به ظاهرش مي رسيد! اكثر اوقاتش را با دوستانش مي گذراند، يا در كلاس هاي موسيقي، نقّاشي و...»

مطَلع داستان زيباي «رضايي نسب» چنين است؛ فراز پاياني داستان را مرور مي كنيم:«... خسته در كنار خيابان، جلوي ساختماني نشست. پاهايش را دراز كرد. از همه جاي پايش خون مي چكيد. ولي توانسته بود از دام «اميد» فرار كند. چقدر اين پيروزي برايش شيرين بود. در اين افكار، غرق بود، كه صدايي از پشت سر، به او سلام كرد. ترسيد. قلبش از حركت ايستاد. يعني اميد، او را يافته بود؟! با نگراني و وحشت به عقب نگاه كرد. پيرمردي بود با محاسني سفيد و مرتّب. صورتش نوراني بود. با ديدن او، اشك «فرانك» سرازير شد. با گريه گفت:

- آقا! تو را خدا كمكم كنيد. كمكم كنيد.

پيرمرد، در را باز كرد و گفت:

- تو در خانه ي خدا هستي و از من كمك مي خواهي؟

پيرمرد، راست مي گفت. او جلوي يك مسجد، نشسته بود...»



[ صفحه 165]



رضايي هاروني، محبوبه استان: چهار محال و بختياري

عنوان اثر: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان شهرستان: شهركرد

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1357

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع راهنمايي

---

«انسان به اصطلاح متمدّن امروزي، كه به گمان خود در بالاترين قلّه هاي تمدن و پيشرفت در تكنيك و صنعت ايستاده است، متأسفانه از هدف اصلي و اساسي زندگي، يعني اهداف معنوي هستي انسان، به دور افتاده است. با كمال تأسّف به وضوح مي بينيم كه انسان امروز، هدف زندگي خود را بر اين مبنا قرار داده است كه هر روز به ثروت بيش تر، قدرت افزون تر، راحت و رفاه و تن آسايي بيش تر و ارضاي غرايز جنسي و اميال حيواني در شكل هاي گوناگون، دست يابد.

بدين گونه انسان در قاموس لغت دنياي متمدّن امروز، به حيواني شبيه شده است كه براي تأمين لوازم و وسايل يك چنين زندگي پستي، و برآوردن هرچه افزون تر خواهش هاي جنسي و حيواني خود، چنان تلاش مي كند، كه گويي تمام قدرت و توانايي اش را تنها در اين راه، بسيج كرده، به چيز ديگري جز همين مسايل پست نمي انديشد. تا جايي كه براي رسيدن به اين هدف از تن دادن به هيچ گونه پستي و رذالتي هم خودداري نمي كند...

اگر زندگي بر مبناي خدا و نماز، پايه ريزي شود، انسان مي تواند به سوي معرفت و كمال، پيش رَوَد، امّا اگر بر مبناي غيرخدا، پايه ريزي شود، جز فتنه و فساد، حاصلي نخواهد داشت. وقتي مسأله ي نماز و خداشناسي از زندگي حذف شود و نظر به دنياي آخرت نداشته باشد، افق ديد انسان، كوتاه و محدود مي شود. فقط همين دنيا را مي بيند و به ملموسات همين دنيا مي انديشد؛ چون كه خارج از اين دنيا چيزي را نمي بيند و نمي شناسد.»



[ صفحه 166]



رضواني، صبورا استان: مازندران

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: كلارآباد

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1352

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«آن گاه كه نماز مي خوانم، تو را با نگاه سبز عشق، معنا مي كنم و فرشته ي اشك را از چشمانم پرواز مي دهم، تا مرهمي بر دل آتشينم باشد. دل به خلوت با تو مي سپارم و زمزمه هاي عاشقانه بر زبانم جاري مي شود. به راستي، چه رازي است بين اين عشق آسماني كه سخن گفتن با تو، معبود يگانه، دل مي برد و ضمير آدمي را روشن مي سازد؟!

آن گاه كه نماز مي خوانم و تكبيرة الاحرام عشق مي بندم و سر بر سجّاده ي عبوديّت مي سايم، دست هاي نيايش را تا بلنداي عشق، بالا مي برم. حرف هاي دل را بر آن مي نشانم و به خلوت ترين ايوان آسمان مي رسانم، تا دلتنگي هاي باران خورده ام را بشنوي و عطش وجودم را فرو بنشاني. در جست و جوي جسارتي هستم تا چشمانم را به سوي پنجره ي ابدي بگشايم و ستاره هاي روشن عشق را ببينم.

به راستي، چه زيباست كه انسان، گريزان از بيهودگي هاي اين دنيا باشد و دل به ذات اقدس تو سپارد، تا عشقت را در ژرفاي وجود خويش بنشاند. كوير سوخته ي دل را با شبنم اشك، سيراب كند و آيه هاي روشن حقيقت را زمزمه كند و عطش كهنه ي خويش را در حضور صميمي باران عشق، فرو نشاند. آن گاه در لحظه هاي سپيد حضور و در وسعت آبي بودن، رويش نگاه عاشقانه ي تو را نظاره گر باشد...

الهي! بايد برخيزم و دست به دست نور بدهم، تا به عشق تو برسم. لحظه لحظه، تو را بطلبم و در فراق تو، اشك حسرت بر ديده ها جاري كنم... الهي! دوباره دست دلم را مي گيرم. به سويت مي آيم؛ به قصر نورت...»



[ صفحه 167]



رضواني، يوسف استان: تهران

عنوان اثر: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان شهرستان: تهران

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1361

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«پرستش، حالتي ذاتي و فطري است كه در نهاد و فطرت بشر نهفته، در قالب ها و اشكال مختلف نمايان مي گردد. پرستش، يك قالب كلّي است كه در اَشكال كوچك تر به توحيد و شرك، تقسيم مي شود، ولي به هرحال پرستش، عبادتي است در مقابل معبود. يكتاپرستي يا توحيد، مهم ترين اصل دعوت هريك از فرستادگان الهي است.

نماز به عنوان يكي از عبادات فردي انسان، در زندگي فردي و اجتماعي او تأثير بسزايي ايفا مي كند و به او هويّتي اسلامي و انساني مي بخشد، كه از جهات فردي و اجتماعي و اخلاقي و انساني بسيار ممتاز و نمونه مي گردد، و مي تواند براي عصر خود و اعصار آينده، هدايتگري متّقي باشد.»

اين مجموعه در 4بخش تنظيم شده، با الهام از منابعي هم چون قرآن عزيز، طهارت روح، واژه نامه ي نوين، انسان در قرآن، اصول كافي و انسان كامل، به رشته ي تحرير در آمده است. در بخشي از مقدّمه ي مؤلّف مي خوانيم:

«در اين كتاب، ما سعي داريم به بررسي نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان بپردازيم. ابتدا لازم است به مفهوم دو واژه ي «هويّت» و «هويّت يابي» بپردازيم. كلمه ي هويّت، اسمي عربي است كه به معناي هستي وجود، يا آن چيزي است كه موجب شناسايي و حقيقت شخص يا چيز ديگر باشد. درباره ي موضوع اين كتاب نيز وضع به همين منوال است. يعني ما به بررسي و جست وجو درباره ي چيزهايي مي پردازيم كه موجب شناسايي نقش نماز در انسان مسلمان است...»



[ صفحه 168]



رضوي، مريم السّادات استان: اصفهان

عنوان اثر: صلوةمعراج شهرستان: اصفهان

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد:1360

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين مجموعه در 7 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ نخستين دستور، نخستين مسلمان

فصل دوم؛ آداب عبوديّت در قرائت

فصل سوّم؛ تقسيم نماز بين حق و عبد

فصل چهارم؛ سرّ اذان

فصل پنجم؛ تربت حسين، شهادت حسين(ع)

فصل ششم؛ معراج رسول اللَّه(ص)

فصل هفتم؛ نيايش

«در آن لحظه كه انسان خود را به كمك يك نيروي برتر از مادّه، نيازمند مي يابد، دل به سوي آفريدگار دانا و توانا و مهربان جهان مي آورد؛ راز و نياز خود را با او در ميان مي نهد و او را به كمك مي خواند. آن نيايش و پرستش و اين راز و نياز و كمك خواهي در زبان قرآن «عبادت» ناميده مي شود. قرآن كريم، عبادت را مخصوص خداي يكتا مي شمرد و پرستش هرچيز يا هركس ديگر جز خدا را حرام، و گناهي بس بزرگ مي داند.

اسلام از نظر كلّي براي عبادت خداي يكتا، هيچ زبان يا شكل خاصّي معيّن نكرده و هيچ قيد و شرطي نگذارده است؛ تنها شرط مهمّ عبادت در اسلام اين است كه آنچه بندگان خدا به عنوان عبادت به جا مي آورند به اوهام و خرافات، شرك، خودنمايي و ريا، آلوده نباشد...»



[ صفحه 169]



رضويان، حليمه استان: خراسان

عنوان اثر: نماز در نهج البلاغه شهرستان: مشهد

موضوع: نماز در نهج البلاغه تاريخ تولّد: 1362

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

اين مجموعه در 5 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ نماز در سخنان امام علي(ع)

فصل دوم؛ نماز در خطبه هاي امام علي(ع)

فصل سوّم؛ نماز در نامه هاي امام علي(ع)

فصل چهارم؛ نماز در حكمت هاي امام علي(ع)

فصل پنجم؛ نماز در وصاياي نبي اكرم(ص) به علي(ع)

«آن گاه كه اراده كردم بنويسم، قلم بر دست مي لغزيد و مي لرزيد؛ چرا كه درباره ي شخصيّتي والا و با عظمت، هم چون مرواريدي در صدف، مي خواست بنگارد. آري، علي(ع) آن مظهر خضوع و بخشندگي، آن مظلوم عالم روحانيت، آن يگانه قرآن ناطق، و همان آشناي شب هاي راز و نياز، همان مردي كه حضور قلب و خشوع در نماز، سراپاي وجودش را فرا گرفته بود، آن جوانمردي كه نان آور يتيمان بود، هرچه بخواهي از ارتباط و پيوندش با معبودش سخن بگويي، امكانش وجود ندارد. هيچ احدي، قادر به وصف رابطه ي او با عالم غيب نيست. سرّي ست آشكار نشدني.»

«رضويان»، پژوهش خويش را از آثاري گونه گون، فراهم آورده است؛ آثاري هم چون آيين پارسايي و فلسفه ي نماز، نماز اوّل وقت، نمازشناسي، عبادت عاشقانه، داستان هاي تفسير نمونه، برداشتي از نماز، عرفان در نماز، در پرتو كلام معصوم، گذري در روايات، قيامت و قرآن، جلوه هاي حكمت، راز و نياز عارفانه، كلمات امير(ع)، حكمت نظري و عملي در نهج البلاغه، فلسفه ي نماز و اهمّيّت آن، فرهنگ نماز، نماز از ديدگاه قرآن و عترت و...



[ صفحه 170]



رفاهي، نجمه استان: تهران

عنوان اثر: نماز و عبادت هاي علي(ع) شهرستان: كرج

موضوع: سيره ي عبادي امام علي(ع) تاريخ تولّد: 1362

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

اين پژوهش در 3 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ عبادت

فصل دوم؛ نماز و عبادت علي(ع)

فصل سوّم؛ مقام علي(ع) در عرش اعلي

«اي بي نهايت، اي رحيم و رحمان!

هرگاه به آخر خط مي رسم و جايي ندارم؛ هرگاه از در خانه ي همه، نااميد باز مي گردم، ناگاه در گوشه اي از قلبم نوري ظاهر مي شود. به من پيام نور نوردي مي دهد و مي گويد:

«لباس نور بپوش و حركت كن. بيا، بازگرد و در خانه ي عشق را بزن.»

بر مي گردم، امّا آن در، كجاست؟ آري، در، درِ رحمت ايزد متعال است. در همان لحظه، صدايي گوش نواز به من مي رسد: «اللَّه اكبر...» چقدر موزون و زيبا! صدا مرا به سوي خود مي كشد. مي روم با آب زلال عشق، وضو مي سازم و رو به كعبه ي محبّت و پرستش مي ايستم. نماز را مي آغازم. حمد و ستايشش را به جاي مي آورم و به يگانگي اش شهادت مي دهم. در برابرش سر تعظيم فرود مي آورم و سر بر سجده ي بندگي مي نهم...»

اين پژوهش با «مقدّمه»اي ادبي آغاز مي شود و با «نيايش» و فهرست «منابع و مآخذ» پايان مي گيرد.



[ صفحه 171]



رفيعي، احمد استان: چهار محال و بختياري

عنوان اثر: نماز شهرستان: شهركرد

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1359

قالب: شعر ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«تو مثل سيب سرخ تازه، پاكي

تو مثل عشق، بي آوازه پاكي



چه گويم؟ چون كه محدود است حرفم

تو مي داني، كه بي اندازه پاكي»

---

«تو مانند آبي، دلم مال توست

تو يك شعر نابي، دلم مال توست



منم خفته در شام غفلت؛ اگر

برايم بتابي، دلم مال توست»

---

«مرا، سجّاده يك شب، بارور كرد

كوير گونه ام را، سخت تر كرد



هزاران لحظه از عمرم گذشته

فقط آن لحظه، در جانم اثر كرد»



---

و مرغ عشق، پنجره، رهگذر، گُل اهورايي، مثل ماه، بهشت جان گل لبخند، بهار رويش، يك لحظه، و عشق...



[ صفحه 172]



رفيعي، زينب استان: چهار محال و بختياري

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: شهركرد

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1356

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: كارشناسي

---

«معبودا! نمي دانم كرانه هاي آسمان چقدر بزرگ است تا بگويم تو را به آن اندازه دوست دارم. اگر هم بگويم تو را به اندازه ي عظمتت دوست دارم، جسارت كرده ام؛ چرا كه تو در عظمت يگانه اي.

خداي من! من هيچ گاه زيبايي را در وجودم حس نمي كنم، غير از آن زماني كه از تمام عالَم، جدا شوم و به تو متّصل.

خدايا! نمي دانم اين كه مي نويسم نامه است يا نيايش. فقط مي دانم زخمي است ديرينه كه مرهمش را يافته ام. حالا ديگر اگر همه ي دنيا هم به من پشت كنند، چون دلگرم به امداد لطف تو هستم، نمي رنجم و دست از كوشش بر نمي دارم.

خدايا! من هرچه دلم مي خواهد با تو حرف مي زنم، كه فضلت نگفتني است.

من درست فهميدم؛ تو از خطاهاي من، آزرده خاطر نمي شوي و عقوبتم نمي كني. چه مي گويم؟ طعم عقوبت تو، از تمام خوشي هاي دنيا، شيرين تر و دل نشين تر است، محبوب من!

حال كه دارم فضل تو را شماره مي كنم و نيازهايم را بر پيكر كاغذ مي نگارم، از تو خجالت مي كشم و شرم دارم كه سرم را بالا كنم و دست هايم را به سويت بالا بياورم و بگويم: «الهي العفو».»

متوني خواندني در وادي ادب، از «رفيعي» با الهام از رساله ي لقاء اللَّه، هزار و يك نكته درباره ي نماز، از ژرفاي نماز و برخي منابع ديگر، در اين مجموعه گردآوري شده است.



[ صفحه 173]



رمضاني، بيتا استان: فارس

عنوان اثر: نماز شهرستان: آباده

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1363

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«اللَّه اكبر، اللَّه اكبر؛ آذرخش به كدامين سو مي رود؟ چرا شهاب ها، رازها را مي سرايند؟ آري، وقت عشق است و عاشق شدن. وقت عرفان است و عارف شدن. احساسي دارم سرشار از بوييدن بنفشه. احساس مي كنم آسمان نيز از درك اخلاص بي نهايتم عاجز شده. آري، وقت نماز آمده بود.

شده بودم رايحه ي رؤوف ترين راه گستر.

فكر مي كردم با «اللَّه اكبر» گفتنم مي توانم تمام سنگلاخ هاي صعب العبور را دَرهم شكنم. از لهيب آتش درون مي سوختم. نه زمين را مي شناختم و نه زمان... آن قدر خالص شده بودم كه دعاهايم قبل از پايين آمدن دست هايم مستجاب مي شد. سيب هاي ايمانم چقدر سرخ شده بودند! چه حّس غريبي داشتم. چقدر شفّاف شده بودم. از خودم دور شده بودم و به خدا نزديك.

زندان تن را، ترك كرده بودم؛ مثل پرنده ها بر فراز همه ي خوبي ها، بال مي زدم. چقدر پاك و مقدّس. بدون اين كه بفهمم، لحظه ها گذشته بود و رسيده بودم به پايان راه.»

متوني گونه گون، با موضوعاتي متفاوت، از تراشه هاي قلم و براده هاي روح؛ «همسفر بادها مي شوم، از يادها مي روم؛ انگار راه آسمان را به رويم گشوده اند. در سايه ي آبي رنگ، در قهقهه ي فرشتگان... لرزش، وجودم را فرا گرفته بود. گل هاي نوشكفته ي باغ آسمان را چيدم. در كنار سجّاده نهادم.»



[ صفحه 174]



رمضاني، فاطمه استان: كرمان

عنوان اثر: مردي در آسمان هدايت شهرستان: بم

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1361

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اهمّيّت نماز در نهج البلاغه، آثار حضور قلب در نماز، كمك ملايك به هنگام مرگ، اوّلين پرسش قيامت، ترس شيطان از نمازگزار، سبك شمردن نماز، نخستين نمازگزار، وقت نماز، نماز شب از ديدگاه قرآن، نماز شب ائمّه ي اطهار(ع)، آداب وضو، ترك نماز، جمعه، پيام آور بهشت و...، عناوين برخي موضوعات اين پژوهش و برگرفته از سيري در نماز، فرهنگ نماز، از ژرفاي نماز، راز نماز در نهج البلاغه، پرواز در ملكوت، سرّالصّلوة و برخي آثار ديگر است.

«خداوند، ايمان را واجب نمود، تا آدمي را از شرك به خدا و ائمّه پاك گرداند. و نماز را واجب كرد، تا انسان را از كبر و نخوت پاكيزه گرداند. اين نماز است كه به نمازگزار، نيرو مي بخشد كه هم چون سدّي محكم در برابر گناه و پيش آمدهاي ناگوار، مقاومت كند. نماز، تسلاّبخش و آرامشگر دل هاي مضطرب و خسته و به ستوه آمده است. نماز، مايه ي صفاي باطن و روشني روان و ارتباط صميمانه اي است ميان انسان و خدا، ميان آفريده و آفريدگار، ميان عبد و معبود.»

«رمضاني» بايد بيش تر بكوشد و اصول و ابزار تحقيق و نگارش را فرا گيرد؛ باشد تا در مسابقات ديگر، باز هم از وي بخوانيم. احاديثي چند از امام علي(ع) را مرور مي كنيم:

آدمي با گفتارش سنجيده مي شود و با رفتارش ارزيابي مي گردد.

از دوستي با كسي كه انديشه اي سست دارد و عملي نادرست، بپرهيز.

اخلاق پسنديده، از نتايج عقل است.



[ صفحه 175]



روان بُد، خديجه استان: مازندران

عنوان اثر: نماز شهرستان: آمل

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1359

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: حوزوي

---

«من از نسل بهاران، گفته بودم

من از آيين باران، گفته بودم



از آن، درد جگرسوز جدايي

ز شب هاي بيابان گفته بودم...»

«آخرين كلمه» عنوان اوّلين شعر (غزل) «روان بُد» از حوزه ي علميه ي فاطمه ي زهرا(س) در پنج بيت است. و امّا بعد...



«زمين،

در زير پايش

له مي شود و آسمان

از خجالت،

آب...

مردي

كه از جنس آيينه است

و از خطوط آفتاب

نيمه هاي شب

همراه با ستاره

درهاي بسته را



[ صفحه 176]



مي گشايد

و در پسِ چاه

آرام مي گريد»



دل نوشته هاي «روان بُد»، دل نشين است و شيرين:

«... شايد اگر اين قلم، نبود و واژه ها مرا به آرامش نمي خواندند، مي بايست جواني مرا امروز به دار مي آويختند. آنچه ما را صبور ساخته، اميد فرداست و خلوت شب. من تنها بر روي سجّاده، بغض هايم را مي شكنم و به چشم هايم اجازه ي گريستن مي دهم. در خلوت نيمه شب هايم از او مي خواهم كه اگر آسمان خانه ي ما، باراني ست، بگذار باشد، امّا هرگز مپسند كلبه هاي كودكان ساده دل، ابري گردد...»



[ صفحه 177]



روحاني، مرضيه استان: تهران

عنوان اثر: قدم هاي هستي شهرستان: تهران

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1361

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: دانشجو

---

اين مجموعه، شامل 5 داستان كوتاه است:

داستان اوّل؛ پرواز

داستان دوم؛ سقوط

داستان سوّم؛ تا بي نهايت

داستان چهارم؛ فراق

داستان پنجم؛ آن گاه كه نماز مي خوانم

«هيچ نيست، مگر دنياي تاريك زمان، هيچ نيست مگر صداي زوزه ي باد سركش، كه گاه گاهي سكوت وحشتناك زمان را درهم مي ريزد و زمين را در هم مي پيچد.

آن چنان خشمگين است و پرهياهو، كه كوه از شنيدن صدايش به لرزه در مي آيد، و هستي، خويشتن را گم مي كند، و نيستي از نبود خويش، سخت راضي مي شود، و غوغاي آفرينش را در ميان هياهويش نابود مي سازد و سكوت را به عوالم مي بخشد.

نه!... هيچ نيست!... هيج... هيچ نشانه اي از هستي و نور زندگي نيست!...

هيچ نيست، مگر سكوت مرگ در گورستان ابديت.

آن چنان نيستي، همه جا را فراگير كرده است، گويي از همان آغاز آفرينش، هيچ نبوده است.»

مَطلع «پرواز» مثل عشق، پر رمز و راز است؛ پيچيده و خواندني. داستانسروده را بيش تر لايق نوشته هاي «روحاني» مي دانم!



[ صفحه 178]



روحاني رصاف، مرضيه استان: اصفهان

عنوان اثر: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان شهرستان: كاشان

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1364

قالب: تحليلي- ادبي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

يك «پژوهش» و يك داستان بلند، با عنوان «ساحت سجده»؛ با آغازي چنين:

«من در اتاق، نشسته بودم و در حال مرور كردن درس هايم، كه ناگهان صداي مادر را شنيدم:

- مريم! پدرت كجاست

در اتاقم را باز كردم. مادر را ديدم كه بسيار پريشان است. گفتم:

- پدر رفته ميوه بخرد!

مادر، دوباره با نگراني پرسيد:

- دير نكرده است؟

براي اين كه از آن حالت بيرون بياورمش، گفتم:

- نه.

ناگهان صداي زنگ به صدا در آمد...»

«روحاني» بي ترديد در داستان كوتاه، موفّق تر است، البتّه با به كارگيري شيوه ي هنري، نه روايتي و گزارشي. حوادث داستان و شور و هيجان شخصيّت ها... همه و همه بايد متناسب هدف پيش رَوَد و بسياري نكته هاي ديگر. امّا با وجود اين ها «ساحت سجده» داستاني است كه حكايت از توانايي «رصاف» در اين عرصه دارد.



[ صفحه 179]



روزبهاني، نسيم استان: تهران

عنوان اثر: نماز و دنياي ديدگاه هاي بشري شهرستان: تهران

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1362

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

اين پژوهش در 9 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ نماز، برترين عبادت

فصل دوم؛ اهمّيّت نماز

فصل سوّم؛ جايگاه نماز در ادياني غير از اسلام

فصل چهارم؛ نماز و دنياي ديدگاه هاي بشري

فصل پنجم؛ نماز از ديدگاه كودك و نوجوان

فصل ششم؛ نماز از روزنه ي ديد جوان

فصل هفتم؛ جلوه ي نماز در ميانسالي

فصل هشتم؛ نماز در عالم افتادگي

فصل نهم؛ نقش نماز در روان درماني



[ صفحه 180]



روستايي، مصطفي استان: همدان

عنوان اثر: سيره ي عبادي امام علي(ع) شهرستان: ملاير

موضوع: سيره ي عبادي امام علي(ع) تاريخ تولّد: 1362

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين پژوهش در 7 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ عبادت

فصل دوم؛ نخستين مؤمن به خدا و پيامبر

فصل سوّم؛ خودسازي علي(ع)

فصل چهارم؛ اخلاص حضرت علي(ع)

فصل پنجم؛ نيايش حضرت علي(ع)

فصل ششم؛ عرفان حضرت علي(ع)

فصل هفتم؛ عبادت و خشيت علي(ع)

«يكي از راه هاي خودسازي در مكتب اميرالمؤمنين علي(ع) جهاد اكبر و مبارزه با نفس است، كه بزرگان معمولاً از همين راه به كمال مطلوب رسيده، آثار نيك آن را ملاحظه فرموده اند. امام علي(ع) با آن عظمت بي نظير و شخصيّت الهي اش كه دنيا براي وسعت آن تنگ است، هرگز فريب نفس را نخورد و خود را گرفتار هواها نساخت و خويشتن را برتر از ديگران ندانست. براي مسؤوليّت و پيشوايي اش شخصيّت ديگران را تحقير نكرد و در برابر چاپلوسان منافق، تكان نخورد.»



[ صفحه 181]



رهبر، شهره استان: فارس

عنوان اثر: فرار از... شهرستان: داراب

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1363

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

اين مجموعه، شامل 3 داستان كوتاه است:

داستان اوّل؛ فراز از...

داستان دوم؛ هنوز فرصت داريم

داستان سوّم؛ بزرگ ترين آرزو

و متوني كوتاه و ادبي، با موضوع «آن گاه كه نماز مي خوانم»:

وقتي نماز مي خوانم، احساس مي كنم فرشتگان آسماني گرداگردم حلقه زده اند.

وقتي نماز مي خوانم، غروب، عاشقانه مي شود.

وقتي نماز مي خوانم، احساس مي كنم علي(ع) خسته است و انتظار مرهمي دارد.

وقتي نماز مي خوانم، دلم مي خندد و اشك شوق از چشمانم جاري مي شود.

وقتي نماز مي خوانم، احساس مي كنم انتظار به پايان رسيده، و عشق...

و عشق، فقط عشق مي تواند... باشد روزي، آثار ادبي «رهبر»، شهره ي شهر شود.



[ صفحه 182]



رهبر ادب، زينب استان: همدان

عنوان اثر: گلچيني از عشق شهرستان: بهار

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1359

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين مجموعه در 4 بخش تنظيم شده است:

بخش اوّل؛ ن گاه كه نماز مي خوانم

بخش دوم؛ هدف از عبادت و نيايش

بخش سوّم؛ شرايط كمال نماز

بخش چهارم؛ عبادت در اسلام

«رهبر ادب» با الهام از قرآن عزيز، بحارالانوار، فروع كافي، تحف العقول، اصول كافي، صلوة الخاشعين، انسان كامل، ميقات در نور، نماز چيست؟، نماز از ديدگاه قرآن و عترت، سيري در نهج البلاغه و برخي آثار ديگر، از فضيلت نماز و نيايش، نيايش و پرستش، نماز و سپاس گزاري، نماز و استوارترين پناهگاه، لزوم عشق و شوق در نماز، عبادت چيست؟، عبادت احرار، ياد حق، شب مردان خدا، فروتني در پيشگاه حق، خشوع و حضور قلب، تفكّر و تعمّق در نماز و... سخن گفته، نوشتار خويش را به متوني ادبي نيز آراسته است.

«راستي، ما پنجره ي جان به كدامين سو گشوده ايم؟ دست نياز به كدامين جهت كشيده ايم؟ گوش جان به كدامين آوا سپرده ايم؟ دل در آتش كدامين عشق سوزانده ايم؟ و چشم دل به كدامين افق دوخته ايم؟ آيا هرگز شده است سجّاده ي دل به دوش كشيده، لحظه اي در عرفات جان، در كنار كوثر هميشه جاري زمزمه، سفره ي دل بگشاييم و در دشت فرمان الهي، گوش به آواي پُر مهر حق دهيم؟»



[ صفحه 183]



رهبر رنجي، ليلا استان: تهران

عنوان اثر: نماز شهرستان: تهران

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1358

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«اي نماز!

با تو، محكم قدم بر مي دارم. با تو، به راه خود و پايانش ايمان دارم. با تو، به چرخ، عشق مي ورزم و با توست، كه از پلّه هاي خوشبختي بالا مي روم. آري، با توست كه پنجره هاي قلبم را رو به آسمان معنويت مي گشايم و با تو در اين آسمان آبي به پرواز در مي آيم و به اوج مي رسم. با تو، همه چيزم و بي تو هيچ. بي تو از خود بيزارم. بي تو روح ندارم. مي ميرم. و با تو بيدارم. با تو، سراپا عشق و بي تو بيمارم.

با تو، عاشق دلدارم و بي توهيچ نمي دانم در اين بحر وحشت زده، قايق خود را به كجا مي رانم. اگر نور تو براي هميشه در قلبم جاي گيرد، عاشق ترين و بي پرواترين خواهم بود. و اگر نباشي، آن روز، پايان تمام خوبي هاي دنيا خواهد بود. پس باش تا در نور تو، خورشيد درخشان، هر شبي را روز و هر تاريكي را روشن سازم.»

هفت قطعه... نه! هفت تكّه آسمان، هفت جرعه خورشيد، هفت قطره دريا، هفت خوشه مهرباني، هفت فرياد جان:

«در كوير تنهايي، خسته و بي پناه قدم بر مي دارم؛ قدم هايي سست و بي رمق، و به دنبال خوشبختي مي گردم؛ چونان تشنه اي در به در، در پي آب. در اين سكوت و بي كسي آيا راه به جايي خواهم برد؟! آن خوشبختي كه همه از آن دَم مي زنند، چيست؟

ديدم كه ماه «قنوت» گرفته و عاشقانه در راز و نياز است. ستارگان - همه - به او اقتدا كرده اند... حتّي دانه ي گياه نيز در خاك در حال نماز است و چه نماز زيبايي!»



[ صفحه 184]



ريسماني زماني، غلام حسين استان: اصفهان

عنوان اثر: نماز شهرستان: لنجان

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1367

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: مقطع راهنمايي

---

اين مجموعه، شامل 3 داستان كوتاه كوتاه است:

داستان اوّل؛ اوّلين نماز

داستان دوم؛ نقشه ي نافرجام

داستان سوّم؛ به سوي نماز

«اوّلين باري كه براي نماز خواندن بيدار شدم، آن قدر خوشحال بودم كه حتّي يادم رفت خواهرم را بيدار كنم؛ زيرا مي خواستم براي اوّلين بار با قادري بزرگ و موجودي توانا، صحبت كنم. نمازم را شروع كردم. آن قدر لذّت برده بودم كه احساس مي كردم فرشته ها مرا به سوي خدا مي برند. تصميم گرفتم نماز و وضويم صحيح باشد. از بزرگ ترها خواهش كردم تا نماز و وضو را به طور صحيح به من ياد بدهند؛ آن ها نيز پذيرفتند. تمام اشكال هايم برطرف شد و من با خلوص نيّتي كامل- كه از پدرم آموخته بودم- نمازم را ادامه دادم.

سعي مي كردم تمام دوستانم را متوجّه سازم كه نماز، يكي از بهترين و بالاترين عبادت هاست. من وقتي اين حرف را به دوستانم زدم، گفتند: ما هنوز وضو را ياد نگرفته ايم. من به آنان گفتم: من وضوي صحيح را به شما ياد مي دهم. هركاري من كردم، شما انجام دهيد. خلاصه همه ي بچّه ها، وضو را ياد گرفتند و از من تشكّر و قدرداني كردند. من هم از خدا متشكّرم كه مرا به راه راست، هدايت مي كند و اميدوارم كه حتّي يك لحظه تنهايم نگذارد.»



[ صفحه 187]




بازگشت