حرف (خ)


خاتمي، سيّد محمّدمهدي استان: سمنان

عنوان اثر: سيره ي عبادي امام علي(ع) شهرستان: سمنان

موضوع: سيره ي عبادي امام علي(ع) تاريخ تولّد: 1363

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

اين مجموعه در 9 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ عبادت چيست؟

فصل دوم؛ عبادت در اسلام

فصل سوّم؛ درجات عبادت

فصل چهارم؛ قطره اي از دريا

فصل پنجم؛ عبادت از ديدگاه علي(ع)

فصل ششم؛ علي(ع) اوّلين مؤمن به مكتب

فصل هفتم؛ علي(ع) عابدترين مردم

فصل هشتم؛ علي(ع) و ترغيب افراد به عبادت

فصل نهم؛ علي(ع) و عشق او

«علي(ع) فروغ مناجات نيمه شب هاست. علي(ع) دريادل بود و دريايي از درد، كه هيچش كناره نبود، و توفاني بود از داغ، كه در خود آرامشي نمي يافت. علي(ع) كه تيغش قامت اسلام را، راست كرد. علي(ع) كه وارث آخرين پيغامدار خدا و اوّلين امام عاشقان است. علي(ع) كه مرد جهاد و ايثار و عرصه ي پيروزي است. او همسر فداكار اوّلين شهيد بيت ولايت، صدّيقه ي طاهره فاطمه ي زهرا(س) است. علي(ع) اعجوبه ي تاريخ است...»

اين نوشتار، با مقدّمه ي مؤلّف آغاز مي شود و با فهرست منابع، پايان مي يابد.



[ صفحه 62]



خادم پير، جمال الدّين استان: كهكيلويه و بويراحمد

عنوان اثر: سيره ي عبادي امام علي(ع) شهرستان: ياسوج

موضوع: سيره ي عبادي امام علي(ع) تاريخ تولّد: 1352

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

اين پژوهش، شامل 8 فصل است:

فصل اوّل؛ عبادت

فصل دوم؛ ديدگاه علي(ع) درباره ي عبادت

فصل سوّم؛ سيماي عابدان

فصل چهارم؛ عبادت و زندگي

فصل پنجم؛ اهمّيّت نماز

فصل ششم؛ جلوه اي از خشوع و خضوع امام علي(ع)

فصل هفتم؛ نماز؛ پرورش روح، ياد حق

فصل هشتم؛ امام علي(ع) و اُنس با قرآن

«آدمي در راه كسب فضايل، معرفت و زندگي آگاهانه و در نهايت، رسيدن به كمال، كه تقرّب به خداوند است، هيچ گاه بي نياز از واسطه كه همان انسان كامل و عارف است، نيست و ناچار بايد چشم دل به شيوه و سيره ي ره يافتگان وصال دوزد، تا چگونه پيمودن اين راه را بياموزد و به آن، تأسي كند، كه بدون شك، يكي از بهترين اسوه ها و سرمشق ها، در اين وادي، گفتار و عمل اميرالمؤمنين است. علي به جهت داشتن ويژگي هاي انسان كامل و نيز عالي ترين مراحل اخلاق- كه برخاسته از دامان رسول اكرم(ص) و پرورش يافته ي اوست- الگوي مناسبي براي آدميان در هر عصر و روزگاري است.



[ صفحه 63]



علي(ع) تنها قهرمان يك ميدان نيست، و دارنده ي يك فضيلت نيز، بلكه قهرماني است كه در همه ي ميادين، گام نهاده، هم در عبادت، هم در عدل و تقوا، هم در سياست و تدبير و... سرآمد و ممتاز است. امّا دنياي عبادت علي(ع) دنياي ديگري است و حكايت ديگري دارد. گويا معبودي را كه عبادت مي كند، مي بيند، و گويي ساليان دراز است به عبادت مشغول بوده، كاري جز اين نداشته است.»

«درنگي در سايه سار نماز علي(ع)» منظومه اي زيبا، و پايان بخش پژوهش «پيرخادم» است:



كعبه ي مقصود را، هر ديده ديد

صد بيابان را، به گامي ره بريد



بي نظير آهنگي، آهنگ نماز

بال و پر، در وادي مير حجاز



آن كه حيدر خُفت، شب در جاي او

همدمي معصوم، بر زهراي او



از نزول آيه، در عيدغدير

گوش جان بشنيد، از پيغام پير...



باز، دل را شورشي ديگر فتاد

داستان عشق را، بنيان نهاد



مرغ روحم، در هواي كوي دوست

بال و پر زد، ز اشتياق روي دوست



التجايم از نگاه مرتضاست...



[ صفحه 64]



خادمي، سيّدمسلم استان: كهكيلويه و بويراحمد

عنوان اثر: والي فردوس برين شهرستان: گچساران

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: -

قالب: شعر ميزان تحصيلات: -

---

«آن كه در حجّ الوداع شد مفتخر به اكمال دين

پيشواي خلق شد، داماد خيرالمرسلين



«لافتي الّا علي، لاسيف الّا ذوالفقار»

وين سخن شد منتشر تا روز محشر در زمين



بهر فتح مكّه، پا بر شانه ي احمد نهاد

تا رساند بر فلك، آواز فتح و نصر دين



جامع قرآن، علي و، رايت دين خدا

وانكه در جنگ جمل، بشكست عزم ناكثين



در غزا، غالب به دشمن، هم چنان شير ژيان

ليك در محراب حق شد، پيشواي خاشعين



شير خندق، فاتح خيبر، وليّ اللَّه علي ست

باب علمي بهر پيغمبر شد و، دُرّ ثمين



عالم دنيا و اُخري، شير مردان خدا

آن كه داناي زمين شد، تا به چرخ هفتمين



پهلوانان عرب را، قربةللَّه كُشت

تا رساند پرچم اسلام، بر عرش برين...



شيعيان را، شافعي بعد از نبي، در روز حشر

هم نظر بنما به «مسلم» يا وليّ الّشافعين!»





[ صفحه 65]



خالصي، صدّيقه استان: تهران

عنوان اثر: نماز شهرستان: تهران

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1361

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«تصوّرش را بكن: مسافري هستي از درياي دور، كه به سرزمين دورتري مي روي. زمان برايت تنگ شده است و لحظه ها با شتاب مي گذرند. راه، باريك است و پيچ و خَم هاي بسيار، اشباح و درندگان كه گاه وسوسه ات مي كنند. گاه مانع رفتنت مي شوند. هوا تاريك است. سرد است. مهتاب نمي تابد و تو بايد بروي. مي خواهي بروي، امّا از كجا؟ از كدام راه؟ در سياهي و سكوت و در ميان اشباح و درندگان درون و بيرون، از كجا مي تواني راه را بيابي؟ از كدام راه مي تواني به مقصد برسي. نوري، مهتابي، مشعلي، فانوسي... حيران و سرگردان مانده اي.

تمام فكر و نيرويت را به كار گرفته اي. از كجا مي توان نوري يافت؟ سر در گريبان، فرو برده مبهوت در حالي كه به شدّت مي لرزي، ناگهان صدايي مي شنوي...»

سپاس بر نعمت ها، محمّد(ص) و نماز، نماز شب و مقام محمود، آداب نماز، حرمت استخفاف نماز، كمك ملايكه هنگام مرگ، نماز صبح و شهود ملايك، آثار اخلاص و... عناوين موضوعات اين پژوهش است كه از آثاري هم چون خلوتگه راز، از ژرفاي نماز، فرهنگ نماز، دعا درماني، و تفسير نماز، نقل شده است.

اين نوشتار با مقدّمه ي گردآورندگان آغاز مي شود و با فهرست منابع و مآخذ، پايان مي يابد.



[ صفحه 66]



خالصي، علي استان: تهران

عنوان اثر: نماز شهرستان: تهران

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1365

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع راهنمايي

---

«تصوّرش را بكن: مسافري هستي از درياي دور، كه به سرزمين دورتري مي روي. زمان برايت تنگ شده است و لحظه ها با شتاب مي گذرند. راه، باريك است و پيچ و خَم هاي بسيار، اشباح و درندگان كه گاه وسوسه ات مي كنند. گاه مانع رفتنت مي شوند. هوا تاريك است. سرد است. مهتاب نمي تابد و تو بايد بروي. مي خواهي بروي، امّا از كجا؟ از كدام راه؟ در سياهي و سكوت و در ميان اشباح و درندگان درون و بيرون، از كجا مي تواني راه را بيابي؟ از كدام راه مي تواني به مقصد برسي. نوري، مهتابي، مشعلي، فانوسي... حيران و سرگردان مانده اي.

تمام فكر و نيرويت را به كار گرفته اي. از كجا مي توان نوري يافت؟ سر در گريبان، فرو برده مبهوت در حالي كه به شدّت مي لرزي، ناگهان صدايي مي شنوي...»

سپاس بر نعمت ها، محمّد(ص) و نماز، نماز شب و مقام محمود، آداب نماز، حرمت استخفاف نماز، كمك ملايكه هنگام مرگ، نماز صبح و شهود ملايك، آثار اخلاص و... عناوين موضوعات اين پژوهش است كه از آثاري هم چون خلوتگه راز، از ژرفاي نماز، فرهنگ نماز، دعا درماني، و تفسير نماز، نقل شده است.

اين نوشتار با مقدّمه ي گردآورندگان آغاز مي شود و با فهرست منابع و مآخذ، پايان مي يابد.



[ صفحه 67]



خالق نژاد، سميّه استان: آذربايجان غربي

عنوان اثر: هماي سعادت شهرستان: تكاب

موضوع: نماز تاريخ تولّد: 1360

قالب: داستان بلند ميزان تحصيلات: --

---

«از مدرسه بيرون آمد. با دوستانش خداحافظي كرد و به راه افتاد. آرام به راه خود ادامه مي داد تا به ايستگاه برسد. ايستگاه مثل هميشه شلوغ بود. بايد كلّي منتظر مي ماند. اصلاً حوصله ي ايستادن نداشت. مخصوصاً كه كمي پايين تر از ايستگاه، پاتوق دخترها و پسرهاي هم مدرسه اي اش بود و او اصلاً دلش نمي خواست در آن مكان بيش تر از اين بماند. به عقب برگشت تا در شيشه ي مغازه ي روبه رويي، خود را ببيند. چهره اش افسرده و خسته و موهايش نامرتّب و پريشان بود كه حكايت از خستگي و بي حوصلگي اش داشت. دستي به موهايش كشيد...»

«خالق نژاد» داستان را به خوبي مي شناسد و به زيبايي مي نگارد. باشد تا هماره از اين نويسنده ي جوان بخوانيم.



[ صفحه 68]



خالقي، فاطمه استان: مازندران

عنوان اثر: سرّ درگاه شهرستان: ساري

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1362

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«آن گاه كه نماز مي خوانم و سر بر سجده ي مقصود مي سايم، ولوله و هيجاني سرشار از اميد و انتظار، درونم آشيانه مي كند. مي خواهم با پيشاني نهادن بر قبله گاه هستي و ابدي، اشك هاي دلِ سوخته ام را نثار يكتا معشوق عالم نمايم و بگويم: عشق تو، مرا چنين راسخ و استوار در عزمم گردانيده، نيك مي دانم عشق اغيار بر دل نهادن، اگرچه در ظاهر، حلاوتي خاص بر قلوب به ظاهر فريفته دارد، امّا در ژرفاي وجود، جز يأس و پريشاني به بار نمي آرَد.

آن گاه كه نماز مي خوانم، به تحقيق اين نماز را براي خويشتن خويش نمي خواهم. من نمازم براي عاشقان پاك معبود است؛ هم آنان كه عشق را فهميدند و به مفهوم بي پاياني و ابدي بودنت رسيدند. هرچند هرگز نمي توانم وصفي براي نمازهاي باشكوهشان بيابم؛ نمازهاي خاكي در سنگر عشق، امّا افلاكي. نمازشان اگرچه بر زمين، بر روي خاك و شن خوانده مي شد، امّا آن ها در آسمان، با عطر و بوي خوش يار، سير مي كردند. وقتي در نمازم به آنان مي نگرم و لحظه هاي ناب با خدا راز و نياز كردن هايشان را تجسّم مي كنم، احساس شرمندگي و حقارت، نسبت به آن يگانه ي كون و مكان مي يابم.

آن گاه كه نماز مي خوانم و دردهاي هميشگي اين دل مجنون را براي معبودم باز مي گويم، آن گاه كه درد دلي همراه با راز و نياز را به زمزمه مي نشينم، به آساني، عشق الهي را در نهادم يافته، لمس مي كنم. احساس مي كنم كه تا حال، چنين حلاوتي در درونم نيافته ام... و مگر جز اين است در خواست حاجت و نياز، از صمد و بي نياز؟!»



[ صفحه 69]



خالوندي، سودابه استان: كرمانشاه

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: كرمانشاه

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1355

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«نماز، شراب طهور است كه نوشيدن آن، انسان را مست خدا و از خود بيخود مي گرداند. نماز، مفتاح راحت دنيا و آخرت است. عروج قلب است و صعود به سمت حضرت مقصود، به حريم قدس. آن گاه كه نماز مي خوانم، مقام ربوبي به مقتضاي رأفت و رحمت خاصّه اش نظري به من (عبد) مي اندازد و مرا به سوي خود مي كشاند. با رحمت و جذبه ي او الي الابد به پيشگاهش نزديك مي شوم و به او مي رسم و شاهد جمال او، ساكن در جوار او، فاني در وجه او، و باقي به بقاي او مي گردم.

آن گاه كه نماز مي خوانم، سر در ميدان طلب مي نهم و غير از ذكر و فكر حق، هر ذكر و فكري را از خود دور مي كنم و مستغرق در شهود حق، واله در حبّ او، و عاشق و فاني در وجه او مي گردم. سر بر سجده ي عبوديّت مي نهم و به علوّ ساحت قدس حق و عظمت او، پي برده، با تضرّع و گريه و اندوه و خوف و حزن در برابر درگاهش قرار مي گيرم، تا از ساحت عزِّ او، آگاه شوم؛ تا حضرتش به دل، اقبال كند و دل، بيت المعمور او گردد.

آن گاه كه نماز مي خوانم، صداي سكوت شيطان و گردش تسبيح صداي روشن «سبحان اللَّه» است كه سكوت ملتبهم را مي شكند؛ گويا روي بال پرستوها به پرواز درآمده ام و به فلك الافلاك، صعود مي نمايم، و نور رستگاري و سعادت عظمي در آخرت نصيبم مي شود. در حضورت ايستاده ام. از توست تمامي وجود من، و به توست قوامِ بود و نبود من...»



[ صفحه 70]



خانجاني، فاطمه استان: مازندان

عنوان اثر: اذان صبح شهرستان: نوشهر

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1362

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

اين مجموعه شامل 3 داستان كوتاه است:

داستان اوّل؛ پيام ايران

داستان دوم؛ عاطفه و نماز

داستان سوّم؛ هويّت

«عاطفه هستم؛ دانش آموز سال سوّم راهنمايي مدرسه ي...

نمي دونم شما كه اين ماجرا را مي خوانيد، اهل نماز هستيد يا نه؟! امّا اين را مي دانم كه من اهل نماز و دين و ايمانم. اون وقتا پيش خودم فكر مي كردم كه مسلمان بودن و ايمان به خدا، به نماز و نمازخواندن، ارتباطي نداره. فكر مي كردم حتماً لازم نيست نماز بخوانيم؛ همين كه به ياد خدا باشيم، به حضرت محمّد(ص) و خاندانش علاقه و ايمان داشته باشيم، حجاب را رعايت كنيم و با مردم، خوب رفتار كنيم، كافيه.

حتماً فكر مي كنيد چون با دوستان بدي معاشرت داشتم، اون طور فكر مي كردم، امّا نه! يادم هست دوستي داشتم كه واقعاً خانم بود؛ خيلي با محبّت و فداكار. اون دوست خوب و مهربون براي روز تولّدم يه سجّاده و مُهر و تسبيح به من هديه كرد. وقتي اون هديه رو گرفتم، چند روزي نماز خوندم، امّا متأسفانه فقط براي چند روز بود. خانواده ي خوبي هم داشتم. پدر و مادرم نماز مي خوندند و از وقتي كه خيلي كوچك بودم، مدام به من سفارش مي كردند كه: نماز بخون؛ به ياد خدا باش و از خدا، كمك بگير...»

فرجام داستان «عاطفه و نماز» بسي شيرين و خوش است؛ داستان هاي ديگر نيز، همچون عاقبت نمازگزاران واقعي!



[ صفحه 71]



خاني نجف آبادي، سكينه استان: تهران

عنوان اثر: نماز در كلام علي(ع) شهرستان: شهرري

موضوع: نماز در نهج البلاغه تاريخ تولّد: 1360

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

اين پژوهش در 9 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ فلسفه ي نماز

فصل دوم؛ روح و حقيقت نماز

فصل سوّم؛ شرايط قبولي نماز

فصل چهارم؛ وقت نماز

فصل پنجم؛ آفات نماز

فصل ششم؛ فاكتورهاي پيش نياز و تشكيل دهنده ي نماز

فصل هفتم؛ گذري بر نماز علي(ع)

فصل هشتم؛ اهمّيّت نماز و آثار آن

فصل نهم؛ سفارش علي(ع) درباره ي نماز فرزندان

«از مهم ترين عباداتي كه اسلام بر آن، تأكيد فراوان كرده، نماز است؛ زيرا در فطرت انسان، حسّ پرستش و نيايش وجود دارد، كه در صورت دست يافتن به معبود حقيقي به كمال مطلوب رسيده است. اهمّيّت نماز، تا آن جاست كه مولا علي(ع) در آخرين سفارش خويش به «مالك اشتر» سخن از نماز به ميان مي آورد... اسلام، نماز را پايه ي دين مي داند و يكي از امتيازهاي حكومت اسلامي بر ساير مكتب هاي سياسي، نماز و ديگر برنامه هاي عملي آن است...»

اين مجموعه با الهام از آثاري هم چون فرهنگ نماز، شب مردان خدا، راز نماز، حضور قلب در نماز، تفسير و پيام آيات نماز، پرتوي از اسرار نماز، صلوة الخاشعين، نماز در نهج البلاغه، نماز چيست؟ و بسياري منابع ديگر به رشته ي تحرير درآمده است.



[ صفحه 72]



خدابخشي كولايي، آناهيتا استان: خوزستان

عنوان اثر: جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي شهرستان: اهواز

موضوع: جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي تاريخ تولّد: 1353

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجوي(كارشناسي ارشد)

---

اين پژوهش در 11 فصل، فراهم آمده است:

فصل اوّل؛ تولّد پيامبر(ص) تا تأسيس اوّلين مسجد

فصل دوم؛ فتح مكّه تا وفات پيامبر(ص)

فصل سوّم؛ خلفاي راشدين

فصل چهارم؛ خلفاي بني اميّه در دمشق

فصل پنجم؛ دوران خلافت عبّاسيان

فصل ششم؛ اسلام در ايران

فصل هفتم؛ خلفاي فاطمي در مصر

فصل هشتم؛ اسلام در آفريقاي شمالي

فصل نهم؛ حكومت امويان در اسپانيا

فصل دهم؛ گوركانيان هند

فصل يازدهم: تركان عثماني

«مسجد از ديرباز، محلّ عبادت، عزا، شادماني، و عزلت عارفان بوده و هست. مساجد، آثار زنده و گوياي دين اسلام اند. به اين دليل كه مساجد، مكان هاي مقدّسي محسوب شده اند، از هجوم قبايل مختلف در امان مانده اند، يا دست كم، آسيب كم تري ديده اند. شايد بتوان گفت مسجد، يكي از زيباترين و در عين حال، بارزترين سمبل هاي دين اسلام است. تنها اشتراكي كه مسلمانان به رغم وسعت جغرافيايي، تمايز فرهنگي،



[ صفحه 73]



رنگ، نژاد و فرهنگ هاي بومي با هم دارند، در شريعت اسلام، خلاصه مي شود و در شهرهاي دولت هاي مسلمان، شايد هيچ نمادي به اندازه ي مسجد، باعث پيوند بين ملل اسلامي نشود.»

روند نگارش اين پژوهش براساس شكل گيري نخستين مسجد، دلايل تغيير قبله، و پرداختن به مساجد بسيار مشهور و معروف اسلامي است. غالب اين مساجد از معروف ترين و در عين حال، زيباترين آثار به جا مانده از فرهنگ و تمدّن غنّي اسلامي است؛ هرچند به فراخور فرهنگ بومي هر قوم، در ساختمان آن ها دگرگوني هايي صورت گرفته است.

مؤلّف با الهام از تاريخ هنر اسلامي، تاريخ امپراتوري عثماني، ديدني هاي جهان، بامداد اسلام، مختصر تاريخ مصوّر جهان، تاريخ هنر ايران و جهان، تاريخ اسلام، تمدّن اسلام و عرب، ميراث فرهنگي و جنگ تحميلي و برخي آثار ديگر، پژوهشي زيبا، فراهم كرده است.



[ صفحه 74]



خدايي، سكينه استان: زنجان

عنوان اثر: اسرار الصّلوة في القرآن شهرستان: زنجان

موضوع: نماز در قرآن تاريخ تولّد: 1359

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«اين جا ملكوت است. اين جا معراج مؤمن است. معاني معرفت در دل انسان است، امّا شرطش آن است كه انسان، درون خويش را حفّاري كند، تا به آب معرفت برسد. در زيرزمين وجود آدمي، زلال معرفت، فراوان است، امّا بايد براي حفّاري و زدن چاه آن، زحمت كشيد. نماز خواندن، همان حفّاري دل است، براي رسيدن به آب معرفت. و نماز، زنگ بيداري و يك هشدار در ساعات مختلف شبانه روز است. نماز، تسلّابخش و آرامشگر دل هاي مضطرب و خسته و به ستوه آمده و مايه ي صفاي باطن و روشني روان است. نماز، سراسر نور است. گويي نماز. مرز بين انسان و روح است كه در يك سوي دين، نور انسان است و در سوي ديگر، خدا.

نداي ملكوتي منادي حق، انسان ها را به حضور فرا مي خواند. فرياد مؤذّن، شتاب آن ها را افزون مي سازد. مي شتابند و خيال در اين جا، تا اوج عاشق بودن پيش مي رود. و هنگامي كه سرها برخاك گذاشته مي شوند، گويا روح ها به اوج، پر مي كشند. چنان سبك مي نشينند و سجده مي كنند كه گويا در آسمان اند.

آري انسان ها آسماني اند و به آغوش خدا مي شتابند. و نگاه معصوم شقايق، هنگام نماز، ديدني است. و اين معصوم شقايق است كه با اقامه ي نماز، ريشه ي تباهي و گناه و فساد را در خود و محيط خود مي سوزاند و روحيه ي گناه و انگيزه هاي دروني و بروني آن را خنثي و بي درنگ مي سازد.»

سيري موشكافانه در سوره هاي آل عمران، واقعه، نساء، بقره، طه، مريم، توبه و... همراه با تفسير آيات مربوط، حاصل تلاش عاشقانه ي «خدايي» و براي خداست.



[ صفحه 75]



خدوي منفرد، فرشته استان: كرمانشاه

عنوان اثر: جهان آفتاب شهرستان: كرمانشاه

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1363

قالب: شعر ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«خوشا آنان كه با تسبيح، يارند

به كنج خلوت شب، بي قرارند



خوشا آنان كه عشق سجده دارند

نماز شكر حق را، مي گذارند



خوشا آنان كه از روي و ريا، دور

نماز واقعي را، دوست دارند»



لايق جانانه شو، لشكر شيطان، در كار يار مي باش، آخرين نماز، خلوت شب، نگين خيرات، نماز علي(ع)، سلام خونين، سؤال محشر، خواب ناز، قافله ي غافلان، محراب و مسجد، باده ي صبوري، دامن نيمه شب، و خوشا آنان، عناوين اشعاري كوتاه و بلند از «خدوي منفرد» در قالب هاي مختلف شعري است؛ شعرهايي كه سرانجام، روزي مي توانند شعر باشند!



آن كس كه ياد ايزد، از ياد برده باشد

از جانب شياطين، صد تير خورده باشد



ابليس مي نمايد غرقش به قعر پستي

هركه زمام خود را، بر او سپرده باشد



خواهد اگر نمازش مقبول حق بگردد

بايد زجمله بدها، دل را سترده باشد...





[ صفحه 76]



خسرواني فراهاني، احمد استان: مركزي

عنوان اثر: نماز شهرستان: آشتيان

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1357

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: دانشجو

---

«بيچاره سخت به وحشت افتاده بود. بي اختيار، شيون و فرياد مي كرد. با هيجان به اين طرف و آن طرف مي دويد و بيش از هركس توقّع داشت پدر كودك به ياري و نجات فرزندش بشتابد، امّا امام چهارم(ع) هم چنان مشغول نماز بود. تا چشمش به امام افتاد، فرياد زد:

- اي پسر پيغمبر! فرزندت محمّد در چاه غرق شد.

امام سجّاد كه به راستي زينت عبادت كنندگان بود، بدون توجّه به آن همه سروصدا، با كمال آرامش به نمازش ادامه داد. مادر كه مي ديد خوف تلف شدن كودك مي رود، با ناراحتي، امام را مخاطب قرار داد:

- شما اهل بيت پيغمبر(ص) چقدر سخت دليد؟

امام(ع) با آرامش خاطر و به طور كامل نمازش را به پايان رسانيد. آن گاه كنار چاه آمد؛ دست خود را در چاه كرد و فرزندش را در حالي كه لبخند مي زد و هيچ گونه اثر خيسي در لباس و بدنش ديده نمي شد از چاه بيرون آورد و به دست مادرش داد. آن گاه فرمود:

- اي كم اعتماد به خدا! اين فرزندت.

زن، گرچه از اين كه فرزندش را سالم مي ديد، خوشحال بود، امّا از اين كه امام(ع) او را كم اعتماد به خدا معرّفي كرده بود، متأثّر و گريان گشت. پس امام چهارم فرمود:

- مانعي برتو نيست. اگر مي دانستي من در پيشگاه خداي بزرگ بودم... اگر توجّه و صورتم را از او بر مي گردانيدم، او نيز توجّه خود را از من بر مي داشت؛ در اين صورت آيا غير از او كسي بود كه به من و فرزندم رحم نمايد؟»



[ صفحه 77]



خسرواني فراهاني، عبّاس استان: مركزي

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: آشتيان

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1361

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«آن گاه كه نماز مي خوانم، يك مكتب عملي براي پرورش ايمان و تعهّد خود مي يابم. با قصد قربت به همه ي اهداف مادّي، پشت مي كنم. با «اللَّه اكبر» همه ي قدرت هاي كوچك و بزرگ را خوار و تحقير مي كنم. با «الحمدللَّه» خود را از بله قربان گويي هاي اين و آن مي رهانم. با «ربّ العالمين» قدرت الهي را بر تمام هستي، حاكم مي دانم... آري، نمازم با هرحرف و كلمه اش تفكّر و اعتقاد و عمل و شيوه و الگو و خواسته ها و خطوط آينده را مشخّص و روشن مي كند.

آن گاه كه نماز مي خوانم، به سعادت و كمال واقعي، دست مي يابم؛ به قرب الي اللَّه. آن گاه كه نماز مي خوانم با نظام اقتصادي از طريق حق و ناحق و حلال و حرام در مكان و لباس و غذا و... آشنا مي شوم و با دنياي غيب و فرشتگاني كه هماره در صف عبادت خدايند، رابطه اي صميمانه برقرار مي كنم. آن گاه كه نماز مي خوانم، از همه ي هستي، سيراب مي گردم. نمازم بايد همراه خشوع باشد؛ زيرا قرآن مي فرمايد: «رستگاري دنيا و آخرت براي مؤمنان و صالحاني است كه در نماز خود، خشوع داشته باشند.» آري، خاشعان پيوسته از خدا مي ترسند، حلال و حرام را از هم تشخيص مي دهند و... سعادت دنيا و آخرت، همراه و پيرو آنان است.»

«آن گاه كه نماز مي خوانم» مقاله مبسوط، با قلمي ساده و روان از «خسرواني» است. وي با مطالعه ي بيش تر و فراگيري اصول تحقيق و ابزار تأليف و فنّ تلخيص، مي تواند آثاري پربهاتر ارائه كند.



[ صفحه 78]



خسروي، فاطمه استان: قم

عنوان اثر: سيره ي عبادي امام علي(ع) شهرستان: قم

موضوع: سيره ي عبادي امام علي(ع) تاريخ تولّد: 1360

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين مجموعه در 4 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ شناخت

فصل دوم؛ عبادت و امور اجتماعي

فصل سوّم؛ آثار عبادت

فصل چهارم؛ كلام علي(ع)

مؤلّف، با الهام از آثاري همچون تفسير نماز و نماز در خانواده، تپش قلم، معمّاي نماز، عشق و نيايش، نهج البلاغه، داستان راستان، حضور قلب در نماز، نماز از ديدگاه قرآن و حديث، نماز و تربيت و برخي منابع ديگر، از كيفيت نماز علي(ع)، شناخت نمازگزار واقعي، جايگاه و اهمّيّت نماز، حضرت علي(ع) و نماز، شب هاي علي(ع)، نماز و جوارح، اهميّت نماز جمعه، فوايد عظيم جماعت، آخرين كلام علي(ع) و... نگاشته است.

علي(ع) در خانه ي خدا متولّد شد.

علي(ع) در محراب عبادت، شهيد گشت.

علي(ع) قرآن ناطق است.

علي(ع) نخستين شهيد محراب است

علي(ع) با نماز، عروج كرد...



[ صفحه 79]



خسرويان، مهديه استان: كرمان

عنوان اثر: عاشق بي پروا شهرستان: چترود

موضوع: سيره ي عبادي امام علي(ع) تاريخ تولّد: 1362

قالب: داستان بلند ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين داستان در 3 فصل فراهم آمده است:

فصل اوّل؛ شهر بي صدا، خانه ي پُر تحرّك

فصل دوم؛ غروبي دلگير

فصل سوّم؛ سيره ي عبادي امام علي(ع)

«علي(ع) نمونه اي از ايثار، شجاعت، عشق، اميد، مردانگي، صداقت، وفا و جاذبه هاي ديگري ست كه گفتن آن ها از عهده ي چون مني بر نمي آيد، امّا خوب مي دانم كه نويسندگان معروف و دانشمندان اهل تسنّن از اين مرد محكم و استوار، شجاع و دلير، و بت شكن و تحوّل انگيز، بسيار گفته اند و نوشته اند. من مي خواهم همان سخنان را بازگويم؛ هرچند بسيار خجلم!»

داستان زندگي امام علي(ع) حكايت نامكرّري است كه مي توان از هر زباني آن را شنيد. اينك «خسرويان» راوي اين حكايت و حقيقت است.

وي نوشتار خويش را براساس سيري در نهج البلاغه، بركه ي ايمان، اسم آسماني، شهادت در نهج البلاغه، كشتي پهلو گرفته، فرياد كوه، نماز عشق، نگاهي بر زندگي حضرت علي(ع)، پژوهشي عميق پيرامون زندگاني علي(ع) و برخي آثار ديگر، پديد آورده است.



[ صفحه 80]



خشنود مقدّم، علي استان: تهران

عنوان اثر: جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي شهرستان: كرج

موضوع: جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي تاريخ تولّد: 1351

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: -

---

اين پژوهش خواندني در 4 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ بررسي جنبه هاي عبادي مسجد

فصل دوم؛ بررسي نقش سياسي - اجتماعي مسجد

فصل سوّم؛ بررسي نقش فرهنگي - آموزشي مسجد

فصل چهارم؛ بررسي نقش مسجد و فعاليّت هاي نظامي مسلمانان

«سلامت انديشه، آرامش، آسايش و رستگاري انسان ها فقط با اتّصال با منبع بي انتهاي الهي و ارتقاي معرفت ديني نسبت به آفريدگار هستي، تحقّق خواهد يافت. مسجد به عنوان نخستين و اصيل ترين نهاد مذهبي- فرهنگي در اسلام، نقش بارزي در هدايت و ارتقاي فرهنگ مسلمانان و آشنايي آنان با آموزه هاي اسلامي، داشته و دارد.

همواره در تاريخ اسلام، مساجد در هدايت و روشنفكري افراد و ارتقاي فرهنگ اسلامي جامعه، نقش آفرين بوده اند و اين جايگاه بلند الهي، هم چنين مكاني براي عبادت و راز و نياز با پروردگار متعال، و كانوني براي تصميم گيري هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي بوده است.

در اسلام، مسجد جايگاهي به وسعت يك مكتب آسماني، و منزلتي به پهناي آرمان هاي يك رسالت جهاني، و مقامي به عظمت تكبير و تسبيح خدا دارد. قرآن، مساجد را «بيوت خدا» ناميده، آن را جايگاه ويژه اي قرار داده، كه اختصاص به خدا دارد و نبايد جز خدا در آن خوانده شود.»



[ صفحه 81]



خضري، ميترا استان: اصفهان

عنوان اثر: شهيدان نماز شهرستان: اصفهان

موضوع: شهيدان نماز تاريخ تولّد: 1351

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: كارشناسي

---

امام حسين(ع) كه بود و چه كرد؟، از مدينه تا كربلا، از مدينه به مكّه، اوّلين قدم در راه نهضت امام حسين(ع)، حركت كاروان امام به سوي عراق، ورود به كربلا، شب عاشورا و عبادت، صبح عاشورا، آغاز جنگ در روز عاشورا، نماز عشق، شهداي خاندان رسالت، و شهادت امام حسين(ع) عناوين موضوعات اين پژوهش و حاصل كوشش عاشقانه ي خضري با الهام و اقتباس از آثاري هم چون نماز و عبادت امام حسين(ع)، همراه با آل علي(ع)، درسي كه حسين به انسان ها آموخت، حسين يا مظهر آزادگي، آن جا كه حق پيروز است، زندگاني امام حسين(ع)، پيام سالار شهيدان، از مدينه تا كربلا و برخي منابع ديگر است.

«نماز در سيره ي معصومين» عنوان تحقيقي ديگر از اين نويسنده ي جوان است كه با الهام از منابعي ارزشمند هم چون همراه با نماز، خلوتگه راز، يك كهكشان اشك، پيام امام زمان(عج)، خورشيد مغرب، بهترين نماز، طهارت روح، قصّه هاي نماز، نگاهي بر زندگي امام رضا(ع)، نگاهي بر زندگي امام صادق(ع) و بسياري آثار ديگر درباره ي نماز امامان معصوم(ع) به رشته ي تحرير درآمده است. از «خضري» در مسابقات پيشين نيز خوانده بوديم و بي ترديد در آينده نيز چشم به راه آثار زيبا و خواندني وي مي مانيم.



[ صفحه 82]



خطيبان، زهرا استان: تهران

عنوان اثر: وصل شهرستان: تهران

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1357

قالب: داستان بلند ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«جلال» به نماز، عشق مي ورزيد؛ مسجد را دوست داشت و به قول خودش خيلي مخلص خدا بود! او امدادهاي غيبي خداوند را در زندگي اش - پنهان و آشكار - مي ديد و هرگز از پروردگارش دل نمي بريد... «هنريك» نيز يكي از دوستان و همكاران وي در گاراژ بود؛ همراه با شخصيّت هاي ديگر داستان: پيرنيا، رضايي، ميرزايي و...

«جلال» خانواده اي مهربان داشت: همسرش زهره، دخترش راضيه، مادرش عزيز و پدرش آقاجون؛ خانواده اي مسلمان و پاي بند به احكام اسلام... هنريك، همه ي اين ها را مي ديد و به تدريج به دين اسلام، عشق مي ورزيد. همزمان با حلول ماه مبارك رمضان و ديدن شور و شوق مسلمانان، هنريك، سكوت را شكست و براي نخستين بار، گام به مسجد نهاد...

شخصيّت هاي داستان «وصل» جملگي پويايند و به فرجامي خوش و نيك، دست مي يابند؛ هم چون هنريك كه مسلمان مي شود و نام خويش را «علي اكبر» مي نهد. در اين ميان نقش مسجد و امام جماعت آن را نيز نبايد ناديده گرفت. قدرت تفكّر و انديشه را نيز، كه خداوند به آدمي عطا فرموده، تا خود به كشف و تجربه، دست يازد.

«خطيبان» داستان زيبايي را به رشته ي تحرير در آورده است. وي مي تواند با نگرشي ديگر، آن را بازنويسي كند و با توجّه بيش تر به طرح، پرداخت و كشش داستاني و رعايت اصول نگارشي، نام كتاب خويش را «روزگار وصل» نهد!



[ صفحه 83]



خليلي، شبنم استان: مازندران

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: ساري

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1362

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«آن گاه كه نماز مي خوانم، وجودم قاصدكي مي شود و بر فراز سجّاده ي نياز به پرواز در مي آيد. سنگ ها از پاهايم جدا مي شوند. گويي ديگر بندي بر دستانم نيست. چشمانم از جام اشك، مست گريه مي شوند و من زارتر از هميشه در برابر معبودم زانوي ندامت بر زمين مي زنم و آواز توبه، سر مي دهم. زمزمه ي «يا كاشف الكروب» را به فرياد مي آميزم:

دست من گير و، مرا تا اوج نياز بخوان، تا اشك هايم را در پشت ابرهاي نگاهت پنهان كنم و با تو از راز مرگ غنچه ها بگويم. آن گاه كه در مقابلت به رسم نياز، دستانم را بلند مي كنم، لرزشي به وسعت اللَّه اكبر، وجودم را مي لرزاند و زمزمه ام را به فرياد تبديل مي كنم و مي گويم من هم مسلمانم. من بوي عطر عباي پينه زده ي علي را در جاده هاي نياز، استشمام مي كنم و بوي ياس دامن زهرا(س) ديوانه ام مي كند. وقتي مي گويم: «الحمدللَّه»، گويي در هجوم گريه، نجاتم مي دهي نماز! آن گاه كه دست، روي شانه هاي خسته ام مي گذاري و مي گويي: «آي غربت زده! اهل كجايي؟» مرا به خودم نشان مي دهي. قلم به دستم مي دهي و نقّاشي را به من مي آموزي، وقتي از درد غربت از درد غريبي با تو به خدا مي گويم، زادگاهم را نشانم مي دهي؛ همان خانه ي نياز را نشانم مي دهي. من چون يتيمان كوفه از تو علي(ع) را مي خواهم و تو، به من مي گويي آواز «اشهدانّ علياً ولي اللَّه» را بخوان.»

«خليلي» قلمي توانا و شيوا دارد؛ گاه پيچيده و مبهم، امّا زلال، هم چون شبنم!



[ صفحه 84]



خليلي، فاطمه استان: اصفهان

عنوان اثر: بازگشت شهرستان: داران

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1360

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين مجموعه، شامل 3 داستان كوتاه است:

داستان اوّل؛ بازگشت

داستان دوم؛ در عالَم خواب

داستان سوّم؛ ندامت

«در يكي از سلول هاي زندان همراه با چندتن ديگر قرار داشت. به «علي» نگاهي كرد و به ياد گذشته اش افتاد. علي، بزرگ ترين راهنماي زندگي اش بود؛ محبوب همه ي زنداني ها! گذشته اش را در ذهنش مرور مي كرد. خاطره ي پدرش را، كه همسرش را در كمال بي رحمي- هرشب- مورد ضرب و شتم قرار مي داد. مادر كه ديگر تحمّلش را از دست داده بود، با آن كه «كاوه» جگر گوشه اش را بسيار دوست داشت، امّا روزي چمدانش را بست و به خانه ي پدرش پناه برد. بعد از مدّتي نيز طلاق گرفت و فرزندش را در همان قفس، رها كرد و رفت.»

داستان «ندامت»، داستان «بچّه هاي طلاق» است! حكايت «كاوه» كه پس از رفتن مادرش به مادربزرگش پناه برد. درس خواند. كار كرد. و بعد فقط كار كرد! «پرويز» و دوستش «فرهاد» باعث شدند كه كاوه ديگر نتواند كار كند. او را به دليل دزدي، اخراج كردند. بعد هم «موادّ مخدّر» و... زندان.

حقيقتي انكارناپذير، كه متأسّفانه هم اكنون نيز گريبان گير بسياري از جوانان است؛ جواناني كه مي توانند خوب باشند و خوب زندگي كنند، تا هرگز دچار «ندامت» نشوند. كاشكي جوانان مي دانستند كه لازم نيست هر چيزي را خود تجربه كنند!



[ صفحه 85]



خليليان، فاطمه استان: آذربايجان شرقي

عنوان اثر: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان شهرستان: تبريز

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1360

قالب: تحليلي- ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين مجموعه در 7 بخش تنظيم شده است:

بخش اوّل؛ علم و ايمان از ديدگاه استاد مطهّري(ره)

بخش دوم؛ عبادت حقيقي

بخش سوّم؛ نكاتي چند درباره ي نماز

بخش چهارم؛ عشق و پرستش

بخش پنجم؛ انگيزه هاي عبادت

بخش ششم؛ جلوه ي نماز

بخش هفتم؛ آياتي چند درباره ي نماز

«نماز، وسيله ي رستگاري است. ياد خدا، دل را آرام مي كند و نماز، مهم ترين وسيله ي ياد خداست، نماز، انسان را از گناه باز مي دارد؛ پس بايد از نماز، ياري خواست. نماز، رحمت خدا بر بندگان است.»

اين مجموعه با مقدّمه ي مؤلّف آغاز مي شود و با فهرست منابع و مآخذ، پايان مي گيرد.



[ صفحه 86]



خمسه لويي، مريم استان: آذربايجان غربي

عنوان اثر: علي(ع) يعني نماز؛ نماز يعني علي(ع) شهرستان: اروميه

موضوع: سيره ي عبادي امام علي(ع) تاريخ تولّد: 1356

قالب: تحليلي- ادبي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

«نقطه ي شروع و آغاز كلام، در وصف آزاد مردي ست كه خويشتن، نقطه ي آغازين خلقت و دليل آفرينش انسان نخستين است و جولان قلم در جان سپيد اوراق، كه جوهر انديشه را به استعاره گرفته، كار آساني نيست. آغاز يك زندگي، نقطه ي عطف پيدايش در عرصه ي گيتي است و بذر آماده ي سينه اي نورسته، كه به آبياري، شكوفا گشته و وسعت پيدايش معرفت الهي را به نظاره بنشيند.

علي(ع) دليل مسلماني است. علي(ع) كليددار ارباب معرفت سرمدي است. علي(ع) مرد بي انتهاي خلقت و سلطان دل هاي بي قرار، نستوه بلند قامت جزيره هاي نبرد و يقين و شاه بال عروج به ملكوت عظمي در خلعتي آراسته بر ايمان، به صراطي نقش بسته از سجّاده تا سما، قدم بر سينه هاي خسته مي نهد و عروج را تفسير مي كند. سخن در بيان شخصيّت چنين مردي، كاوِش قطره، در ميان درياي باعظمت دانش است.

باري، او كه بر اريكه ي دل ها تكيه داده است، براي جبران لغزش هاي بشريت و منفورترين افراد، شكيبايي 25 سال سكوت را به موج چشمانش بخشيد و دست هاي مشت كرده اش در ذهن دست هايي نقش بسته است كه براي جبران سيلي ناجوانمردانه اي، خيز برداشت، ولي براي آينده ي اسلامي كه به آن، امر شده بود، بي پاسخ ماند.»

در پناه كعبه، در اقتداي نور، تكيه گاهي مطمئن، علي(ع) در خانه ي وحي، در حريم نياز، علي و عبادتي پايدار، علي و رمز عبوديّت، علي و عرفان مثبت، عبادت در نهج البلاغه، و نماز از ديدگاه حضرت علي(ع) عناوين برخي موضوعات اين نوشتار است.



[ صفحه 87]



خواجويي، زينب استان: كرمان

عنوان اثر: نماز شهرستان: گلباف

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1362

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«نماز، اساسي ترين رشته ي الفت و عالي ترين عامل محبّت بين بندگان و حضرت حق است. نماز، نوردل و صفاي قلب و روح و جان و سلامت روان و فروغ ذات عباد صالح خداست. نماز، واسطه ي محكمي است كه تمام هستي انسان را به ملكوت هستي، پيوند مي دهد و به مانند آن، برنامه اي را براي ربط دادن آدمي به حق و حقيقت نمي توان يافت...»

فرازهايي برگزيده از آثاري هم چون پرتوي از اسرار نماز، فلسفه ي نماز، يكصد و چهارده نكته در باره ي نماز، سيماي نماز و دانسته هاي پديد آورندگان، زينت بخش اين نوشتار است:

نماز، كليد فردوس برين و ستون دين است.

نماز، آرامش دل ها و وسيله اي براي سخن گفتن با آفريننده است.

نماز، ذكر خداشناسي و عامل خودشناسي است.

نماز، نور وجود عارفان و زيور روح و جان عاشقان است.

نماز، خورشيد آسماني اهل زمين و ستاره ي فروزان دل هاي امين است.

نماز، حقيقت جهان و عشق تابان دل هاي پريشان است.

نماز، پشتوانه ي انسان در انبوه اندوه ها و دردهاست.

نماز، باعث خشنودي يزدان و همدلي و همزباني فرشتگان است.

نماز، نخستين پرسش در قيامت است.

نماز، پاسخ دهنده ي تمامي نيازهاي فطري انسان است.

نماز، كوبنده ي شيطان است.



[ صفحه 88]



خواجويي، فاطمه استان: كرمان

عنوان اثر: نماز شهرستان: گلباف

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1362

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«نماز، اساسي ترين رشته ي الفت و عالي ترين عامل محبّت بين بندگان و حضرت حق است. نماز، نوردل، صفاي قلب و روح و جان و سلامت روان و فروغ ذات عباد صالح خداست. نماز، واسطه ي محكمي است كه تمام هستي انسان را به ملكوت هستي، پيوند مي دهد و به مانند آن، برنامه اي را براي ربط دادن آدمي به حق و حقيقت نمي توان يافت...»

فرازهايي برگزيده از آثاري هم چون پرتوي از اسرار نماز، فلسفه ي نماز، يكصد و چهارده نكته در باره ي نماز، سيماي نماز و دانسته هاي پديد آورندگان، زينت بخش اين نوشتار است:

نماز، كليد فردوس برين و ستون دين است.

نماز، آرامش دل ها و وسيله اي براي سخن گفتن با آفريننده است.

نماز، ذكر خداشناسي و عامل خودشناسي است.

نماز، نور وجود عارفان و زيور روح و جان عاشقان است.

نماز، خورشيد آسماني اهل زمين و ستاره ي فروزان دل هاي امين است.

نماز، حقيقت جهان و عشق تابان دل هاي پريشان است.

نماز، پشتوانه ي انسان در انبوه اندوه ها و دردهاست.

نماز، باعث خشنودي يزدان و همدلي و همزباني فرشتگان است.

نماز، نخستين پرسش در قيامت است.

نماز، پاسخ دهنده ي تمامي نيازهاي فطري انسان است.

نماز، كوبنده ي شيطان است.

---

«آن گاه كه نماز مي خوانم، بي اختيار به ياد روزي مي افتم كه سجّاده ي سپيد نمازم را در حرم سبز نازت گستردم و تمام فرشتگان را به بزم عارفانه ام دعوت كردم. من كه سال ها بود در چهار راه دلم پشت چراغ قرمز غرور، توقّف كرده بودم، آن روز چراغ هاي بزرگراه دلم را سبز كردم و به تو، روي آوردم. آن روز كه من لياقت پيدا مي كردم تا با خدايم، يكتا معبودم، خالق نيلوفرها، سخن بگويم، چنان نيازمندي بودم كه پس از قرن ها به بخشنده اي مراد يابد؛ بر سفره ي بي دريغ او نشيند و از فيض هدايت، برخوردار گردد. هم چون شاپرك تشنه اي كه پس از مدّت ها به ياسي پُر از شبنم رسيده باشد. همانند چكاوكي كه پس از سال ها از قفس تنگ حسرت و اندوه، رها شده باشد.

خداوندا!

مي خواهم وقت نماز، قصيده ي بلند خواهشم را تقديمت كنم. مي خواهم دلم را از يادت لبريز كنم. بودنت را تمنّا كردم، ياد خوش بويت مدهوشم كرد. شاليزار جان، يكسره سبزسبز است. واي اگر از آسمان دلم كوچ كني! آن گاه تمام سبزي شاليزار، كوچ خواهد كرد و ياد پرواز در آسمان من از بين خواهد رفت. در سپيده ي غريب جاده ها مي خواهم با يادت به انتها برسم. بيا! كه بودنت را بارها در قلبم تمنّا كرده ام...

اينك مي خواهم بر صخره هاي ايمان، با قلم تقوا بنويسم: از كدام پنجره تو را بنگرم؟ با كدام مداد، عطر تو را بنويسم؟ در كدامين سبزه زار، تو را بجويم؟ اگر بپذيري دل كوچكم را لاي گلبرگ هاي ياس مي پيچم و وقت نماز به تو هديه مي كنم.»



[ صفحه 90]



خواجه، فاطمه استان: سمنان

عنوان اثر:سيره ي عبادي امام علي(ع) شهرستان: شاهرود

موضوع: سيره ي عبادي امام علي(ع) تاريخ تولّد: 1362

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

اين مجموعه در 4 بخش تنظيم شده است:

بخش اوّل؛ فيض مطلق

بخش دوم؛ معرفت، محبّت و عبادت

بخش سوّم؛ سيره ي عبادي امام علي(ع)

بخش چهارم؛ مناجات

«امروز، چشمان عشق، ابري است و در انتظار بارشي، كه دل را بروياند و آن را در وسعتي عظيم قراردهد كه بتواند ناگفتني ها را بازگويد. مرحبا اي طاير كوي عشق! بيا، تا با هم علي(ع) را ستايش كنيم. بايد از علي بگوييم؛ از نماز علي(ع) در محراب شهادت، از عبادت علي در مسجد كوفه، از آه و ناله ها و رازهاي علي در درون چاه هاي مدينه، از كمال گفتار و كردار علي(ع) و... امّا هرچه در ثنا و ستايش او بگوييم، باز هم كم است. زبان در برابر علي(ع) قاصر است. بايد به قلم گفت كه برخود ببالد كه از چه كسي مي نويسد و ورق را روشني مي بخشد. بايد به ورق گفت كه نام چه كسي را بر سينه ي خود، حك مي كند و آرايش مي دهد.

آري، نام علي است چكيده ي فضيلت و روشني بخش جهان، جوهره ي وجود و فيض مطلق، تجلّي ذات احديّت، و او كه قبله ي عشّاق است؛ اصل ايجاد، قوام هستي، پدر يتيمان، فرياد رساي عدالت...»

اين نوشتار، با مقدّمه اي خواندني از مؤلّف آغاز مي شود و با فهرست منابع و مآخذ، پايان مي گيرد.



[ صفحه 91]



خواجه نظري، اعظم استان: كرمان

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: سيرجان

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1362

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين مجموعه شامل 3 داستان كوتاه است:

داستان اوّل؛ اوّلين نماز

داستان دوم؛ ملاقات نور

داستان سوّم؛ اوّلين نماز مادر

و «آن گاه كه نماز مي خوانم» ؛ مقاله اي ديگر از «خواجه نظري»:

«نمي دانم چه چيز جلويم را مي گيرد. نمي دانم چه چيز مانع مي شود صبح ها در آن هنگام كه خروس سحري، بانگ حق را سر مي دهد، به پا خيزم و نماز بخوانم؟ شايد آنچه به دست و پايم مي پيچد، ابليس ناداني است! آري، شايد ابليس باشد كه به دست و پايم مي پيچد و نمي گذارد به سوي درگاهت بيايم. امّا يك چيز مانع مي شود؛ آن هم جان پاكم است كه مانند مرغ دست آموز به سوي تو مي آيد و مرا از جا، بر مي خيزاند.

وضو مي گيرم. سپس چادرم را برمي دارم. قامتم را در آينه مي نگرم؛ همه جايم پوشيده است. آرام رو به قبله مي ايستم. نيّت مي كنم؛ كه آغاز كنده شدن از زمين است... احساس عجيبي وجودم را فرا گرفته است. دستانم را بالا مي برم.»



[ صفحه 92]



خواموشي، رضوان استان: مركزي

عنوان اثر: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان شهرستان: اراك

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1355

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

لزوم خودشناسي و هويّت يابي انسان مسلمان در چيست؟

مسلمان كيست؟ چه خصوصيّات، وظايف و مسؤوليّت هايي دارد؟

انسان مسلمان بايد چه رفتار و گفتار و كرداري داشته باشد؟ چگونه بينديشد و عمل نمايد؟

چه رسالتي در معرّفي و تبليغ اسلام دارد؟

مسلمان... چه بايد باشد و چه نبايد باشد؟

تحقيق «خواموشي» به اين پرسش ها پاسخ مي دهد و در 3 فصل تنظيم شده است؛ با الهام و بهره گيري از راز نماز، از ژرفاي نماز، يكصد و چهارده نكته درباره ي نماز، رموز نماز، پرتوي از اسرار نماز، و آثار و بركات نماز در دنيا، برزخ و قيامت.

«اهمّيّت و لزوم خودشناسي و هويّت يابي در پيشرفت و سعادت آدمي بر كسي پوشيده نيست؛ چرا كه هرگونه غفلت از ارزش ها و ويژگي هاي خاصّ انساني، عزّت نفس و احساس شخصيّت را، در وجود آدمي كم رنگ كرده، ارتكاب گناه و اشتباه را ممكن و آسان مي سازد. فردي كه به مقام والاي انساني خود واقف است و به ارزش هاي وجودي خويش بها مي دهد، با غفلت و سهل انگاري، گوهر والاي انسانيت را بي ارزش نمي كند و راه شقاوت و تيره بختي را نمي پيمايد.»

پژوهش «خواموشي» با پيش گفتاري مبسوط و خواندني آغاز مي شود و با فهرست منابع و مآخذ، پايان مي گيرد.



[ صفحه 93]



خورد چشم، اكبر استان: تهران

عنوان اثر: واگويه هاي من شهرستان: اسلام شهر

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1352

قالب: داستان بلند ميزان تحصيلات: كارشناسي

---

«مانده ام چه بنويسم؛ از خودم، يا از ديگران؟ اگر از خودم بنويسم، خُب از كجايش شروع كنم؟ از تنهايي ام بگويم، يا از غم و غربتي كه مثل ابر سياهي اطرافم را گرفته اند؟ دارم خفه مي شوم. آن ها كه نوشته هايم را مي خوانند، چه قضاوت ها كه درباره ام نمي كنند؛ شايد بگويند: آدم منفي نگري ست و به دنيا، پشت كرده. آخرش هم خودكشي مي كند! خُب؛ نگرشم را مثبت مي كنم و به قول آنان رودرروي دنيا مي ايستم و مردانه با تمام مشكلاتش مي جنگم. حالا مي خواهم از خوبي ها بنويسم؛ از خوشي ها، از اين كه بايد لباس هاي جورواجور بپوشم و با رفقايي بدتر از خودم به مهماني هاي آن چناني بروم، از اين كه توي مغزم فرو كنم دنيا دو روز است و بايد كيف كرد، از اين كه...

ديگر حوصله ام سر رفته. مي خواهم بلند شوم و سرم را بكوبم به ديوار، تا شايد كمي آرام شوم. آخر يكي نيست بگويد آدم ديوانه! اين ديگر چه عقايدي است تو داري؟ نمي دانم چكار كنم. عقلم به جايي نمي رسد. واقعاً ديوانه هستم... زندگي خيلي سخت شده. رفته رفته فشارش بيش تر مي شود. آدم به سيم آخر مي زند و ديوانه مي شود. امّا چاره اي نيست. بايد تحمّل كرد و خون دل خورد.»

شانزده فصل خواندني از واگويه هاي من، يعني واگويه هاي استاد «خورد چشم»، نه، اصلاً داستان بلند «واگويه هاي من»؛ حكايت جواني از هرجا رسته و نااميد برگشته از هر دري، كه سرانجام در مي يابد تنها جايي كه مي تواند التيام بخش دردها باشد، توسّل جستن به درگاه الهي است و يكي از وسايل تقرّب جستن و البتّه مهم ترين آن ها «نماز» است.



[ صفحه 94]



خورشيدي اباتري، الهام استان: گيلان

عنوان اثر: سيره ي عبادي امام علي(ع) شهرستان: صومعه سرا

موضوع: سيره ي عبادي امام علي(ع) تاريخ تولّد: 1356

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

اخلاص در عبادت، نماز اوّل وقت، در معناي نماز، مغرور عبادت نشويم، ريشه ي اخلاص، تفسير اللَّه اكبر، قنوت و تشهّد، نمازهاي غيريوميه، عجله و شتاب در نماز، چرا نماز مي خوانيم؟، در سلام نماز، سجده و پناهندگي از شيطان، نماز قبل از نبرد علي(ع)، روان شناسي و نيايش، نماز علي(ع) پس از پيروزي، و دعا در ميدان جنگ، عناوين برخي موضوعات اين نوشتار است كه با الهام از آثاري گران سنگ هم چون تفسير نماز، پرواز در ملكوت، اسرار عبادت، پرتوي از اسرار نماز، سيري در نهج البلاغه، گنجينه ي دانشمندان، منظر انديشه ها، كافي، خصال، وافي، و بسياري منابع ديگر به رشته ي تحرير در آمده است.

«چه گويم درباره ي كسي كه به قول «خليل بن احمد نحوي»: «دوستانش از بيمي كه داشتند و دشمنانش از حسدي كه در دل مي پروراندند، فضايل او را پنهان كردند و با وجود اين، شهرت فضيلت و عبادتش جهان را فرا گرفت.»

حضرت علي(ع) نماز را به سنگري در برابر وسوسه هاي شيطان، تشبيه مي فرمايد؛ بنابر اين از آن جهت كه نماز، مزاحم نفوذ و سلطه ي شياطين است، آنان نيز به جد، با اقامه و برپايي آن در ستيزند. درك اين حسّاسيّت بايد درجه ي اهتمام به اين فريضه را افزايش دهد، كه در جوامع اسلامي و بين ملّت هاي مسلمان، متأسّفانه شاهد آن نيستيم. هرچند ظاهر نماز چيزي بيش از مجموعه اي حركات و عبارات خاص نيست، حقيقت نماز، بس عميق تر است...»



[ صفحه 95]



خوش اندام، فريده استان: فارس

عنوان اثر: نماز خواندن در نهج البلاغه شهرستان: رونيزعليا

موضوع: نماز در نهج البلاغه تاريخ تولّد: 1361

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

عبادت در اسلام، درجات عبادت ها، تلقّي نهج البلاغه از عبادت، عبادت آزادگان، ياد حق، حالات و مقامات در نماز، شب مردان خدا، برترين ايمان، نقش عبادت در بازيابي خود، توحيد و معرفت، و خوديابي، عناوين برخي موضوعات اين نوشتار است كه با الهام از سيري نهج البلاغه، بهترين راه شناخت خدا و متّقين گل هاي سرسبد آفرينش، در 3 بخش تنظيم و گردآوري شده است.

«از ديدگاه نهج البلاغه، دنياي عابد، دنياي ديگري است. دنياي عبادت، دنياي ديگري است. دنياي عبادت، آكنده از لذّت است؛ لذّتي كه با لذّت دنياي سه بُعدي مادّي، قابل مقايسه نيست. دنياي عبادت، پر از جوشش و جنبش و سير و سفر است، امّا سير و سفري كه به مصر و عراق و شام، يا هر شهر ديگر زميني منتهي نمي شود؛ به شهري منتهي مي شود كه او را نام نيست.

دنياي عبادت، شب و روز ندارد؛ زيرا همه روشنايي است. تيرگي، اندوه و كدورت ندارد. يكسره صفا و خلوص است. آن كس كه به اين دنيا گام نهد، ديگر اهمّيّت نمي دهد كه در دنياي ماده و جسم، بر «ديبا» سرنهد، يا بر «خشت».»

«خوش اندام»، پژوهشي شيرين و خواندني فراهم آورده و در تنظيم آن، كوشيده است.



[ صفحه 96]



خوشنود نسب، مريم استان: گيلان

عنوان اثر: حرف هاي يك شب مهتابي شهرستان: لاهيجان

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1363

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«اين جا، درميان دشت سجّاده ام، سرزميني مي شكفد؛ سرزميني كه مناظرش را گل هاي رنگارنگ، پر كرده است. سرزميني كه بوي خيس پلك ها را مي دهد. سرزميني كه در آن، ستاره ها از سوسو نمي افتند. سرزميني كه در آن، چشمان منتظر، غروب كرده اند. سرزميني كه در آن هيچ نگاهي غريب نمي ماند. سرزميني كه مأواي دل هاي دريايي است. سرزميني كه در آن، شب بوها هميشه عطر مي سرايند. سرزميني كه در آن فاصله اي نيست. سرزميني كه درآن، وسعت عشق در دست ثانيه هاست. سرزميني كه مرا در حيرت ثانيه هايش وا مي گذارد. سرزميني كه در آن همه عاشق اند و بس.

سرزميني كه استاد عاشقي در آن «علي» است و ساكنانش زمين را گم كرده اند؛ گم كردني دور، و گم شدني تا ابد. سرزميني كه در آن، ني مي نوازند و غريبي وجود ندارد. مي خواهم به اين سرزمين گام بگذارم؛ با كلمات تكيده اي كه از فرط عطش نالان اند، با موجي از آبي ترين تمنّاها كه شكّي در آن راه ندارد، با چشماني شيشه اي كه آفتاب را انعكاس مي دهند؛ و به تو، به تو سلام مي كنند. بر من لبخند بزن. به من نگاه كن. مي خواهم به اين سرزمين بيايم. سرزمين تو. من پا به سرزمينت، پا به خانه ات نهاده ام. پناهم مي دهي آيا؟ برايم لبخند بفرست، تا قطره قطره بر من ببارد. برايم جرعه اي نور بياور، تا صبحي بر من بدمد. برايم تكهّ اي شعر بياور، تا مدام بسرايم و نواي ني را...»

سرزمين سجّاده، نشاني خيس، بهانه هاي مهنه، از تهي سرشار، بربال فرشتگان، حرف هاي آدينه اي و طلوع دوباره، از زيبا نگاشته هاي زيبا و آفتابي «حرف هاي يك شب مهتابي» است.



[ صفحه 97]



خوندابي، زهرا استان: اصفهان

عنوان اثر: نماز شهرستان: نجف آباد

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1363

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«يك بار ديگر، ذرّه ذرّه ي وجودم را نياز مي كنم. دست هاي التماسم را تا قلّه ي اجابت، بالا مي برم و گلويم را سجده گاه ناله هايم مي كنم و قلبم را قبله گاه دعايم و گونه هايم را بوسه گاه اشك هايم مي سازم. آري، گريه مي كنم و دستانم التماس را مي خشكند و در قلب يخ زده ام پرتوي از نور حق مي تابد.

امشب مهمان فرشتگان مي شوم و جامه ي عشق بر تن مي كنم. تا صداي «لااله الاّاللَّه» پيش مي روم. با عطر ياس، وضو مي گيرم و سر بر مُهر يگانگي اش مي نهم. قبل از آن كه روز فرا رسد، از خورشيد پيشي مي گيرم و خانه ي دل را با نور جمالش منوّر مي سازم. اينك منم كه سِحر نماز را با تمام دل و جان حس مي كنم، آري، اينك گداي درگاه عظمت پروردگارم. بر سجّاده ي عبوديّت مي نشينم و دعا مي كنم. نماز مي خوانم و ديگر بار، دعا. خدايا! ياري ام كن تا بايستم و با تو سخن گويم. مي دانم كه فرصت شكفتن روح، پرواز در بي كرانه ها و پيوند دل و جان با ملكوت، فقط در تو خلاصه مي شود. ياري ام كن.»

سرشار لطف، رويش معنويّت، دستي از نياز، ساحل آبي، مصدر آرامش، روشناي عرفان، سبز سبز، دشت ارغواني دل، راه گمراهان، و يكتا معبود من، عناوين قطعه هاي ادبي اين مجموعه است.

«آجرهاي نيلي خيالم را، روي هم مي چينم و خانه ي انديشه را بنا مي كنم. مي انديشم به نماز؛ به نماز، كه مظهر صداقت و پاكي است. به نماز، كه مصدر الفت با خداست. به نماز مي انديشم، كه محبّت را در ژرفاي وجودم به وديعت نهاد.»



[ صفحه 98]



خيرخواه، هاجر استان: مركزي

عنوان اثر: نماز شهرستان: اراك

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1359

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«آن گاه كه علي(ع) نماز مي گزارد، همه ي وجودش را به پروردگارش مي سپارد. ركوع و سجودهاي عاشقانه مي كند و حمد و ستايش وي سرشار از معرفت و محبّت به خداست. شب ها كه از نيمه مي گذشت، به نخلستان ها مي رفت و به راز و نياز با معشوقش مي پرداخت. علي(ع) عاشق پروردگار بود؛ علي يعني عشق به اللَّه؛ و عشق چنين زيباست. عشقّ علي(ع) نشانگر عبوديّت و بندگي سبحان است.»

«خيرخواه» نوشتارش را چنين مي آغازد و با قلمي روان و شيوا به تبيين نماز مي پردازد. باز هم از وي مي خوانيم:

«نماز، آميخته اي از وصف و حمد خدا و بيان نعمت هاي اوست. نماز، طلب رحمت است و با دعا، پيوندي ناگسستني دارد. هدف از عبادت، رشد معنوي و شرط تحصيل آن، علاقه است، نماز، بالاترين فريضه و كارخانه ي انسان سازي است.»

آن گاه به مناجات برمي خيزد:

خدايا! به حقّ فاطمه ي زهرا(س) معرفتي به ما عطا كن تا بتوانيم عبادت و اطاعتت كنيم.

پروردگارا! نور قرآن را در دل هاي جوانان و همه ي مسلمانان قرار بده.

معشوقا! ديدگان گناه پيشه امان را به جمال نوراني مهدي(عج) روشن بگردان.

خدايا! همه ي جوانان مسلمان را با اين فريضه ي عزيز، آشنا بگردان.



[ صفحه 99]



خيري، ليلا استان: چهارمحال و بختياري

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: شهركرد

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1358

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: كارداني

---

«آن گاه كه نماز مي خوانم، روح خويش را آرام- آرام در آسمان معنويت به پرواز در مي آورم. چه سان مي توان در برابر اين همه عظمت و شگفتي به راحتي ايستاد؟ پروردگارا! دلم مي خواهد گامي عظيم به سوي افق هاي معنويت بردارم و فرياد پاكي سردهم.

سَحَرگاهان، آن گاه كه آواي عشق بر فراز شهر كوچكمان طنين افكن مي شود، عاشقانه چشم هايم را مي گشايم. بغض هايم را فرو مي خورم... آه، چه شب ها كه درد دل ها با تو گفتم و بار غم هايم را سبك كردم. تك تك گناهانم را برايت شمردم و... باز هم دست محبّت تو بود كه بر سرم كشيده مي شد و وجودم را مي لرزاند. هرچه بيش تر اقرار مي كردم، مهرباني ات افزون مي شد و سيل اشك هايم جاري...

چقدر گناهانم را ناديده گرفتي، چقدر نيازهامان را برآورده كردي و... ما، قدرناشناس مهرباني هايت بوديم. تو را چه نامم؟ مادر، يا پدر؟ كه تو والاتري. آن گاه كه انبوه اندوه ها بر دلم هجوم مي آورد، آن گاه كه اميدم نااميد مي شد، چشم هايم به گريه مي نشست و كارها، گره مي خورد، تو لبخند را ديگر بار بر لب هايم مي نشاندي. اي كاش بيش تر مي انديشيديم. اي كاش....

قدري در كنار حوض مي نشينم و بر سپيدي صبح، خيره مي شوم. چه باشكوه است نزول فرشتگان به زمين. اي كاش مي توانستم با آنان به آسمان برخيزم و به سلام پروردگار...»



[ صفحه 103]




بازگشت