حرف (ب)


بابايي، شهربانو استان: گيلان

عنوان اثر: سيره ي عبادي امام علي (ع) شهرستان: آستانه ي اشرفيه

موضوع: سيره ي عبادي امام علي(ع) تاريخ تولّد: 1360

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين نوشتار در 5 بخش تنظيم شده است:

- بخش اوّل؛ مشخصّات امام علي (ع)

- بخش دوم؛ خاطراتي از زندگي امام علي (ع)

- بخش سوّم؛ داستان هايي از زندگي امام علي (ع)

- بخش چهارم؛ اشعاري در مدح علي (ع)

- بخش پنجم؛ احاديثي از علي (ع)

نخستين مرد مسلمان اسلام، عقد برادري پيامبر (ص) با علي (ع)، حديثي از ابوذر غفاري، راز و نياز علي (ع) در دل شب، دفاع از علي (ع) در مجلس معاويه، رعايت نظم و ترتيب در انجام كارها، قياس شيطاني، توجّه علي به خدا در نماز، و اهمّيّت تقوا در منظر امام علي (ع) عناوين برخي موضوعات اين نوشتار است. احاديثي از علي (ع) را مي خوانيم:

- مرگ، از زندگي آميخته به پَستي و خواري، برتر است.

- كسي كه تجربه اش كم است، فريب مي خورد.

- هيچ پشتيباني، هم چون مشورت نيست.

- تكبّر كردن با افراد متكبّر، خود عين تواضع است.

- هيچ كس نبايد از آموختن چيزي كه نمي داند، شرم كند.



[ صفحه 174]



بابايي، ليلا استان: آذربايجان شرقي

عنوان اثر: شهود عقل شهرستان: مراغه

موضوع: پژوهشي درباره ي نماز رزمندگان تاريخ تولّد: 1360

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«اين نوشته، چند سطري است از شرح احوال پريشان ما زمينيان؛ ما عقب ماندگان كاروان عشق، كه زندان تن به سوداي شيرين فردا و فرداها، از قافله ي عاشقان حقيقت جداي مان كرد، و ما چگونه توان وصف حالي را خواهيم داشت زماني چون خفتگان از آن غافل بوديم، و چون ناشكران از درك نعمت، جاهل. آن كه دريافت ديگر نماند. و آن كه اين گوهر را نشناخت، در خسران سوخت.»

بخشي از «شهود عقل» را مرور مي كنيم:

«محراب نماز در ميان آن خاكريزهاي راز معنويت و نور، به مثال رؤيت جمال يار بود و بس. مقدّمه ي ورود به نماز - كه همان وضوست - در آن مكان دايم بود و تسلّي بخش حرارت دروني آنان كه آفاق و انفس را مي سوزاند. گويي تمامي اعضاي پيكر انسان تا كوچك ترين واحد زنده يعني «سلّول» همگي، هميشه در ذكر و تسبيح و عبادت بودند. انگار خاك جبهه از جنس ديگري بود. قدم به آن جا كه مي گذاشتي ناخودآگاه از همه چيز و همه كس مي بريدي، و خود را تنهاي تنها در برابر خالق عالَم مي پنداشتي. اين جا همان محضر خدا بود، كه معصيت در آن، حرام مي شد، و پل ارتباطي، نمازي بود كه خودِ خدا در آن حضور داشت. نمازي كه دل را از تكّه تكّه شدن باز مي داشت و قرص و محكم فقط متوّجه يك خواسته مي نمود. آري، نماز از جمله اعمالي بود كه سند شهادت با جوهره ي اصلي آن - كه همان خلوص است - امضا مي شد ...»



[ صفحه 175]



باباييان، مرتضي استان: تهران

عنوان اثر: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان شهرستان: تهران

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1355

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

«تفكّر در مورد علل دوري نسل جوان از دين و مباحث ديني، ما را به نتايجي رهنمون مي سازد كه ريشه ي عمده ي آن ها را مي توان در عدم شناخت از مذهب و وارونه فهميدن حقايق آن جست و جو كرد. در يك جامعه ي ديني پويا و سازنده، اگر ريشه هاي اعتقادي مردم بر پايه ي باورهاي عميق و حقيقي استوار باشد و پذيرش دين، توسّط آنان تنها از روي اختيار و با قدرت اراده صورت گرفته باشد، سير تكاملي جامعه به سرعت رو به افزايش خواهد گذاشت و هويّت و شأنيت خود را خواهد يافت...

وقتي چشم باز كرديم ديديم در خانه اي هستيم كه بحمداللَّه مسلمان هستند، نماز مي خوانند، رفتار خوبي دارند، ما را به مدرسه فرستادند، مرتّب به ما گفتند: اگر درس نخوانيد چنين و چنان مي شود و ... ولي در همه ي اين احوال، يك نكته ي بسيار مهم وجود دارد و آن اين است كه ظاهراً ما خودمان نيستيم كه تصميم مي گيريم!

انسان بايد اراده نمايد تا هم در حوزه ي «اعتقاد» و هم در حوزه ي «عمل» مستقل گردد و اين نخستين قدم تولّد فكر است. براي اين كار بايد از خود بيرون بياييم؛ يعني خود را از افكار، عقايد و دلبستگي هاي خرافه اي و قوي رها سازيم. بايد چارچوب هاي غلط تربيت خانوادگي، مدهاي فكري جديد و تلقينات محيطي و زندان هاي نامرئي نوين را بشكنيم و توسّط آن ها و آن گونه كه مي خواهند حركت نكنيم. البتّه «استقلال» دردسر دارد! يعني اگر انسان به چيزي تكيه كند، راحت تر است و خود زحمت كم تري دارد.



[ صفحه 176]



روي پا ايستادن، مصرفي نبودن و به خود وابسته بودن، زحمت، دلهره و اضطراب دارد.»

نماز براي چه؟ فلسفه ي خلقت انسان، نماز و رشد روحي، آثار نماز بر هويّت فردي انسان، جنبه هاي اجتماعي نماز، و جلوه هاي به پا داشتن نماز، عناوين برخي موضوعات اين پژوهش خواندني است.



[ صفحه 177]



بارگاهي، احمد استان: تهران

عنوان اثر: جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي شهرستان: تهران

موضوع: جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي تاريخ تولّد: 1352

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

«از آن جا كه عقايد و ارزش هاي فرهنگي هر جامعه توسّط هنجارها و نمادهاي مربوط به آن ها عينيّت مي يابد، شناحت و آگاهي از هنجارها، نمادها و شعاير آن فرهنگ، ضرورت اجتناب ناپذير است. هر جامعه با فرهنگ خود، شناخته مي شود و هر فرهنگ با مجموعه ي نمادها و شعارهاي خاصّ خود.

شعاير عبارت اند از مجموعه ي نشانه ها، علايم، اماكن و مراسم خاصّي كه حاوي مفاهيم فرهنگي هر قوم، ملّت و يا مذهب باشد و به سبب آن ها يك جامعه از ساير اقوام، ملل و مذاهب، ممتاز گردد. در فرهنگ اسلامي، شعاير الهي از اركان اساسي دين بوده، احياي آن نشانه اي بر طاعت و بندگي الهي محسوب مي گردد...

از ميان شعاير اسلامي، «مسجد» از اهمّيّتي فوق العاده بهره مند شده، تا آن جا كه «خانه ي خدا در زمين» نام گرفته است ...»

اين پژوهش زيبا و خواندني در 5 فصل تنظيم شده است:

- فصل اوّل؛ مسجد در قرآن و سنّت

- فصل دوم؛ تاريخچه ي مسجد

- فصل سوّم؛ شكل ظاهري مسجد

- فصل چهارم؛ كاركردهاي مسجد

- فصل پنجم؛ علل كاهش حضور مردم در مساجد

مؤلّف مي تواند با مستند و مستدل ساختن مطالب خويش در هيأت ذكر منابع و مآخذ و برخي معيارهاي محتوايي و ساختاري ديگر، اين نوشتار را به كتابي ارزش مند، تبديل نمايد.



[ صفحه 178]



بازگشا، مرضيه استان: خراسان

عنوان اثر: جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي شهرستان: مشهد

موضوع: جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي تاريخ تولّد: 1360

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

اين نوشتار در 5 فصل تنظيم شده است:

- سير تحوّل ساختاري و بنايي مسجد

- فضايل مسجد و آثار رفت و آمد به آن

- فوايد علمي، اجتماعي و اخلاقي رفت و آمد به مسجد

- محبّت و عشق مؤمن به مسجد

- مساجد خاص در اسلام

«بازگشا» با الهام از آثاري هم چون سير تحوّل محراب، سيماي مسجد، پژوهشي در قرآن و مسجد در آينه ي قرآن و روايات و برخي آثار ديگر، نوشتاري چنين گرد آورده است.

«مسجد به عنوان چهار كانون و پايگاه مهم در ميان مسلمانان صدر اسلام مطرح بوده، مسجد اسلامي اين چهار نقش را همزمان ايفا نموده است:

1. مسجد به عنوان پايگاه عبادت و ياد خداوند متعال.

2. مسجد به عنوان پايگاه جهاد فكري و تعليم و تعلّم معارف اسلامي

3. مسجد به عنوان پايگاه تجمّع نيروهاي رزمنده و اعزام آنان به جبهه هاي جهاد

4. مسجد به عنوان پايگاه وحدت مسلمانان و نمايش روح وحدت و يكپارچگي به دشمنان پيدا و پنهان جامعه ي اسلامي.»



[ صفحه 179]



باقري، سميّه استان: اصفهان

عنوان اثر: مسجد در يك نگاه شهرستان: اصفهان

موضوع: جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي تاريخ تولّد: 1361

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

عبادت قبل از اسلام، مكّه و كعبه، تاريخچه ي مسجد، واژه ي مسجد، مسجد در مسير تاريخ، آيه ي منع مساجد، جبهه ي جهاد، و همايش وحدت، عناوين برخي موضوعات اين نوشتار است كه با مقدّمه اي چنين آغاز مي شود:

«نماز و خواندن آن به روزگاران پيش از اسلام مي رسد. در تمام احاديث، مورد قبول است كه پيامبر (ص) به پيروي از سنّت مرسوم ميان دينداران مكّه، هر سال چند روز براي عبادت به غار حرا مي رفت و بنابر احاديث معتبر، اين حركت پيامبر (ص) سال ها ادامه داشت تا اين كه وحي بر وي نازل شد.»

همّت گردآورندگان مجموعه ي زيباي «مسجد در يك نگاه» ستودني است، هرچند انديشه ي بسيار و كندوكاو بيش تر پيرامون موضوع مورد نظر، آگاهي جامع و كامل از منابع و مآخذ مربوط و كندوكاو در آن ها، و نيز در جست و جوي كارشناسان و متخصّصان وادي مسايل ديني و اعتقادي برآمدن مي تواند درستي محتواي كلام و نوشتار را تأييد كند. متأسّفانه بسياري از تحريف ها در مسايل تاريخي و ديني، راه يافته، گاه انديشه مندان نيز آن ها را از اصول و حقايق تاريخي و ديني مي پندارند! اين اوهام و خرافات به آساني خود را در هيأت آثار پژوهشي مي نماياند و برخي اذهان و انديشه ها را از درست نويسي - از لحاظ محتوا - باز مي دارد. بنابراين براي ارايه ي مطالب مورد نظر، مدارك و منابعي موثّق بايد داشت.

باشد باز هم از گردآورندگان اين پژوهش خواندني بخوانيم و در انتظار نگاهي ژرف تر و دقيق تر از آنان مي مانيم.



[ صفحه 180]



باقري، مهري استان: اصفهان

عنوان اثر: هجرت شهرستان: اصفهان

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1352

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

كشكولي از اشعار كوتاه و بلند، و داستان كوتاه «هجرت» و نيز از دل برخاسته هاي «باقري» فرا روي مان است.



دستم بگير، كه نيفتم به چاه شب

راهم بده، كه نميرم به راه شب



تا نيمه شب، ز شراب توام وضو كنم

سجّاده اي بده، كه ندارم پناه شب



بخشي از مقاله ي ادبي وي را نيز با موضوع «آن گاه كه نماز مي خوانم» مرور مي كنيم: «آن هنگام كه در كثرت بي خبري و غفلت، روحم آزرده و خسته مي شود، و خود را در درياي پرتلاطم زندگي، سرگردان مي بينم، تنها راهي كه برايم مي ماند پشيماني از گذشته، و سجده در پيشگاه مقدّس اوست. سجّاده اي پهن مي كنم تا خويش را از دنياي تاريك، جدا كنم. جامه اي سپيد، پاك و معطّر به تن مي كنم.

آشناتر از او نمي شناسم. چقدر سبك مي شوم؛ انگار آماده ي پروازم. حالا كه مرا تا اين جا كشانده اي، ببخش و كرامت كن. راه پروار را به من بياموز.»

بياييد پرواز را به خاطر بسپاريم!



[ صفحه 181]



باقري، نصيبه استان: مركزي

عنوان اثر: شهيدان نماز شهرستان: ساوه

موضوع: شهيدان نماز تاريخ تولّد: 1363

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

اين مجموعه، 3 داستام كوتاه را در بر مي گيرد:

- داستان اوّل؛ واژه ي زندگي و زندگي واژه

- داستان دوم؛ شكاف صبح

- داستان سوّم؛ صلابت قلب هاي كوچك

«نقش شهيد در صيانت باورها» نيز عنوان «مقدّمه»ي «باقري» است:

«شايد بارها به اين موضوع انديشيده باشيم كه چرا حضور در نماز جماعت از اَجر و پاداش معنوي و مادّي بسياري برخوردار است و حتماً پاسخ آن را يافته ايم. به ويژه ما ايراني ها كه حتّي جوانان و پيران و كودكانمان داوطلبانه براي حفظ عزّت كشور و ارزش هاي ديني جنگيده ايم. اين كه مي گويند: نماز، ستون تديّن و كليد بهشت است خود بهترين دليل براي پرسش ياد شده است. پس شايسته است با وحدت و يكدلي، مانع از تخريب و ويراني اين ستون و مفقود شدن اين كليد گشت. رمز موفّقيت شهيدان ما نيز و در نگهداري اين كليد بود. آنان با پاسداري از آن، درِ بهشت را به روي خود گشودند.»

شهيدان نماز، محصول تخيّلات «باقري» است، و حقيقتي فراموش ناشدني، كه هماره در دل ها و جان ها حضور دارد.



[ صفحه 182]



باقريان، فاطمه استان: مازندران

عنوان اثر: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان شهرستان: كلاردشت

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1363

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«چرا انسان، اشرف مخلوقات و ارجمندترين موجودات روي زمين ناميده شده است؟ چرا بر تعالي و تكامل اين آفريده، از سوي پروردگار، اين همه تأكيد و سفارش شده است؟ ... خداوند از روح خود در سرشت انسان دميده، از اين ظلوم جهول، اشرف مخلوقات عالم را پديد آورده است. انسان به خوبي توانست بار امانت الهي را به دوش بكشد و از عهده ي آن برآيد. آن گاه خداوند، گوهر عقل و زيور عشق و دانايي و آگاهي را در وجود انسان، تعبيه كرده، آدمي با نيروي تفكّر و تعقّل بر حيات و ممات، دنيا و آخرت، سعادت و شقاوت و خير و شر خود، آگاهي يافت، از راز آفرينش مطّلع شد و برارزش هاي الهي خويش واقف گرديد و راه هاي روشن انديشه و ايمان، مسير تقرّب و تعالي خود را به سوي خداوند گشود.

نماز، زيباترين، متعالي ترين و بي رياترين عبادت انسان خاكي است با خالق خويش. نماز، تجلّي روح پاك و تهي از زنگارهاي شرك آلود انسان در پهنه ي هستي و آفرينش است. ارتباطي كه با حضور و اشراق قلبي و نيل به وارستگي و فرزانگي از تعلّقات دنيوي و جذّابيت و وسوسه هاي مادّي رسته، انسان را پلّه پلّه به ملاقات خدا مي رساند.»

اين نوشتار، با الهام از نهج البلاغه، مثنوي معنوي، گلستان، نظام عبادي اسلام، اسلام در ايران، جاذبه و دافعه ي علي (ع)، آشنايي با علوم اسلامي، ره آورد معنوي و ... به رشته ي تحرير در آمده است.

ّ

[ صفحه 183]



باقري باورياني، جانرضا استان: فارس

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: فيروزآباد

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1351

قالب: داستان بلند ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«با توجّه به تجربه ي كوتاهي كه از كتابداري و مسؤوليّت مركز فرهنگي در محلّ زندگي خود داشتم، همواره به فكر نوشتن مطالبي بودم تا با زبان جواني، حقايق و گوشه هايي از اصول و فروع دين اسلام را براي جوانان - به نحوي كه با جان و دل بپذيرند - بيان كرده باشم. جوانان و نوجوانان را مي ديدم كه وقتي كتاب ها را وارسي مي كنند، معمولاً خسته و نااميد، خداحافظي كرده، از كتابخانه خارج مي شوند؛ در حالي كه كتاب هاي بسياري درباره ي امامان، قرآن، علوم مختلف و دانستني هاي ديگر در قفسه هاي كتابخانه، ساكت و بي زبان، نظاره گر جست و جوي گنگ و غريبانه ي آنان بودند.

در برخي موارد، متوجّه كتاب هايي مي شدم كه كاملاً نظر جوانان را جلب كرده بود. معمولاً عنوان و يا عكس روي جلد، باعث انتخاب آن كتاب به وسيله ي مراجعه كنندگان مي شد. اگر عنوان كتابي درباره ي ازدواج يا اسم پسر و دختر و مواردي چنين بود، خيلي طرفدار داشت. بنابراين با توجّه به اين گونه جوّ حاكم بر جوانان، نوشتن كتاب پيرامون نماز به صورت معمولي و توضيحي چندان صحيح به نظر نمي رسيد؛ از اين رو به فكر انتخاب عبارت مخصوص و طرح موضوعات و مسايلي افتادم كه «جوان پسند» باشد.

امّا بايد بگويم قصد قصّه پردازي و خيالبافي نيز ندارم، بلكه آن گونه كه نماز خوانده ايم و يا بايد بخوانيم به گونه اي با زبان خودماني به مخاطبان خود منتقل كرده ام كه حقايق را گفته باشم.»



[ صفحه 184]



بهانه ي عشق، آن گاه كه اوّلين نماز را خواندم، نامزدم مي گويد، دنياي درون، خلوتمان شكست، آن گاه كه قنوت مي خوانم، باز هم سه تا شديم و خداحافظي، عناوين برخي موضوعات اين مجموعه است كه با قلمي توانا و شيوا، در قالب گفت و گوي دو نامزد، به رشته ي تحرير در آمده است.

«خيلي دلم براي نامزدم تنگ شده بود. حدود بيست ساعت بود او را نديده بودم. انگار يك قرن گذشته بود. از درون و برون به طرف او كشيده مي شدم، امّا امان از خانواده كه اجازه ي رفتن به من نمي دادند. برادر كوچكم مرا به امتحانش اجير كرده بود؛ مادرم براي خريد، خواهرم براي انجام بعضي كارهاي منزل، و خودم هم كلّي كار داشتم. به هر بهانه و سياستي بود، تدريس برادر كوچكم را به خواهر بزرگم واگذار كردم و ...»

فراز پاياني «گفت و گوي من و نامزدم» چنين است:

«پس از حدود چهار ساعت گفت و گو درباره ي نماز، در حالي كه كمي احساس خستگي مي كردم از نامزدم اجازه ي تعطيلي مجلس بحثمان را خواستم. از سوي ديگر، اعضاي خانوده ي نامزدم به ما اطّلاع دادند كه ديگر وقت نماز مغرب است ...»

حاصل چهار ساعت گفت و گو «گفت و گوي من و نامزدم» بسيار خواندني است.



[ صفحه 185]



بالاخاني پور، معصومه استان: تهران

عنوان اثر: سجّاده شهرستان: كرج

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1360

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

3 داستان كوتاه در اين مجموعه به رشته ي تحرير در آمده است. فرازهايي از داستان «سجّاده» را مرور مي كنيم:

«حدود 2 ماه به روز پدر، يعني تولّد حضرت علي (ع) باقي مانده بود و «محسن» قصد داشت هديه اي را كه با دست خودش درست كرده، به پدرش بدهد. او چندين سال بود در يك كارگاه قالي بافي، نقشه ي قالي مي كشيد. محسن 14 ساله بود و در كلاس دوم راهنمايي درس مي خواند وي قصد داشت پس از اتمام تحصيلاتش شغل پدر را دنبال كند و در اين هنر، استادي خبره گردد.

روزي، محسن پس از مدرسه به كارگاه پدر رفت و تا نماز مغرب در آن جا ماند. وقتي اذان را گفتند به همراه پدرش و دوستان وي، وضو گرفتند و آماده ي نماز شدند. محسن ديد كه تمام دوستان پدرش سجّاده اي به همراه دارند، امّا پدر روي تكّه اي حصير نماز خواند. محسن تصميم گرفت براي پدرش سجّاده اي ببافد.»

تمامي داستان، فرازهايي از تلاش و همّت محسن در تهيّه ي سجّاده ي پدر است؛ پدري مهربان كه شب ها در كارگاه، بي آن كه وي بفهمد، قالي محسن يعني سجّاده ي خود را كامل مي كرد.



[ صفحه 186]



بانگين خليفاني، رسول استان: آذربايجان غربي

عنوان اثر: شورش شهرستان: اروميه

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1359

قالب: داستان بلند ميزان تحصيلات: دانشجو

---

نمايش نامه ي زيباي «شير و خط» از بانگين در تابستان 1378 (ه.ش) با شمارگان 5000 نسخه از سوي ستاد اقامه ي نماز منتشر گشت. «خداي پرستش» نيز عنوان مجموعه شعر وي در مسابقه ي دوم بود. اينك نيز داستان «هاوار» جوان و «نيشتيمان» دختري بلند قامت و زيبا، كه اكنون در خانه ي بخت، چشم اميد به هاوار داشت، تا او را تا مرز سعادت همراهي كند.

بيچاره مادر! كه شب و روز مي كوشيد تا ثمره ي يك زندگي تلخ، به شيريني بزرگ شود و اندكي از عذابش بكاهد. به خود نهيب مي زد كه اگر او نبود شايد شويش اكنون زنده بود. اگر كمي عاقلانه عمل كرده بود، شايد آن اتّفاق نمي افتاد و محكوم به بدنامي نمي شد. زندگي دشوار و زخم زبان مردم، آرام - آرام موهاي سياهش را سفيد كرده، چهره ي جوانش تكيده شده بود.

و امّا «شورش»؛ غريبه اي با چهره اي خشك و خشن كه قصد داشت خود را مهربان جلوه دهد و همسر هاوار را مي خواست ... امّا سرانجام در پرتو چهل روز نماز به خود رسيد! آن گاه «آرامش» را تجربه كرد، و ديگر بوي غربت نمي داد. «بانگين»، داستان را خوب مي شناسد و با ابزار و عناصر داستان نويسي، كاملاً آشناست وي در داستان «شورش» به خوبي نشان داده كه مي توان بسياري از متون كهن را با سَبكي تازه، خواندني و مفيد به همگان ارايه كرد. داستان شورش، داستان عشق است، عشق حقيقي، و آرامشي ژرف در سايه سار عشق.



[ صفحه 187]



بانگين خليفاني، علي استان: آذربايجان غربي

عنوان اثر: خوشا آنان كه دايم در نمازند شهرستان: اروميّه

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1361

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: دانشجو

---

اين مجموعه در برگيرنده ي 3 داستان كوتاه و زيبا از «بانگين» است:

- داستان اوّل؛ آينه اي كه هرگز نخواهد شكست

- داستان دوم؛ خواهرم مارال

- داستان سوّم؛ باران و عروسك

- داستان «باران و عروسك»

كوتاه ترين داستان اين مجموعه است كه از دختري پاكدل به نام «بيانه» كه در زبان كردي به معناي صبح است، سخن مي گويد. دختري كه با تمام كوچكي اش قلبي بزرگ داشت. «عروسك» خود را به بچه هاي ديگر مي داد و ... از عموي خود مي پرسيد: چرا بچّه هاي ده، هيچ كدام عروسك ندارند؟

او خشكسالي را نمي فهميد، امّا خشم پدر را مي ديد؛ گريه اش را نيز، و مردم غمزده ي روستا را ... فراز پاياني داستان را مي خوانيم:

«.. پيراهن خاكي اش را تكاند و رو به قبله ايستاد. اگرچه از نماز فقط حمد و سوره را مي دانست، ولي با تمام احساس، نيّت كرد و به نماز ايستاد؛ نيّت باران!

چشمانش را بست و حمد و سوره را چندين بار زمزمه كرد ... دست هاي كوچك مهربانش را بالا برد و از خدا باران خواست .... آن قدر دعا كرد تا در اندوه باران، خوابش برد. فردا قبل از دميدن صبح در دستان شب، بيانه كمي سردش شد. چشمانش را باز كرد. شب پشت پنجره خوابيده بود و باران با تمام قدرت مي باريد. بيانه لبخند كمرنگي زد، خوشحال بود، خدا دوستش دارد ...»



[ صفحه 188]



بخت نما، زكيّه استان: يزد

عنوان اثر: نماز در نهج البلاغه شهرستان: يزد

موضوع: نماز در نهج البلاغه تاريخ تولّد: 1363

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

اين نوشتار در 2 فصل تنظيم شده است:

- فصل اوّل؛ عبادت در نهج البلاغه

- فصل دوم؛ نماز در نهج البلاغه

و موضوعاتي چون راز عبادت، درجات عبادت، تلقي نهج البلاغه از عبادت، سبقت در نماز، تأكيد بر اوقات نماز. اهمّيّت و فضل نماز آدينه، اسباب حضور قلب در نماز و برخي موضوعات ديگر را در بر مي گيرد. بخشي از مقدّمه ي مؤلّف با عنوان «در محضر عشق» را مي خوانيم:

«نماز من! دلم در تكاپوي تو است. خونم فقط براي تو در جريان است و به دنبال راهي به سوي تو مي گردد. همه ي وجودم به دنبال تو است، ولي نمي دانم تو چيستي كه اين چنين در قلبم و ذرّات وجودم رسوخ داري؟ تمام وجودم تو را مي طلبد و ياد تو را به نهانخانه ي قلبم دعوت مي كند. امّا اي نماز! تو را نمي شناسم. تو چيستي كه تو را مي طلبم؟ شنيده بودم قبل از معرفت، محبّت شكل نمي گيرد.

تو اي تنهاي تاريخ! در قلب من هم تنهاي از معرفت و شناخت، پا نهادي؛ زيرا كه تو تنها بودي، تو را از سرچشمه ي معرفت نيافتم. تو را از غوغا و نياز فطري خود جست وجو كردم. سخن گفتن از تو سخت است، تا چه رسد از معرفت و شناخت تو، آن هم در نهج البلاغه. نماز من! تو چيستي كه آدم (ع) با تو صفوت يافت، ادريس (ع) با تو رفعت، موسي (ع) با تو حرمت، نوح (ع) با تو شريعت و ...»

گردآورنده، نوشتار خود را از آثاري هم چون فرهنگ آفتاب، نماز در نهج البلاغه، پرتوي از اسرار نماز، سيري در نهج البلاغه، نمازشناسي و ... گردآورده است.



[ صفحه 189]



بخشي، مرضيه استان: كرمان

عنوان اثر: نماز؛ ره يافت به زندگي شهرستان: كرمان

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1364

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين مجموعه در برگيرنده ي 3 داستان كوتاه از «بخشي» است:

- داستان اوّل؛ نماز، اراده ام را قوي كرد

- داستان دوم؛ سرّ عكس

- داستان سوّم؛ نيازي كه ثروتمند خواهد كرد

فرازهايي از داستان سوّم را مرور مي كنيم:

«سال ها پيش در خانواده اي فقير به دنيا آمد. پدرش نام او را «علي» نهاد. از آن پس با خداي خود عهد كرد از آن جا كه فرزندش حاصل نذر و نياز وي به درگاه خداوند بود، او را نذر خدمت به مسجد نمايد. همراه با اين آرزوي قلبي از پروردگار خواست شيطان هرگز فرزندش را از نماز غافل نگرداند.»

اين داستان به فرازها و نشيب هاي زندگي علي مي پردازد؛ از كودكي تا دانشگاه، ازدواجش با «ماريا»، تولّد كودكش «مايك»، رفت و آمدهايش به اروپا و ... سرانجام، فاصله گرفتن از «نماز»!

امّا شخصيّت هاي داستان «بخشي» بسيار پويايند؛ تا آن اندازه كه با نشستن رؤيايي راستين بر قلب علي، مسير زندگي اش تغيير يافت. آن گاه «ماريا» نيز به همدلي و همزباني شويش برخاست و همگي آماده ي هجرتي بزرگ شدند؛ هجرتي بزرگ تر از كوچ به ايران؛ هجرت به خويشتن خويش، و پيوندي دوباره با وطن، كه بوي خدا مي داد، و خانه ي خدا (مسجد) و ...

«بخشي» قلمي توانا دارد و بي ترديد در پرتو آشنايي بيش تر با ابزار و عناصر داستان نويسي، و نيز مطالعه ي افزون تر، مي تواند آثاري زيباتر پديد آورد.



[ صفحه 190]



بدرقلي، مريم استان: كردستان

عنوان اثر: نماز شهرستان: بيجار

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1361

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«زهرا با دست هايش در را مي بست و با التماس مي گفت: «حسين! خواهش مي كنم نرو.» و حسين در حالي كه بند پوتين هايش را محكم مي كرد، گفت: «مگه دوست نداري من به آرزوم برسم؟» زهرا گفت: «چرا؛ ولي من نمي خوام تنها باشم. هنوز دو هفته از عروسي مون نگذشته.» حسين گفت: «من به تو حق مي دم، امّا فقط من نيستم كه خانواده ام را تنها مي گذارم.»

سرانجام، حسين به جبهه شتافت و در سجده اي خونين به لقاي يار رسيد ...

اين مجموعه در بر گيرنده ي 3 داستان كوتاه است:

- وضوي عشق

- معجزه

- گفت و گو با محبوب

به نظر مي رسد نويسنده بايد در پرداخت و كشش داستاني، رعايت اصول نگارشي و زيبايي نثر، و طرح داستان خويش بيش تر بكوشد و از مطالعه ي داستان هاي كوتاه و زيبا، غفلت نورزد.



[ صفحه 191]



بديري، نازيلا استان: تهران

عنوان اثر: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان شهرستان: كرج

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1362

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«خدا، آن استغناي مطلق كه مظهر تلطّف و رحمانيّت و رحيميّت است و در بخشندگي و بخشايندگي، بي غايت و بي منتهاست. و انسان، آن تبعيد گشته ي دربند كه در برابرش ملكوت هاي آسماني به سجود آمد و زمين، آن تبعيدگاه منتخب گشته، كه لحظه اي از بارور شدن يك خداگونه فارغ نيست.

پروردگاري كه نظام احسن را بنيان نهاد كه هيچ نقصي در آن نيست و اين عالم نيز تنها گوشه اي از تجلّي گاه اوست و برگي از عظمت بي كران و بي انتهاي او. او كه با آن همه هيبت و بزرگي در دل صاف و بي آلايش مؤمني مي گنجد. او كه هنگام دوست داشتن بنده اش خود، گوش و چشم و زبان و دست او مي گردد و آن بنده ي گام به عبوديّت نهاده، با محبوب مي شنود، با محبوب مي نگرد، با محبوب سخن مي گويد و هر عملش عين خواست و فعل او مي گردد.»

«بديري» ديباچه ي عشق چنين مي گشايد و با بهره گيري از آثاري خواندني به تبيين هويّت، نقش اسلام در هويّت يابي انسان، اسلام و تمدّن بشري، نماز در رأس اسلام، زيباترين و كامل ترين سيماي دين، تركيب هويّت و ... مي پردازد. اين مجموعه با مقدّمه ي مؤلّف و فهرست مطالب، همراه است. از «بديري»، پژوهش «چرا نماز بخوانيم؟» را در قالب تحليلي - ادبي در مسابقه ي پيشين خوانديم.



[ صفحه 192]



بذرافشان، نرجس استان: اصفهان

عنوان اثر: نماز شهرستان: اصفهان

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1361

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«پس از ثانيه هاي انتظار، بر درخت آبي رنگ ذهنم برگي روييد و نسيم سبزي، تاروپود وجودم را به لرزه در آورد. پس از لحظه هاي طولاني، صدايي، سايه ي احساسي و آهي را از من دور كرد. آري، بعد از انتظاري سبز، عقربه هاي هميشه خسته ي ساعت، پاورچين پاورچين، مرا به لحظه هاي موعود رساند و بر طومار لحظه ها نوشتم كه دوره گردي خواهم شد به دور كوچه ها و كشتي عشق را به شطّ شراب خواهم افكند.

درب خانه ي شب را خواهم بست و بر روي بال كبوتر منتظر، قدم گذاشته، به آسماني سفر مي كنم، به لحظه اي سفر مي كنم كه درخت انتظار از ريشه كنده شده و خورشيد انتظار، غروب كرده، شب وصال براي هميشه فرا رسيده است؛ يعني جايي كه غروب انتظار است و طلوع وصل. جايي كه پروانه، زندگي را در كنار شمع مي نهد، و آتش، شمع را همراهي مي كند تا خود جان دهد.

آري به سرزمين آرزوها، با نور مهتاب قدم مي نهم و با كهكشان دل ها به ديار دوست مي روم؛ چون ديگر انتظار مرده است و لحظه ي در محراب نماز ايستادن فرا رسيده است.»

ثانيه هاي انتظار، راز گل سرخ، نمازي كه مادر خواند، نمازي كه مسافر خواند، رهايم بگذاريد تا ...، آواز عشق، و خواهم گفت كه نماز ...، عناوين برخي مقالات ادبي «بذرافشان» با موضوعاتي گونه گون پيرامون نماز است.



[ صفحه 193]



براتي، زهرا استان: خراسان

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: بجنورد

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1355

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«تا ديروز كنار سماور، نشسته بودي و برايم لباس پشمي مي بافتي. نماز و نيايش را به من آموختي. روزي، سجّاده ات را به من هديه دادي؛ سجّاده اي كه در آن، مهر و تسبيح و قرآني كوچك بود. سجّاده ات بوي گل محمّدي مي داد. لبخندهايت مرا تا حوض كوچك خانه بدرقه مي كرد. در كنار حوض مي نشستم و آن گاه وضو گرفتن را به من ياد مي دادي ...

اي خوب من، مادر بزرگ! امروز جايت خالي است؛ چرا چنين شتابان از پيشم كوچيدي و به باغ فرشتگان رفتي؟ هرگاه سجّاده ات را مي گشايم و نماز مي خوانم، عطر مهرباني هايت در فضاي خانه مي پيچد.

اي مهربانم! بيا، بيا؛ كه روز و شب در انتظار آمدنت، لحظه شماري مي كنم و ياد و خاطره ات هنوز تا هميشه در قلبم جاي دارد.»

ايمن مجموعه حاوي 4 داستان كوتاه است:

- داستان اوّل؛ مسح سر

- داستان دوم؛ سجّاده ي مادربزرگ

- داستان سوّم؛ با كوله باري از نماز و نيايش به سوي بهشت

- داستان چهارم؛ نداي وجدان



[ صفحه 194]



براتي، شهين استان: اصفهان

عنوان اثر: سيره ي عبادي امام علي (ع) شهرستان: سده لنجان

موضوع: سيره ي عبادي امام علي (ع) تاريخ تولّد: 1356

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

اين نوشتار در 7 فصل تنظيم شده است:

- حقيقت نماز

- روح نماز

- نماز از تولّد تا شهادت

- نماز و ولايت

- سخنان حضرت علي (ع)

- احاديثي از حضرت علي (ع)

- اشعاري درباره ي حضرت علي (ع)

در بخشي از «مقدّمه» - به نقل از اثري خواندني - مي خوانيم:

«نماز، ياد يار و سرود سبز ديدار است كه جان آدمي را آرامش مي بخشد و او را همدوش عرشيان مي كند. اين هديه ي ناب آسماني، زمزمه ي دل نشين پرستش است كه در هنگامه ي وصال، شيفتگان حضرت دوست را به زيارت فرا مي خواند و روح عطشناكشان را از شهد شهود، سيراب مي سازد.

پرواز دل در فضاي قرب حق، جز با نماز و راز و نياز ممكن نيست. آنان كه حلاوت نيايش و بندگي را چشيده اند معراج خود را در ركوع و سجود، و قيام و قعود جست و جو مي كنند. راز خرّمي دل ابرار و صفاي جان احرار، در اين فريضه ي قدسي نهفته است.»



[ صفحه 195]



براتي زاده، فاطمه استان: تهران

عنوان اثر: در ژرفاي نماز شهرستان: تهران

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1360

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

سوره ي حمد، تسبيحات اربعه، سجده ي شكر، نماز جمعه، نماز باران، نمازهاي مستحب، سيماي نماز در آيينه ي وحي، نيايش، نماز جماعت، قنوت، و تسبيحات حضرت زهرا (س) عناوين برخي موضوعات اين نوشتار است كه با الهام از قرآن عزيز، بحارالانوار، نهج البلاغه، سفينة البحار، كنزالعمّال و فروع كافي، به رشته ي تحرير در آمده است.

در بخشي از «مقدّمه» مي خوانيم:

«نماز، خلاصه ي همه ي اصول مكتب اسلام و روشنگر راه مسلماني و نشانگر مسؤوليّت ها، تكليف ها، راه ها و نتيجه هاست. در آغاز روز، نيم روز، هنگام شب، مسلمان را طلبيدن و اصول و راه و هدف و نتيجه را به زبان خودش به او فهمانيدن، و او را با نيرويي معنوي وادار به عمل كردن؛ اين است نماز؛ و اين است كه مؤمن را قدم به قدم و پلّه به پلّه به قلّه ي ايمان و عمل كامل، نزديك مي سازد و از او عنصري ذي قيمت و مسلماني درست مي سازد. آري، نماز نردبان مؤمن است.

بشر، راهي دراز و دشوار پيش رو دارد؛ راهي كه او را به رستگاري و سعادت واقعي مي رساند و پيمودن و رسيدن به آن، هدف پديد آمدن و بودن اوست.»

بياييد بودن خويش را، فرياد كنيم!



[ صفحه 196]



برزگر، اكرم استان: قزوين

عنوان اثر: نماز از ديدگاه اسلام و قرآن شهرستان: بويين زهرا

موضوع: نماز از ديدگاه اسلام و قرآن تاريخ تولّد: 1359

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«خواهران برزگر» با الهام و اقتباس از آثاري هم چون راز نماز، سخنان چهارده معصوم (ع) پيرامون نماز، خورشيد انقلاب، در باغ خاطره ها و بسياري كتب و نشريات ديگر، پژوهشي چنين با موضوعات سبك شمردن نماز، نماز جماعت، اقسام عبادت كنندگان، اهل بيت پيامبر (ع) و نماز، بهترين شيوه ي بندگي و اهمّيّت نماز، گردآورده اند. در بخشي از مقدّمه ي گردآورندگان اين اثر پژوهشي مي خوانيم:

«در حال حاضر در روستايي به نام ... زندگي مي كنيم كه از امكانات بسيار محدود و اندكي برخوردار است، و ما هرچه در توان داشتيم از منابع قابل دسترس استفاده كرديم. از شما مسؤولان محترم مي خواهيم در روستاها نيز چنين برنامه هايي طرح كنيد، تا دانش آموزان بتوانند شركت نمايند. هم چنين كتابخانه اي در مساجد، مدارس و يا كتابخانه هاي سيّار در روستاها پديد آوريد، تا محصّلان بتوانند حدّاكثر استفاده را ببرند.»

به اميد روزي كه هيچ روستا و حتّي خانه اي از كتابخانه محروم نباشد.



[ صفحه 197]



برزگر، سميّه استان: قزوين

عنوان اثر: نماز از ديدگاه اسلام و قرآن شهرستان: بويين زهرا

موضوع: نماز از ديدگاه اسلام و قرآن تاريخ تولّد: 1364

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«خواهران برزگر» با الهام و اقتباس از آثاري هم چون راز نماز، سخنان چهارده معصوم (ع) پيرامون نماز، خورشيد انقلاب، در باغ خاطره ها و بسياري كتب و نشريات ديگر، پژوهشي چنين با موضوعات سبك شمردن نماز، نماز جماعت، اقسام عبادت كنندگان، اهل بيت پيامبر (ع) و نماز، بهترين شيوه ي بندگي و اهمّيّت نماز، گردآورده اند. در بخشي از مقدّمه ي گردآورندگان اين اثر پژوهشي مي خوانيم:

«در حال حاضر در روستايي به نام ... زندگي مي كنيم كه از امكانات بسيار محدود و اندكي برخوردار است، و ما هرچه در توان داشتيم از منابع قابل دسترس استفاده كرديم. از شما مسؤولان محترم مي خواهيم در روستاها نيز چنين برنامه هايي طرح كنيد، تا دانش آموزان بتوانند شركت نمايند. هم چنين كتابخانه اي در مساجد، مدارس و يا كتابخانه هاي سيّار در روستاها پديد آوريد، تا محصّلان بتوانند حدّاكثر استفاده را ببرند.»

به اميد روزي كه هيچ روستا و حتّي خانه اي از كتابخانه محروم نباشد.



[ صفحه 198]



برزگر، فاطمه استان: قم

عنوان اثر: افضل عبادات شهرستان: قم

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1359

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين مجموعه ي خواندني در 5 فصل تنظيم شده است:

- فصل اوّل؛ عبادت و مسايل مربوط به آن

- فصل دوم؛ نماز و تحصيل مقدّمات

- فصل سوّم؛ مقام ها و حقايق

- فصل چهارم؛ آثار فردي و اجتماعي نماز

- فصل پنجم؛ نماز از ديدگاه دانشمندان

و در بر گيرنده ي موضوعاتي هم چون عبادت چيست؟ آثار عبادت، درجات عبادت، بهترين عبادت ها، فلسفه ي وجوب نماز، فلسفه ي وضو، شناسايي وقت نماز، شناخت قبله، حضور قلب و عوامل آن، سوره ي حمد و نماز، استعاذه و تسبيحات اربعه، هم چنين بسياري مطالب خواندني ديگر است كه با الهام و بهره گيري از طهارت روح، پرستش آگاهانه، حضور قلب در نماز، پرتوي از اسرار نماز، اسلام و مقتضيات زمان، از ژرفاي نماز، آثار و بركات نماز، تفسير و پيام آيات نماز، نماز از ديدگاه قرآن و حديث، تفسير نمونه، الميزان، نهج البلاغه، بحار الانوار، معراج السّعادة و ... گردآوري شده است.



[ صفحه 199]



برومند اعلم، عبّاس استان: تهران

عنوان اثر: درآمدي بر جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي شهرستان: تهران

موضوع: درآمدي بر جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي تاريخ تولّد: 1358

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

در اين مجموعه مي خوانيم:

- تعاريف

- مسجد در صدر اسلام

- كاركردهاي مسجد در صدر اسلام

- تحوّل ساختاري در كاركردهاي مسجد در دوره ي ميانه ي تاريخ اسلام

«برومند اعلم» در مقدّمه ي كتاب خويش چنين نگاشته است:

«مسجد، اين خانه ي خدا در روي زمين، نهادي است كه به امر الهي و به دست مبارك پيامبر بزرگوار اسلام در نخستين روزهاي تأسيس حكومت اسلامي، در مدينه بنيان نهاده شده، از همان آغاز هم چون دين مبين اسلام، جامع و همه جانبه بود.

مسجد كه نخستين نهاد عيني تمدّن اسلامي محسوب مي شود از همان بدو تأسيس علاوه بر اين كه پايگاه ديني و معبد مسلمانان به شمار مي رفت، نخستين كانون فعاليّت هاي سياسي، اجتماعي، علمي و فرهنگي آنان نيز بود و پايه هاي اساسي حكومت اسلامي در زمان پيامبر اكرم (ص) در اين مكان استوار شد؛ چرا كه مقرّ حاكميت پيامبر در آن قرار داشت و بعدها نيز اصول و مباني دين اسلام از همين معبد مقدّس به مردم عرضه شد ...

مسجد، با كاركردهاي متعدّدي كه داشت، چنان در درون جامعه ي اسلامي نهادينه شد كه مؤمنان، آن را به خانه هاي خويش ترجيح مي دادند. در واقع ويژگي اصلي مسجد



[ صفحه 200]



اين بود كه هم چون اسلام با همه ي شؤون زندگي مردم، سر و كار داشت و البتّه به همه ي آن ها جهت الهي و ديني مي داد و اين با روح اسلام نيز سازگار بود؛ چرا كه اسلام، جوهره ي همه ي فعاليّت هاي مسلمانان در جامعه ي اسلامي را عبوديّت مي دانست.

اين نهاد مقدّس نيز همانند ساير نهادهاي تمدّن اسلامي و هم چون خود تمدّن اسلامي، فرازهاي و فرودهاي فراواني را طي كرد تا به زمان حال رسيد ...»

و امّا در بخشي از مقدّمه ي ناشر نيز مي خوانيم:

«مسابقه ي نويسندگان جوان و جوانان نويسنده، گامي در جهت آماده سازي مخاطبان جوان در ميدان تدبير و انديشه و بازشناسي و بازفهمي راز قدرت انقلاب اسلامي در مواجهه با قدرت هاي مادّي جهان معاصر است. آنان در چنين مجالي فرصت مي يابند توسن فكر خويش را در عرصه هاي مختلف به حركت در آورند، به زواياي مختلف سر بكشند و با سرپنجه ي قلم، گزارش كاوش هاي علمي خود را بنگارند.

در سوّمين مسابقه ي نويسندگان جوان نيز انبوهي از جوانان نويسنده به فكر و تأمّل و تحقيق و پژوهش پرداختند و دريافت هاي خود را در قالب هاي متنوّعي از نوشته ها و سروده ها به صورت كتاب عرضه داشته اند ...»

اين كتاب از سوي ستاد اقامه ي نماز به بازار كتاب، راه يافته است.



[ صفحه 201]



برهاني، اعظم استان: مازندران

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: ساري

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1361

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

«آن گاه كه نماز مي خوانم، روح و روانم تشنه ي رسيدن به كمال بي نهايت است. عطشم براي پيوند به خطّ سبز ملكوت، پايان ندارد و تنها در نقطه ي پيوست به حق، به آرامش و بي نيازي، دست مي يابد.

آن گاه كه نماز مي خوانم، توفان وجودم آن گاه به آرامي مي گرايد كه در خلوت و تاريكي و سكوت قلبم در كرانه ي قرب حق، پهلو گيرد. در تنهايي شب، خود را باز مي يابم و در مي يابم بايد با كسي اُنس بگيرم تا عظمتش را بيش تر بيابم. به آسمان ها، كهكشان ها و ستارگاني كه بر پرده ي كشيده ي شب، كوبيده شده اند، و به نظم و زيبايي آفريدگان حق بينديشم و خويش را در دامنه ي گسترده ي آفرينش خداوند، ذرّه اي بي مقدار بدانم.

آن گاه كه نماز مي خوانم، به بازسازي روح، و نوسازي عشق مي پردازم؛ ديده بر خاك مي نهم و در برابر ديوارها و حصارهاي دنيا مي ايستم. به علايق دنيوي، پشت پا مي زنم و به سوي كوي يار، دست دعا مي گشايم، تا جرعه اي از گوهر وجود آدميّت بنوشم.»

ساحل عشق، روح نياز و وصال عشق، عناوين اشعار «برهاني» است كه با مقاله اي ادبي با موضوع «آن گاه كه نماز مي خوانم» همراه است.



[ صفحه 202]



بغلاني، زهرا استان: تهران

عنوان اثر: نماز شهرستان: تهران

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1362

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«من آن درخت گم شده ي مهجور و بي سامانم كه در پي آرامش، هر روز در چشمه ي نور و بندگي، روح خود را جلا مي دهم؛ شايد از كوله بار غم بي پناهي ام كاسته شود. من آن رهنورد سودايي ام كه دل در گرو محبّت خالق سودا پرورم بسته ام؛ شايد از اين بي خانماني، امان يابم. من آن نخل دور افتاده از واحه ي آرامشم كه خورشيد، دل مرا مي سوزاند و من هر سَحَرگاه و شامگاه، دل به مهرباران ناجي و زمزمه گر سپرده ام؛ شايد لابه ها و استغاثه ها و سجده هاي عابدانه و خالصانه ام، نيمه ي وجودم را به من واگرداند. شايد در معراج نور به سوي آسمان حقيقت، روح آراسته با عطر معنويتم، پيشكش و مهيّاي مينويان دشت حق گردد، آن گاه آرامش ابدي را، در سراچه ي جان يافته ام.»

آن گاه كه نماز مي خوانم، نماز عشق، عاشقانه سوز، شهيدان نماز، سيره ي عبادي امام علي (ع) و نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان، عناوين برخي موضوعات و مقالات ادبي «خورشيد» است. باشد تا هماره در عرصه ي ادبيات، درخشيدن گيرد و آتش اشتياقش هرگز خاموشي نپذيرد.

«هنگامه ي خشوع و طلوع حضور، سبز هستم؛ به وسعت بي كرانه هاي لطيف باران. عاشق هستم؛ به سخاوت موج مهربان، و صادق هستم؛ به صداقت امواج بي پروا. در آن زمان به حرمت لحظه لحظه ي غربتم، خالصانه سر بر خاك مي سايم و در مقابل يگانه فرماندار نور، عشقم را صبورانه تقديم مي كنم.»

و خورشيد دين، هرگز غروب نمي كند!



[ صفحه 203]



بغيّري، رضا استان: گلستان

عنوان اثر: مسجد در تمدّن اسلامي شهرستان: گرگان

موضوع: جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي تاريخ تولّد: 1359

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

اين مجموعه در 9 فصل تنظيم شده است:

- فصل اوّل؛ مهم ترين احكام مربوط به مساجد

- فصل دوم؛ جايگاه مسجد در احاديث و روايات و آيات قرآن كريم

- فصل سوّم؛ نقش و شيوه ي آموزشي مساجد

- فصل چهارم؛ تاريخچه ي بنا و فضيلت و برتري هاي كعبه، مسجد النّبي، بيت المقدّس

- فصل پنجم؛ فضيلت بزرگ ترين و مهم ترين مساجد جهان اسلام

- فصل ششم؛ كاركردها و وظايف مساجد در جامعه ي كنوني

- فصل هفتم؛ بهداشت در مساجد اسلام

- فصل هشتم؛ مساجد و طبيعت

- فصل نُهم؛ نظام معماري در مساجد جهان اسلام

و در بر گيرنده ي موضوعاتي خواندني بر اساس آثاري هم چون سيماي مسجد، مسجد نمونه، فضايل و آثار مسجد در آيينه ي قرآن، نمازشناسي، داستان ها و حكايت هاي مسجد، نقش كتابخانه هاي مساجد در فرهنگ و تمدّن اسلامي، احكام قرآن، كوي دوست، تاريخ هنر اسلامي، بهداشت مساجد، معماري اسلامي، و مقدّمه ي ابن خلدون است.



[ صفحه 204]



بكان، نرگس استان: تهران

عنوان اثر: وقتي نماز مي خوانم شهرستان: ساوجبلاغ

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1363

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

اهمّيّت نماز، ارتباط با خدا، اميد بخش ترين آيه، راه پيروزي بر مشكلات، ياري طلبي از نماز، نماز منافقان، نماز و ياد خدا، دعوت خانواده به نماز، وظايف والدين در آموزش نماز، و ضايع كنندگان نماز، عناوين برخي موضوعاتي است كه «بكان» با بهره گيري از آثاري گونه گون به رشته ي تحرير در آورده است.

«در نماز با خداي خود سخن مي گويم، او را مي خوانم، او را صدا مي زنم، خضوع خود را در برابر او نشان مي دهم. در مقابل او سر بر خاك فرود مي آورم. فقط او را مي پرستم و تسليم اويم. با اين همه اوصاف، هميشه خود را سرزنش مي كنم، هميشه از خود ناراضي هستم، كه چرا نبايد از لذّت روحاني وقت سَحَر و نماز شب، بهره گيرم؛ چرا نمي توانم؟!»

سخن وي با خوانندگان را نيز مرور مي كنيم:

«بار ديگر، قلم را با نيرويي كه خداوند به دست ها و انگشتانم بخشيده و با اميد قلبي به لطف خدا به دست مي گيرم و درباره ي اين فريضه، مطالبي را بر كاغذ مي نگارم. بديهي است هريك از ما استعدادهايي ذاتي داريم، هرچند در همه ي موارد نمي توان بدون آموزش از استعداد دروني بهره گرفت. به همين دليل، اين كتاب را با استفاده از چكيده ي كتاب هاي ديگر و بخشي را نيز از زبان خود مي نگارم.»



[ صفحه 205]



بكتاش، حميدرضا استان: اصفهان

عنوان اثر: نماز و آثار آن در دوران جواني شهرستان: اصفهان

موضوع: نماز و آثار آن در دوران جواني تاريخ تولّد: 1360

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

نماز چيست؟ دانستني هايي پيرامون نماز، نماز در آينه ي وحي، نقش نماز، آمادگي براي نماز، رابطه ي انسان از طريق نماز، ايمني از خطرها، نماز شهيدان، راه رسيدن به اخلاص و ... عناوين برخي از موضوعات اين نوشتار است كه در 2 بخش تنظيم گرديده است.

«نماز، پيوند انسان با مكتب و سيراب شدن از چشمه ي پاكي و معنويت است. چنان كه درختان بدون آب مي خشكند، يا در آتش مي سوزند، انسان هاي بي نماز نيز آسيب پذيرند. ترك كننده ي نماز، انساني است غافل، ناسپاس، تنها و بي پناه. آن كه خدا را فراموش مي كند، در حقيقت، مسؤوليّت و هدف و راه، بلكه خود را فراموش كرده است، و در آخرت نيز گرفتار عذاب مي شود.»

«بكتاش» نوشتار خود را از آثاري ارزش مند هم چون راز نماز، شناخت دوران جواني از ديدگاه نهج البلاغه، آشنايي با نماز، حكمت و فلسفه ي نماز و روزه، آنچه هر مسلمان بايد بداند و برخي كتاب ها و نشريات ديگر، گردآورده، در بخشي از مقدّمه ي كوتاه خويش چنين نگاشته است:

«برخود مي بالم كه توانستم در راه آموزش نماز و آثار آن، مطالبي گرد آورده، در اين كتاب با عنوان «نماز و آثار آن در دوران جواني» به پويندگان راه حق و حقيقت، عرضه نمايم. البتّه در هر راهي، مشكلاتي وجود دارد. با توجّه به عواملي كه هر لحظه، راه مرا در اين مسير الهي، سد مي كرد، امّا با عشق و علاقه ي وافر، و با اميد به خداوند منّان



[ صفحه 206]



توانستم كتاب را آماده نمايم...»

باشد تا هماره، نوشتارهاي نيكوي «حميدرضا بكتاش» را با طرح هايي زيبا از «علي بكتاش» نظاره گر باشيم.



[ صفحه 207]



بنفشه كهنه شهري، معصومه استان: آذربايجان غربي

عنوان اثر: سيره ي عبادي امام علي (ع) شهرستان: سلماس

موضوع: سيره ي عبادي امام علي (ع) تاريخ تولّد: 1361

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

سيره ي عبادي رسول اكرم (ص)، چگونگي اسلام آوردن علي (ع)، شناخت خدا از ديدگاه علي (ع)، وحدانيت و يگانگي خدا از ديدگاه علي (ع)، تعبير و تفسير نماز از ديدگاه علي (ع) تعيين وقت نمازهاي پنج گانه، نيايش و مناجات علي (ع)، توبه از ديدگاه علي (ع)، و شهادت علي (ع)، از جمله عناوين اين مجموعه است كه با الهام و اقتباس از آثاري هم چون تاريخ يعقوبي، مروج الذّهب، خورشيد بي غروب، بحارالانوار، عيون اخبارالرّضا و برخي كتب ديگر به رشته ي تحرير در آمده است.

«به راستي علي (ع) چگونه عابدي است كه در لابه لاي قرن ها و سال ها توانسته اين گونه حفظ خويشتن كند و روزگار نتوانسته پرده ي حجاب فراموشي بر آن بگسترد؟ آري، علي (ع) انساني كامل است و كمال در او جمع است؛ كمال نيز چيزي غيرقابل فراموشي است؛ بدين جهت روزگار نتوانسته بر كمال علي (ع) نقصاني وارد آورد و در عبادت چنان نموده، كه الگويي است براي همه.

علي (ع) در آغوش اسلام، باليده است و پيروي و متابعت از رسول اللَّه نموده است؛ بنابراين دور از انصاف است ...»

اين مجموعه با مقدّمه ي مؤلّف آغاز مي شود و با فهرست منابع و مآخذ، پايان مي يابد.



[ صفحه 208]



بني اسدي، زهرا استان: هرمزگان

عنوان اثر: نماز شهرستان: بندرعبّاس

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1360

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: --

---

«بايد بدانيم تفكّر در فرايض، امري لازم براي هر مسلمان و مؤمن است. نماز، چيزي نيست كه تغيير يابد و ارزش آن كم شود، يا از دست برود، بلكه هماره ثابت است و در هيچ حال، ارزوش خود را از دست نمي دهد. ما به نماز مي ايستيم؛ زيرا بايد در برابر آفريدگار خويش فروتن و متواضع باشيم. بايد به خاطر نعمت هايي كه به ما بخشيده، زبان به تقدير و تشكّر از آن مهربان بگشاييم. آري، در برابر او مي ايستيم و اين در حالي است كه از گناهان خود بيزاريم و از او طلب آمرزش و بخشش داريم.

انسان مسلمان، خداوند را حكيم و دانا مي داند و حكمت خداوند از اين جهت است كه هرگز فرماني را بدون دليل و مصلحت، صادر نمي كند. همان گونه كه مي دانيم بهترين عمل در جامعه ي اسلامي، عبوديّت خداي متعال و نفي شرك است ... حضرت علي (ع) نسبت به همه ي مسلمان به نماز، بيش تر علاقه داشت و به درستي قدر و منزلت و اهمّيّت اين فريضه ي الهي را مي دانست؛ عبادتي كه هيچ شريعت و ديني از آن خالي نبوده است.»

نگارنده را به آشنايي با روش تحقيق و تأليف، فرا مي خوانيم و تا ديگر بار در انتظار آثاري پربارتر و خواندني تر از وي مي مانيم.



[ صفحه 209]



بني عامريان، حسين استان: تهران

عنوان اثر: به دريا، يا به اقيانوس شهرستان: تهران

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1359

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: حوزوي

---

«دَم دِماي اذون مغرب بود. خورشيد حيات بخش، آروم آروم مي رفت كه مسافراي شبو تا يه طلوع ديگه به خواب شيرين فرو ببره. نسيم روح بخشي در و ديوار شهرو نوازش مي داد. برودت هوا چون تازيانه اي دوست داشتني، گونه هاي لطيف خلق الله رو سرخ مي كرد. «امير» كه حال و هواي غروب و رفتن به مسجد محلّه، سرتا پاي وجودشو فرا گرفته بود، با عجله اي آميخته با وجد و سُرور، آستين ها را بالا زد، و به حكم سنّت جان بخش رسول خدا (ص) رفت پاي شير آب، تا خنكاي اونو باشميم ذكر، معطّر كنه.»

اين جملات، سرآغاز داستان «به دريا، يا اقيانوس» است. امير، داستان زيبايي دارد. ديدن پيرمردي غمزده، قبل از پيوستن به صف نمازگزاران، گذراندن وي به آن سوي خيابان، دلسوزي براي يك انسان، خريدن نان، و ... سرانجام بازماندن از نماز جماعت و پس از تمامي اين ها، رسيدن به نماز دوم و شكرگزاري از خداوند منّان.

نماز براي پيدا شدن كيف، وزايري در شطّ عشق، عناوين ديگر داستان هاي اين مجموعه است. كه با نثري زيبا و طرحي خواندني همراه با درونمايه اي معنوي همراه است.



[ صفحه 210]



بوالحسني، رضا استان: قم

عنوان اثر: ستون خيمه شهرستان: خلجستان

موضوع: نماز تاريخ تولّد: 1364

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«وقتي ميهمان سجّاده ايم، اگر نگاهمان به مُهر متمركز شود، اميد به بالا رفتن دعاهايمان بيهوده است! سرزمين نماز، سرزميني است سبز، با آسماني بدون ابر و شفّاف. آسمان اين سرزمين، هماره ميزبان خورشيد است. براي ورود به اين سرزمين بايد پاك بود؛ آن گونه كه ردّ پاي مسير وضو تا نمازمان بوي ياس دهد.

آنچه پاكي را براي ما به ارمغان مي آورد، آب است؛ آب پاك و زلال. همان آبي كه فرزند آسمان است. هر لحظه از زندگي ما كه با نام خداوند همراه است، برگ سبزي است آويخته به شاخه هاي وجودمان، و هر لحظه كه به آفت «غفلت» دچار شده ايم، برگ زردي است كه برازنده ي وجودمان نيست.

در هر نماز، ما خود را به خداوند معرّفي مي كنيم و خدا نيز ما را به خود آشنا مي كند. خداوند، بزرگي ما را مي خواهد و نزد خداوند، آرزوي بهتر شدن و اميد به هدايت، بهترين و كامل ترين شناسنامه ي ماست. مسير ما تا خداوند، زياد نيست؛ به شرط آن كه نردباني آسماني داشته باشيم و به وسيله ي آن، خود را به او نزديك كنيم.

در نماز جماعت، صف در صف در كنار هم مي ايستيم؛ رو به قبله ي نماز. مُهرهايمان به رديف در برابرمان نشسته اند تا پيشاني هايمان را ميهمانشان كنيم...»



[ صفحه 211]



بوجار نژاد، مرجان استان: تهران

عنوان اثر: وقتي كه نماز مي خوانم شهرستان: تهران

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1356

قالب: شعر ميزان تحصيلات: دانشجو

---

پژوهش «آثار و اسرار نماز» و نوشتار ادبي «جوان و نياش» را در مسابقات پيشين از «بوجارنژاد» خوانديم و اينك شاهد اشعار او هستيم.

«وقتي نماز مي خوانم

عمق واژه ها

چه قاصرند

در برابر احساس من

دلم بر هر لحظه ي نماز

هزار سال مي تپد.»

البته وي شعر كلاسيك، نيز مي سرايد:

چشمم به راه مانده، آيا نور، ديده ام؟

عمري ست كه انتظار قدومت كشيده ام

هر شب به ياد تو، در بزم اهل اُنس

هستي تو خود گواه، كه با سر دويده ام

يك عمر، آرزوي لقاي تو، در دلم

گر يك نظر كني، به مرادم رسيده ام»

بورچي، فاطمه استان: تهران

عنوان اثر: نسيم كوي جانان شهرستان: تهران

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1357

قالب: داستان بلند ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«با خود مي انديشم و در ژرفاي افكارم هراز چند گاه، سخني مي يابم كه دل به آن مي بندم و با آن همراه مي شوم. هر سخن در خود، دنيايي از مفاهيم را نهفته كه تا با آن همراه نباشي، نصيبي نخواهي برد و بهره اي عايدت نمي گردد. افكارم هم چون تيرهاي شهاب، شتابزده بسان عُقاب به پرواز در مي آيد و غبار نسيان را از روي ديباچه ي گذشته و هستي ام مي زدايد. آن گاه حباب هاي خاطراتم را با ضميري شفّاف در برابر ديدگانم به نمايش در مي آورد. در اين هنگام خاطره ي اوّلين روز ديدار، در ذهنم تداعي مي شود. صداي گام هايش هم اكنون در گوشم طنين مي افكند؛ گام هايي موزون و با وقار، قامتي استوار و بلند، رفتاري متين، و سيمايي ملكوتي و فروتن. اوّلين بار كه نگاهم در نگاهش گره خورد، لبخند مليحي بر لب داشت. با ورودش به كلاس، تمامي دانش آموزان به احترامش از جاي برخاستند ...»

داستان مهرباني معلّمي دلسوخته و عاشق، و دانش آموزي تشنه ي حقيقت. پژوهشي خواندني در قالب داستان! با بهره گيري از آثاري خواندني هم چون ماهيت عشق، فلسفه ي جهاد، در محضر استاد، منازل السايرين، چهل داستان درباره ي نماز و نمازگزاران و ...

فرازي ديگر از «نسيم كوي جانان» ره توشه ي عاشقي مان باد:

«با خود گفتم چگونه مي توان ديد كه خالقي، عاشق مخلوق گردد، و باز هم به روزمرّگي ها ادامه داد؟ و سال ها، ماه ها، روزها و حتّي لحظه اي نيز به اين عظمت جاودانه ي بي همتا نينديشيد؟

پس اينك با تمامي وجود خواهم گفت: «لبّيك، الّلهم لبّيك، لبّيك لاشريك لك لبّيك.»



[ صفحه 213]



بورچي، معصومه استان: تهران

عنوان اثر: سفرنامه ي مصلّين شهرستان: تهران

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1356

قالب: تحليلي - ادبي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

وادي تفكّر، وادي طهارت، وادي قيام، وادي نيّت، وادي تكبير، وادي ذكر، وادي ركوع، وادي سجود، وادي تشهّد و وادي سلام، سرفصل هاي «سفرنامه»ي «بورچي» با مقدّمه اي ادبي است كه با الهام و اقتباس از آثاري ارزش مند هم چون صحيفه ي سجّاديه، چهل حديث، اسرار نماز، حافظ شيرين سخن، پيام سوره ي حمد، غرر الحكم، خطبه ي متّقين، اصول كافي و برخي كتاب هاي ديگر به رشته ي تحرير در آمده است.

«به خود مي انديشم و راهي كه پيش رو دارم؛ به توشه اي كه مرا در راه همراهي مي كند: زمان كودكي كه به ارزش خود واقف نبودم و از سرمايه هاي معنوي خويش غافل بودم، ولي حالا با طيّ دوران بلوغ، عواطف و احساساتم شكفته شده اند و تمايلات گوناگوني دارم كه مرا وا مي دارد به حركت و فعاليّت بپردازم، شايد استعدادهاي نهاني ام را به فعليت رسانم و ارزش هاي باطني ام را يكي پس از ديگري آشكار سازم.

با عقيده ي راسخ، پيش مي روم، تا تمايلات خويش را تعديل بخشم، و موجود وارسته اي گردم، آن چنان كه محبوبم مي پسندد.»

«بورچي» نمازگزاران را، وادي به وادي، ره مي نمايد و سرود عشق و پاكي در پيشگاه ربّ الارباب مي سرايد، تا پنجره اي به روشنايي و دريچه اي به نور بگشايد.



[ صفحه 214]



بهادر، سارا استان: گلستان

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: گنبدكاووس

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1364

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«آن گاه كه نماز مي خوانم، وجودم لبريز از عشق به يگانه معبود بي كسي هايم است. فضاي روحم آكنده از اميدواري است؛ لبريز از زيبايي ها و سرمست از عطر گل هاي ياس. دلم پر مي كشد به آسمان معبود؛ به جلوگاه نياز، به عرصه ي زيبايي ها ...

آن گاه كه نماز مي خوانم، پرتو گرمي بخش محبّت را نسبت به خود احساس مي كنم، و آن گاه كبوتر سبكبال حرم عشق و امن و امان و آسايشم.»

جلوه گاه هستي، ترنّم عشق، آفاق اميد، سكوت سپيده، ارمغان امواج و ... عناوين برخي سروده ها و قطعه هاي ادبي «بهادر» در اين مجموعه، و نشانگر ذوق وافر او در وادي شعر و ادب است.



[ صفحه 215]



بهار جوشقاني، الهام استان: تهران

عنوان اثر: نمازت را به جاي آر شهرستان: كرج

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1364

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«نماز، عشق است و حل شدن در معشوق؛ چرا كه عشق را از عشقه، و نماز را از شيره ي درخت تنومند احمدي (ص) گرفته اند. نماز، گرفتن سبو از دست ساقي و نوشيدن شراب معنويت در جام عبوديّت است. نماز، عطر گل محمّدي در بوستان حيدري است. جلوه اي از در نيم سوخته است. ميخ در پهلوي ياس رفتن است ...

نماز، درياي بي كران رحمت الهي است؛ چرا كه علي (ع) اقيانوس بي كران شد. نماز، آيينه ي تمام نماي جوانمردي است؛ آن هم چه جوانمردي! از خود گذشته اي كه شب را در بستر خطر آرميد، تا اسلام و پيامبر (ص) زنده بمانند. وي در حالي كه يقين داشت احتمال زنده ماندن بسيار كم است، در بستر پيامبر (ص) خوابيد؛ چون اين فداكار، به خداي محمّد (ص) ايمان داشت.

علي (ع) را نماز خوانديم، امّا او قرآن ناطق نيز هست؛ همه چيز هست الاّ هو؛ مصداق «لااله الاّهو» است ...»



[ صفحه 216]



بهارلو، فرزانه استان: اصفهان

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: مياندشت

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1361

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

مؤمن واقعي، احكام نماز، نماز آيات، عبادت پيامبران، گناهان در خلوت، نوجوان و عبادت، وضو گرفتن، جايگاه نماز، فرهنگ نماز، نماز جمعه، و دعا، عناوين برخي موضوعات اين پژوهش است.

«نماز، انسان را از بدي ها و زشتي ها دور مي كند و باعث مي گردد به گمراهي و تباهي كشانيده نشود. نماز، آدمي را پرهيزكار و مخلص درگاه خداوند مي سازد. نماز باعث تقرّب انسان به پروردگار مهربان مي گردد. آن گاه كه نماز مي خوانيم، از دام هايي كه شيطان براي مان گسترده، دور مي شويم و طعم ايمان واقعي را مي چشيم.

مسلمان واقعي هنگام اقامه ي نماز، چنان در راز و نياز با خداي خود غرق مي شود؛ كه گويي از وي تنها جسمي بر خاك مانده، روحش به عرش اعلي پرگشوده است. روح انسان با خواندن نماز، طراوت مي يابد و زنده مي گردد.»

در ضمن مقاله ي «نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان» نيز اثر ديگري از اين نويسنده جوان مي باشد.

«بهارلو» را به خواندن و خواندن، فرا مي خوانيم. بي ترديد وي مي تواند در پرتو آشنايي با روش هاي تحقيق و تأليف، آثاري ارزش مند گرد آورد.



[ صفحه 218]



بهارلو ساماني، سعيد استان: خوزستان

عنوان اثر: نماز از ديدگاه جانِ جانان شهرستان: اهواز

موضوع: نماز در نهج البلاغه تاريخ تولّد: 1357

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

محور اصلي اين نوشتار، «نماز و ولايت» است. در بخشي از مقدّمه ي كوتاه «بهارلو» آمده است:

«مولاي متّقيان (ع) در سخنان خود بسيار به موضوع «نماز» پرداخته اند و آن را ركن اصلي دين برشمرده اند. آن بزرگوار، اين فريضه را پيروي از ولايت مي داند و خود نيز در اين راه به شهادت رسيد. موضوع اين كتاب، گذشته از نماز حضرت علي (ع) و نصايح ارزش مند ايشان، مسأله ي پيوند مردم با مقام ولايت است؛ چنان كه زندگي آن امام همام (ع) آميخته به نور ولايت و اطاعت از ولايت بود. امام علي (ع) بسيار درباره ي نماز، سخن گفته، براي احياي اين امر الهي، فراوان كوشيده است.

اينك وظيفه ي ماست كه راه ايشان را بشناسيم و از آن حفاظت كنيم؛ زيرا ما، هرچه داريم از پرتو وجود ايشان و نور ولايت آن بزرگ مرد هماره ي تاريخ است كه نور ولايت آن امام (ع)در روزگار معاصراز وجود حضرت آيت اللَّه خامنه اي به همگان مي تابد.»

نماز و دوري از غرور، نماز و شفاي دردها، نماز و ايمني از سختي ها، نماز و زبان هاي گويا و دل هاي مطمئن، نماز توشه اي براي آخرت، ترك نماز و سكونت در دوزخ، نماز كليد قبولي طاعات، نماز خضوع در برابر خداوند، نماز و رستگاري و رهايي، نماز و نزول نعمت، نماز و اعتدال و ميانه روي، خصوصيّات اهل نماز و ... عناوين برخي موضوعات اين نوشتار است كه با مقدّمه و فهرست مطالب و نتيجه گيري از موضوعات كتاب، همراه است.



[ صفحه 218]



بهارلويي، يداللَّه استان: اصفهان

عنوان اثر: نماز شهرستان: نجف آباد

موضوع: نماز تاريخ تولّد: 1362

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

اين مجموعه حاوي 3 داستان كوتاه است:

- داستان اوّل؛ نماز باران

- داستان دوم؛ نماز، آرامش روح

- داستان سوّم؛ نماز ظهر عاشورا

«شمشيرها بالا و پايين مي رفت. گرد و غباري كه از قدم هاي پي در پي اسب ها و سربازان پياده به پا مي خاست سپاه مشغول جنگ را در خودش گم مي كرد. شبستان روستا آن قدر بزرگ بود كه همه ي اين سپاهيان و تماشاچيان را در خود جاي داده بود. ديگر آخرهايش بود ... مردم در شبستان، صف هاي سينه زني طويلي را تشكيل دادند. مي خواندند و سينه مي زدند، تا شام حاضر شد. حاج عبّاس (كدخداي روستا) طيّ يك سخنراني، مشكلات روستا و وضعيت تغذيه را بازگفت و از مردم درخواست كرد براي بهبود اين حالت، مقداري پول جمع كنند.

چند پسر كوچك، سرِ غذا و ... با هم به جنگ و جدال پرداختند. پدرها و مادرها نيز با هم در افتادند؛ به طوري كه نزديك بود چند نفر كشته شوند ...»

«بهارلويي» قلمي شيوا و روان دارد. وي بي ترديد مي تواند بهتر و زيباتر بنگارد.

«وقتي ظهر عاشورا شد، ناهار هيأت حاضر بود، ولي دوباره همان جنگ و جدال ديشب به راه افتاده بود ... وقتي دعوا، شدّت گرفت حاج عبّاس در حالي كه خشمگين بود، فرياد برآورد: بس كنيد! چقدر جدال و جنجال؟ انگار نه انگار كه عاشورا است. ناهار نمي خوريد، لااقل بياييد نمازتان را بخوانيد...»



[ صفحه 219]



بهاري، ربابه استان: سيستان و بلوچستان

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: زاهدان

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1359

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

حضور قلب، توجّه به اركان نماز، كوچكي و خواري در برابر پروردگار، توجّه به بزرگي پروردگار، بي توجّهي به دنيا، توجّه به معاني سوره ها، عهدهاي بين انسان و خدا، احساس نيازمندي به ايزد منّان، احساس گناه و پشيماني و توبه، و دعاي براي مؤمنان و هدايت براي دشمنان، عناوين موضوعات اين پژوهش است كه با الهام و بهره گيري از آثاري هم چون چهل داستان درباره ي نماز، و نمازگزاران، نماز از ديدگاه قرآن و حديث، يكصد و چهارده نكته درباره ي نماز، پرتوي از اسرار نماز، پرواز در ملكوت، نماز چيست؟ و فرهنگ نماز، به رشته ي تحرير درآمده است.

«آنان كه نماز مي خوانند و در برابر پروردگار، جبين برخاك مي سايند، ولي در برابر زوال و نابودي كتاب و سنّت و شريعت خداوند، سكوت كرده، و از جاي بر نمي خيزند، فلسفه ي قيام نماز را در نمازهاي روزانه ي خود، تجربه نكرده اند و در حقيقت، نمازي بي قيام خوانده اند كه بي شك، پذيرفته ي پروردگار نيست.

نماز، برنامه ي ارتباط پيوندزدگان با خداوند است؛ آن ها كه زندگي مي كنند، ناگزير از پذيرش ناموس حيات، يعني حركت اند؛ چرا كه زندگي يعني حركت و تلاش براي نيل به سوي هرچه شدن هاي تكاملي، و سكون يعني عدم تحرّك و آرامش در برهوت هولناك فنا و عدم.

قيام در نماز، راهي به سوي زندگي و تلاشي براي زنده ماندن و زندگي و سازندگي است، و هر كه نماز مي خواند و در زندگي فردي و اجتماعي او، قيامي در حال گسترش ايمان و توحيد و ستيزي براي زوال و ريشه كن ساختن درخت تنومند جور و جهل، چشمگير و مشهود نيست، بي گمان نماز نخوانده و با عدم اقامه ي نماز، نيستي و مرگ خود را اعلام نموده است.»



[ صفحه 220]



بهرامي، احسان استان: اصفهان

عنوان اثر: نماز جماعت شهرستان: اصفهان

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1363

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

اين مجموعه، حاوي 3 داستان كوتاه است:

- داستان اوّل؛ نماز جماعت

- داستان دوم؛ نماز عشق

- داستان سوّم؛ بركت نماز

«براي صدمين بار، ساعتم را نگاه كردم. خيلي دير شده بود. چند دقيقه بيش تر نمانده بود تا عقربه ي بزرگ ساعتم خوان شصتم را فتح كند و ساعت يك بشود. قرار بود ساعت دوازده و نيم همگي جمع شويم تا حركت كنيم. حدود نيم ساعت دير شده بود.

- آقا! ممنون؛ پياده مي شم.

مثل باد مي دويدم. تا به حال هرگز دنيا برايم اين قدر بزرگ نشده بود. انگار وعده گاه را دورترين نقطه ي عالم گذاشته بودند. همه ي دردسرها يك طرف، اون ساك سنگين و بزرگ هم يك طرف. عجز و ناتواني، تمام وجودم را فراگرفته بود ...»

«احسان»، زيارت سپيده ي هشتم (ع) را انتظار مي كشيد، امّا آن گاه كه به كوچه ي «شريعتي» رسيد، آه از نهادش برآمد. هيچ كس آن جا نبود ... احسان نااميدانه به سوي مسجد رفت و:

«در را باز كردم. خيلي شلوغ بود. كفش هاي زيادي جلوي در چيده شده بود. به طرف جامُهري حركت كردم كه ناگهان ...



[ صفحه 221]



- بچّه ها! احسان هم اومد!

اين صدا چقدر شبيه صداي «مهدي» بود؛ مسؤول تبليغات. سرم را بلند كردم. همه ي بچّه ها بودند. همه برگشتند و به من نگاه كردند. در چارچوب در مسجد، مات و مبهوت ايستاده بودم.

- بيا تو... ديگه تو راه، وقت توقّف براي نماز نداريم. همين جا، نماز رو مي خونيم و حركت مي كنيم ...»



[ صفحه 222]



بهرامي، ناصر استان: گلستان

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: مينودشت

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1353

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: كارشناسي

---

اين نوشتار خواندني در 6 فصل تنظيم شده است:

- فصل اوّل؛ نماز

- فصل دوم؛ احاديثي درباره ي نماز

- فصل سوّم؛ داستان هايي درباره ي نماز و نمازگزاران

- فصل چهارم؛ تسبيحات حضرت زهرا (س)

- فصل پنجم؛ نمازهاي مستحبّي

- فصل ششم؛ مناجات با خدا

«بهرامي»، «عشق به نماز» را چنين مي سرايد:

«باز دوباره تنهايي، تنهايي كه سرتاسر وجودم را فرا گرفته است. آسمان وجودم ابري است. نم نم اشك از چشمانم سرازير مي شود. احساس مي كنم بعد از ساعت ها گرفتگي روحي به يك ارتباط معنوي احتياج دارم كه مرهم دل گرفته ي من باشد؛ ارتباطي كه قلبم را شست و شو داده، مرا به معبودم برساند. لازمه ي اين، داشتن قلبي سليم است. از اين رو خواستم تمام اعمالم را كنترل كنم؛ زبانم را، تا مبادا گناهان كبيره هم چون دروغ، غيبت، تهمت و ... مرتكب شوم.

نگاهم را، تا مبادا چشمم به نامحرمي افتد؛ زيرا خوب مي دانم كه نگاه به نامحرم، تيري از تيرهاي شيطان است. احترام به والدين و ... را سر لوحه ي زندگي قرار داده بودم. با اين شرايط قصد كردم روزها را روزه گرفته، كنار در بيروني مسجد، اوّلين كسي باشم كه هر بامداد در گوشه اي خلوت كرده ام و انتظار قاصد (مؤذّن) را مي كشم ...»



[ صفحه 223]



بهرامي فر، فاطمه استان: آذربايجان شرقي

عنوان اثر: نماز شهرستان: سراب

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1362

قالب: شعر ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«سَحَرگاه است و، هنگام نماز است

دل من با خدايم در نياز است

به يك باره قفس را مي گشايم

و نام پاك او را مي سرايم

به سوي نور او، آيم به پرواز

كنم دستان خود را، سوي او باز»

اشعار كوتاه و بلند «بهرامي فر» در قالب هاي مختلف شعر كلاسيك، فرا روي مان است؛ اشعاري كه تا يافتن زبان شعري مستقل، راهي دراز فرا رو دارد. وي بايد به قالب هاي كوتاه شعري، روي آورد و به شعر «نوجوانان» بپردازد. يادگيري و آموزش «عَروض» را به سراينده پيشنهاد مي كنيم؛ يعني آنچه شعر به آن عرضه مي شود و با آن مَحك مي خورد. برخي شعرهاي اين مجموعه، خالي از هرگونه نوآوري و ابداع است؛ به گونه اي كه اگر امتياز «وزن» و «قافيه» را از آن ها بگيريم، جايگاهي در يك «مجموعه شعر» نخواهند داشت. «بهرامي فر» بايد از مطالعه ي دقيق شعر كهن و معاصر، غفلت نورزد و اشعار خويش را در معرض نقد استادان وادي شعر و ادب، قرار دهد.



[ صفحه 224]



بهزادي، فردوس استان: بوشهر

عنوان اثر: نماز در نهج البلاغه شهرستان: تنگستان

موضوع: نماز در نهج البلاغه تاريخ تولّد: 1365

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«علي» (ع) مي فرمايد: گروهي خداي را به انگيزه ي پاداش مي پرستند، و اين عبادتِ تجارت پيشگان است. گروهي ديگر او را از ترس مي پرستند، و اين پرستش برده صفتان است. گروهي نيز براي اين كه او را سپاس گزاري كرده باشند مي پرستند، و اين عبادت آزادگان است.

گرچه عبادات، جنبه ي ظاهري دارند، ولي انگيزه ي فرد از عبادت نيز مطرح است.

عبادت، بستگي به مفهومي دارد كه انسان از آن برداشت مي كند. بنابراين عبادت در وهله ي اوّل ، بايد جهت دار و هدفدار باشد. در مكتب علي (ع) عبادت براي طمع و ترس نيست، بلكه بسته به معرفت خدا، و انجام آن صرفاً براي خدا، و از آن جهت كه شايسته و سزاوار پرستش است، مي باشد.

از مهم ترين و نخستين اعمال كه جنبه ي عبادي بسيار والايي دارد، نماز است. در آيات و روايات بسياري درباره ي اهمّيّت و جايگاه نماز، تأكيد كرده اند ... امام علي (ع) خود به عنوان اسوه و الگوي عبادت، نماز را از ديدگاه خود به پيروانش سفارش مي كند. علي (ع) كه خود عبوديّت، بندگي، فاني شدن در موجودي برتر و والاتر را از حامل وحي فرا گرفته است درباره ي اين فريضه، كلمات و جملات گهرباري دارد كه مي توان از مجموع اين گلستان معرفت، نماز واقعي را شناخت.

نماز از ديدگاه نهج البلاغه، وسيله ي تقرّب پرهيزكاران به خداست. اين وسيله ي تقرب، نهايت تذلّل و خشوع يك موجود فاني به نام انسان است براي موجودي باقي و پايدار، و ايستادن در مقابل خالق هستي و ابراز عجز و ناتواني و پيشاني ساييدن بر آستانه ي قدس الهي است و ...»



[ صفحه 225]



بهمئي، اكرم استان: خوزستان

عنوان اثر: با علي (ع) در اوج شهرستان: اهواز

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1361

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«دستانم را به سوي آسمان دراز، و زيرلب زمزمه كردم: يا ربّ! به وادي حيرت آمده ام؛ خود را گم كرده ام و نمي دانم به كدامين سمت حركت كنم. هرچند آگاهم كه تو خود فرمودي: «به هر سوي روي كنيد، كوي خداست.» امّا نمي دانم نزديك ترين راه براي رسيدن به تو كدام است. آيا گام در جاده اي نَهَم كه پر از پيچ و خَم است؟ يا راهي را برگزينم كه بي هيچ مشقّتي مي توان به ذات احديّتت رسيد. هرچند چنين راهي در عالَم هستي وجود ندارد؛ زيرا دنيا با سختي هايش پيش مي رود. اندكي تفكّر و تأمّل؛ ناگاه با ياد برترين عبادت و كشتي نجات حيرتزدگان مي افتم!

وضو مي گيرم و به نماز مي ايستم. دست نياز به درگاهت مي گشايم. وقتي به آيه ي «اهدنا الصّراط المستقيم» مي رسم، تكاني مي خورم و لرزه بر اندامم مي افتد. بارالها! خود نزديك ترين طريق را به من بنمايان؛ راهي كه هدايت و سعادت انسان در آن است؛ راهي كه تمام انبيا (ع) و اوليايت آن را برگزيدند و در آن، قدم نهادند ...»

نماز نشانه ي ملّيت دين اسلام، اهمّيّت محافظت نماز، اوقات نماز، بهترين اوقات نماز، نماز اوّل وقت، نخستين نمازگزار، نماز جمعه، شب زنده داري، درجات عبادت در نهج البلاغه، ياد خدا، عناوين برخي موضوعات پژوهشي «بهمئي» است كه با الهام و استفاده از نهج البلاغه، طهارت روح، سلامت روح، فضايل و آثار شب زنده داري، راهيان كوي دوست، ديدار با محبوب، حضور قلب در نماز، ثواب نماز جماعت، سيري در نهج البلاغه و برخي آثار ديگر به رشته ي تحرير در آمده است.



[ صفحه 226]



بهنام پور، حميده استان: چهارمحال و بختياري

عنوان اثر: نماز در نهج البلاغه شهرستان: بروجن

موضوع: نماز در نهج البلاغه تاريخ تولّد: 1363

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«ايمان، اقرار به زبان و قبول و اعتقاد قلبي به وسيله ي اعضا و جوارح است و تفاوت اسلام و ايمان به اين است كه اگر كسي شهادتين را به زبان جاري نمود، در مسلمان بودن او ترديدي نيست و خون و ناموس و اموال او محترم است و هيچ كس حقّ تعرّض به او را ندارد، امّا اين اسلام، ناجي نيست. ولي ايمان آن است كه آنچه به زبان جاري كرده، قلبش نيز پذيرا باشد و در دل، مقدّسات را باور كرده باشد.»

جلوه هاي نماز علي (ع)، ترس از خدا و نماز شب، نماز و توبه، اهمّيّت نماز اوّل وقت، نماز و عبادت احرار، نماز در خانواده، نماز بر پايه ي يقين و ولايت، نماز نشانه ي تواضع و نماز عامل آرامش انسان از جمله موضوعات اين نوشتار است كه با الهام و اقتباس از آثاري گوناگون به رشته ي تحرير در آمده است.

«عبادت و پرستش خداوند يكتا و ترك پرستش هر موجود ديگر، يكي از اصول تعليمات پيامبران الهي است. تعليمات هيچ پيامبري از عبادت، خالي نبوده است. چنان كه مي دانيم در ديانت مقدّس اسلام نيز عبادت، سرلوحه ي همه ي تعليمات است. چيزي كه هست، در اسلام عبادت به صورت يك سلسله تعليمات جدا از زندگي كه صرفاً به دنياي ديگر تعلّق داشته باشد، وجود ندارد. عبادات اسلامي با فلسفه هاي زندگي توأم و در متن زندگي، واقع است.»



[ صفحه 227]



بياباني، منصوره استان: مازندران

عنوان اثر: نماز شهرستان: بهشهر

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1354

قالب: ادبي - تحليلي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

«باد نرم و آرام، گيسوان شقايق را به هر طرف مي برد و سرود نماز را در گوش او مي خواند. صدايش نرم و آرام بر دل عاشق رسيده ي بر مراد مي نشست. صدايي دل نشين داشت. من عاشق شده و او مرا معشوق وار به دنبالش مي كشيد. نمي دانستم از كجايم و به كجا خواهم رفت ...

در اين سال ها هميشه سرگردان و حيران دنبالش مي گشتم. او به من نزديك بود و من از او دور مانده. من از خونش، از روحش بودم و فراق، دوري، انتظار ... سرانجام علي (ع) مرا به سرمنزل حقيقت رسانيد و نماز را وسيله ي تقرّب و سلوك الي اللَّه دانست و مرا با خود برد. من نماز را به او اقتدا كردم كه مقتداي ما اوست. و سرود زيباي اذان را در گوش هايم احساس كردم كه مي گفت: نماز بخوانيد كه شرط قبولي عبادات است. سخن پيامبر (ص) را نيز به خاطر دارم كه: اوّلين پرسش قيامت، از نماز است.»

مقاله اي پژوهشي و متوني ادبي و زيبا از «بياباني» فرا روي مان است.

«سلام بر تو، اي انسان هميشه زنده ي تاريخ، تك سوار سفر كرده، محراب خونين يار، آلاله ي سرخ ولايت! دنياي پر از سراشيبي، گهواره اي ست لرزان، و ما كودكان گهواره كه راه را گم كرده ايم. اي راهنماي ما، آشنا كننده با عشق ازلي! اميد به تو داريم ...»



[ صفحه 228]



بياتي، ژيلا استان: همدان

عنوان اثر: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان شهرستان: اسدآباد

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: --

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: --

---

فرازهايي برگزيده از آثاري هم چون آشنايي با نماز، خلوتگه راز، نماز يعني رهبري، پرتوي از اسرار نماز، و يكصد و چهارده نكته درباره ي نماز، در قالب موضوعاتي گونه گون در اين نوشتار گردآمده است.

«آيا تاكنون در مقابل نيكي ها و كمك ها و دوستي هاي ديگران، تشكّر كرده ايد؟ البتّه كه آري. چرا؟ چون عقل و وجدان انسان، به سپاس گزاري از نيكان و نيكوكاران و تشكّر از محبّت هاي ديگران فرمان مي دهد. پس نعمت، سپاس را به عهده ي انسان مي نهد، و درك و شعور و وجدان، عامل، عامل اصلي سپاس گزاري انسان است. حتّي اگر دوستي، كمك درسي به ما كند، كتاب و دفترش را به ما امانت دهد، سؤال هاي درسي ما را جواب داده، راهنمايي كند، در جبران عقب ماندگي ها ما را ياري كند، وسيله ي درس خواندن ما را فراهم سازد، مشكل ما را برطرف گرداند و ... در همه ي اين موارد، خود را به او مديون و بدهكار مي دانيم و سعي مي كنيم به نحوي، نيكي هاي او را جبران و از وي تشكّر كنيم. بدون شك، بالاترين و بهترين نعمت ها را خداوند در اختيار ما نهاده است. به ما عقل و جان و اراده و فكر و استعداد بخشيده، در راه زندگي، راهنماياني براي سعادتمندي ما فرستاده، هستي و حيات ما، در دست اوست ... از يك بنده ي «محتاج» چه انتظاري مي رود، جز عبادت و پرستش؟ از يك مخلوق «ناتوان» چه توقّعي است، جز نيايش؟ ...»



[ صفحه 229]



بيان، مصطفي استان: خراسان

عنوان اثر: نداي نماز در قرآن كريم شهرستان: نيشابور

موضوع: نماز در قرآن تاريخ تولّد: 1363

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«در ميان همه ي موجودات، انسان اين افتخار را دارد كه در سايه ي بندگي و عبوديّت، رضاي الهي را تأمين كند. گر چه هر كاري را كه انسان براي رسيدن به اين هدف الهي انجام دهد «عبادت» است، امّا از ميان عبادت ها «نماز» برتري خاصّي دارد، و نمونه ي بارز پرستش به شمار مي آيد.

در بيان قرآن كريم، براي نماز خواندن پايه ها و اهدافي مختلف ذكر شده كه يكي از آن ها «شكرگزاري» است. نماز، نشانه ي نعمت شناسي و تشكّر انسان در برابر نعمت هاي پروردگار است. نماز، نوعي سپاس قلبي و لفظي است كه همراه با اعمال و حركاتي انجام مي شود كه نشانه ي ادب و تواضع در برابر آن عظيم بي همتاست. اين كه در نماز، چه بايد گفت و چگونه بايد نماز خواند، طبق فرمان و خواسته ي اوست. همان طور كه سازنده ي هر دستگاه، بهتر از ديگران نشانه و رهنمود استفاده را مي دهد، خداوند نيز بهتر و شايسته تر از ديگران شيوه ي تشكّري را كه حقّ او و مناسب با مقام و شأن اوست، مي آموزد.»

«بيان» با بهره گيري از تفسير ارزش مند و گران سنگ «الميزان» آيات نماز را در سيماي قرآن به نظاره نشسته، نوشتاري گران بها پديد آورده است. نشانه ي آيات در قرآن عزيز، بنا بر مأخذ استفاده شده، همراه با ترجمه و شرح لغات و پاره اي نكات تفسيري همراه است.



[ صفحه 230]



بيرمي، مريم استان: تهران

عنوان اثر: شبي سرخوش تا سَحَر شهرستان: تهران

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1361

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«لحظه اي ست زيبا، شكوفا شدن اذان از گلدسته هاي قصر نور، و چقدر آشناست اين نداي آسماني كه مرا به سوي خود فرا مي خواند. فقط ذرهّ اي عشق لازم است تا درياي عشق را فهميد و در آن شناور شد، و با جان و دل به استقبال زيباترين رايحه ي فردوس رفت.»

رايحه ي فردوس، تمنّا، با ياد او مي توان، صداي دل، پروانه وار، راحل، اميد وصل، همه چيز تو هستي، مرد كوفه، بعثت محمّد (ص)، نداي محمّد (ص) مناجات شبانه، شبي سرخوش تا سَحَر، و سوگند، عناوين تمامي اشعار و بهتر است بگويم نثرهاي زيباي ادبي «بيرمي» در اين مجموعه است.

«شبي تاريك و مهتابي، هواي يار به قلبم افتاده بود. آرام از بستر برخاستم و خود را كنار حوض يافتم. زمين و آسمان در خواب بودند، و انگار من تنها از آن آب مطهّر، وضو مي كردم. سجّاده گشودم و دلم پنجره اي رو به آفاق شد. جانم سرشار از عطش بود ... من آن شب تا سَحَر، با دلدار خود بودم؛ چه خوش بود و زيبا.»

«سيماي نماز در قرآن و نهج البلاغه» و «تصوير نماز در فرهنگ مردم» به ترتيب در قالب تحليلي و داستان كوتاه، تلاش «بيرمي» در مسابقات پيشين بود.



[ صفحه 231]



بيژني، آزيتا استان: مازندران

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: نور

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1360

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

داستان هاي كوتاه «نماز مادر»، «مهماني» و «دوست خوب» و قطعه هاي ادبي «بيژني» فراروي مان است.

«آن گاه كه نماز مي خوانم، پروبال دلم باز مي شود. مي خواهم تمام رازهايم را با معبودم در ميان بگذارم و به آن سوي آسمان بي كران پرواز كنم. آن گاه كه نماز مي خوانم نگاهم از كوچه هاي تنگ و قفس گونه ي دنيا به گلزار زنبق ها و سوسن ها مي افتد. در جاده هاي وحشتزا و نگاه هاي آشفته و نامهربان اهالي اين حيات دو روزه، به اميد فانوس يا كورسويي، وضو مي سازم تا در ميان نمازم، چشم هايم نظاره گر خورشيد باشد.

با «بسم اللَّه» در آغاز نماز، به كار خود قداست مي دهم و آن گاه از سر اخلاص مي گويم: «خدايا! تنها تو را مي پرستيم و تنها از تو ياري مي جوييم.» انگار هيچ فاصله اي بين من و معبودم نيست. پرتو عشق، صميمانه به سويم مي تابد و گونه ام را نوازش مي دهد. چه زيباست آثار معجوه آساي قنوت: فصل وصل و نزديك شدن به خدا. در ركوع، سر تعظيم در بر بزرگي اش فرود مي آورم. قامتم را - كه در برابر هركسي جز او، چون سر و استوار است - خَم مي كنم و اظهار تواضع و فروتني مي نمايم.»



[ صفحه 232]



بيژني كشكك، خديجه استان: مازندران

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: نور

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1363

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«وقتي كه نماز مي خوانم، سبكبال در آسمان كوچك خيالم پرواز مي كنم. خيالم نمي تواند او را درك كند و از آسمان لاجوردي وجودم فراتر رَوَد. وقتي نماز مي خوانم، تنها نيستم؛ وقتي سجّاده ام را باز مي كنم، پنجره اي از سر صفا و دوستي ميان خود و خدايم مي گشايم؛ چرا كه نمي خواهم تنها باشم ... من او را يافته ام و مي دانم كه زندگي، تنها در شكوه و گِله كردن، خلاصه نمي شود.

من نمي خواهم در آينده اي نه چندان دور، برگ هاي خشكي زير پاي عابران باشم. مي خواهم خودم باشم.»

از «بيژني» در مسابقات پيشين نيز خوانديم. اين بار، اثري به مراتب زيباتر از وي را پيش رو داريم؛ اثري كه بي گمان مي تواند زيباتر شود:

«چقدر زيبا مي شد اگر در جاده هاي پرپيچ و خَم زندگي، گم نشوم. چقدر زيبا مي شد اگر اشك ابرهاي كوچك و بزرگ آسمان وجودم، تَرَك هاي دلم را مرهمي باشد ... درددل هايم را با تو مي گويم و به آرامشي ژرف، دست مي يابم. وقتي با تو سخن مي گويم از درد و غم زندگي، فارغ مي شوم سبكبال و آرام در مسير زندگي، پيش مي روم ... دل به دنياي سراسر هوس و لذّت نمي بندم و هرگز خود را اسير عشق هاي مجازي نمي گردانم. دل نمي بندم، تا دل كندن در نظرم آسان تر آيد.»

امّا بايد دل بست! خويشتن خويش را شكست؛ و آن گاه عشق و مهرباني را به نظاره نشست. بايد عاشق بود؛ رو به سوي «او» نمود، و عشق و زيبايي را - عاشقانه - سرود.



[ صفحه 233]



بيگدلو، ليلا استان: همدان

عنوان اثر: نامه هاي علي و فاطمه شهرستان: همدان

موضوع: نماز در نهج البلاغه تاريخ تولّد: 1356

قالب: تحليلي - ادبي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

«سلام

علي جان!

از هنگامي كه غيبتت فاصله اي شده است از درك حضوري ظاهري ات، نامه را بهترين وسيله يافته ام كه با تو درددل كنم و سخن بگويم.

علي جان! نمي دانم متوجّه شده اي يا نه؟ بچه هايمان بزرگ شده اند و ديگر آن بچّه هايي كه هرچه به آن ها مي گفتيم مي پذيرفتند، نيستند. اوضاع اجتماع و ايجاد شك و ترديدها، فطرت هاي آدميان را آلوده ساخته، دل و جانشان را از اوهام و خرافات پر كرده است. بچّه ها در خطرهاي بزرگ تر از آنچه ما بوده ايم، گرفتارند و انسان هاي معتمدي كه بتوان به آن ها دل سپرد، كمياب و اگر بگويم ناياب اند؛ خرده مگير.

حتماً همه ي اين ها را مي داني، ولي سؤالي را كه ديروز پسرمان رضا از من پرسيد، شايد نداني. مي پرسيد: فلسفه ي عبادت و عبوديّت چيست؟

چرا بايد نماز بخوانيم؟

چرا بايد ترك معاصي كنيم؟

اين همه عبادت، فكر و ذكر، چه فايده اي دارد؟ و ...»

اين نوشتار بسيار مفيد و خواندني در 5 فصل تنظيم شده است:



[ صفحه 234]



- فصل اوّل؛ روزگار ما، روزگار نهج البلاغه است

- فصل دوم؛ ارزش و اهمّيّت نماز در نهج البلاغه

- فصل سوّم؛ خصوصيّات، فوايد و ثمره هاي نماز

- فصل چهارم؛ وقت نماز در نهج البلاغه

- فصل پنجم؛ اهمّيّت نماز و جماعت



[ صفحه 235]



بيگدلي، محراب استان: قزوين

عنوان اثر: شهيدان نماز شهرستان: تاكستان

موضوع: شهيدان نماز تاريخ تولّد: 1351

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: حوزوي

---

«چه زيباست واژه ي پرمعناي شهادت. چه مفهوم زيبايي دارد واژه ي نوراني نماز. آري، پروردگار متعال به شهادت و نماز، زيبايي و نورانيت غيرقابل وصفي اعطا فرموده است. نماز و شهادت، مفاهيمي جدا از يك ديگر نيستند. شهيد هنگام صعود خويش به ملكوت اعلي، گواهي مي دهد كه او يكتاست؛ نمازگزار نيز به وقت صلوة، گواهي مي دهد كه پروردگار يگانه است. شهيد هنگام عروج روحش به سوي ذات اقدس اله، شهادت مي دهد كه محمّد (ص) فرستاده ي خداست؛ نمازگزار نيز به گاه نماز مي گويد: «اشهد ان محمّداً رسول اللَّه.» شهيد هنگام پرواز روحش به عرش اعلي شهادت مي دهد كه علي (ع) وليّ خداست؛ نمازگزار نيز در اقامه ي عشق و اذان عاشقي مي گويد: «اشهد ان علّياً ولي اللَّه».

به راستي چرا اميرمؤمنان (ع) هنگام استقبال از شهادت، سوگند به پروردگار «كعبه» مي خورد، كه رستگار شد؟ آيا جز اين است كه كعبه، تجلّي گاه سجده ي مؤمنان و انسان هاي ملكوتي است و در آن ديار، نماز برپا مي شود؟»

اين مجموعه در 11 بخش تنظيم شده است و در برگيرنده ي سرگذشت شهيدان: سيّدحسن اصفهاني، ملّا محمّد تقي قزويني، آيت اللَّه قاضي طباطبايي، آيت اللَّه سيّد اسداللَّه مدني، آيت اللَّه سيّد عبدالحسين دستغيب، آيت اللَّه صدوقي، طفلان مسلم (ع) و ... است كه با الهام از آثاري گونه گون هم چون فروغ ابديت، فروغ ولايت، امام حسين (ع)، و ايران، شهداي روحانيّت در يكصد سال اخير، يادواره ي شهيد دستغيب، پيشتازان شهادت در انقلاب سوّم، سرگذشت هاي عبرت انگيز و برخي آثار ديگر به رشته ي تحرير درآمده است.



[ صفحه 236]



بيگلري، روناك استان: كردستان

عنوان اثر: نماز شهرستان: قروه

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1364

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«دعاي خير»، «توبه» و «وصيّت پدر» عنوان هاي داستان هايي كوتاه با موضوعاتي گونه گون در اين مجموعه است.

«پدرم نابينا بود. از خانواده اي تهي دست بوديم. مادرم در خانه ي ديگران كار مي كرد. فقر و تنگدستي در خانه ي ما موج مي زد و ... امّا دل هايي با صفا و ايمان داشتيم. با وجود آن كه بيش تر شب ها با شكم گرسنه، سر به بالين مي نهاديم، امّا هرگز دست نياز به سوي كسي دراز نمي كرديم. به نماز، عشق مي ورزيديم و همواره به ياد خدا بوديم. مادر هميشه مي گفت: نكند زحمت هاي امروز مرا در آينده از ياد ببريد. نكند زماني از ياد خدا غافل شويد ... نصيحت هاي مادر را آويزه ي گوشمان كرده بوديم. پدر نيز هماره در حال دعا و نماز خواندن بود و مي گفت: من مديون مادرتان هستم. حامي مادرتان باشيد و لحظه اي او را ترك نكنيد. خود نيز پيوسته براي مادر، دعا مي كرد...»

در نخستين داستان، فضايي چنين صميمانه و دوست داشتني، ناگاه با مرگ مادر، ويران مي شود. پدر نيز چندي بعد به مادر مي پيوندد و ... آن گاه كودكاني يتيم و تنها، به ياد نصيحت هاي مادر و دعاهاي خير پدر، به خدا روي مي آورند و در برابر تمامت اندوه ها و رنج ها، مردانه ايستادگي مي كنند. آنان مي دانستند آينده و عاقبت خوش، فقط از آنِ پرهيزكاران و اهل نماز است.



[ صفحه 237]



بيگي، فاطمه استان: چهار محال و بختياري

عنوان اثر: نماز شهرستان: شهركرد

موضوع: نماز تاريخ تولّد: 1360

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

«با نماز مي توان در فضاي معنويت و بندگي، پرواز كرد؛ مي توان با ياد او، به اوج عروج، دست يافت. با نماز مي توان بذر اميد و محبّت را در دل كاشت؛ مي توان مُهر مِهر او را بر دل و جان زد. نماز يعني به عزم آشنايي، چراغ عقل و عشق برافروزي و در خلوتي عاشقانه در آتش اشتياق بسوزي. نماز يعني دل و روح را آماده ساختن، سوار بر رفرف عشق به سوي كوي عاشق ترين معشوق تاختن.»

«بيگي» بايد بيش تر به «نثر» بپردازد، و در پرتو مطالعه ي بيش تر نثر كهن و معاصر، آينده ي ادبي خويش را رقم زند.

«بي نماز، زندگي بوي عشق نمي دهد؛ خانه بوي عطر ياس ندارد و دعا و اشك، جز با نماز، معنا نمي يابد. زندگي، بي نماز مفهومي ندارد و روزها خشك و تيره مي شوند ... شب كه با قلم، خلوت نمودم، غزلي براي نماز سرودم. نماز، سينه اي بي كينه مي خواهد و دلي در سينه، چون آيينه.»

خواندن بسيار را پيش از نوشتن از زيبايي ها به ايشان توصيه مي كنيم:

«در آن لحظه آفتاب به سقف آسمان چسبيده بود؛ باغ بود و هفتاد و دو گل سرخ! هر لحظه دلي به پرواز در مي آمد و آسمان نماز، ستاره باران بود. حسين (ع) دو ركعت نماز عشق برپا كرد ...»



[ صفحه 241]




بازگشت