دعاي باران بانوي صالحه


شيخ علي اكبر نهاوندي در «معدن الجواهر» نقل كرده كه:

در گيلان خشكسالي شد، مردم به طلب آب بيرون رفتند، باران نيامد.

همه ي مردم به در خانه ام محمد رفتند كه از زنان صالحه بود و دعاي باران مسئلت نمودند، ام محمد از خانه بيرون آمد و جلو در خانه خود را جارو كرد و خاك و خاشاك آن را پاك ساخته و رو به آسمان نموده عرض كرد: بار خدايا! من جاروب نمودم، تو آب پاشي بنما!

پس طولي نكشيد كه از بركت دعاي او چندان باران آمد كه مردم سيراب شدند [1] .



[ صفحه 210]




پاورقي

[1] رياحين الشريعه، ج 3، ص 439.


بازگشت