نماز شب كنيز


حسن بن صالح - از صوفيه و عرفاي مشهور عراقي - كنيزكي داشت، آن را بر عده اي فروخت. نيمه شب كنيزك برخاست و گفت: اي اهل سراي! نماز! نماز!

ايشان تعجب نمودند و گفتند: آيا صبح دميد و بامداد شد؟

كنيزك گفت: شما غير از نماز فريضه نمي خوانيد؟

گفتند: نه

كنيزك نزد حسن بازگشت و گفت: اي خواجه! مرا به خانداني فروختي كه ايشان نماز شب نمي خوانند، مرا از ايشان پس بگير.

حسن او را از ايشان پس گرفت [1] .


پاورقي

[1] يك كهكشان اشك، ص 71 و 72.


بازگشت