تسبيحات زهرا


صدوق در علل الشرايع سند به اميرالمؤمنين عليه السلام مي رساند كه آن حضرت عليه السلام به مردي از قبيله ي بني سعد فرمود: «آيا من تو را حديث نكنم از فاطمه عليها السلام هنگامي كه در خانه ي من بود او محبوب ترين مردم



[ صفحه 116]



بود در نزد رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم، مع ذلك چندان آب كشيد كه اثر بند مشك در سينه ي او نمايان بود و چندان آسيا گردانيد كه دست هاي مبارك او آبله كرد و از جاروب كردن خانه و آتش افروختن زير ديگ گردآلود و لباس او متغير شد و سختي و مشقت بر او مستولي شدي به او گفتم: «اي فاطمه! خدمت پدرت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم برو و خادمه اي از او درخواست بنما، باشد كه تو را مساعدت بنمايد.»

فاطمه عليها السلام رفت خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم، چون بعضي اعراب در نزد آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم بودند سخن نگفت و بازگشت، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم دانست فاطمه عليها السلام براي حاجتي خدمت او آمده و بدون آن كه به مقصود خويش برسد بازگشته است؛ لذا روز ديگر صبح به خانه ي ما وارد شد و تا سه مرتبه گفت: «السلام عليكم.»

من در مرتبه سوم گفتم: «و عليك السلام يا رسول الله!» و قانون آن حضرت اين بود هر گاه به خانه فاطمه عليها السلام مي آمد تا سه مرتبه سلام مي كرد، اگر جواب نمي شنيد مراجعت مي كرد. فلذا جواب گفتم و عرض كردم: «بفرماييد.»

آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم آمد و در بالاي سر ما نشست فرمود: «اي فاطمه! ديروز آمدي نزد من، بگو حاجت تو چه بود؟»

فاطمه از حيا سخن نگفت.

اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايد: ترسيدم من اگر جواب او را ندهم آن حضرت برخيزد و برود، فلذا عرض كردم: «يا رسول الله! من شما را خبر دهم: فاطمه چندان آب كشيده كه اثر بند مشك در سينه ي او نمايان



[ صفحه 117]



است و چندان آسيا گردانيده است كه دست هاي او آبله كرده است و چندان زحمات خانه از جاروب كردن و افروختن آتش و ديگر كارها او را پژمرده نموده، من به او گفتم: اگر خدمت رسول خدا بروي شايد براي شما خادمه اي بفرستد كه شما را ياري بنمايد.»

رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «آيا ياد ندهم به شما چيزي كه بهتر باشد براي شما از خادمه و آن اين است كه چون به جامه ي خواب داخل مي شويد، سي و سه مرتبه سبحان الله بگويد و سي و سه مرتبه الحمدلله بگوييد و سي و چهار مرتبه الله اكبر.»

در اين وقت فاطمه عليها السلام عرض كرد: «رضيت عن الله و رسوله.»

تا سه مرتبه گفت: «از خدا و رسول راضي شدم.» [1] .


پاورقي

[1] ذخائر العقبي، ص 50.


بازگشت