انتظار نماز آخرين


گفته شده: فاطمه عليها السلام پس از اين كه براي نماز وضو گرفت، به اسماء بنت عميس فرمود: «آن عطري را كه من استعمال مي كنم بياور و آن لباس هايي را كه با آنها نماز مي خوانم حاضر كن!»

آنگاه سر مبارك خود را به زمين گذاشت و به اسماء فرمود:



[ صفحه 91]



«بالاي سر من بنشين، هنگامي كه وقت نماز فرا رسيد مرا صدا كن، اگر بلند شدم كه هيچ، و الا شخصي را به دنبال حضرت علي بفرست.»

هنگامي كه وقت نماز شد، اسماء صدا زد: اي دختر رسول خدا! وقت نماز است.

ناگاه اسماء دريافت كه آن جگر گوشه ي پيغمبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم قبض روح شده. وقتي حضرت امير عليه السلام آمد، اسماء به آن حضرت عليه السلام گفت: فاطمه ي زهرا از دنيا رحلت كرده.

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: «كي؟»

گفت: آن هنگام كه به دنبال تو فرستادم.

علي عليه السلام به اسماء دستور داد تا فاطمه عليها السلام را غسل داد و به حسن و حسين عليهما السلام امر كرد تا آب آوردند. آنگاه جنازه ي آن بانو را شبانه به خاك سپرد و چون به آن حضرت عليه السلام براي اين عمل اعتراض كردند، فرمود: «حضرت زهرا خودش اينطور وصيت كرده است!»



[ صفحه 92]




بازگشت