نماز حاجت زهرا


در كتاب اربعين روايت شده كه:

وقتي از اوقات حسنين عليهما السلام چيزي نخورده بودند، از گرسنگي بي تاب شده از مادر مطالبه طعام مي نمودند و در خانه فاطمه عليها السلام خوردني يافت نمي شد. آن مستوره هر دم ايشان را به بهانه اي تسلي مي داد، تا به حدي كه فاطمه ي طاهره (ع) دلگير گرديد بر ضعف حال ايشان اشك، از چشمان حق بينش جاري شد، برخاست به جهت مشغول ساختن ايشان، مقداري سنگريزه را جمع نمود و در ديگ كرد و قدري آب در آن ريخت و سر ديگ را پوشانيد و آتش در زير ديگ روشن نمود تا آن آب به جوش آمد و طفلان را فرمود: «اي جانان مادر و اي دو ريحانه ي رسول اكرم! اينك طعام بار كرده ام، ساعتي صبر كنيد تا پخته شود، آن گاه ميل نماييد.»

ايشان هر دم بيرون مي رفتند و بعد از ساعتي مراجعت مي كردند:



[ صفحه 75]



«اي مادر! چنانچه پخته شده از براي ما بياور.»

آن مخدره مي فرمود: «الحال بار كرده ام هنوز خام است، ساعتي درنگ نماييد تا پخته شود.»

بعد مدتي امام حسن (ع) بر سر ديگ رفته و سرپوش را از ديگ برداشت، عرض كرد: «اي مادر! اگر پخته است اگر خام، قدري از جهت ما بياور تا بخوريم.»

حضرت فاطمه عليها السلام كاسه اي برداشته و فرمود: «عجب است اگر پخته باشد!»

چون بر سر ديگ آمد ديد طعامي در كمال خوبي و خوشبويي در ديگ است. پس طعام را از ديگ بيرون آورده و پيش ايشان نهاد و ايشان به طعام خوردن مشغول شدند، فاطمه عليها السلام برخاست و تجديد وضو نمود و دو ركعت نماز شكر به جاي آورد و بعد از آن هر وقت كه كار سخت مي شد فاطمه ي طاهره (ع) از آن سنگريزه مقداري جمع مي نمود و در ديگ ريخته، بعد از ساعتي طعامي نيكو مي شد، آن را نزد طفلان مي نهاد، چون اين خبر به گوش رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم رسيد فرمود: «الحمدلله كه در فاطمه هست آنچه در ذريه ي انبياء بوده.»


بازگشت