صبر آسيه


در بعضي از تواريخ آمده كه:

فرعون قصابي را احضار كرد كه آسيه را در برابر چشمش پوست بكند و سر ببرد. آن قصاب شروع به اين عقوبت عظمي كرد، در اين وقت سكنه ي عالم بالا به فزع آمدند و بر حال آسيه رقت كردند و نجات او را از حضرت تبارك و تعالي مسئلت نمودند. از مصدر جلال ندا رسيد: «آسيه كنيز من است و مشتاق لقاي آقايش شده است. ببينيد در حال احتضار چه مي گويد!؟»

چون نظر كردند شنيدند مي گويد:

«خدايا! بنا كن خانه اي از براي من در بهشت و مرا از فرعون و عمل او و از اين قوم ظالم نجات مرحمت كن!»



[ صفحه 57]




بازگشت