پاداش بزرگ


با فرا رسيدن وقت نماز صبح، نواي دلنشين اذان، دروازه هاي آسمان را به روي نمازگزاران گشود.

اذاني كه در فضاي آسمان سحر مي پيچد، عجيب روح بخش است.

گويي از گوش نوازترين آهنگهاست.

پيامبر وارد مسجد شد، با سلامي رسا و دلنشين، سكوت صبح را شكست. صفوف نماز را مرتب كرد و به نماز ايستاد.

صداي پيامبر، براي كساني كه به او اقتدا مي كردند، هميشه از لذّت بخش ترين نواها بود.

پيامبر، با آهنگي ملكوتي، آيات قرآن را زير لب زمزمه مي كرد.

نماز كه تمام شد، پيامبر روي به سوي يارانش كرد.

آنهايي كه در مقابل پيامبر نشسته بودند، از ديدن چهره متبسم و نوراني پيامبر نشاط عجيبي را در وجود خود احساس مي كردند.

پيامبر نگاهي به صفوف نماز جماعت انداخت، مسجد از هميشه خلوت تر بود.

عده اي از مسلمانان در نماز جماعت صبح آن روز شركت نكرده بودند.

غبار غم، صورت خندان پيامبر را پوشاند.

پيامبر نام چند نفر از كساني را كه در نماز حاضر نبودند، بر زبان آورد.

بعد آهي كشيد و فرمود:

بر منافقين هيچ نمازي دشوارتر از نماز صبح و نمازعشا نيست؛ اگر مردم منزلت نماز صبح و عشا را مي دانستند، براي اداي آن حاضر مي شدند، اگرچه با خزيدن بر روي زمين باشد.

پس هرگاه بنده، نماز صبح را همراه طلوع فجر بخواند، براي او دو پاداش در پرونده اش ثبت مي شود.

چون نماز صبح، دقيقاً در لحظه اي انجام شده است، كه ملائكه شب جاي خود را به ملائكه روز مي دهند و هر دو گروه از فرشتگان شاهد اقامه آن خواهند بود.

فاذا صلي العبد صلاة الصبح مع طلوع الفجر اثبتت له مرتين تثبتها ملائكة الليل و ملائكة النهار؛

بحار الأنوار، ج80، ص 72

علل الشرايع شيخ صدوق، ج2، ص 39


بازگشت