دين بدون نماز


روز به روز حلقه فشار و شكنجه را بر او تنگ تر مي نمودند.

خصوصاً كه حاميان خود را از دست داده بود و اين ماجرا، جسارت دشمنان را دو چندان كرده بود.

هر روز با ديدن و شنيدن مناظر رقت بار شكنجه، طاقتش كمتر مي شد، اما مأمور به صبر بود.

مقدمات هجرت به شهر يثرب را فراهم ديد، تصميم خود را گرفت.

دستور داد هر كس تحمل آزار مشركان را ندارد به سمت يثرب حركت كند.

كم كم همه مسلمانان هجرت كردند و در آن شهر به پيروزي هاي چشمگيري دست يافتند.

به همين دليل، طالبان حق و جويندگان علم و معرفت، از گوشه و كنار شهرها و روستاهاي دور افتاده به شهر يثرب كه اكنون به احترام پيامبر، مدينه ناميده مي شد، پناه آوردند.

بزرگان قبايل عرب يكي پس از ديگري به مدينه نزد رسول الله آمدند و اظهار كردند:كه

«ما مسلمان مي شويم به شرط اين كه: از نماز خواندن معاف باشيم.»

حضرت فرمود:

«ديني كه در آن نماز نباشد، خيري در آن نيست.

خداوند نماز را واجب كرد و در اين وجوب رازهايي نهفته است.

اگر مردم بدون تكليف رها شوند، سرنوشتي جز سرنوشت گذشتگان خود، نخواهند داشت؛

زيرا در ميان گذشتگان، انبيايي صاحب شريعت بودند كه چه بسا به خاطر آيين خود، جنگ ها نمودند، ولي به مرور زمان و در اثر كم توجهي مردم، آيين آنان به طور كلي از بين رفت.

از اين رو خداوند متعال اراده نمود كه امت اسلام دچار چنين سرگذشتي نگردد، پس واجب كرد، تا در پنج نوبت، نام پيامبر برده شود و نماز به ياد خداوند برپا گردد تا مبادا ياد خدا و آيين پيامبر در چالش هاي زندگي گم شود، و از ياد رود.»

تفسير نمونه، ج 25، ص: 429 ذيل آيه 48 سوره مرسلات

وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لا يَرْكَعُونَ سوره مرسلات آيه 48

و هنگامي كه به آنها گفته شود ركوع كنيد ركوع نمي كنند.

لاخير في دين ليس فيه ركوع وسجود،

مجمع البيان: جلد 10 صفحه 211


بازگشت