دعاي نماز


شب بود و ستارگان آسمان ناظرِ خفتگان شب بودند.

صداي جير جيركها هم به گوش مي رسيد.

هر كس در گوشه اي آرميده بود؛ او نيز در كنجي سر بر بالين آرامش نهاده بود.

در تاريكي اتاق، قامت نحيف مادر را ديد، كه در گوشه اي از اتاق نماز مي خواند.

مادر، دستهايش را تا برابر صورتش بالا برده بود و دعا مي كرد.

به قدري زيبا دعا مي كرد كه گويي كائنات نيز، زمزمه دلنشين او را مي شنيدند و آمين مي گفتند.

صداي مادر را مي شنيد كه براي همه مؤمنين و مؤمنات دعاي خير مي كرد؛ جز خودش.

لحظه ها گذشت؛ صداي اذان صبح با نواي اميرمؤمنان، سكوت سحر را شكست.

مادر به كنار بسترش آمد و مهربانتر از هميشه فرمود: «حسن جان! برخيز، وقت نماز صبح است.»

او نيز با لبخند سلام كرد و پرسيد: «مادرجان! من داشتم به دعاي قنوت شما گوش مي دادم، چرا شما حتي يك كلمه هم براي خودتان دعا نكرديد؟»

مادرش فاطمه سلام الله عليها او را در آغوش كشيد و فرمود:

«پسركم! اول همسايه، بعد خودت!»

طول دادن قنوت در همه نمازها مستحب است و نمازگزار مي تواند به هر زبان كه دلش مي خواهد و براي هر كس كه دوست دارد، دعا كند، دعاي خاصي هم لازم نيست هر دعايي كه بر زبان جاري شد، خوب است.

از پدرم رسول خدا شنيدم كه فرمود:

نمازي بهتر است كه قنوتش طولاني تر باشد.

الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ رَأَيْتُ أُمِّي فَاطِمَةَ ع قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا لَيْلَةَ جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَةً سَاجِدَةً حَتَّي اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَيْ ءٍ فَقُلْتُ لَهَا يَا أُمَّاهْ لِمَ لَا تَدْعِينَ لِنَفْسِكِ كَمَا تَدْعِينَ لِغَيْرِكِ فَقَالَتْ يَا بُنَيَّ الْجَارَ ثُمَّ الدَّار.

بحار الأنوار، ج43، ص 81.

نبي صلي الله عليه وآله وسلم

أي الصلاة أفضل طول القنوت.

بحار، ج 82، ص 200.


بازگشت