چشمه آب گرم


مرد، خسته و خاك آلود به طرف چشمه مي رفت.

گرد و غبار سر و صورتش نشانه كار و تلاش روزانه بود. تلاش براي رزق حلال.

هر روز در راه بازگشت، با يادآوري اين كه طالب رزق حلال؛ مجاهد راه خداست، خستگي را از جسمش مي زدود.

از دور چشمه اي را ديد كه آبش زير نور خورشيد تلألو، خاصي داشت.

گامهايش را بلندتر برداشت.

وقتي به كنار چشمه رسيد، نفس عميقي كشيد.

لباسهايش را روي شاخه درخت كنار چشمه، آويخت و سپس آرام آرام داخل چشمه شد.

كمي بعد، هنگامي كه از آب بيرون آمد، ديگر از آن گرد و خاك و خستگي چيزي باقي نمانده بود.

شاداب و با طراوت، راه روستا را در پيش گرفت.

در بين راه، به ياد سخن پيامبر افتاد، روزي كه رو به اصحاب فرمود:

فرض كنيد، در برابر خانه شما نهري روان است و شما هر روز در آن پنج بار شستشو مي كنيد.

آيا به تن شما آلودگي باقي مي ماند؟

ياران همگي پاسخ دادند: خير!

پيامبر دوباره فرمود: نمازهاي پنجگانه همين اثر را دارد.

با پنج نماز در روز، خدا لغزشها و گناهان را از آدمي مي زدايد و او را پاكيزه مي كند.

رسول اكرم صلي الله عليه وآله فرمود:

«لو كان علي باب دار احدكم نهرا فاغتسل في كل يوم مِنْهُ خمس مرات اكان يبقي في جسده من الدرن شي؟ قلنا: لا قال: فان مثل الصلاة كمثل نهر االجاري كلما صلي صلاة كفرت ما بينهما من الذنوب »

تهذيب الاحكام، ج45، ص2.

شَبَّهَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص بِالْحَمَّةِ تَكُونُ عَلَي بَابِ الرَّجُلِ فَهُوَ يَغْتَسِلُ مِنْهَا فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فَمَا عَسَي أَنْ يَبْقَي عَلَيْهِ مِنَ الدَّرَن .

نهج البلاغة فيض، خطبه 190.


بازگشت