نشانه هاي اخلاص


از كجا مي توان فهميد كه عبادت مان خالصانه است؟ نشانه هاي اخلاص چند چيز است:
1 - عدم توقع از ديگران
اگر كار براي خداست، انسان مخلص، چشم داشت تشكر و قدرداني از غير خدا ندارد. اگر قدرشناسي و ناسپاسي هم ديد، باز در عمل خويش ثابت قدم و استوار است. اين نشانه آن است كه براي خدا كار مي كند.
سوره «هل اتي» در شأن حضرت علي عليه السلام و حضرت فاطمه عليهاالسلام و امام حسن و امام حسين عليهم السلام نازل شد، كه سه روز روزه نذري گرفته بودند، و در هر سه روز، افطار خود را به مسكين و يتيم و اسير دادند و با آب، افطار كردند. سخن اين خانواده با اخلاص، چنين بود:
«انما نطعمكم لوجه الله لا نريد منكم جزآء و لا شكورا؛ (1)
ما شما را به خاطر خدا طعام داديم، و از شما پاداش و تشكري نمي خواهيم».
گاه كسي بدون چشم داشت مالي، خدمتي انجام مي دهد ولي در باطن دوست دارد اين را همه مردم بدانند و اذعان كنند كه بي مزد و رايگان كار مي كند و اين با اخلاص سازگار نيست. اگر كسي از اين ناراحت شود كه ذكر خيري از ديگران به ميان مي آيد و از او نه، در واقع در اخلاص نيت او خلل وارد مي شود. (2)

2. توجه به تكليف، نه عنوان مخلصان، بنده تكليف اند، نه اسير عنوان!
چه بسا كارهاي لازم كه بر زمين مانده، و كسي سراغش نمي رود، تنها به اين جهت كه عنوان مهم و معتبري همراه ندارد.
اخلاص را از آنجا مي توان شناخت كه انسان تكليفش را - هر چه باشد - انجام دهد و كارهاي بزرگ و كوچك، با عنوان و بي عنوان، داراي نمود و آوازه يا گمنام و ناشناخته، برايش يكسان باشد. اگر جز اين باشد، رگه هايي از ناخالصي در نيتش وجود دارد. (3)

3. پشيمان نشدن
انسان مخلص، از كار نيكي كه كرده، پشيمان نمي شود. چون نزد خدا پاداشش محفوظ است و به وظيفه هم هر چه بوده عمل كرده است. پس پشيماني چرا؟ اگر به قصد قربت، به ديدار كسي يا به مجلس ختم رفتيد، اما آنان متوجه حضور شما نشدند و تشكر نكردند، پشيماني ندارد. اگر در اين شرايط از رفتن پشيمان شديد، پاي اخلاصتان مي لنگد. (4)

4. عدم تأثير استقبال يا بي اعتنايي
اين هم نشان ديگري از اخلاص است. اين نباشد كه چون كارتان مورد ستايش و استقبال قرار مي گيرد، تشويق به انجام آن شويد، و اين نباشد كه چون كارتان با بي اعتنايي و بي مهري مردم روبرو شود سست شويد. اگر كار براي خداست نبايد تشويق و استقبال يا بي اعتنايي و عدم قبول مردم در انسان مخلص مؤثر واقع شود.
اميرالمؤمنين عليه السلام در اين زمينه، ضابطه و ملاك جالبي به دست ما داده است. مي فرمايد:
«للمرايي ثلاث علامات: يكسل اذا كان وحده ينشط اذا كان في الناس و يزيد في العمل اذا كان أثني و ينقص اذا ذم؛ (5)
رياكار، سه علامت دارد: اول آنكه وقتي تنهاست، با كسالت و بي حالي عمل مي كند. دوم آنكه در حضور مردم، نشاط مي ورزد. سوم آنكه اگر تعريفش كنند، مي افزايد و اگر ملامتش كنند، مي كاهد.» (6)

5. يگانگي ظاهر و باطن
از نشانه هاي ديگر خلوص، همگوني ظاهر و باطن است. عملش در ظاهر با نيتش در باطن يكسان باشد. گندم نماي جو فروش نباشد، و همان باد كه نشان مي دهد، «بود» و «نمود» ش يكي باشد.

پاورقي

1- دهر، آيه 20.
2- نماز مصلح و معراج در غربت، يدالله صفري، ص 92
3- نماز مصلح و معراج در غربت، يدالله صفري، ص 93
4- نماز مصلح و معراج در غربت، يدالله صفري، ص 93
5- محجه البيضاء، ج 6، ص 144.
6- نماز مصلح و معراج در غربت، يدالله صفري، ص 93-94.

بازگشت