در بيان اسرار قيام از ركوع


اما برخواستن از ركوع: پس بايد نيتش در آن قد برافراشتن در مقابل دشمنان خدا بعد از تواضع و فروتني براي خدا باشد. و مقصودش از بلند كردن دست براي تكبير ركوع، بيزاري جستن از تواضع براي دشمنان خدا است.
سپس مستحب است كه ركوع را كامل كند با راست كردن پشت و كشيدن گردن، به اين نيت كه ايمان آوردم به تو اگر چه گردنم را بزني، سپس سرت را بلند مي كني به اين اميد كه خضوع و تسبيح و حمدت قبول شده، و نيت مي كني برتري بر دشمنان خدا را به نيرو و قدرت او، و اين اميدواريت را تأكيد مي كني با گفتن سمع الله لمن حمده (خداوند شنيد سخن كسي را كه ستايش او كرد) يعني: خداوند جواب داد كسي را كه ستايش كرد او را. سپس با گفتن الحمدلله رب العالمين، شكر و سپاس را مي آوري، و بعد از آن با گفتن «اهل الكِبرياء و العَظَمة و اهلَ الجود و الجَبَروت» (1) خشوع و خاكساري در پيشگاه پروردگارت را مي افزايي بعد از گردن فرازي در مقابل دشمنان خدا، گويا بعد از اين كه براي عبوديت قيام كردي، اقتضاي اين قيام اين است كه از نيرو و قدرت خودت براي قيام به عبوديت با ركوع، بيزاري بجويي، و خداوند را از داشتن شريك در حول و قوه منزه بداني. و اقتضاي آن اين است كه در عين حال آشكار سازي علو خود را بر دشمنان خدا و دشمنان اولياي خدا با نيرو و قوت خدا، و نيز اقتضا دارد اين بيزاري جستن و قيام به امر عبادت اين كه بعد از گردن فرازي مقابل دشمنان، كبرياء و عظمت خدا را ياد آوري. پس با اين آداب عبوديت از حيث علم و عمل برايت كامل مي شود. (2)

«هشام بن حكم» از حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام پرسيد: چرا نمازگزاران در ركوع مي گويند: «سبحان ربي العظيم و بحمده» ولي در سجود مي گويند: «سبحان ربي الاعلي و بحمده»؟
امام عليه السلام فرمودند: «اي هشام! وقتي كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را به معراج بردند، و در آن جا نماز گزارد، و ذكر گفت، و از عظمت خداوند ديد آن چه را كه ديد، بندهاي بدنش لرزيد! و بدون اختيار به حال ركوع درآمد و در آن حال گفت: «سبحان ربي العظيم و بحمده» - پروردگار بزرگ من از هر عيب و نقصي پاك و منزه است و من مشغول ستايش او هستم. - وقتي كه از آن حالت برخاست، نظرش به عظمت خداي خود در مكان بالاتري كه از آن برتر تصور نمي شد، افتاد و بدون اختيار صورت خود را بر خاك نهاد و گفت: «سبحان ربي الاعلي و بحمده» - پروردگار من كه از همه كس برتر مي باشد، از هر عيب و نقصي پاك و منزه است، و من مشغول ستايش او هستم.»
پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم اين كلمات را تكرار مي كرد، تا پس از گفتن هفت مرتبه، قدري از آن رعبي كه دلش را پر كرده بود، كاسته شد، به خاطر همين، در امت او اين دو ذكر سنت شد، (كه در نماز خوانده شود.) (3)

پاورقي

1- فلاح السائل، ص 109.
2- امام خميني قدس سره عمده ي احوال را قيام، ركوع و سجود مي شمرد و باقي افعال و اعمال را مقدمه براي اين سه عمل مي داند، و اين سه عمل را به توحيد فعلي صفاتي و ذاتي مي شمرد. و نماز را متقوم به دو امر مي داند يكي ترك خودبيني و خودخواهي، و ديگري: خداخواهي و حق طلبي. و مي فرمايند: در اين سه مقام كه مقام قيام و ركوع و سجود است اين دو مقام به تدريج حاصل شود، پس در حال قيام ترك خودبيني است به حسب مقام فعل كه مقام فاعليت، و رؤيت فاعليت حق، و قيوميت حق مطلق است. در ركوع ترك خودبيني است به حسب مقام صفات و اسماء، و رؤيت مقام اسماء و صفات حق است، و در سجود ترك خودبيني است مطلقا و خداخواهي و خداطلبي مطلقا، و جميع منازل
سالكين از شئون اين مقامات ثلاثه است...؛ (اسرار الصلاة، مرحوم ميرزا جواد ملكي تبريزي، ترجمه سيد علي احمدي، ص 444-450).
3- پرورش روح، نماز و عبادت در تفسير الميزان، ص 252؛ نماز و عبادت پيامبر اعظم، عباس عزيزي، ص28-31.

بازگشت