اسرار ركوع


يكي از اركان مهم نماز، ركوع مي باشد. بدون ترديد ركوع نيز همانند ديگر عوامل نماز داراي اسراري است.
اسرار ركوع را براساس بيانات ائمه معصومين عليهماالسلام مورد بررسي قرار مي دهيم.
مولاي بزرگوار، امام صادق عليه السلام در اين زمينه مي فرمايند:
«هيچ بنده اي براي خداوند متعال به ركوع حقيقي نمي پردازد مگر اينكه خداوند او را به نور جمال خويش زينت داده و در سايه عظمت خود ساكن نموده و لباس برگزيدگان خود را به او مي پوشاند.» (1)
كلام امام بزرگوار عليه السلام مبني بر آن است، وقتي كه بنده در مقام ركوع حقيقي براي خداوند متعال قرار گرفت و به حالت خشوع و خضوع براي او ركوع انجام داد، خداوند متعال براساس لطف و عنايتي كه بر بندگان خود دارد، او را شامل رحمت و نور بهاء و درخشندگي خود مي نمايد و او را در زمره كساني قرار مي دهد كه براي خود برگزيده است.
روايت ديگري از مولاي بزرگوار، امام حسن عسگري عليه السلام در اين زمينه بيان گرديده است كه اسرار ديگري از ركوع را بيان مي دارد.
آن بزرگوار مي فرمايند:
«زماني كه نمازگزار به ركوع رفت، خداوند تبارك و تعالي خطاب به ملائك كرده و مي فرمايد:
اي ملائكه من، آيا نمي بينيد بنده من چگونه براي بزرگي و عظمت من تواضع مي كند؟ شما را گواه مي گيرم كه هر آينه او را در دار كبريايي و جلال خودم بزرگ سازم.» (2)
اين روايت نيز بيانگر يك حقيقت است و آن اينكه نمازگزار بايد در حال ركوع مراقب رفتار و تفكرات ذهني خود در حين ركوع و اداي اذكار آن باشد؛ زيرا تمركز ذهني نمازگزار در حالت ركوع مي تواند او را شامل اين روايت گرداند. اما اگر نمازگزار در حال ركوع و بيان ذكر آن با ذهني آشفته و پريشان و افكاري درهم و برهم به ذكر ركوع بپردازد، به طور مسلم نه تنها شامل اين روايت نخواهد شد؛ بلكه امكان دارد كه اصلا ركوع او مورد پذيرش حضرت حق تعالي قرار نگيرد.
اين روايت زماني مي تواند شامل حال نمازگزار باشد كه او تمام ضوابط و قوانين حاكم بر نماز را به حد امكان و درخور توان و قدرت خود، انجام دهد و در انجام آن چيزي را فروگذار ننمايد و هيچگونه عذري در بجا آوردن آن نداشته باشد.
زماني كه نمازگزار از ركوع سر برمي دارد در اين حالت او نيز اسراري نهفته است.
مولاي بزرگوار، امام حسن عسگري عليه السلام در اين زمينه مي فرمايند:
«زماني كه نمازگزار سرش را از ركوع بلند نمود، خداوند متعال خطاب به ملائكه خود نموده و مي فرمايد: آيا نمي بينيد اي ملائكه من، چگونه اين بنده ام مي گويد (خدايا) سرم را در مقابل دشمنان تو بلند كردم چنانچه در مقابل دوستان تو تواضع نمودم و خود را براي خدمت تو آماده ساختم؟ شما را گواه مي گيرم اي ملائكه من، هر آينه عاقبت زيبا و خوبي بر او مقرر نموده و بهشتم را براي او قرار خواهم داد.» (3)
ركوع نمازگزار داراي ويژگيهاي خاص خود مي باشد. ركوع نمازگزار عبارت از تواضع نمودن و سر فرود آوردن در مقابل عظمت و قدرت خداي تعالي مي باشد و زماني كه فرد سرش را از ركوع برمي دارد، بيانگر اين حقيقت است كه او در مقابل دشمنان خدا و پيامبر و اهل بيت او سر خم فرود نمي آورد و تنها خود را خدمتگزار او و اولياء خدا مي داند.
نمازگزار با اين انگيزه به ركوع مي رود و سر از ركوع برمي دارد.
مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السلام در زمينه تأويل ركوع مي فرمايند:
«... تأويل كشيدن گردنت در ركوع نيز براساس اين است كه با خود گويي؛ اگر گردنم را بزني، باز به تو ايمان دارم. سر برداشتنت از ركوع و گفتن «سمع الله...» تأويلش اين است؛ او كسي است كه مرا از نيستي به صحنه هستي آورد...» (4)

پاورقي

1- لَا يَرْكَعُ عَبْدٌ لِلَّهِ رُكُوعاً عَلَي الْحَقِيقَةِ إِلَّا زَيَّنَهُ اللَّهُ تَعَالَي بِنُورِ بَهَائِهِ وَ أَظَلَّهُ فِي ظِلِّ كِبْرِيَائِهِ وَ كَسَاهُ كِسْوَةَ أَصْفِيَائِه (مصباح الشريعه، ص 61).
2- فَإِذَا رَكَعَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَي لِمَلَائِكَتِهِ يَا مَلَائِكَتِي أَ مَا تَرَوْنَ كَيْفَ تَوَاضَعَ لِجَلَالِ عَظَمَتِي أُشْهِدُكُمْ لَأُعَظِّمَنَّهُ فِي دَارِ كِبْرِيَائِي وَ جَلَالِي (مستدرك الوسائل، ج 3، ص 78).
3- فَإِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَي لِمَلَائِكَتِهِ أَ مَا تَرَوْنَ مَلَائِكَتِي كَيْفَ يَقُولُ أَرْتَفِعُ عَنْ أَعْدَائِكَ كَمَا أَتَوَاضَعُ لِأَوْلِيَائِكَ وَ أَنْتَصِبُ لِخِدْمَتِكَ أُشْهِدُكُمْ يَا مَلَائِكَتِي لَأَجْعَلَنَّ جَمِيلَ الْعَاقِبَةِ لَهُ وَ لَأُصَيِّرَنَّهُ إِلَي جِنَانِي (مستدرك الوسائل، ج 3، ص 78).
4- تَأْوِيلُ مَدِّ عُنُقِكَ فِي الرُّكُوعِ تُخْطِرُ فِي نَفْسِكَ آمَنْتُ بِكَ وَ لَوْ ضُرِبَتْ عُنُقِي ثُمَّ تَأْوِيلُ رَفْعِ رَأْسِكَ مِنَ الرُّكُوعِ إِذَا قُلْتَ سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ تَأْوِيلُهُ الَّذِي أَخْرَجَنِي مِنَ الْعَدَمِ إِلَي الْوُجُودِ (بحار الأنوار (چاپ بيروت)، ج 81، ص 254)؛ آموزش عرفاني نماز، تقي ژاله فر، ص251-253.

بازگشت