دستور بالا آمدن دست ها در هنگام گفتن تكبير


1. شايسته است كه انگشتان به هم چسبيده باشند.
2. كف دست ها مقابل قبله باشند.
3. با بالا آوردن دست ها تكبير را شروع نمايد تا وقتي دست ها به محاذي گوش ها يا مقابل صورت و يا زير گلو رسيد تمام شود. بعضي از فقها فرموده اند: بعيد نيست عكس آن هم جايز باشد؛ ولي بعضي جايز ندانسته اند.
4. بهتر است كه دست ها از گوش ها بالاتر نرود. (1)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمودند:
«مِفْتَاحُ الصَّلَاةِ الطَّهُورُ وَ تَحْرِيمُهَا التَّكْبِيرُ وَ تَحْلِيلُهَا التَّسْلِيم؛ (2)
نماز، با طهارت گشوده مي شود، با تكبير گفتن آغاز مي گردد و با سلام دادن پايان مي پذيرد.»

امام باقر عليه السلام فرمودند:
«التَّكْبِيرَةُ الْوَاحِدَةُ فِي افْتِتَاحِ الصَّلَاةِ تُجْزِي وَ الثَّلَاثُ أَفْضَلُ وَ السَّبْعُ أَفْضَلُ كُلِّهِ؛ (3)
يك تكبير، براي آغاز كردن نماز، كافي، سه تكبير، بهتر و هفت تكبير، بهترين است.»

- امام علي عليه السلام فرمود:
هنگامي كه آيات 2 و 3 سوره كوثر بر پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نازل شد: «ما به تو كوثر را بخشيديم. پس براي پروردگارت نماز بخوان و نحر كن»، پيامبر فرمود: اي جبرييل، اين قرباني «نحر» كه پروردگارم مرا به آن فرمان داده، چيست؟ جبرييل گفت: آن، فرمان قرباني كردن نيست، بلكه دستور مي دهد هنگام تكبير در آغاز نماز و ركوع و سر از ركوع برداشتن، دستهاي خود را بالا ببري كه نماز ما و فرشتگان هفت آسمان چنين است. (4)
پيامبر فرمود:
بالا بردن دست همان فروتني است كه خداي عزوجل فرمود: «براي پروردگارشان فروتني و خاكساري نكردند» (5)

- علقمه بن وائل از پدرش نقل مي كند:
«پشت سر پيامبر نماز خواندم، هنگام آغاز نماز تكبير گفت و دستهايش را بالا برد و نيز هنگامي كه خواست به ركوع برود و پس از ركوع. در كتاب «دعائم» چنين آمده است:
«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص كَانَ يَرْفَعُ يَدَيْهِ حِينَ يُكَبِّرُ تَكْبِيرَةَ الْإِحْرَامِ حِذَاءَ أُذُنَيْهِ وَ حِينَ يُكَبِّرُ لِلرُّكُوعِ وَ حِينَ يَرْفَعُ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ؛ (6)
پيامبر خدا هنگام گفتن تكبير نخستين نماز، دستهايش را تا روبروي گوشهايش بالا مي آورد و نيز هنگام تكبير ركوع و سر برداشتن از آن.»

امام علي عليه السلام در وصف نماز پيامبر فرمود:
هنگامي كه به نماز واجب مي ايستاد تكبير مي گفت و دستهايش را تا روبروي شانه هايش بالا مي آورد و هنگامي كه مي خواست به ركوع برود و نيز پس از برخاستن چنين مي كرد و هنگام نشستن در نماز، هيچگاه دستهايش را بالا نمي آورد و هنگامي كه از دو سجده برمي خاست دستهايش را تا شانه هايش بالا مي آورد و تكبير مي گفت. (7)

امام علي عليه السلام فرمودند:
«رَفْعُ الْيَدَيْنِ فِي التَّكْبِيرِ هُوَ الْعُبُودِيَّةُ؛ (8)
بالا بردن دست در تكبير نماز، همان بندگي است.»

منصور بن حازم نقل مي كند:
امام صادق عليه السلام را در آغاز نماز ديدم كه دستهايش را تا برابر صورتش بالا آورد و كف هر دو دستش را رو به قبله كرد. (9)

هشام بن حكم مي گويد:
به امام كاظم عليه السلام عرض كردم: به چه علت بهتر است در آغاز نماز هفت تكبير گفته شود؟ امام فرمود: اي هشام، همانا خداي تبارك و تعالي آسمانها را هفت، زمينها را هفت و حجابها را هفت عدد قرار داده است. پس هنگامي كه پيامبر را به معراج برد و فاصله اي به اندازه دو سر كمان يا كمتر از آن داشت، حجابي از حجابهايش را زدود. پس پيامبر تكبير گفت و آغاز به گفتن كلمه هايي كرد كه در شروع نماز گفته مي شود. سپس هنگامي كه حجاب دوم زدوده شد، تكبير گفت و همينگونه بود تا به حجاب هفتم رسيد و هفت تكبير گفت. بدين علت، هنگام آغاز نماز هفت تكبير گفته مي شود. (10)
امام رضا عليه السلام مي فرمايد:
اگر گفته شود چرا در تكبير دستها بالا آورده مي شود؟ گفته مي شود: چون بالا آوردن دستها گونه اي دعا، انقطاع و خاكساري است و خداي عزوجل دوست داشت هنگام ياد او منقطع، خاكسار و خواستار باشيم. و نيز هنگام بالا آوردن دست ها، حاضر كردن نيت است و توجه دادن دل به آنچه مي گويد. (11)

پاورقي

1- العروة الوثقي، ج 1، الصلوة في تكبيرةالاحرام، مسئله 14 و 15 و توضيح المسائل مراجع، مسأله 955؛ دانستني هاي لازم از نماز، محمد وحيدي، ص130-132.
2- عوالي اللئالي، ج 1، ص 416.
3- تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج 2، ص 66.
4- بحار الأنوار (چاپ بيروت)، ج 81، ص 351.
5- در تفسير «الدرالمنثور» و «ابن كثير» پس از عبارت «هفت آسمان» آمده است: و براي هر چيز زينتي است و زينت نماز، بالا بردن دستها در هر تكبير است. در تفسير ابن كثير «بالا بردن دست همان فروتني...» نمي باشد.
6- دعائم الإسلام، ج 1، ص 162.
7- الصلاة في الكتاب والسنة با ترجمه ي فارسي، محمدمحمدي ري شهري، ترجمه عبدالهادي مسعودي، ص 66-67.
8- وسائل الشيعة، ج 6، ص 298.
9- تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، ج 2، ص 66.
10- علل الشرائع، ج 4، ص332.
11- الصلاة في الكتاب و السنة با ترجمه ي فارسي، محمد محمدي ري شهري، ترجمه عبدالهادي مسعودي، ص 68.

بازگشت