تكبيرة الاحرام


گفتن «الله اكبر» در اول هر نماز [پس از نيت] واجب است و اين گفتن (الله اكبر) را «تكبيرة الاحرام» يا «تكبير افتتاح» مي گويند. (1)

دعاي قبل از تكبيرةالاحرام
پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله قبل از تكبيرةالاحرام دعا مي خواند و آيه 78 از سوره انعام (فَلَمَّا رَأَي الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّي هذا أَكْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ يا قَوْمِ إِنِّي بَري ءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ) را تلاوت مي كرد. (2)
و همچنين اميرالمؤمنين عليه السلام قبل از تكبيرةالاحرام دعا مي خواند. (3)

دعاهاي قبل از شروع نماز
مستحب است قبل از تكبيرةالاحرام بگويد:
«اللَّهُمَّ إِلَيْكَ تَوَجَّهْتُ وَ مَرْضَاتَكَ طَلَبْتُ وَ ثَوَابَكَ ابْتَغَيْتُ وَ بِكَ آمَنْتُ وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ افْتَحْ قَلْبِي لِذِكْرِكَ وَ ثَبِّتْنِي عَلَي دِينِكَ وَ لَا تُزِغْ قَلْبِي بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنِي وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّاب. » (4)

و هم چنين بگويد:
«اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الدَّعْوَةِ التَّامَّةِ وَ الصَّلَاةِ الْقَائِمَةِ بَلِّغْ مُحَمَّداً صلي الله عليه و اله الدَّرَجَةَ وَ الْوَسِيلَةَ وَ الْفَضْلَ وَ الْفَضِيلَةَ بِاللَّهِ أَسْتَفْتِحُ وَ بِاللَّهِ أَسْتَنْجِحُ وَ بِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ص أَتَوَجَّهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنِي بِهِمْ عِنْدَكَ وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِين .» (5)


الله اكبر
زائران خانه ي خدا، اولين كلام واجبشان گفتن لبيك است كه با گفتن آن وارد اعمال حج مي شوند و برخي موارد بر آنها حرام مي شود.
نماز نيز با گفتن الله اكبر شروع مي شود و اموري را بر نمازگزار حرام مي كند، مانند خوردن، آشاميدن و حرف زدن، لذا به تكبير اول نماز تكبيرة الاحرام مي گويند.
زائران مكه در مسير راه به هر فراز و نشيب كه مي رسند لبيك را تكرار مي كنند و اين تكرار مستحب است.
نمازگزار نيز در هر خم و راست شدن و قيام و قعود مستحب است الله اكبر را تكرار كند.
«الله اكبر»، اولين كلمه ي واجب به هنگام صبح است.
اولين كلمه اي است كه نوزاد مسلمان در آغاز تولد به عنوان اذان و اقامه مي شنود و آخرين كلمه اي است كه بر مرده خوانده مي شود (در نماز ميت) و سپس وارد قبر مي شود.
يگانه ذكري است كه در نماز هم واجب است و هم ركن نماز.
اولين جمله در سرود مسلمانان يعني اذان است.
بيشترين ذكري است كه هم در مقدمات نماز، هم در خود نماز و هم در تعقيبات آن گفته مي شود، به طوري كه يك مسلمان در طول يك روز فقط در نمازهاي پنجگانه ي واجب (نه نمازهاي مستحب) حدود 360 مرتبه آن را تكرار مي كند. بدين صورت كه:
1- براي هر 5 نماز اذان وارد شده و در هر اذاني 6 مرتبه «الله اكبر» گفته مي شود (مجموعا 30 مرتبه)
2- براي هر 5 نماز اقامه وارد شده كه در هر اقامه اي 4 مرتبه الله اكبر گفته مي شود (مجموعا 20 مرتبه)
3- قبل از تكبيرة الاحرام، در هر 5 نماز، 6 تكبير مستحب است و تكبير هفتم همان تكبيرةالاحرام واجب است، (مجموعا 30 مرتبه)
4- تكبيرة الاحرام آغاز نمازها كه در مجموع 5 تكبير مي شود.
5- قبل از هر ركوع در 17 ركعت، يك تكبير. (مجموعا 17 مرتبه)
6- در هر ركعت نماز دو سجده داريم كه براي هر سجده دو تكبير مستحب است، يكي قبل و يكي بعد از آن. (مجموعا 68 مرتبه)
7- هر نماز يك قنوت دارد كه قبل از هر قنوت يك تكبير وارد شده است. (مجموعا 5 مرتبه).
8- در پايان هر يك از نمازهاي 5 گانه 3 تكبير وارد شده است. (مجموعا 15 مرتبه)
9- بعد از هر نماز 34 مرتبه تكبير به عنوان تسبيحات حضرت زهرا مي گوييم. (مجموعا 170 مرتبه)
اما حيف كه در طول عمر يك الله اكبر با توجه نگفتيم، اگر انسان با ايمان و توجه كامل هر روز بيش از 360 مرتبه بگويد: خدا بزرگتر است، ديگر از هيچ قدرت و ابرقدرت و توطئه اي هراس ندارد. (6)

تكبير در نمازهاي ديگر
در نمازهاي عيد فطر و قربان، نه فقط در نماز كه قبل و بعد نماز، شعارها همه تكبير است. در نماز آيات پنج ركوع داريم و براي هر ركوع تكبيري وارد شده است.
در نماز ميت نيز اصولاً 5 تكبير ركن نماز است.

در نماز چگونه تكبير بگوييم؟
اسلام براي هر كار آدابي را بيان كرده است. در گفتن الله اكبر نيز آدابي بايد مراعات شود، از جمله:
1- هنگام گفتن تكبير اقامه نماز، دو دست را تا مقابل گوش ها بالا بياوريم، بطوري كه وقتي دستها مقابل گوش رسيد تكبير تمام شده باشد. امام رضا عليه السلام فرمود: حركت دستها در موقع تكبير در توجه و ابتهال به خدا و حضور قلب مؤثر است. (7)
2- انگشتان دست موقع تكبير بهم چسبيده باشد و بالا رود.
3- كف دستها رو به قبله باشد.
روايات بلند كردن دست هنگام تكبير را زينت نماز معرفي كرده اند. (8)

معناي تكبير
الله اكبر، يعني خدا برتر از همه موجودات حسي، ذهني، ملكي و ملكوتي است.
الله اكبر، يعني خدا برتر از آن است كه كسي بتواند او را توصيف كند.

اي برتر از خيال و قياس و گمان و وهم
وز هر چه گفته ايم و شنيديم و خوانده ايم

مجلس تمام گشت و به پايان رسيد عمر
ما همچنان در اول وصف تو مانده ايم

امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «چون تكبير مي گويي بايد همه چيز نزد تو كوچك شود جز او.» (9)
اينكه انسان با زبان تكبير بگويد اما دل به ديگري بسته باشد دروغگو و حيله گر است و بخاطر همين امر خداوند شيريني ذكرخدا را از او مي گيرد.

تكبير در فرهنگ اسلامي
نه فقط در نماز، بلكه در بسياري از موارد و مواضع، گفتن الله اكبر وارد شده است و لذا مسلمانان در صدر اسلام، هم در تلخي ها و هم در شادي ها تكبير مي گفته اند كه ما به گوشه اي از آن اشاره مي كنيم:
1- در جنگ خندق، مسلمين هنگام كندن خندق به سنگ محكمي برخورد كردند كه كلنگ شكست اما سنگ نشكست. پيامبر آمد و با ضربه اي سنگ را شكست. مسلمانان يك صدا تكبير گفتند و در همانجا پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: من سقوط كاخهاي روم و ايران را در برق و جرقه ي سنگ ها ديدم. (10)
2- علي عليه السلام در جنگ صفين، هر كس را كه مي كشت با صداي بلند تكبير مي گفت و مسلمين با شمردن تكبيرها فهميدند كه حضرت چه تعداد را به هلاكت رسانده است. (11)
3- شبي كه فاطمه زهرا عليهاالسلام را به خانه علي ابن ابيطالب عليهماالسلام مي بردند هفتاد هزار فرشته، تكبير گويان به زمين نازل شدند. (12)
4- پيامبر گرامي ما بر جنازه ي فاطمه بنت اسد، 40 تكبير (14)
و بر جنازه ي عموي خود حضرت حمزه، 70 تكبير خواندند. (15)
5- مستحب است در مراسم حج هر سنگ ريزه اي كه به جايگاه شيطان پرتاب مي شود يك تكبير گفته شود. (16)
6- در تسبيحات حضرت زهرا كه ثوابش معادل هزار ركعت نماز مستحبي است، 34 مرتبه تكبير آمده است. (17)
7- هنگامي كه پيامبر اكرم متولد شد اولين كلمه اي كه بر زبان آورد كلمه ي مباركه الله اكبر بود. (18)
8- روزي كه مكه بدست مسلمانان فتح شد، پيامبر وارد مسجدالحرام شد و به حجرالاسود اشاره كرد و تكبير گفت و مسلمانان با صداي بلند چنان تكبير گفتند كه لرزه بر اندام مشركين افتاد. (19)
9- در روايات مي خوانيم: هر گاه چيزي موجب تعجب شما شد تكبير بگوييد. (20)
10- در جنگ احد، قهرماني از كفار مبارز مي طلبيد. حضرت علي عليه السلام جلو رفت و چنان ضربه اي بر او وارد كرد كه پيامبر و مسلمانان با صداي بلند تكبير گفتند. (21)
11- پيامبر اكرم به حضرت علي مي فرمود: هر گاه به هلال ماه يا آينه نظر كردي و يا مشكلي به تو رو آورد 3 مرتبه تكبير بگو. (22)
12- زيد فرزند امام سجاد عليه السلام كه عليه حكومت بني اميه قيام كرد، شعارش الله اكبر بود. (23)
13- در جنگ بدر، پيامبر صلي الله عليه و آله در انتظار هلاكت يكي از سران دشمن به نام نوفل بود، همين كه خبر دادند حضرت علي او را از ميان برداشت پيامبر تكبير گفت. (24)
14- هنگامي كه حضرت علي به خواستگاري حضرت زهرا آمد، پيامبر فرمود: صبر كن تا موضوع را با دخترم فاطمه در ميان بگذارم. اما حضرت زهرا سكوت كرد و چيزي نگفت. پيامبر فرمود: «الله اكبر سكوتها اقرارها». (25)
15- در جنگ با خوارج، وقتي فرمانده ي آنها به هلاكت رسيد، حضرت علي تكبير گفت و سجده كرد و همه مردم تكبير گفتند. (26)
16- گروهي از يهود مسلمان شدند و به پيامبر گفتند: پيامبران قبلي جانشين داشته اند وصي شما كيست؟ در اينجا آيه ي ولايت نازل شد كه رهبر شما خدا و رسول او و مؤمناني هستند كه در حال ركوع زكات مي دهند. (27)
پيامبر فرمودند: به مسجد برويم. وقتي وارد شدند فقيري را ديدند كه خوشحال است و حضرت علي در حال ركوع انگشتر خود را به او داده است. در اين هنگام پيامبر تكبير گفتند. (28)
17- گفتن تكبير به هنگام ورود به حرم امامان معصوم سفارش شده است. چنانكه قبل از خواندن زيارت جامعه، 100 تكبير در سه مرحله مي خوانيم كه به قول مرحوم مجلسي شايد دليل اين همه تكبير آن باشد كه جملات زيارت جامعه شما را دچار غلو در مورد امامان نكند. (29)
18- حضرت علي عليه السلام در قضاوت هاي خود وقتي مجرم را شناسايي مي كرد تكبير مي گفت. (30)
19- ميثم تمار كه به جرم طرفداري از حضرت علي عليه السلام به دستور ابن زياد به دار آويخته شد و با نيزه به او حمله كردند، در لحظه ي شهادت تكبير مي گفت و از دهانش خون مي آمد. (31)
20- در شب معراج، پيامبر از هر آسماني كه مي گذشت تكبير مي گفت. (32)
21- جبرئيل نزد پيامبر بود كه حضرت علي وارد شد جبرئيل گفت: اي محمد! به خدائي كه تو را به پيامبري مبعوث كرد، اهل آسمان ها از اهل زمين اين علي را بهتر و بيشتر مي شناسند، هر گاه او در جنگ ها تكبير مي گويد ما فرشتگان نيز با او همصدا مي شويم. (33)
22- در جنگ خيبر وقتي مسلمانان وارد قلعه شدند، چنان تكبير مي گفتند كه يهوديان پا به فرار گذاشتند. (34)

پاورقي

1- العروة الوثقي، ج 1، الصلاة، في تكبيرة الاحرام.
2- سنن ترمذي، ج 5، ص 487.
3- فلاح السائل، ص 155.
4- مفتاح الفلاح (چاپ قديم)، ص 47.
5- فلاح السائل و نجاح المسائل، ص 155.
6- پيامبري و حكومت، ص 146؛ تفسير نماز، محسن قرائتي، ص87.
7- وسائل، ج 4، ص 727.
8- بحار الانوار، ج 84، ص 351.
9- سرالصلوة، ص 78.
10- بحار الانوار، ج 20، ص 190.
11- بحار الانوار، ج 32، ص 60.
12- بحار الانوار، ج 43، ص 104.
14- بحار الانوار، ج 35، ص 70.
15- بحار الانوار، ج 20، ص 63.
16- بحار الانوار، ج 11، ص 168.
17- بحار الانوار، ج 15، ص 248.
18- بحار الانوار، ج 15، ص 273.
19- تفسير نمونه، ج 27، ص 407.
20- بحار الانوار، ج 92، ص 127.
21- بحار الانوار، ج 20، ص 126.
22- بحار الانوار، ج 92، ص 145.
23- كتاب زيد بن علي، ص 186.
24- بحار الانوار، ج 19، ص 281.
25- بحار الانوار، ج 43، ص 93.
26- بحار الانوار، ج 41، ص 341.
27- سوره مائده، آيه 55.
28- بحار الانوار، ج 35، ص 183.
29- بحار الانوار، ج 16، ص 99.
30- بحار الانوار، ج 40، ص 260.
31- بحار الانوار، ج 42، ص 125.
32- بحار الانوار، ج 86، ص 207.
33- بحار الانوار، ج 39، ص 98.
34- پيامبري و حكومت، ص 146؛ تفسير نماز، محسن قرائتي، ص88-92.

بازگشت