رفع كسالت و ايجاد نشاط


هدف ديگر وضو، از بين بردن كسالت و سستي و خواب آلودگي مي باشد. دستور اكيد وجود دارد كه با حالت خواب آلودگي و چرت زدن و كسالت و سستي به نماز قيام نكنيد. به همين لحاظ تأكيد فراوان شده است كه وضو را تا حد امكان با آب خنك به جاي آوريد. زيرا آب سرد عوامل فوق را برطرف مي كند و انسان را شاد و سرزنده براي نماز آماده مي سازد. پس هدف ديگر نماز، نشاط و شادي روح و قلب مي باشد. زماني كه انسان با آب خنك وضو مي گيرد بدن او كه اعضاي مهم لامسه است با آب خنك تماس پيدا كرده و محرك خنك بودن آب، در قلب نمازگزار، شادابي و شعف ايجاد مي نمايد. با چنين ويژگي هايي است كه انسان خود را براي حضور در بارگاه حضرت حق تعالي آماده مي سازد.
وضو علاوه بر آن كه يك عبادت محسوب مي شود هم اثر بهداشتي دارد و هم اثر روحي. به عبارتي، وضو هم شامل طهارت جسم مي شود و هم طهارت روح. وضو به نور شبيه شده و موجب آماده شدن و صفاي باطن مي گردد.
انسان با وضو، از حالت خمودي و كسالت بيرون مي آيد. وضو هم چنين موجب پاكي، آمادگي معنوي، روحي، جسمي و كسب نشاط در فرد عبادت كننده مي شود. بنابراين وضو دل و روح را آماده ايستادن در برابر پروردگار مي سازد.
يك پزشك متخصص در مورد فوايد وضو مي گويد: «قبض و بسطي كه عروق جلدي در قالب جريان آب در وضو بر آن ها مي يابند، موجب ازدياد حركت قلب و نشاط جسمي مي شود.» (1)
در روايات هم اشاره شده كه هنگام عبادت، انسان بايد حالت كسالت و خواب آلودگي را از خود دور نمايد. در اين زمينه اميرالمؤمنين علي عليه السلام مي فرمايد:
«الْوُضُوءُ بَعْدَ الطَّهُورِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ فَتَطَهَّرُوا وَ إِيَّاكُمْ وَ الْكَسَلَ فَإِنَّ مَنْ كَسِلَ لَمْ يُؤَدِّ حَقَّ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ (2)
وضو بعد از طهارت ده حسنه دارد، پس پاك باشيد. و از كسالت دوري بجوييد زيرا كسي كه خواب آلود و كسل باشد، نمي تواند حق خداوند بلند مرتبه را خوب ادا نمايد.»
در مواقعي كه انسان تعادل خود را از دست مي دهد و عصبي مي شود، وضو باعث آرامش انسان مي شود. در روايتي از حضرت رسول صلي الله عليه و اله آمده است:
«إِذَا غَضِبَ أَحَدُكُمْ فَلْيَتَوَضَّأْ وَ لْيَغْتَسِلْ فَإِنَّ الْغَضَبَ مِنَ النَّار؛ (3)
هنگامي كه يكي از شما غضب ناك و خشمگين شد پس وضو بگيرد و غسل كند همانا غضب از آتش است.»

پاورقي

1- عفيف عبدالفتاح طيّاره، روح الصلاة في الاسلام، ص 83، چاپ سوم، بيروت.
2- وسائل الشيعة، ج 1، ص 247.
3- بحار الأنوار (چاپ بيروت)، ج 70، ص 272.

بازگشت