مسجد، سنگر روشن نمودن افكار عمومي


بهترين سنگر براي مبارزه با كژي ها و انحراف هاي فكري و اجتماعي اي كه جامعه ي اسلامي را تهديد مي كند، مسجد است. چه، برترين و برگزيده ترين افراد جامعه، همه روزه در اين جايگاه با عظمت گرد مي آيند. شيوه ي عمومي پيامبر صلي الله عليه و آله چنين بود كه با مشاهده ي مشكلات فكري و ناهنجاري هاي اجتماعي در مسجد حضور مي يافت و با ايراد سخنراني به روشن نمودن افكار عمومي مي پرداخت. اين سخنراني ها معمولا پس از برگزاري نماز جماعت انجام مي گرفت. هرگاه حادثه اي مهم رخ مي داد، مردم با شنيدن نداي «الصلاة جماعة» در مسجد گرد مي آمدند و پيامبر صلي الله عليه و آله براي آنان سخن مي گفت. (1)
پس از پيامبر صلي الله عليه و آله نيز مسجد همچنان جايگاه روشن نمودن افكار عمومي بود. آنان كه از نظر اجتماعي مورد ظلم و ستمي قرار مي گرفتند و يا كژي و انحراف را در جامعه مشاهده مي كردند، با حضور در مسجد آنچه را كه لازم مي دانستند با مردم در ميان مي گذاشتند. گر چه با فشار و اختناقي كه از سوي امويان و عباسيان بر جامعه حاكم شد، اين نقش مسجد رفته رفته، رنگ باخت و مسجد نتوانست سنگري آزاد براي طرح چنين مسايلي، باقي بماند. با اين حال، تاريخ، موارد در خور توجهي را نشان مي دهد كه مسلمانان اين گونه مسايل را در مسجد مطرح مي كردند و گاه مطالبي كاملا مخالف با والي و حاكم وقت را در مسجد و در حضور مسلمانان بيان مي كردند.
خطبه خواندن اميرالمؤمنين و فاطمه ي زهرا عليهماالسلام در مسجد پيامبر پيرامون مسأله ي فدك از آن جمله است. ابي بن كعب در نماز جمعه اي كه توسط ابوبكر و در زمان خلافت او بر پا شده بود، به پا خاست و سخنان مفصلي پيرامون فضايل اهل بيت پيامبر و سفارش هاي رسول خدا صلي الله عليه و آله درباره ي امامت علي عليه السلام مطرح نمود. (2)
تاريخ، همچنين خبر مي دهد كه روزي عمر، خليفه ي دوم در مسجد، سخن مي گفت. امام حسين عليه السلام در ميان سخنان او به پا خاست و به گفتگوي مفصلي با وي پرداخت. امام عليه السلام از خليفه درخواست كرد تا از طرح مطالب نادرست بر منبر رسول خدا صلي الله عليه و آله خودداري كند. (3)
آنگاه كه به امام سجاد عليه السلام خبر رسيد عده اي در مسجد پيامبر درباره ي اميرالمؤمنين عليه السلام سخناني ظالمانه بر زبان جاري مي كنند، امام به مسجد شتافت و آنان را اندرز داد تا از راه زشتي كه در پيش گرفته اند، بازگردند. (4)
وقتي معاويه در مسجد جامع دمشق، پيروزي خود بر اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله را پيروزي بر دشمنان خدا شمرد، صعصعة بن صوحان برخاست و شجاعانه به ياوه سرايي هاي او پاسخ گفت. (5)
تاريخ حكايت از آن دارد كه امام صادق عليه السلام در ميان خطبه هاي شيبة بن غفال - كه فرماندار منصور در مدينه بود - برخاست و به بدگويي هاي او نسبت به اميرالمؤمنين عليه السلام پاسخ گفت و او را فاسق ناميد. گفتار امام، آن چنان عالمانه و شجاعانه بود كه شيبة نتوانست به سخنان خود ادامه دهد و به ناچار مسجد را ترك گفت. (6)
در دوران خلافت اميرالمؤمنين عليه السلام گفتگوها و پرسش و پاسخ هاي زيادي در مسجد، ميان آن حضرت و كساني همچون أشعث بن قيس و ابن الكوا صورت گرفت. بررسي اين گفتگوها نشان مي دهد كه فضاي حاكم بر مسجد، به گونه اي بود كه آنان هر نوع پرسشي را با اميرالمؤمنين عليه السلام در ميان مي گذاشتند. برخي از اين پرسش ها هرگز براي «دانستن» صورت نمي گرفت؛ بلكه در واقع به قصد منكوب نمودن آن حضرت انجام مي شد. برخي از سؤال ها هم به استهزا بيشتر شباهت داشت تا به پرسيدن. با اين حال، اميرالمؤمنين عليه السلام با حوصله و بردباري به اين گونه پرسش ها نيز پاسخ مي گفت.
گر چه چنين رويدادها و برخوردهايي با علي عليه السلام از يك نگاه، مايه ي صد اندوه و تأسف است؛ ولي از نگاهي ديگر بيانگر اين نكته است كه مسجد در ميان مسلمانان، محيطي آزاد به شمار مي آمده و كساني چون اشعث فرصت مي يافتند تا در آن جا حضور يابند و سخن بگويند.
بسيار زيبنده است كه اين نقش مسجد، در جوامع اسلامي مورد شناسايي قرار گيرد. زيرا مسجد، خانه ي خدا و مردم و مكاني مناسب براي طرح مصالح عمومي مسلمانان است. اگر چنين نقشي براي مسجد به رسميت شناخته شود و مورد تأكيد قرار گيرد، بخشي از فعاليت هاي سياسي مخرب و زيانبار، هدايت مي شود و به تلاش هاي سالم و سازنده مبدل مي گردد.
پيامد چنين برخوردي با مسجد، آن است كه مسلمانان، خانه ي خدا را پناهگاه خويش به شمار مي آورند و بدان به چشم خانه اي كه روشنگر حق و پشتيبان عدالت است، مي نگرند. ضمن اين كه طبيعت مسجد و هم ويژگي هاي كساني كه در مسجد حضور مي يابند، سبب مي شود حركت هاي اجتماعي مخالف در بستر سالمي حركت كنند. البته مؤمنان حق جو هرگاه بيابند كه حركتي از اساس زيانبار و گمراه كننده است، شيوه هاي مناسب را براي برخورد با آن بر مي گزينند.
جا دارد تأكيد كنيم چنين فعاليت هايي در مسجد هرگز نبايد خانه ي خدا را به كانون تفرقه و پراكندگي تبديل نمايد. سخن در طرح مصالح عمومي مسلمانان و فعاليت هاي سياسي سالم در مسجد است و نه ترويج نفاق و آشفتگي. (7)

پاورقي

1- ابن سعد، الطبقات الكبري، ج 1، ص 246 - 247.
2- احمد بن علي بن ابوطالب طبرسي، احتجاج، ص 92.
3- احمد بن علي بن ابوطالب طبرسي، احتجاج، ص 292 و 293.
4- محمد باقر مجلسي،بحارالانوار، ج 46، ص 143.
5- بحارالانوار، ج 44، ص 132.
6-بحارالانوار، ج 47، ص 165.
7-كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص217-219.

بازگشت