جنبه هاي سياسي مسجد در نهضت پيامبر صلي الله عليه و آله


پيامبر صلي الله عليه و آله پس از بعثت، در مدت اقامت سيزده ساله در مكه به دليل جو اختناق و فشار حاكم، نتوانست آن چنان كه بايد از مسجد الحرام به عنوان يك سنگر سياسي در راستاي پيشبرد رسالت خويش بهره برداري كند. آن حضرت تنها در موارد محدودي فرصت يافت تا در مسجد الحرام، مذاكراتي را با برخي از هيئت ها انجام دهد. در اين گفت و گوها جنبه هاي تبليغي و فرهنگي بر جنبه هاي سياسي، فزوني داشت.
با ورود پيامبر صلي الله عليه و آله به مدينه، بي درنگ مسجد النبي بنا گشت. اين نهاد مقدس در حقيقت براي حيات سياسي و پيدايش تشكل سالمي در جامعه ي آن روز همچون قلبي تپنده بود. قضاوت و رسيدگي به دعاوي كه بخش مهمي از مسايل اجتماعي هر جامعه اي است؛ توسط پيامبر صلي الله عليه و آله در مسجد صورت مي گرفت. مذاكرات و گفتگوهاي سياسي آن حضرت با افراد و هيئت هاي اعزامي از قبايل و طوايف گوناگون در مسجد انجام مي شد. پيمان بيعت با تازه مسلمانان در مسجد منعقد مي گشت. اينها و جنبه هاي سياسي ديگري از اين دست موجب شد تا مسجد به عنوان مظهر اقتدار سياسي حكومت اسلامي مطرح شود؛ به گونه اي كه مي توان «مسجد» را مهم ترين نهاد حكومتي پيامبر صلي الله عليه و آله شمرد.
پيامبر صلي الله عليه و آله در مدينه، هم رييس حكومت اسلامي و هم عهده دار اداره ي مسجد النبي بود. در غياب ايشان، امامت مسجد النبي بر عهده ي همان كسي بود كه توسط پيامبر صلي الله عليه و آله به جانشيني آن حضرت تعيين مي شد. فردي كه از سوي پيامبر صلي الله عليه و آله بدين سمت منصوب مي شد، هم امام جماعت مسجد بود و هم كارگزار امور مربوط به رياست و حكومت آن حضرت. اين امر به خوبي پيوند مسجد را با مسايل اجتماعي و سياسي نشان مي دهد.
با فتح مكه، در سال هشتم هجري بي درنگ مسأله ي كليدداري كعبه، در شمار اولين مسايل مهم قرار گرفت. پيامبر صلي الله عليه و آله، عثمان بن طلحه را كه كليددار كعبه بود، احضار فرمود و كليد كعبه را از او گرفت. آن حضرت بر خلاف انتظار مسلمانان فاتح كه تصور مي كردند پيامبر صلي الله عليه و آله كليدداري كعبه را به مهاجران يا انصار واگذار مي كند؛ منصب كليد داري كعبه و سقايت حاجيان را به همان كساني كه در دوران جاهليت و پيش از فتح مكه عهده دار آن بودند، واگذار فرمود. (1)
پيامبر صلي الله عليه و آله همچنين در تعيين امام جماعت براي مسجد الحرام و سامان بخشيدن به امور فرهنگي آن دخالت نمود. پس از اقامت پانزده روزه در مكه به هنگام ترك شهر، عتاب بن اسيد از سوي آن حضرت به سمت امام جماعت مكه و نيز امير و استاندار آن شهر معرفي شد. پيامبر صلي الله عليه و آله معاذ بن جبل را نيز براي تعليم فقه و سنت اسلامي به مردم مكه، باقي گذاشت. (2)
رفته رفته در سايه ي گسترش نفوذ آن حضرت در مكه، نظارت هاي بيشتري در زمينه ي اداره ي مسجد الحرام و انضباط آن اعمال شد. جلوگيري از طواف برهنگان بر گرد كعبه، نهي نمودن مشركان و كافران از ورود به مسجد الحرام و كعبه از اقداماتي بود كه در سال نهم هجري يعني يك سال پس از فتح مكه صورت گرفت. علي عليه السلام در اين سال از سوي پيامبر صلي الله عليه و آله مأمور شد تا پيامي را در اين زمينه به مردم ابلاغ نمايد.
آيات 17 و 18 از سوره ي توبه كه مشركان را از عمارت مسجد الحرام و ديگر مساجد مسلمانان نهي مي كند و اين امر را تنها در صلاحيت مؤمنان مي شمرد؛ در همين سال نازل شد. اين آيات در فضاي نزول خود، داراي پيامي با جنبه هاي اجتماعي و سياسي نيز بودند. در حقيقت، آنگاه كه خداوند متعال، مشركان را از عمارت مسجد الحرام و ديگر مساجد، نهي مي كند، آنان را از عهده دار شدن يك منصب سياسي - اجتماعي بازداشته است. (3)

پاورقي

1- محمد بن عمر واقدي، مغازي، ترجمه ي محمود مهدوي، ص 637 - 638.
2- محمد بن عمر واقدي، مغازي، ترجمه ي محمود مهدوي، ص 680.
3- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص207-209.

بازگشت