تلاش هاي فرهنگي علي (ع) در مسجد


پس از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله، نظام حكومتي اسلام از حركت در مسيري كه پيامبر صلي الله عليه و آله براي آن ترسيم نموده بود، منحرف شد. اين تحول سياسي پيامدهاي عميق و زيانباري را در ابعاد گوناگون به دنبال داشت. مسجد نيز به عنوان نهادي كه كاملا از جنبه هاي فرهنگي و سياسي برخوردار بود، از اين آثار زيانبار به دور نماند. اميرالمؤمنين عليه السلام با كنار رفتن از عرصه هاي سياسي نتوانست آن گونه كه بايد از اين سنگر مقدس در راستاي تلاش هاي فرهنگي بهره برداري كند.
با اين حال، شواهد تاريخي به روشني نشان مي دهد كه آن حضرت حتي در دوران بيست و پنج ساله ي سكوت و بركناري از خلافت ظاهري نيز براي به جاي آوردن نماز در مسجد حضور مي يافته و در موارد لازم به پرسش هاي علمي مسلمانان پاسخ گفته است. از عمر بن خطاب نقل شده كه در زمان خلافت خود گفته است: «كسي با حضور علي در مسجد، حق فتوا دادن ندارد.» (1)
اين سخن عمر، افزون بر آن كه گوياي فضيلت و برتري علمي اميرالمؤمنين عليه السلام
است؛ نشان مي دهد كه حتي در دوران خلافت خلفا نيز يكي از كارهاي آن حضرت، حضور در مسجد و فتوا دادن در مسايل ديني بوده است.
گفتار ديگري از خود اميرالمؤمنين عليه السلام نشان مي دهد كه ايشان در دوران حكومت خلفا پيوسته براي پاسخگويي به مشكلات قضايي در مسجد، حضور مي يافته است. (2)
اين فعاليت ها نيز در واقع بخش ديگري از تلاشهاي فرهنگي علي عليه السلام در مسجد به شمار مي آيد؛ زيرا در جريان اين رسيدگي ها، علاوه بر آن كه حكم دعوي به طور خاص بيان مي شد، اصول و مقررات قضاوت اسلامي نيز تبيين مي شد. امروزه قضاوت هاي اميرالمؤمنين عليه السلام پشتوانه ي غني و استواري براي قضاوت اسلامي، محسوب مي شود.
شواهد فراواني نشان مي دهد آن حضرت در مسجد به پرسش هاي دانشمندان اديان ديگر كه به مدينه مي آمدند، پاسخ مي گفته است. (3)
پس از آن كه اميرالمؤمنين عليه السلام، خلافت ظاهري را به دست گرفت، در آغاز، در مدينه و پس از آن در كوفه در سطح وسيع تري از مسجد به عنوان مركز تبليغ معارف اسلامي و روشنگري مردم بهره برد. آن حضرت بارها در مسجد مدينه، كوفه و گاه نيز در مسجد بصره به وعظ و سخنراني پرداخت. بسياري از خطبه هاي آن حضرت كه اينك در دسترس ماست، در مسجد كوفه و يا مسجد النبي ايراد شده است. اميرالمؤمنين عليه السلام بارها بر فراز منبر كوفه ندا مي داد:
«پيش از آنكه مرا از دست بدهيد، بپرسيد تا شما را پاسخ گويم.» (4)
روزي آن حضرت بر منبر مسجد كوفه براي مردم خطبه خواند؛ پس از حمد و ثناي خداوند فرمود: مردم! از من بپرسيد كه دانش، چون دريا در سينه ام موج مي زند. شخصي به نام ابن الكواء برخاست و پرسش هاي گوناگوني را پيرامون معناي برخي از آيه هاي قرآن و معارف ديني مطرح كرد. او در ميان پرسش هاي خود، از قوس قزح، كهكشان و تاريكي اي كه در ماه ديده مي شود، سؤال كرد و امام عليه السلام به همه ي پرسش هاي او پاسخ گفت. (5)
گر چه كوته فكري مردم آن زمان اجازه نداد تا بتوانند آن گونه كه بايد از دانش بيكران امام بهره جويند؛ ولي هر يك از چنين گفتگوها و خطبه هايي كه اينك به دست ما رسيده، خود، دريايي از دانش و معارف است. (6)

پاورقي

1- ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 18.
2- احمد بن علي بن ابوطالب طبرسي، احتجاج، ص 80.
3- احمد بن علي بن ابوطالب طبرسي، احتجاج، ص 205 - 207 و 226 - 227.
4- احمد بن علي بن ابوطالب طبرسي، احتجاج، ص 258 و 259.
5- احمد بن علي بن ابوطالب طبرسي، احتجاج، ص 259.
6- كوي دوست ، رحيم نوبهار، ص172-174.

بازگشت