فضيلت اهل مسجد بودن


پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «هر كس كه قرآن، سخنش باشد و مسجد، خانه اش، خداوند در بهشت، خانه اي برايش بر پا مي كند.» (1)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله - در بيان آنچه كه در شب معراج، بر برخي از درهاي بهشت، نوشته ديد -: «هر كس مي خواهد جايگاه خويش را در بهشت ببيند، در مسجدها سكنا گزيند.» (2)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «در دنيا، ميهمان باشيد و مسجدها را خانه بگزينيد.» (3)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «هفت گروه اند كه خداي عز و جل، آن روز كه هيچ سايه اي جز سايه ي او نيست، آنان را در زير سايه ي خود، جاي خواهد داد:... كسي كه چون از مسجد بيرون رود، دل بسته ي مسجد است تا به سوي آن باز گردد.» (4)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «تكيه دادن (5) در مسجد، رهبانيت عرب (مسلمانان) است. همانا نشستنگاه مؤمن، مسجد او و استراحتگاهش خانه ي اوست.» (6)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «شيطان، گرگ انسان است، همچون گرگ گوسفند كه دور مانده و جدا شده ي از گله را شكار مي كند. پس، از تفرقه بپرهيزيد و با اجتماع و عموم مردم و مسجد باشيد.» (7)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «ميان خود، سلام را رد و بدل كنيد، و بايد كه خداوند عز و جل، شما را در مساجد ببيند.» (8)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «مسجد، سراي هر پرواپيشه اي است و خداوند عز و جل، راحتي و رحمت و گذشتن از صراط را براي كساني كه مساجد خانه هايشان باشد، تضمين كرده است.» (9)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «هيچ مسلماني مساجد را براي نماز و ياد خدا، كاشانه ي خود قرار نمي دهد، مگر آن كه خداوند، شادمان مي شود، همچون شادماني بستگان مسافر دور مانده از جمع، در زمان بازگشت به ميان آنان.» (10)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «هر كه با مسجد انس گيرد، خداوند با وي انس مي گيرد.» (11)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «براي مسجدها ميخ هايي است (12) كه فرشتگان، همنشين آنهايند. هر گاه غايب شوند، آنان را مي جويند و اگر بيمار شوند، به عيادتشان مي روند و اگر نيازي داشته باشند، ياري شان مي كنند.» (13)

امام علي عليه السلام - در بيان حديث معراج پيامبر صلي الله عليه و آله -: خداي متعال فرمود: «...اي احمد! چنين نيست كه هر كس بگويد: «خدا را دوست دارم»، مرا دوست داشته باشد تا آن كه... مسجد را خانه [ي خود] بگزيند.» (14)

امام علي عليه السلام: «خوشا به حال آنان كه به آخرت گرويده اند و از دنيا روي گردان اند! آنها كساني هستند كه مسجدهاي خدا را فرش، خاكش را بستر، آبش را وسيله ي پاكيزگي، قرآن را جامه ي زيرين و دعا را جامه ي رويين [- خويش] ساخته اند و به شيوه ي عيسي عليه السلام دنيا را پذيرفته اند.» (15)

امام زين العابدين عليه السلام: موسي بن عمران عليه السلام گفت: پروردگارا! اهل تو كه در روزي كه سايه اي جز سايه ي تو نيست، آنان را زير سايه ي خود مي بري، كيان اند؟
خداوند به او وحي كرد: «كساني كه پاك دل و خاكسارند... آنها كه چونان مأوا گزيدن عقاب ها در آشيانه هايشان، مساجد مرا كاشانه [ي خود] بر مي گزينند. (16)

امام صادق عليه السلام: «مردانگي، دو گونه است: مردانگي در وطن و مردانگي در سفر. و اما مردانگي در وطن، تلاوت قرآن است و پيوستگي [با] مساجد.» (17)

امام كاظم عليه السلام: مسيح عليه السلام به حواريان گفت: «...پرستشگاه هاي پروردگارتان را زندان بدن ها و پيشاني هاي خود، قرار دهيد». (18)

پاداش بسيار گام برداشتن به سوي مساجد
تنبيه الخواطر: [پيامبر خدا] فرمود: «آيا شما را به آنچه كه خدا با آن، خطاها را پاك مي كند و گناهان را مي زدايد، ره ننمايم؟».
گفتيم: چرا، اي پيامبر خدا!
پس فرمود: «كامل به جا آوردن وضو در موقعيت هاي سخت و بسيار گام برداشتن به سوي مساجد و بعد از نماز، انتظار كشيدن براي نماز [ديگر]». (19)

المعجم الكبير - به نقل از زيد بن ثابت -: با پيامبر خدا قدم مي زدم. گام هايش را كوتاه برمي داشت. فرمود: «مي داني چرا با تو اين گونه قدم مي زنم؟».
گفتم: نه.
فرمود: «براي اين كه تعداد گام هايمان به سوي نماز،بيشتر شوند».(20)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «هر كه از مسجد دورتر باشد، [وقتي به مسجد مي رود] پاداش بيشتري خواهد داشت.» (21)

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: «پرپاداش ترين مردم در نماز، كسي است كه [نسبت به مسجد] دورتر باشد.» (22)

صحيح مسلم - به نقل از جابر بن عبدالله -: محله هاي ما از مسجد، دور بود. خواستيم كه خانه هايمان را بفروشيم و به مسجد، نزديك شويم؛ اما پيامبر خدا ما را بازداشت و فرمود: «براي هر گامي كه بر مي داريد، برايتان درجه اي است».(23)

پاورقي

1- تهذيب الأحكام: ج 3 ص 255 ح 707 به نقل از سكوني امام صادق از پدرش عليهماالسلام، ثواب الأعمال: ص 47 ح 1، الأمالي، صدوق: ص 591 ح 819 هر دو به نقل از سكوني از امام صادق از پدرانش عليهم السلام، الجعفريات: ص 31 به نقل از اسماعيل از پدرش امام كاظم از پدرانش عليهم السلام، روضة الواعظين: ص 370، دعائم الاسلام: ج 1 ص 148، بحارالأنوار: ج 83 ص 385 ح 62.
2- الفضائل: ص 129 به نقل از ابن مسعود.
3- كنزالفوائد: ج 1 ص 344، أعلام الدين: ص 146، بحارالأنوار: ج 73 ص 81 ح 43.
4- سنن الترمذي: ج 4 ص 598 ح 2391 به نقل از ابوهريره يا از ابوسعيد خدري، الموطا: ج 2 ص 952 ح 14، السنن الكبري: ج 10 ص 149 ح 91، تاريخ دمشق: ج 22 ص 226 ح 4927، صحيح البخاري: ج 1 ص 234 ح 629، صحيح مسلم: ج 2 ص 715 ح 1031، سنن النسائي: ج 8 ص 222، مسند ابن حنبل: ج 3 ص 440 ح 9671 همگي به نقل از ابوهريره، كنزالعمال: ج 15 ص 904 ح 43561؛ الخصال: ص 343 ح 7 به نقل از ابوهريره عوالي اللآلي: ج 2 ص 71 ح 187، بحارالأنوار: ج 26 ص 261 ح 41.
5- علامه ي مجلسي، اين روايت را در كتاب بحارالأنوار، مطابق نقل كتاب دعائم الاسلام و با تعبير زير، حكايت كرده است: «نشستن در مسجد، رهبانيت عرب است...». آن گاه، پس از اشاره به آنچه از الكافي و تهذيب الأحكام نقل كرده ايم، تعبير «تكيه دادن» را چنين توضيح داده است: ظاهراً مقصود روايت، نكوهش تكيه دادن و لم دادن در مسجد است؛ چه اين كه آن را مصداق رهبانيتي دانسته كه در ميان امت اسلامي، كاري نكوهيده است.اين احتمال هم هست كه حديث، تكيه دادن در مسجد را ستوده باشد. در اين صورت، مقصود روايت، تكيه دادن بدون خوابيدن و با هدف انتظار كشيدن براي نماز است. البته بر پايه ي عبارت كتاب دعائم الاسلام، احتمال اخير، تنها وجه صحيح خواهد بود.
6- الكافي: ج 2 ص 662 ح 1 به نقل از سكوني از امام صادق عليه السلام، تهذيب الأحكام: ج 3 ص 249 ح 684 به نقل از اسماعيل بن أبي عبدالله از پدرش عليه السلام از پيامبر صلي الله عليه و آله، مشكاةالأنوار: ص 358 ح 1162 به نقل از امام صادق عليه السلام از پيامبر صلي الله عليه و آله، النوادر، راوندي: ص 164 ح 248، دعائم الاسلام: ج 1 ص 148 به نقل از امام علي عليه السلام، بحارالأنوار: ج 83 ص 380 ح 49.
7- مسند ابن حنبل: ج 8 ص 238 ح 22090، المعجم الكبير: ج 20 ص 164 ح 344 هر دو به نقل از معاذ بن جبل، كنزالعمال: ج 1 ص 206 ح 1026.
8- الفردوس: ج 2 ص 45 ح 2264 به نقل از ثوبان.
9- المعجم الكبير: ج 6 ص 255 ح 6143 به نقل از سلمان، حليةالأولياء، ج 1 ص 214، تاريخ دمشق: ج 47 ص 153 هر دو به نقل از ابودردا، كنزالعمال، ج 7 ص 580 ح 20349.
10- سنن ابن ماجة: ج 1 ص 262 ح 800، المستدرك علي الصحيحين: ج 1 ص 332 ح 771 هر دو به نقل از ابوهريره، كنزالعمال: ج 7 ص 649 ح 20725.
11- المعجم الأوسط: ج 6 ص 269 ح 6383 به نقل از ابوسعيد خدري، ربيع الأبرار: ج 1 ص 305، كنزالعمال: ج 7 ص 649 ح 20727؛ عوالي اللآلي: ج 2 ص 32 ح 78.
12- سيد رضي، درباره ي اين حديث مي گويد: عبارت ياد شده، استعاره است. گويي پيامبر صلي الله عليه و آله كساني را كه ملازم مسجدند، به ميخ هاي كوبيده شده در مسجد، تشبيه كرده است و اين، از تمثيل هاي شگفت آوري است كه در جاي دقيق خود به كار رفته و به خوبي، هدف را نشانه گرفته است. البته درباره ي كسي كه همدم و ملازم مسجد است، دو واژه ي «ميخ مسجد» و «كبوتر مسجد» به كار مي رود، ليكن تعبير كردن به ميخ، بليغ تر است؛ زيرا كبوتر پرواز مي كند و جا به جا مي شود، ليكن ميخ، همواره پابرجاست.
13- المجازات النبوية: ص 369 ح 332. بحارالأنوار: ج 83 ص 373 ح 38؛ مسند ابن حنبل: ج 3 ص 399 ح 9424 به نقل از ابوهريره، كنزالعمال: ج 7 ص 580 ح 20350 به نقل از ابن نجار از ابوهريره.
14- ارشاد القلوب: ص 199 - 205، بحارالأنوار: ج 77 ص 30 ح 6.
15- مستدرك الوسائل: ج 12 ص 51 ح 13488 به نقل از قطب راوندي در كتاب لب اللباب.
16- المحاسن: ج 1 ص 79 ح 45 به نقل از عبدالله بن ميمون القداح، مشكاةالأنوار: ص 253 ح 748 هر دو از امام صادق از پدرش عليهماالسلام، بحارالأنوار: ج 13 ص 351 ح 42؛ تاريخ دمشق: ج 61 ص 140 به نقل از عطاء بن يسار تقريباً با همان الفاظ.
17- كتاب من لا يحضره الفقيه: ج 2 ص 294 ح 2498، معاني الأخبار: ص 258 ح 8 به نقل از هيثم بن عبدالله نهدي از پدرش، الأمالي، طوسي: ص 301 ح 594 به نقل از ابوقتاده ي قمي، الأمالي، صدوق: ص 646 ح 875 به نقل از أبان احمر، بحارالأنوار: ج 79 ص 300 ح 9.
18- تحف العقول: ص 393، بحارالأنوار: ج 1 ص 146 ح 30.
19- تنبيه الخواطر: ج 1 ص 5، روضة الواعظين: ص 366؛ صحيح مسلم: ج 1 ص 219 ح 41، سنن الترمذي: ج 1 ص 73 ح 51، سنن النسائي: ج 1 ص 89، مسند ابن حنبل: ج 3 ص 19 ح 7213، كنزالعمال: ج 9 ص 288 ح 26043.
20- المعجم الكبير: ج 5 ص 118 ح 4800، كنزالعمال: ج 7 ص 576 ح 20324.
21- سنن أبي داوود: ج 1 ص 152 ح 556، سنن ابن ماجة: ج 1 ص 257 ح 782، مسند ابن حنبل: ج 3 ص 265 ح 8626، المستدرك علي الصحيحين: ج 1 ص 326 ح 752 همگي به نقل از ابوهريره، كنزالعمال: ج 7 ص 559 ح 20246.
22- صحيح البخاري: ج 1 ص 233 ح 623، صحيح مسلم: ج 1 ص 460 ح 277، صحيح ابن خزيمة، ج 2 ص 378 ح 1501، السنن الكبري: ج 3 ص 90 ح 4978 همگي به نقل از ابوموسي، كنزالعمال: ج 7 ص 555 ح 20227.
23- صحيح مسلم: ج 1 ص 461 ح 279، كنزالعمال: ج 7 ص 559 ح 20245.

بازگشت