عبرت هاي لباس پوشيدن


خداي سبحان از ميان انواع حيوانات، آدمي را به داشتن لباس، كرامت بخشيده و بزرگوار ساخته و شايسته است كه بنده، شكرگزار اين نعمت باشد و كمترين مرتبه ي شكر در اين جهت آن است كه بنده در اين كرامت، با خواسته ي حق تعالي مخالفت نكند؛ زيرا مخالفت با مولا در زمينه ي همان كرامت (مخالفت با كرامت مولا) در پيشگاه عقل زشت تر است و مخالفت مزبور چند گونه است:
1. در فراهم ساختن لباس با دستور شرع مخالفت كند؛ به اين گونه كه پارچه ي آن از راه غصب، يا بافته شده از ابريشم باشد، يا زيور طلا بپوشد.
2. در مصرف و استفاده از لباس به زياده روي و اسراف بپردازد.
3. در شكل و فرم لباس راه مخالفت در پيش گيرد؛ مثلا لباس را بيش از اندازه بلند بدوزد يا [مرد] لباسي شبيه لباس زنان بپوشد، يا مسلمانان در لباس همسان كافران شوند، و به گمان من شباهت به كافران در لباس، از ديگر موارد زشت تر است؛ زيرا همساني با دشمنان خدا در لباس، پس از نهي آشكار در اين عمل نزد خرد، چيزي جز دشمني و مبارزه با خداي سبحان نيست. به ويژه با ملاحظه ي آنچه در حديث قدسي آمده است:
به بندگانم بگو به لباس دشمنانم درنيايند و خود را به آنان مانند نكنند، كه در اين صورت آنان نيز دشمنان من خواهند بود.
زشتي و سرانجام وخيم چنين عملي آنگاه بيشتر و شديدتر خواهد شد كه در سرزمين مسلمانان انجام گيرد؛ زيرا افزون بر اين كه اين عمل مورد خشم خدا است، مبغوض امت مسلمان و از جمله ي منكرات نزد آنان و مخالفت با وضع ظاهري آنان خواهد بود؛ چون اصل لباس براي پوشش بدن و صيانت آن از گرما و سرما است و چگونگي آن براي آراستن خويش در برابر ديگران است.
پس پوشيدن لباس ويژه ي كافران در سرزمين هاي مسلمان نشين با توجه به اين كه اين عمل نزد آنان از منكرات است، و شرايط جامعه خلاف آن را اقتضا مي كند جز اين كه مناسبتي ذاتي بين صاحب چنين لباس و كافران را نشان دهد چيز ديگري نيست.
مناسب است لباس مؤمن نه چندان فاخر، و نه بي مقدار و مندرس باشد، برخلاف خوراك و مسكن و ديگر امور زندگي؛ زيرا در روايات در مدح و ستايش شيعه آمده است كه: خوراك آنان قوت و لباسشان در حد ميانه است.
و از پوشيدن لباسي كه باعث شهرت آدمي شود نهي شده ست؛ چه شهرت مزبور از جهت فاخر بودن لباس باشد، يا از جهت مندرس و بي ارزش بودن آن. اين اصل است، و گاهي بالعرض يكي از دو طرف ترجيح داده مي شود.
همچنين با جامه اي كه صورت حيوان بر آن نقش بسته و انگشتري كه عكس حيوان يا انساني بر آن منقش شده نماز كراهت دارد، ولي اگر نقش آن پوشيده شود كراهتش كمتر خواهد بود، و اگر تغييري در آن صورت داده شود، مانند اين كه سرش محو شود كراهت آن برداشته خواهد شد.
اما اسرار لباس، در اين زمينه تفكر در روايتي از امام صادق عليه السلام كه در كتاب مصباح الشريعة آمده كفايت مي كند؛ امام عليه السلام مي فرمايد:
زيباترين لباس مؤمن تقوا و با بركت ترين لباس، ايمان است؛ خداي تعالي مي فرمايد:
«يَابَنيِ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْءَاتِكُمْ وَ رِيشاً وَ لِبَاسُ التَّقْوَي ذَالِكَ خَيْرٌ ذَالِكَ مِنْ ءَايَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ» (1)
اما لباس ظاهري، خود نعمتي از خدا است كه با آن عورت آدمي پوشيده مي شود و كرامتي است كه خداي متعال تنها بني آدم را به آن گرامي داشته است. لباس براي مؤمنان وسيله اي است تا آنچه را خدا بر آنان واجب كرده ادا كنند.
بهترين لباس تو لباسي است كه تو را از ياد خدا غافل نكند و به خود سرگرم نسازد، بلكه تو را به ذكر و شكر و طاعت او نزديك سازد و تو را به عجب و ريا و خودآرايي و تفاخر و تكبر نكشاند، كه اين امور از آفات دين و مايه ي سنگدلي و قساوت قلب است.
هرگاه لباس پوشيدي، پوشيده بودن گناهانت را در نظر آور و باطن خود را به راستي و صداقت بپوشان. چنان كه ظاهر خود را با جامه مي پوشاني، پيوسته بايد درونت در پوشش خوف و ترس و ظاهرت در پوشش اطاعت و بندگي باشد.
در فضل و عنايت حضرت حق تعالي تأمل كن كه چگونه با آفرينش اسباب پوشاك، وسيله ي پوشش زشتي هاي ظاهري تو را فراهم ساخت و با گشودن در توبه و انابه راه را براي مستور ساختن زشتي هاي دروني تو، كه همان گناهان و اخلاق ناپسند است، باز كرد.
هيچ گاه كسي را رسوا مكن، در حالي كه مي داني خدا آنچه را بدتر از كارهاي او بوده بر تو پوشيده است. خود را به به عيب جويي از خويشتن وادار و از آنچه به كارت نمي آيد درگذر و برحذر باش كه مبادا عمرت را در عمل براي غير از دست دهي و سرمايه ي خود را سرمايه ي ديگري سازي و خود را نابود كني؛ زيرا فراموش كردن گناه از بزرگ ترين كيفرهاي خدا در دنيا است.
مادامي كه بنده ي خدا به طاعت او مشغول و در پي شناخت عيوب نفس خود و ترك امور ناروا است از آفت ها بدور و در درياي رحمت پروردگار غوطه ور است، و به گوهرهاي حكمت و عرفان دست خواهد يافت. اما اگر گناهان خود را فراموش كرد و به عيوب خويش جاهل بود و بر قدرت خويش تكيه كرد، هرگز روي رستگاري نخواهد ديد. (2)

پاورقي

1- سوره مباركه اعراف، آيه 26.
2- مصباح الشريعه، باب هفتم، «زين [أَزْيَنُ ] اللِّبَاسِ لِلْمُؤْمِنِ لِبَاسُ التَّقْوَي وَ أَنْعَمُهُ الْإِيمَانُ- قَالَ اللَّهُ تَعَالَي وَ لِباسُ التَّقْوي ذلِكَ خَيْرٌ- وَ أَمَّا اللِّبَاسُ الظَّاهِرُ فَنِعْمَةٌ مِنَ اللَّهِ تَعَالَي تُسْتَرُ بِهَا عَوْرَاتُ بَنِي آدَمَ وَ هِيَ كَرَامَةٌ أَكْرَمَ اللَّهُ بِهَا ذُرِّيَّةَ آدَمَ مَا لَمْ يُكْرِمْ بِهَا غَيْرَهُمْ- وَ هِيَ لِلْمُؤْمِنِينَ آلَةٌ لِأَدَاءِ مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ- وَ خَيْرُ لِبَاسِكَ مَا لَا يَشْغَلُكَ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بَلْ يُقَرِّبُكَ مِنْ ذِكْرِهِ وَ شُكْرِهِ وَ طَاعَتِهِ- وَ لَا يَحْمِلْكَ عَلَي الْعُجْبِ وَ الرِّيَاءِ وَ التَّزْيِينِ وَ التَّفَاخُرِ وَ الْخُيَلَاءِ فَإِنَّهَا مِنْ آفَاتِ الدِّينِ وَ مُورِثَةُ الْقَسْوَةِ فِي الْقَلْبِ- فَإِذَا لَبِسْتَ ثَوْبَكَ فَاذْكُرْ سَتْرَ اللَّهِ عَلَيْكَ ذُنُوبَكَ بِرَحْمَتِهِ وَ أَلْبِسْ بَاطِنَكَ كَمَا أَلْبَسْتَ ظَاهِرَكَ بِثَوْبِكَ وَ لْيَكُنْ بَاطِنُكَ مِنَ الصِّدْقِ فِي سِتْرِ الْهَيْبَةِ وَ ظَاهِرُكَ فِي سِتْرِ الطَّاعَةِ- وَ اعْتَبِرْ بِفَضْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَيْثُ خَلَقَ أَسْبَابَ اللِّبَاسِ لِيَسْتُرَ الْعَوْرَاتِ الظَّاهِرَةَ وَ فَتَحَ أَبْوَابَ التَّوْبَةِ وَ الْإِنَابَةِ وَ الْإِغَاثَةِ لِيَسْتُرَ بِهَا الْعَوْرَاتِ الْبَاطِنَةَ مِنَ الذُّنُوبِ وَ أَخْلَاقِ السَّوْءِ- وَ لَا تَفْضَحْ أَحَداً حَيْثُ سَتَرَ اللَّهُ عَلَيْكَ مَا هُوَ أَعْظَمُ مِنْهُ وَ اشْتَغِلْ بِعَيْبِ نَفْسِكَ وَ اصْفَحْ عَمَّا لَا يَعْنِيكَ حَالُهُ وَ أَمْرُهُ- وَ احْذَرْ أَنْ يَفْنَي عُمُرُكَ بِعَمَلِ غَيْرِكَ- وَ يَتَّجِرَ بِرَأْسِ مَالِكَ غَيْرُكَ وَ تَهْلِكَ نَفْسُكَ- فَإِنَّ نِسْيَانَ الذُّنُوبِ مِنْ أَعْظَمِ عُقُوبَةِ اللَّهِ تَعَالَي فِي الْعَاجِلِ وَ أَوْفَرِ أَسْبَابِ الْعُقُوبَةِ فِي الْآجِلِ- وَ مَا دَامَ الْعَبْدُ مُشْتَغِلًا بِطَاعَةِ اللَّهِ تَعَالَي وَ مَعْرِفَةِ عُيُوبِ نَفْسِهِ وَ تَرْكِ مَا يَشِينُ فِي دِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَهُوَ بِمَعْزِلٍ عَنِ الْآفَاتِ غَائِصٌ فِي بَحْرِ رَحْمَةِ اللَّهِ تَعَالَي يَفُوزُ بِجَوَاهِرِ الْفَوَائِدِ مِنَ الْحِكْمَةِ وَ الْبَيَانِ- وَ مَا دَامَ نَاسِياً لِذُنُوبِهِ جَاهِلًا لِعُيُوبِهِ رَاجِعاً إِلَي حَوْلِهِ وَ قُوَّتِهِ لَا يُفْلِحُ إِذاً أَبَدا»؛ آداب باطني و اسرار معنوي نماز، گزيده اي از كتاب آداب الصلوة امام خميني و اسرار الصلوة ملكي تبريزي، ص53-56.

بازگشت