چيزهايي كه وضو را باطل مي كند


چيزهايي كه وضو را باطل مي كند
مسأله 329- هفت چيز وضو را باطل مي كند :
اوّل: بول. دوم: غائط. سوم: باد معده و روده كه از مخرج غائط خارج شود. چهارم: خوابي كه به واسطه آن چشم نبيند و گوش نشنود، ولي اگر چشم نبيند و گوش بشنود وضو باطل نمي شود. پنجم: چيزهايي كه عقل را از بين مي برد، مانند ديوانگي و مَستي و بيهوشي. ششم: استحاضه زنان كه بعداً گفته مي شود. هفتم: كاري كه براي آن بايد غسل كرد مانند جنابت.
احكام وضوي جبيره


چيزي كه با آن زخم و شكسته را مي بندند و دوايي كه روي زخم و مانند آن مي گذارند، جبيره ناميده مي شود.
مسأله 330- اگر در يكي از جاهاي وضو زخم يا دُمَل يا شكستگي باشد، چنانچه روي آن باز است و آب براي آن ضرر ندارد، بايد به طور معمول وضو گرفت.
مسأله 331- اگر زخم يا دُمَل يا شكستگي در صورت و دست ها است و روي آن باز است و آب ريختن روي آن ضرر دارد، چنانچه كشيدنِ دست تَر بر آن ضرر ندارد، احتياط واجب آن است كه دست تر بر آن بكشد و بعد پارچه پاكي روي آن بگذارد و دست تَر را روي پارچه هم بكشد؛ و اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم نجس است و نمي شود آب كشيد، بايد اطراف زخم را به طوري كه در وضو گفته شد، از بالا به پايين بشويد و بنابر احتياط واجب پارچه پاكي روي زخم بگذارد و دست تَر روي آن بكشد، و اگر گذاشتن پارچه ممكن نيست بايد اطراف زخم را بشويد و بنابر احتياط واجب تيمّم هم بنمايد.
مسأله 332- اگر زخم يا دُمَل يا شكستگي در جلوي سر يا روي پاها است و روي آن باز است، چنانچه نتواند آن را مسح كند، بايد پارچه پاكي روي آن بگذارد و روي پارچه را با تري آب وضو كه در دست مانده مسح كند، و اگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد، مسح لازم نيست ولي بايد بعد از وضو تيمّم نمايد.
مسأله 333- اگر روي دُمَل يا زخم يا شكستگي بسته باشد، چنانچه باز كردن آن ممكن است و آب هم براي آن ضرر ندارد، بايد باز كند و وضو بگيرد، چه زخم و مانند آن در صورت و دست ها باشد، يا جلوي سر و روي پاها.
مسأله 334- اگر زخم يا دُمَل يا شكستگي در صورت يا دست ها باشد و بشود روي آن را باز كرد، چنانچه ريختن آب روي آن ضرر دارد و كشيدنِ دست تر ضرر ندارد، احتياط واجب آن است كه دست تر روي آن بكشد، و بعد پارچه پاكي روي آن بگذارد و روي پارچه را هم دست تر بكشد.
مسأله 335- اگر نمي شود روي زخم را باز كرد، ولي زخم و چيزي كه روي آن گذاشته پاك است، و رسانيدن آب به زخم ممكن است و ضرر هم ندارد، بايد آب را به روي زخم برساند، و اگر زخم يا چيزي كه روي آن گذاشته نجس است، چنانچه آب كشيدن آن و رساندنِ آب به روي زخم ممكن باشد، بايد آن را آب بكشد و موقع وضو آب را به زخم برساند، و در صورتي كه آب براي زخم ضرر دارد، يا آن كه رساندن آب به روي زخم ممكن نيست، يا زخم نجس است و نمي شود آن را آب كشيد، بايد اطراف زخم را بشويد، و اگر جبيره پاك است روي آن را مسح كند، و اگر جبيره نجس است، يا نمي شود روي آن را دست تر كشيد ـ مثلاً دوايي است كه به دست مي چسبد ـ پارچه پاكي را به طوري كه جزء جبيره حساب شود، روي آن بگذارد و دست تر روي آن بكشد، و اگر اين هم ممكن نيست، احتياط واجب آن است كه وضو بگيرد و تيمّم هم بنمايد.
مسأله 336- اگر جبيره تمام صورت يا تمام يكي از دست ها يا تمام هر دو دست را گرفته باشد، بايد وضوي جبيره اي بگيرد، و بنابراحتياط واجب تيمّم هم بنمايد.
مسأله 337- اگر جبيره تمام اعضاي وضو را گرفته باشد، بنابر احتياط واجب بايد وضوي جبيره¬اي بگيرد و تيمّم هم بنمايد.
مسأله 338- كسي كه در كف دست و انگشت ها جبيره دارد و در موقع وضو دست تر روي آن كشيده است، بايد سر و پا را با همان رطوبت مسح كند.
مسأله 339- اگر جبيره تمام پهناي روي پا را گرفته ولي مقداري از طرف انگشتان و مقداري از طرف بالاي پا باز است، بايد جاهايي كه باز است روي پا را و جايي كه جبيره است روي جبيره را مسح كند.
مسأله 340- اگر در صورت يا دست ها چند جبيره باشد، بايد بين آن ها را بشويد و اگر جبيره ها در سر يا روي پاها باشد، بايد بين آن ها را مسح كند، و در جاهايي كه جبيره است بايد به دستور جبيره عمل نمايد.
مسأله 341- اگر جبيره بيشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممكن نيست، بايد به دستور جبيره عمل كند و بنابر احتياط واجب تيمّم هم بنمايد، و اگر برداشتن جبيره ممكن است بايد جبيره را بردارد، پس اگر زخم در صورت و دست ها است اطراف آن را بشويد، و اگر در سر يا روي پاها است اطراف آن را مسح كند، و براي جاي زخم به دستور جبيره عمل نمايد.
مسأله 342- اگر در جاي وضو زخم و جراحت و شكستگي نيست، ولي به جهت ديگري آب براي آن ضرر دارد، بايد تيمّم كند و احتياط مستحب آن است كه وضوي جبيره اي هم بگيرد.
مسأله 343- اگر جايي از اعضاي وضو را رگ زده است و نمي تواند آن را آب بكشد، يا آب براي آن ضرر دارد، بايد به دستور جبيره عمل كند.
مسأله 344- اگر در جاي وضو يا غسل چيزي چسبيده است كه برداشتن آن ممكن نيست، يا به قدري مشقّت دارد كه نمي شود تحمّل كرد، بايد به دستور جبيره عمل كند، و بنابراحتياط واجب تيمّم هم بنمايد.
مسأله 345- غسل جبيره اي مثل وضوي جبيره اي است، ولي بايد آن را ترتيبي به جا آورند و اگر ارتماسي انجام دهند باطل است.
مسأله 346- كسي كه وظيفه او تيمّم است، اگر در بعضي از جاهاي تيمّم او زخم يا دُمَل يا شكستگي باشد، بايد به دستور وضوي جبيره اي، تيمّم جبيره اي نمايد.
مسأله 347- كسي كه بايد با وضو يا غسل جبيره اي نماز بخواند، چنانچه بداند كه تا آخر وقت عذر او برطرف نمي شود، مي تواند در اوّل وقت نماز بخواند، ولي اگر اميد دارد كه تا آخر وقت عذر او برطرف شود، احتياط واجب آن است كه صبر كند، و اگر عذر او برطرف نشد در آخر وقت نماز را با وضو يا غسل جبيره اي به جا آورد.
مسأله 348- اگر انسان براي مرضي كه در چشم او است موي چشم خود را بچسباند، بايد وضو و غسل را جبيره اي انجام دهد و احتياط آن است كه تيمّم هم بنمايد.
مسأله 349- كسي كه نمي داند وظيفه¬اش تيمّم است يا وضوي جبيره اي، بنابر احتياط واجب بايد هر دو را به جا آورد.
مسأله 350- نمازهايي را كه انسان با وضوي جبيره اي خوانده صحيح است، ولي بعد از آن كه عذرش برطرف شد، براي نمازهاي بعد بايد وضو بگيرد.


بازگشت