شرايط وضو


شرايط وضو
شرايط صحيح بودن وضو سيزده چيز است:
شرط اوّل: آن كه آب وضو پاك باشد.
شرط دوم: آن كه مطلق باشد.
مسأله 271- وضو با آب نجس و آب مضاف باطل است، اگرچه انسان نجس بودن يا مضاف بودن آن را نداند يا فراموش كرده باشد، و اگر با آن وضو نمازي هم خوانده باشد، بايد آن نماز را دوباره با وضوي صحيح بخواند.
مسأله 272- اگر غير از آب گل آلود مضاف، آب ديگري براي وضو ندارد، چنانچه وقت نماز تنگ است بايد تيمّم كند، و اگر وقت دارد احتياط واجب آن است كه صبر كند تا آب صاف شود و وضو بگيرد.
شرط سوم: آن كه آب وضو و فضايي كه در آن وضو مي گيرد، مباح باشد.
مسأله 273- وضو با آب غصبي و با آبي كه معلوم نيست صاحب آن راضي است يا نه، حرام و باطل است، و نيز اگر آب وضو از صورت و دست ها در جاي غصبي بريزد، چنانچه در غير آن جا نتواند وضو بگيرد وضوي او باطل مي باشد، و اگر در غير آن جا بتواند وضو بگيرد وضو صحيح است.
مسأله 274- وضو گرفتن از حوض مدرسه اي كه انسان نمي داند آن حوض را براي همه مردم وقف كرده اند يا براي محصّلين همان مدرسه، در صورتي كه معمولاً مردم از آب آن وضو بگيرند اشكال ندارد.
مسأله 275- كسي كه نمي خواهد در مسجدي نماز بخواند، اگر نداند حوض آن را براي همه مردم وقف كرده اند يا براي كساني كه در آن جا نماز مي خوانند، نمي تواند از حوض آن وضو بگيرد، ولي اگر معمولاً كساني هم كه نمي خواهند در آن جا نماز بخوانند از حوض آن وضو مي گيرند، مي تواند از حوض آن وضو بگيرد.
مسأله 276- وضو گرفتن از حوض تيمچه ها و مسافرخانه ها و مانند اين ها براي كساني كه ساكن آن جاها نيستند، در صورتي صحيح است كه معمولاً كساني هم كه ساكن آن¬جاها نيستند با آب آن ها وضو بگيرند.
مسأله 277- وضو گرفتن در نهرهاي بزرگ اگرچه انسان نداند كه صاحب آن ها راضي است، اشكال ندارد، ولي اگر صاحب آن ها از وضو گرفتن نهي كند، احتياط واجب آن است كه با آب آن ها وضو نگيرند.
مسأله 278- اگر فراموش كند آب غصبي است و با آن وضو بگيرد صحيح است، ولي كسي كه خودش آب را غصب كرده اگر غصبي بودن آن را فراموش كند و وضو بگيرد، وضوي او باطل است.
شرط چهارم: آن كه ظرف آب وضو مباح باشد.
شرط پنجم: آن كه ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد.


مسأله 279- اگر آب وضو در ظرف غصبي يا طلا و نقره است و غير از آن آب ديگري ندارد، بايد تيمّم كند، و نمي تواند با آب آن ها وضو بگيرد، و اگر آب ديگري دارد، چنانچه در ظرفِ غصبي يا طلا و نقره وضوي ارتماسي بگيرد، يا با آن ها آب را به صورت و دست ها بريزد، وضوي او باطل است، در صورتي كه با مشت يا چيز ديگر آب را از آن ها بردارد و به صورت و دست ها بريزد، وضوي او صحيح است.
مسأله 280- بنابراحتياط واجب بايد در حوضي كه مثلاً يك آجر يا يك سنگ آن غصبي است، وضو نگيرد.
مسأله 281- اگر در صحن يكي از امامان يا امامزادگان كه سابقاً قبرستان بوده حوض يا نهري بسازند، چنانچه انسان نداند كه زمين صحن را براي قبرستان وقف كرده اند، وضو گرفتن در آن حوض و نهر اشكال ندارد.
شرط ششم: آن كه اعضاء وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد.
مسأله 282- اگر پيش از تمام شدن وضو جايي را كه شسته يا مسح كرده نجس شود، وضو صحيح است.
مسأله 283- اگر غير از اعضاي وضو جايي از بدن نجس باشد، وضو صحيح است، ولي اگر مخرج را از بول يا غائط تطهير نكرده باشد، احتياط مستحب آن است كه اوّل آن را تطهير كند و بعد وضو بگيرد.
مسأله 284- اگر يكي از اعضاي وضو نجس باشد و بعد از وضو شك كند كه پيش از وضو آن جا را آب كشيده يا نه، چنانچه در موقع وضو ملتفت پاك بودن و نجس بودن آن جا نبوده، وضو باطل است، و اگر مي داند ملتفت بوده، يا شك دارد كه ملتفت بوده يا نه، وضو صحيح است، و در هر صورت جايي را كه نجس بوده بايد آب بكشد.
مسأله 285- اگر در صورت يا دست ها بريدگي يا زخمي است كه خون آن بند نمي آيد و آب براي آن ضرر ندارد، بايد در آب كر يا جاري فرو برد و قدري فشار دهد كه خون بند بيايد، بعد به دستوري كه گفته شد وضوي ارتماسي بگيرد.
شرط هفتم: آن كه وقت براي وضو و نماز كافي باشد.
مسأله 286- هرگاه وقت به قدري تنگ است كه اگر وضو بگيرد تمام نماز يا مقداري از آن بعد از وقت خوانده مي شود، بايد تيمّم كند ولي اگر براي وضو و تيمّم يك اندازه وقت لازم است، بايد وضو بگيرد.
مسأله 287- كسي كه در تنگي وقتِ نماز بايد تيمّم كند، اگر به قصد قربت يا براي براي كارهاي مستحبي ـ مثل خواندن قرآن ـ وضو بگيرد صحيح است، و اگر براي خواندن آن نماز صورت بگيرد، باطل است.
شرط هشتم: آن كه به قصد قربت ـ يعني براي انجام فرمان خداوند عالم ـ وضو بگيرد، و اگر براي خنك شدن يا به قصد ديگري وضو بگيرد، باطل است.
مسأله 288- لازم نيست نيت وضو را به زبان بگويد يا از قلب خود بگذراند، ولي بايد در تمام وضو متوجه باشد كه وضو مي گيرد، به طوري كه اگر از او بپرسند چه مي كني؟ بگويد: وضو مي گيرم.
شرط نهم: آن كه وضو را به ترتيبي كه گفته شد به جا آورد، يعني اوّل صورت و بعد دست راست و بعد دست چپ را بشويد و بعد از آن سر و بعد پاها را مسح نمايد، و بايد پاي چپ را پيش از پاي راست مسح نكند، و اگر به اين ترتيب وضو نگيرد باطل است.
شرط دهم: آن كه كارهاي وضو را پشت سر هم انجام دهد.
مسأله 289- اگر بين كارهاي وضو به قدري فاصله شود كه وقتي مي خواهد جايي را بشويد يا مسح كند، رطوبت جاهايي كه پيش از آن شسته يا مسح كرده خشك شده باشد، وضو باطل است، و اگر فقط رطوبت جايي كه جلوتر از محلي است كه مي خواهد بشويد يا مسح كند خشك شده باشد، مثلاً موقعي كه مي خواهد دست چپ را بشويد، رطوبت دست راست خشك شده باشد و صورت تر باشد، احتياط واجب آن است كه وضو را باطل كند و از سر بگيرد.
مسأله 290- اگر كارهاي وضو را پشت سر هم به جا آورد، ولي به واسطه گرماي هوا يا حرارت زياد بدن و مانند اين¬ها رطوبت خشك شود وضوي او صحيح است.
مسأله 291- راه رفتن در بين وضو اشكال ندارد، پس اگر بعد از شستن صورت و دست ها چند قدم راه برود، و بعد سر و پا را مسح كند وضوي او صحيح است.
شرط يازدهم: آن كه شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد، و اگر ديگري او را وضو دهد، يا در رساندن آب به صورت و دست ها و مسح سر و پاها به او كمك نمايد، وضو باطل است.(4)
مسأله 292- كسي كه نمي تواند وضو بگيرد، بايد نائب بگيرد كه او را وضو دهد، و چنانچه مزد هم بخواهد در صورتي كه بتواند بايد بدهد، ولي بايد خودِ او نيت وضو كند و با دست خود مسح نمايد، و اگر نمي تواند بايد نايبش دست او را بگيرد و به جاي مسح او بكشد، و اگر اين هم ممكن نيست، بايد از دست او رطوبت بگيرند و با آن رطوبت سر و پاي او را مسح كنند.
مسأله 293- هر كدام از كارهاي وضو را كه مي تواند به تنهايي انجام دهد، نبايد در آن كمك بگيرد.
شرط دوازدهم: آن كه استعمال آب براي او مانعي نداشته باشد.
مسأله 294- كسي كه مي ترسد كه اگر وضو بگيرد مريض شود، يا اگر آب را به مصرف وضو برساند تشنه بماند، نبايد وضو بگيرد، ولي اگر نداند كه آب براي او ضرر دارد و وضو بگيرد، اگرچه بعد بفهمد كه ضرر داشته وضوي او صحيح است.
مسأله 295- اگر رساندن آب به صورت و دست ها به مقدار كمي كه وضو با آن صحيح است ضرر ندارد، و بيشتر از آن ضرر دارد، بايد با همان مقدار وضو بگيرد.
شرط سيزدهم: آن كه در اعضاي وضو مانعي از رسيدن آب نباشد.
مسأله 296- اگر مي داند چيزي به اعضاي وضو چسبيده ولي شك دارد كه از رسيدن آب جلوگيري مي كند يا نه، بايد آن را برطرف كند يا آب را به زير آن برساند.
مسأله 297- اگر زير ناخن چرك باشد، وضو اشكال ندارد، ولي اگر ناخن را بگيرند بايد براي وضو آن چرك را برطرف كنند؛ و نيز اگر ناخن بيشتر از معمول بلند باشد، بايد چرك زير مقداري را كه از معمول بلندتر است برطرف نمايند.
مسأله 298- اگر در صورت و دست ها و جلوي سر و روي پاها به واسطه سوختن، يا چيز ديگر برآمدگي پيدا شود، شستن و مسح روي آن كافي است، و چنانچه سوراخ شود رساندن آب به زير پوست لازم نيست، بلكه اگر پوست يك قسمت آن كنده شود، لازم نيست آب را به زير قسمتي كه كنده نشده برساند، ولي چنانچه پوستي كه كنده شده گاهي به بدن مي چسبد و گاهي بلند مي شود، بايد آن را قطع كند يا آب را به زير آن برساند.
مسأله 299- اگر انسان شك كند كه به اعضاي وضوي او چيزي چسبيده يا نه، چنانچه احتمال او در نظر مردم به جا باشد، مثل آن كه بعد از گِل كاري شك كند گِل به دست او چسبيده يا نه، بايد وارسي كند يا به قدري دست بمالد كه اطمينان پيدا كند كه اگر بوده بر طرف شده يا آب به زير آن رسيده است.
مسأله 300- جايي را كه بايد شست و مسح كرد هر قدر چرك باشد، اگر چرك آن مانع از رسيدن آب به بدن نباشد اشكال ندارد؛ و همچنين است اگر بعد از گچ كاري و مانند آن چيز سفيدي كه جلوگيري از رسيدن آب به پوست نمي نمايد بر دست بماند، ولي اگر شك كند كه با بودن آن ها آب به بدن مي رسد يا نه، بايد آن ها را برطرف كند.
مسأله 301- اگر پيش از وضو بداند كه در بعضي از اعضاي وضو مانعي از رسيدن آب هست، و بعد از وضو شك كند كه در موقع وضو آب را به آن جا رسانده يا نه، وضوي او صحيح است.
مسأله 302- اگر در بعضي از اعضاي وضو مانعي باشد كه گاهي آب به خودي خود زير آن مي رسد و گاهي نمي رسد، و انسان بعد از وضو شك كند كه آب زير آن رسيده يا نه، چنانچه بداند موقع وضو ملتفت رسيدن آب به زير آن نبوده، احتياط واجب آن است كه دوباره وضو بگيرد.
مسأله 303- اگر بعد از وضو چيزي كه مانع از رسيدن آب است در اعضاي وضو ببيند و نداند موقع وضو بوده يا بعد پيدا شده، وضوي او صحيح است، ولي اگر بداند كه در وقت وضو ملتفت آن مانع نبوده، احتياط واجب آن است كه دوباره وضو بگيرد.
مسأله 304- اگر بعد از وضو شك كند چيزي كه مانع رسيدن آب است در اعضاي وضو بوده يا نه، وضو صحيح است.


بازگشت