شرط هشتم


شرط هشتم
آنكه به حد ترخص برسد، و معناي حدّ ترخص در مسأله (1330) گذشت، و اما در غير وطن اعتباري بحدّ ترخص نيست و همين كه از محل اقامت خارج شود نمازش قصر است.
(مسأله 1365) كسي كه به سفر مي رود اگر بجاي برسد كه اذان را نشنود ولي اهل شهر را ببيند يا اهل شهر را نبيند و اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند بنا بر احتياط واجب هم شكسته و هم تمام بخواند.
(مسأله 1366) مسافري كه به وطنش برمي گردد وقتي كه اهل وطن خود را ببيند و صداي اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند ولي مسافري كه مي خواهد ده روز در محلي بماند، مادامي كه به آن محل نرسيده نمازش قصر است.
(مسأله 1367) هر گاه شهري در بلندي باشد كه از دور اهل آن ديده شود، يا بقدري گود باشد كه اگر انسان كمي دور شود اهل آن را نبيند كسي كه از اهالي آن شهر مسافرت مي كند وقتي به اندازه دور بشود كه اگر آن شهر زمين هموار بود، اهلش از آنجا ديده نمي شود بايد نماز را شكسته بخواند، و نيز اگر پستي و بلندي راه بيشتر از معمول باشد بايد ملاحظه معمول را بنمايد.
(مسأله 1368) اگر از محلي مسافرت كند كه اهل ندارد، وقتي بجايي برسد كه اگر آن محل اهل داشت از آنجا ديده نمي شد، بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1369) اگر بقدري دور شود كه نداند صدائي را كه مي شنود صداي اذان است يا صداي ديگر، بايد نماز را شكسته بخواند. ولي اگر بفهمد اذان مي گويند و كلمات آن را تشخيص ندهد، بايد تمام بخواند.
(مسأله 1370) اگر بقدري دور شود كه اذان خانه ها را نشنود ولي اذان شهر را كه معمولاً در جاي بلند مي گويند بشنود، نبايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1371) اگر بجاي برسد كه اذان شهر را كه معمولاً در جايي بلند مي گويند نشنود، ولي اذان را كه در جاي خيلي بلند مي گويند بشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1372) اگر چشم يا گوش او يا صداي اذان غير معمولي باشد، در محلي بايد نماز را شكسته بخواند كه چشم متوسط، اهل شهر را نبيند و گوش متوسط، صداي اذان معمولي را نشنود.
(مسأله 1373) اگر موقعي كه سفر مي رود شك كند كه به حد ترخص رسيده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند. و مسافري كه از سفر برمي گردد اگر شك كند كه بحد ترخص رسيده يا نه، بايد شكسته بخواند.
(مسأله 1374) مسافري كه در سفر از وطن خود عبور مي كند، وقتي كه اهل وطن خود را ببيند و صداي اذان آن را بشنود، بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 1375) مسافري كه در بين مسافرت بوطنش رسيده، تا وقتي كه در آنجا هست، بايد نماز را تمام بخواند ولي اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد، وقتي كه به حد ترخص برسد، بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1376) محلي را كه انسان براي اقامت و زندگي خود اختيار كرده وطن اوست، چه در آنجا بدنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد يا خودش آنجا را براي زندگي اختيار كرده باشد.
(مسأله 1377) اگر قصد دارد در محلي كه وطن اصلي اش نيست مدتي بماند، و بعد بجاي ديگر رود، آنجا وطن او حساب نمي شود.
(مسأله 1378) جائي را كه انسان محل زندگي خود قرار داده و مثل كسي كه آن جا وطن اوست در آنجا زندگي مي كند مانند اكثر طلاب كه در حوزه هاي علميه ساكن مي باشند كه اگر مسافرتي براي آنها پيش آيد، دوباره به همان جا بر مي گردند، اگر چه قصد نداشته باشند كه هميشه در آنجا بمانند، در حكم وطن او حساب مي شود. و اگر يك شب هم بماند نمازش تمام است.
(مسأله 1379) كسي كه در دو محل زندگي مي كند، مثلاً شش ماه در شهري و شش ماه در شهر ديگر مي باشد، هر دو محل وطن اوست. و نيز اگر بيشتر از دو محل را براي زندگي خود اختيار كرده باشد، همه آنها وطن او حساب مي شود.
(مسأله 1380) كسي كه در محلي مالك منزل مسكوني است اگر شش ماه متصل در آنجا بماند، تا وقتي كه آن منزل مال او است هر وقت در مسافرت به آنجا برسد، و قصد اقامه نكند احتياط واجب در جمع بين قصر و تمام است.
(مسأله 1381) اگر به جائي برسد كه وطن او بوده و از آنجا صرف نظر كرده نبايد نماز را تمام بخواند، اگر چه وطن ديگري هم براي خود اختيار نكرده باشد.
(مسأله 1382) مسافري كه قصد دارد، ده روز پشت سرهم در محلي بماند يا مي داند كه بدون اختيار ده روز در محلي مي ماند، در آن محل بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 1383) مسافري كه مي خواهد ده روز در محلي بماند، لازم نيست قصد ماندن شب اول يا شب يازدهم را داشته باشد، و همين كه قصد كند كه از طلوع آفتاب روز اول تا غروب روز دهم بماند، بايد نماز را تمام بخواند. و همچنين است اگر مثلاً قصدش اين باشد، كه از ظهر روز اول تا ظهر روز يازدهم بماند.
(مسأله 1384) مسافري كه مي خواهد ده روز در محلي بماند، در صورتي بايد نماز را تمام بخواند كه بخواهد تمام ده روز را در يكجا بماند، پس اگر بخواهد مثلاً ده روز در نجف و كوفه يا در كاظمين و بغداد بماند، بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1385) مسافري كه مي خواهد ده روز در محلي بماند، اگر روز اول، قصد داشته باشد كه در بين ده روز به اطراف آنجا كه به قدر حد ترخص يا بيشتر دور باشد برود، اگر مدت رفتن و آمدنش مثلاً به اندازه يك يا دو ساعت است كه در نظر عرف به اقامت ده روز منافات ندارد، نماز را تمام بخواند و اگر مدت از اين بيشتر باشد احتياطاً بين شكسته و تمام جمع نمايد، و اگر تمام يا بيشتر روز باشد نمازش شكسته است.
(مسأله 1386) مسافري كه تصميم ندارد ده روز در محلي بماند، مثلاً قصدش اين است كه اگر رفيقش بيايد، يا منزل خوبي پيدا كند، ده روز بماند، بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1387) كسي كه تصميم دارد ده روز در محلي بماند، اگر احتمال بدهد كه براي ماندن او مانعي برسد و احتمال او عقلائي باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1388) اگر مسافر بداند كه مثلاً ده روز يا بيشتر به آخر ماه مانده، و قصد كند كه تا آخر ماه در جائي بماند، بايد نماز را تمام بخواند. و در غير اين صورت مثل اينكه قصد دارد تا آخر ماه مي ماند، ولي نمي داند كه تا آخر ماه نه، روز مي شود يا ده روز، در اين صورت نماز را شكسته بخواند، اگر چه از موقع كه قصد كرده تا آخر ماه ده روز يا بيشتر باشد.
(مسأله 1389) اگر مسافر قصد كند كه ده روز در محلي بماند چنانچه پيش از خواندن يك نماز چهار ركعتي از ماندن منصرف شود، يا مردّد شود، كه در آنجا بماند يا بجاي ديگر برود، بايد نماز را شكسته بخواند.
ولي اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي از ماندن منصرف شود، يا مردد شود، تا وقتي كه در آن جا هست، بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 1390) مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند، اگر روزه بگيرد، و بعد از ظهر از ماندن در آن جا منصرف شود، چنانچه يك نماز چهار ركعتي خوانده باشد تا وقتي كه در آنجا هست، روزه هايش صحيح است، و بايد نمازهاي خود را تمام بخواند. و اگر نماز چهار ركعتي نخوانده باشد، روزه آن روزش را بنا بر احتياط واجب تمام كند و قضايش را هم بگيرد، اما نمازهاي خود را بايد شكسته بخواند و روزهاي بعد هم نمي تواند روزه بگيرد.
(مسأله 1391) مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند، اگر از ماندن منصرف شود، و پيش از آنكه از قصد ماندن برگردد شك كند كه يك نماز چهار ركعتي خوانده يا نه، بايد نمازهاي خود را شكسته بخواند.
(مسأله 1392) اگر مسافر به نيّت اينكه نماز را شكسته بخواند مشغول نماز شود، و در بين نماز تصميم بگيرد كه ده روز يا بيشتر بماند، بايد نماز را چهار ركعتي تمام نمايد.
(مسأله 1393) مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند، اگر در بين نماز اول چهار ركعتي از قصد خود برگردد چنانچه مشغول ركعت سوم نشده، بايد نماز را دو ركعتي تمام نمايد، و بقيه نمازهاي خود را شكسته بخواند و همچنين است اگر مشغول ركعت سوم شده و به ركوع نرفته باشد كه بايد بنشيند
و نماز را شكسته به آخر برساند، و اگر به ركوع رفته باشد نمازش باطل و بايد شكسته اعاده نمايد، تا وقتي كه در آن جا هست نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1394) مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند، اگر بيشتر از ده روز در آن جا بماند، تا وقتي كه مسافرت نكرده، بايد نمازش را تمام بخواند و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند.
(مسأله 1395) مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند، بايد روزه واجب را بگيرد، و مي تواند روزه مستحبي را هم بجا آورد، و نماز جمعه و نافله ظهر و عصر و عشاء را هم بخواند.
(مسأله 1396) مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند، اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي، يا بعد از ماندن ده روز، اگر چه يك نماز تمام هم نخوانده باشد بخواهد بجاي كه كمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد و دوباره در جائي اول خود ده روز يا كمتر بماند، از وقتي كه مي رود تا
وقتي كه بر مي گردد و بعد از برگشتن بايد نماز را تمام بخواند، ولي اگر برگشتن به محل اقامتش فقط از اين جهت باشد كه در طريق سفرش واقع شده است و سفر او مسافت شرعيه باشد لازم است موقع برگشتن نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1397) مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند، اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي ادائي بخواهد به جاي ديگري كه كمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آن جا بماند، در رفتن و در محلي كه قصد ماندن ده روز دارد بايد نمازهاي خود را تمام بخواند ولي اگر محلي كه مي خواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد موقع رفتن نمازهاي خود را شكسته بخواند و چنانچه نخواهد ده روز در آنجا بماند بايد مدتي را كه در آنجا مي ماند نيز نمازهاي خود را شكسته بخواند.
(مسأله 1398) مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند، اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعت ادائي بخواهد بجائي كه كمتر از چهار فرسخ است برود، چنانچه مردد باشد كه به محل اول برگردد يا نه، يا به كلي از برگشتن آنجا غافل باشد، يا نخواهد برگردد ولي مردد باشد كه ده روز آنجا بماند يا نه، يا آنكه از ده روز ماندن در آنجا و مسافرت از آنجا غافل باشد، بايد از وقتي كه مي رود تا وقتي كه برمي گردد و بعد از برگشتن، نمازهاي خود را تمام بخواند.
(مسأله 1399) اگر به خيال اينكه رفقايش مي خواهند ده روز در محلي بمانند، قصد كند كه ده روز در آنجا بماند، و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعت ادائي بفهمد كه آنها قصد نكرده اند، اگر چه خودش هم از ماندن منصرف شود، تا مدتي كه در آنجا هست، بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 1400) اگر مسافر اتفاقاً سي روز در محلي بماند، مثلاً در تمام سي روز در رفتن و ماندن مردد باشد، بعد از گذشتن سي روز اگر چه مقدار كمي در آنجا بماند، بايد نماز را تمام بخواند.
(مسأله 1401) مسافري كه مي خواهد نه روز يا كمتر در محلي بماند، اگر بعد از آنكه نه روز يا كمتر در آنجا ماند، بخواهد دوباره نه روز ديگر يا كمتر بماند، و همينطور تا سي روز، روز سي و يكم بايد نماز را تمام بخواند. (مسأله 1402) مسافر بعد از سي روز، در صورتي بايد نماز را تمام
بخواند كه سي روز را در يك جا بماند، پس اگر مقداري از آن را در جائي و
مقداري را در جائي ديگر بماند، بعد از سي روز هم بايد نماز را شكسته بخواند.



بازگشت