چيزهائي كه تيمّم به آنها صحيح است


چيزهائي كه تيمّم به آنها صحيح است
(مسأله 730) تيمّم به خاك و ريگ و كلوخ و سنگ اگر پاك باشد صحيح است، ولي احتياط مستحب آنست كه اگر خاك ممكن باشد به چيز ديگر تيمّم نكند، و اگر خاك نباشد با ريگ يا كلوخ و چنانچه ريگ و كلوخ هم نباشد با سنگ تيمّم نمايد.
(مسأله 731) تيمّم بر سنگ و گچ و سنگ آهك صحيح است، و بنا بر احتياط واجب در حال اختيار به گچ و آهك پخته و آجر پخته و به سنگ معدن مثل عقيق تيمّم ننمايد.
(مسأله 732) اگر خاك و ريگ و كلوخ و سنگ پيدا نشود، بايد به گرد و غباري كه در فرش و لباس و مانند اينها است تيمّم نمايد، و چنانچه گرد پيدا نشود، بايد به گل تيمّم نمايد و در هر دو صورت احتياط واجب آن است كه در صورت تمكن به يكي از امور گذشته (گچ، آهك، آجر، سنگ معدن) نيز تيمّم كند. يعني جمع كند بين تيمّم به گرد يا گل و امور گذشته و اگر غبار و گل ميسور نشد فقط به يكي از اين امور تيمّم نمايد. و اگر هيچ يك از اينها پيدا نشود احتياط واجب آن است كه نماز را بدون تيمّم بخواند، ولي واجب است بعداً قضاي آن را بجا آورد.
(مسأله 733) اگر بتواند با تكاندن فرش و مانند آن خاك تهيه كند، تيمّم به گرد باطل است، و همچنين اگر بتواند گل را خشك كند و از آن خاك تهيه نمايد، تيمّم به گل باطل مي شود.
(مسأله 734) كسي كه آب ندارد اگر برف يا يخ داشته باشد، چنانچه ممكن است بايد آن را آب كند، و با آن وضو بگيرد يا غسل كند، و اگر ممكن نيست و چيزي هم كه تيمّم به آن صحيح است ندارد، لازم است نماز خود را در خارج وقت قضا نمايد، و احوط آنست كه با برف يا يخ اعضاء وضو يا غسل را نمناك كند و اگر اين هم ممكن نيست با يخ يا برف تيمّم نمايد، و خواندن نماز را در وقت بهر نحو باشد بايد ترك نكند و در خارج وقت قضا نمايد.
(مسأله 735) اگر با خاك و ريگ چيزي مانند كاه كه تيمّم با آن باطل است مخلوط شود. نمي تواند به آن تيمّم كند، ولي اگر آن چيز بقدري كم باشد كه در خاك يا ريگ از بين رفته حساب مي شود، تيمّم به آن خاك و ريگ صحيح است.
(مسأله 736) اگر چيزي ندارد كه بر آن تيمّم كند، چنانچه ممكن است بايد به خريدن و مانند آن تهيه نمايد.
(مسأله 737) تيمّم به ديوار گلي صحيح است، و احتياط مستحب آن است كه با بودن زمين يا خاك خشك، به زمين يا خاك نمناك تيمّم نكند.
(مسأله 738) چيزي كه بر آن تيمّم مي كند بايد پاك باشد، و اگر چيز پاكي كه تيمّم به آن صحيح است، ندارد مقتضاي احتياط واجب نماز در وقت با فقد طهورين است و قضاء نيز در خارج وقت واجب است.
(مسأله 739) اگر يقين داشته باشد كه تيمّم به چيزي صحيح است، و به آن تيمّم نمايد، بعد بفهمد تيمّم با آن باطل بوده، نمازهاي را كه با آن تيمّم خوانده بايد دوباره بخواند.
(مسأله 740) چيزي كه بر آن تيمّم مي كند و مكان آن چيز بايد غصبي نباشد پس اگر بر خاك غصبي تيمّم كند، يا خاكي را كه مال خود اوست بي اجازه در ملك ديگري بگذارد، و بر آن تيمّم كند تيمّم او باطل مي باشد.
(مسأله 741) تيمّم در فضاي غصبي باطل است، پس اگر در ملك خود دستها را به زمين بزند و بي اجازه داخل ملك ديگري شود و دستها را به پيشاني بكشد تيمّم او باطل مي باشد.
(مسأله 742) تيمّم به چيز غصبي، يا در فضاي غصبي يا بر چيزي كه در ملك غصبي است، در حالي كه فراموش كرده يا غفلت داشته باشد صحيح است ولي اگر چيزي را خودش غصب كند و فراموش كند كه غصب كرده، و بر آن تيمّم كند يا ملكي را غصب كند و فراموش كند كه غصب كرده و چيزي را كه بر آن تيمّم مي كند در آن ملك بگذارد، يا در فضاي آن ملك تيمّم نمايد حكم او حكم عامد است و تيمّمش باطل.
(مسأله 743) كسي كه در جاي غصبي حبس است، اگر آب و خاك آن هر دو غصبي است، بايد با تيمّم نماز بخواند.
(مسأله 744) چيزي كه بر آن تيمّم مي كند، بنا بر احتياط در صورت امكان بايد گردي داشته باشد كه به دست بماند، و بعد از زدن دست بر آن، دست را بتكاند كه گرد آن بريزد.
(مسأله 745) تيمّم به زمين گود و خاك جاده و زمين شوره زار كه نمك روي آن نگرفته مكروه است، و اگر نمك روي آن گرفته باشد باطل است.



بازگشت