شرط اول


شرط اول آنكه مباح باشد.

مسئله 900 - نماز خواندن در ملك غصبي اگر چه روي فرش و تخت و مانند اينها باشد، بنابراحتياط واجب باطل است. ولي نماز خواندن در زير سقف غصبي و خميه غصبي مانعي ندارد. مگر اينكه در شرائطي باشد كه تصرّف در سقف و خيمه حساب شود.

مسئله 901 - نماز خواندن در ملكي كه منفعت آن مال ديگري است، بدون اجازه صاحب منفعت، غصب است، مثلا در خانه اجاره اي اگر صاحب خانه يا ديگري بدون اجازه مستأجر نماز بخواند، باحتياط واجب باطل است. و همچنين است اگر در ملكي كه ديگري در آن حقّي دارد نماز بخواند، مثلا اگر ميّت وصيّت كرده باشد كه ثلث مال او را به مصرفي برسانند، تا وقتي ثلث را جدا نكنند، نمي شود در ملك او نماز خواند.

مسئله 902 - كسي كه در مسجد نشسته و يا رحل گذاشته كه نماز بخواند، اگر ديگري مزاحمت كرده جاي او را غصب كند و در آن جا نماز بخواند، بنابراحتياط واجب باطل است.

مسئله 903 - اگر در جايي كه نمي داند غصبي است نماز بخواند، و بعد از نماز بفهمد، يا در جايي كه غصبي بودن آن را فراموش كرده نماز بخواند، و بعد از نماز يادش بيايد، نماز او صحيح است. ولي كسي كه خودش جايي را غصب كرده، اگر فراموش كند و در آنجا نماز بخواند، بنابر احتياط واجب نمازش باطل است.

مسئله 904 - اگر بداند جايي غصبي است، ولي نداند كه در جاي غصبي نماز باطل است و در آنجا نماز بخواند، نماز او بنابراحتياط واجب باطل مي باشد، البتّه در جاهل مقصّر.

مسئله 905 - كسي كه ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه حيوان سواري يا زين آن غصبي باشد بنابر احتياط واجب نماز او باطل است و همچنين است اگر بخواهد بر آن حيوان نماز مستحبي بخواند.

مسئله 906 - كسي كه در ملكي با ديگري شريك است اگر سهم او جدا نباشد بدون اجازه شريكش نمي تواند در آن ملك تصرف كند و نماز بخواند.

مسئله 907 - اگر با عين پولي كه خمس و زكوة آن را نداده ملكي بخرد، تصرف او در آن ملك حرام و نمازش هم در آن بنابراحتياط واجب باطل است.

مسئله 908 - اگر صاحب ملك به زبان، اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند كه قلبا راضي نيست، نماز خواندن در ملك او اشكال دارد و اگر اجازه ندهد و انسان يقين كند كه قلبا راضي است نماز صحيح است.

مسئله 909 - تصرف در ملك ميّتي كه خمس يا زكوة بدهكار است، حرام و نماز در آن اشكال دارد ولي اگر بدهي او را بدهند يا ضامن شوند كه ادا نمايند، بنحوي كه دين از عهده ميت ساقط شود، جايز است و اگر عين زكوة يا خمس در مال ميّت موجود باشد فقط تصرف و نماز در آن عين معين قبل از ادا جايز نيست ولي تصرف و نماز در غير آن اشكال ندارد.

مسئله 910 - تصرف در ملك ميّتي كه به مردم بدهكار است، حرام و نماز در آن اشكال دارد ولي اگر ضامن شوند كه قرضهاي او را بپردازند، يا اينكه طلبكار ونيز وصي ميّت، يا حاكم شرع - اگر وصي ندارد اجازه بدهند، تصرف و نماز در ملك او مانعي ندارد.

مسئله 911 - اگر ميت قرض نداشته باشد ولي بعضي از ورثه او صغير يا ديوانه يا غائب باشند، تصرف در ملك او بدون اذن ولي شرعي حرام و نماز در آن اشكال دارد مگر تصرّفات متعارفي كه براي تجهيز ميّت مي شود.

مسئله 912 - نماز خواندن در مسافرخانه و حمام و مانند اينها براي واردين و مشتريان اشكال ندارد، ولي در اماكن خصوصي در صورتي مي شود نماز خواند، كه مالك آن اجازه بدهد، يا حرفي بزند كه اطمينان حاصل شود كه براي نماز خواندن اذن داده است، مثل اينكه به كسي اجازه دهد در ملك او بنشيند و بخوابد، كه از اينها فهميده مي شود براي نماز خواندن هم اذن داده است يا او را به نهار و استراحت دعوت كند كه مسلّما نماز را هم اجازه دارد.

مسئله 913 - در زمين بسيار وسيعي كه براي بيشتر مردم مشكل است موقع نماز از آنجا بجاي ديگر بروند، بي اجازه مالك مي شود نماز خواند ولي اگر بداند كه مالك زمين راضي نيست احتياط واجب آن است كه در آنجا نماز نخواند.

بازگشت