نماز قضا


نماز قضا


مسأله - كسي كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده، بايد قضاي آن را بجا آورد گرچه در تمام وقت نماز خواب مانده يا به واسطه مستي نماز نخوانده باشد، ولي نمازهاي يوميه اي را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارد و همچنين نمازهايي را كه به واسطه جنون يا بيهوشي يا حواس پرتي در اثر كهولت سن و مانند اينها نخوانده قضا ندارد.
مسأله - كسي كه نماز قضا دارد، بايد در خواندن آن كوتاهي نكند ولي واجب نيست فوراً آن را بجا آورد.
مسأله - كسي كه نماز قضا دارد مي تواند نماز مستحبّي و يا نماز استيجاري بخواند، و همچنين است كسي كه روزه قضا دارد.
مسأله - اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضايي دارد يا نمازهايي را كه خوانده صحيح نبوده، مستحب است احتياطاً قضاي آن را بجا آورد.
مسأله - قضاي نمازها لازم نيست به ترتيب خوانده شود مگر آنكه ترتيب در اداي آنها لازم باشد مثل نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشا.
مسأله - اگر كسي كه نمازهايي از او قضا شده مي داند كداميك جلوتر قضا شده، بهتر آن است كه به ترتيب قضا كند.
مسأله - اگر بخواهند چند نفر را براي بجا آوردن نماز ميّت اجير كنند، لازم نيست وقت معيّن كنند و مي توانند همه با هم شروع كنند.
مسأله - كسي كه چند نماز از او قضا شده و تعداد آنها را نمي داند، مثلاً نمي داند چهار تا بوده يا پنج تا، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافي است.
مسأله - كسي كه نماز قضا از همين روز يا روزهاي پيش دارد مي تواند قبل از خواندن نمازي كه قضا شده نماز ادايي را بخواند و لازم نيست نماز قضا را جلوبيندازد.
مسأله - كسي كه مي داند يك نماز چهار ركعتي نخوانده و نمي داند نماز ظهر است يا عصر است يا عشا، اگر يك نماز چهار ركعتي بخواند به نيّت قضاي نمازي كه نخوانده كافي است.
مسأله - تا انسان زنده است گرچه از خواندن نماز قضاهاي خود عاجز باشد، ديگري نمي تواند نمازهاي او را قضا نمايد.
مسأله - نماز قضا را چه يقيني باشد و چه احتياطي، با جماعت مي شود خواند چه نماز امام ادا باشد يا قضا و چه قضا يقيني باشد يا احتياطي، و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند مثلاً اگر قضاي صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند اشكال ندارد.
مسأله - مستحب است بچّه مميّز را يعني بچّه اي كه خوب و بد را مي فهمد به نماز خواندن و عبادتهاي ديگر عادت دهند، بلكه مستحب است او را به قضاي نمازها هم وادار نمايند.
نماز قضاي پدر و مادر كه بر پسر بزرگتر واجب است
مسأله - اگر پدر يا مادر نماز يا روزه خود را بجا نياورده باشند، چنانچه از روي نافرماني ترك نكرده و نمي توانستند قضا كنند، بر پسر بزرگتر واجب است كه بعد از مرگشان بجا آورد يا براي آنها اجير بگيرد ولي اگر از روي نافرماني بوده و يا مي توانسته اند قضا كنند و نكرده اند، بر پسر بزرگتر چيزي لازم نيست.
مسأله - اگر پسر بزرگتر شك دارد كه پدر يا مادر نماز يا روزه قضا داشته يا نه، چيزي بر او واجب نيست.
مسأله - اگر پسر بزرگتر بداند كه پدر يا مادرش نماز قضا داشته و شك كند كه بجا آورده اند يا نه، واجب نيست آن را قضا نمايد.
مسأله - اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر كدام است، قضاي نماز و روزه پدر و مادر بر هيچ كدام واجب نيست. ولي احتياط مستحب آن است كه نماز و روزه آنها را بين خودشان قسمت كنند، يا براي انجام آن قرعه بزنند.
مسأله - اگر ميّت وصيّت كرده باشد كه براي نماز و روزه او اجير بگيرند بعد از آنكه اجير، نماز و روزه او را بجا آورد بر پسر بزرگتر چيزي واجب نيست.
مسأله - كسي كه خودش نماز و روزه قضا دارد، اگر نماز و روزه پدر و مادر هم بر او واجب شود، هر كدام را اوّل بجا آورد صحيح است.
مسأله - اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر يا مادر نابالغ يا ديوانه باشد، وقتي كه بالغ شد يا عاقل گرديد بايد نماز و روزه آنها را قضا نمايد و چنانچه پيش از بالغ يا عاقل شدن بميرد، بر پسر دوّم چيزي واجب نيست.
مسأله - اگر پسر بزرگتر پيش از آنكه نماز و روزه پدر و مادر را قضا كند بميرد، بر پسر دوّم چيزي واجب نيست.



بازگشت