وقت نمازها


وقت نمازها


مسأله - اگر چوب يا چيزي مانند آن را كه شاخص مي گويند، راست در زمين هموار فرو برند صبح كه آفتاب بيرون مي آيد سايه آن به طرف مغرب مي افتد و هر چه آفتاب بالا مي آيد اين سايه كم مي شود و در شهرهاي ايران در اوّل ظهر شرعي به حدّاقلّ مي رسد و سپس سايه آن به طرف مشرق برمي گردد و هر چه خورشيد رو به مغرب مي رود سايه زيادتر مي گردد بنابراين وقتي سايه به حدّاقلّ رسيد و دو مرتبه رو به زياد شدن كرد معلوم مي شود ظهر شرعي شده است ولي در بعضي شهرها مثل مكّه مكّرمه كه گاهي موقع ظهر سايه به كلّي از بين مي رود بعد از آنكه سايه دوباره پيدا شد معلوم مي شود ظهر شده است.
مسأله - مغرب موقعي است كه سرخي طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پيدا مي شود، از بين برود.
مسأله - نزديك اذان صبح از طرف مشرق سپيده اي رو به بالا حركت مي كند كه آن را فجر اوّل گويند موقعي كه آن سپيده پهن شد فجر دوم، و اوّل وقت نماز صبح است.
مسأله - وقت نماز ظهر و عصر بعد از زوال تا مغرب (تقريباً يك ربع بعد از غروب آفتاب) ولي وقت فضيلت آنها از اوّل زوال است تا موقعي كه سايه شاخص به اندازه دو هفتم آن شود (تقريباً يك ساعت و نيم بعد از ظهر) و وقت فضيلت عصر ادامه دارد تا موقعي كه سايه شاخص به چهار هفتم آن برسد (تقريباً سه ساعت بعد از ظهر) و وقت نماز مغرب و عشا بعد از مغرب است تا اوّل اذان صبح ولي وقت فضيلت آنها از مغرب است تا وقتي كه سرخي طرف مغرب از بين برود (يك ساعت و نيم بعد از غروب آفتاب) و وقت فضيلت عشا ادامه دارد تا ثلث شب (تقريباً ساعت نه و نيم) و وقت نماز صبح از اوّل طلوع فجر است تا طلوع آفتاب و وقت فضيلت آن از طلوع فجر است تا وقتي كه سرخي طرف مشرق پيدا شود (تقريباً يك ساعت بعد از طلوع فجر).
مسأله - آخر وقت نماز مغرب و عشا طلوع فجر است ولي اگر نماز مغرب يا عشا را تا نصف شب نخواند بهتر آن است كه تا قبل از اذان صبح بدون اينكه نيّت ادا يا قضا كند بجا آورد و بايد شب را براي نماز مغرب و عشا و نماز شب و مانند اينها از اوّل غروب تا اذان صبح حساب كرد، بنابراين تقريباً يازده ساعت و يك ربع بعد از ظهر شرعي نصف شب است.
مسأله - اگر كسي نماز عصر را عمداً قبل از نماز ظهر بخواند نمازش باطل است مگر اينكه تا مغرب بيشتر از بجا آوردن يك نماز وقت نباشد كه در اين فرض اگر كسي تا اين موقع نماز ظهر را نخواند نماز ظهر او قضا شده و بايد نماز عصر را بخواند، و اگر كسي پيش از اين وقت اشتباهاً تمام نماز عصر را پيش از نماز ظهر بخواندنمازش صحيح است و احوط آن است كه آن را نماز ظهر قرار داده و چهار ركعت ديگر به قصد ما في الذّمّه بجا آورد و همينطور است در نماز مغرب و عشا.
مسأله - اگر پيش از خواندن نماز ظهر سهواً مشغول نماز عصر شود و در بين نماز بفهمد اشتباه كرده است، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند و بعد از آنكه نماز را تمام كرد نماز عصر را بخواند و همينطور است در نماز مغرب و عشا.
مسأله - اگر به نيّت نماز ظهر مشغول نماز شود و در بين نماز يادش بيايد كه نماز ظهر را خوانده است، نمي تواند نيّت را به نماز عصر برگرداند بلكه بايد نماز را بشكند و نماز عصر را بخواند و همينطور است در نماز مغرب و عشا.
مسأله - موقعي انسان مي تواند مشغول نماز شود كه اطمينان كند وقت داخل شده است يا يك نفر ثقه به داخل شدن وقت خبر دهد. بنابراين اذان انسان وقت شناس و مورد اطمينان كافي است چنانكه به گفته منجّم ثقه هم مي توان اكتفا نمود.
مسأله - اگر يك نفر ثقه به داخل شدن وقت خبر دهد، يا انسان اطمينان پيدا كند كه وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد كه هنوز وقت داخل نشده نماز او باطل است و همچنين است اگر بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را پيش از وقت خوانده، ولي اگر در بين نماز بفهمد وقت داخل شده يا بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز وقت داخل شده نماز او صحيح است.
مسأله - اگر وقت نماز به قدري تنگ است كه به واسطه بجا آوردن بعضي از كارهاي مستحب نماز، مقداري از آن بعد از وقت خوانده مي شود بايد آن مستحب را بجا نياورد. مثلاً اگر به واسطه خواندن قنوت و تسبيحات مستحبّي مقداري از نماز بعد از وقت خوانده مي شود بايد آنها را نخواند و اگر بخواند معصيت كرده ولي نماز او صحيح است.
مسأله - كسي كه به اندازه خواندن يك ركعت نماز وقت دارد، بايد نماز را به نيّت ادا بخواند ولي نبايد عمداً نماز را تا اين وقت تأخير بيندازد.
مسأله - مستحب است انسان نماز را در اوّل وقت آن بخواند و راجع به آن خيلي سفارش شده است و هرچه به اوّل وقت نزديكتر باشد بهتر است مگر آنكه تأخير آن از جهتي بهتر باشد مثلاً صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند.
مسأله - اگر در بين نماز عصر شك كند كه نماز ظهر را خوانده يا نه، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند، ولي اگر وقت به قدري كم است كه بعد از تمام شدن نماز، مغرب مي شود بايد به نيّت نماز عصر نماز را تمام كند و نماز ظهرش قضا ندارد و همچنين است در نماز مغرب و عشا.
مسأله - اگر انسان نمازي را كه خوانده احتياطاً دوباره بخواند و در بين نماز يادش بيايد نمازي را كه بايد پيش از آن بخواند نخوانده است مي تواند نيّت را به آن نماز برگرداند، مثلاً موقعي كه نماز عصر را احتياطاً مي خواند اگر يادش بيايد نماز ظهر را نخوانده است مي تواند نيّت را به نماز ظهر برگرداند.
مسأله - برگرداندن نيّت از نماز قضا به نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب جايز نيست.
مسأله - اگر وقت نماز ادا وسعت داشته باشد، انسان مي تواند در بين نماز نيّت را به نماز قضا برگرداند.
مسأله - نمازهاي مستحبّي زياد است و آنها را نافله گويند و بين نمازهاي مستحبّي به خواندن نافله هاي شبانه روز بيشتر سفارش شده و آنها در غير روز جمعه سي و چهار ركعت است كه هشت ركعت آن نافله ظهر و هشت ركعت نافله عصر و چهار ركعت نافله مغرب و دو ركعت نافله عشا و يازده ركعت نافله شب و دو ركعت نافله صبح مي باشد، و چون دو ركعت نافله عشا را بايد نشسته خواند، يك ركعت حساب مي شود. ولي در روز جمعه بر شانزده ركعت نافله ظهر و عصر، چهار ركعت اضافه مي شود.
مسأله - از يازده ركعت نافله شب، هشت ركعت آن بايد به نيّت نافله شب و دو ركعت آن به نيّت نماز شفع و يك ركعت آن به نيّت وتر خوانده شود.
مسأله - كليه نوافل را بايد دو ركعت دو ركعت نظير نماز صبح خواند مگر نماز وتر را كه يك ركعت است و بايد بعد از بجا آوردن دو سجده تشهّد خواند و سلام داد.
مسأله - نمازهاي نافله را مي شود نشسته خواند، بلكه مي تواند در حال خوابيدن يا راه رفتن و سواري بخواند ولي اگر نشسته بخواند مستحب است دو برابر بخواند، مثلاً كسي كه نافله ظهر را كه هشت ركعت است نشسته مي خواند مستحب است شانزده ركعت بخواند و اگر در حال راه رفتن و سواره خواند لازم نيست رو به قبله باشد چنانگه لازم نيست ركوع و سجده داشته باشد و گفتن ذكر ركوع و سجده كفايت مي كند.
مسأله - نمازهاي نافله را حتّي نافله عشا را در سفر مي توان خواند بجز نافله نماز ظهر و عصر كه نبايد خوانده شود.
مسأله - نافله ظهر پيش از نماز ظهر خوانده مي شود و وقت فضيلت آن از اوّل ظهر است تا موقعي كه سايه شاخص به اندازه دو هفتم آن شود (تقريباً يك ساعت و نيم بعد از ظهر).
مسأله - نافله عصر پيش از نماز عصر خوانده مي شود و وقت فضيلت آن تا موقعي است كه آن مقدار از سايه شاخص كه بعد از ظهر پيدا مي شود به چهار هفتم آن برسد (تقريباً سه ساعت بعد از ظهر).
مسأله - وقت فضيلت نافله مغرب بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا وقتي كه سرخي طرف مغرب كه بعد از غروب كردن آفتاب در آسمان پيدا مي شود از بين برود (تقريباً يك ساعت و نيم بعد از غروب آفتاب).
مسأله - وقت فضيلت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا تا ثلث شب است (تقريباً ساعت ده) و بهتر است بعد از نماز عشا بلافاصله خوانده شود.
مسأله - نافله صبح پيش از نماز صبح خوانده مي شود و وقت فضيلت آن بعد از طلوع فجر است تا وقتي كه سرخي طرف مشرق پيدا شود (تقريباً يك ساعت بعد از طلوع فجر).
مسأله - وقت فضيلت نافله شب از نصف شب است تا اذان صبح و هر چه نزديك به اذان صبح خوانده شود فضيلتش بيشتر است.
مسأله - اوقات ذكر شده براي نوافل چنانكه گفته شد وقت فضيلت آنهاست، بنابراين نوافل يوميه مانند نافله هاي ظهر و عصر را هر وقتي از روز بخواند اداست و نوافل ليليه را هم هر وقتي از شب بخواند در وقت خوانده است مثلاً كسي كه براي او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند مي تواند آن را در اوّل شب بجا آورد. و همچنين كسي كه نماز ظهر و عصر را نزديك غروب مي خواند مي تواند نوافل آنها را هم همان وقت به نيّت ادا بخواند و همچنين اگر كسي نوافلي را كه بايد قبل از نماز واجب بخواند نظير نافله ظهر و عصر بعد از آنها بخواند، يا نوافلي كه بايد بعد از نماز واجبي بخواند نظير نافله مغرب قبل از آن بخواند نيز اداست.


بازگشت