شرط هشتم: رسيدن به حد ترخّص


شرط هشتم: رسيدن به حد ترخّص

شرط هشتم آن كه به حد ترخّص برسد يعني از وطنش يا جائي كه قصد كرده بود ده روز
صفحه 283

در آنجا بماند، به قدري دور شود كه ديوار شهر را نبيند و صداي اذان آن را نشنود ولي بايد در هوا غبار يا چيز ديگري نباشد كه از ديدن ديوار و شنيدن اذان جلوگيري كند و لازم نيست به قدري دور شود كه مناره ها و گنبدها را نبيند، يا ديوارها هيچ پيدا نباشد، بلكه همين قدر كه ديوارها كاملاً معلوم نباشد، كافي است.

(مسأله 1040) كسي كه به سفر مي رود اگر به جائي برسد كه اذان را نشنود ولي ديوار شهر را ببيند، يا ديوارها را نبيند و صداي اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مسأله 1041) مسافري كه به وطنش برمي گردد، وقتي ديوار وطن خود را ببيند و صداي اذان آن را بشنود، بايد نماز را تمام بخواند ولي مسافري كه مي خواهد ده روز در محلي بماند. وقتي ديوار آنجا را ببيند و صداي اذانش را بشنود، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تأخير بيندازد تا به منزل برسد. يا نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.

(مسأله 1042) اگر به قدري دور شود كه نداند صدائي را كه مي شنود صداي اذان است يا صداي ديگر، و يا بفهمد اذان مي گويند ولي كلمات آن را تشخيص ندهد، احتياط جمع ميان تمام و شكسته است.

(مسأله 1043) اگر بخواهد در محلي نماز بخواند كه شك دارد به حد ترخص يعني جائي كه اذان را نشنود و ديوار را نبيند، رسيده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند. و در موقع برگشتن اگر شك كند كه به حد ترخص رسيده يا نه، بايد شكسته بخواند. و چون در بعضي موارد اشكال پيدا مي كند بايد يا آنجا نماز نخواند يا هم شكسته و هم تمام بخواند.
صفحه 284


بازگشت