شرط اول، آنكه مباح باشد


شرط اول، آنكه مباح باشد

(مسأله 721) كسي كه در ملك غصبي نماز مي خواند اگرچه روي فرش و تخت و مانند اينها باشد، نمازش باطل است ولي نمازخواندن در زير سقف غصبي و خيمه غصبي مانعي ندارد.

(مسأله 722) نمازخواندن در ملكي كه منفعت آن مال ديگري است، بدون اجازه كسي كه منفعت ملك، مال او مي باشد باطل است: مثلا در خانه اجاره اي اگر صاحب خانه يا ديگري بدون اجازه كسي كه آن خانه را اجاره كرده نماز بخواند، نمازش باطل است. ولي اگر ميت وصيت كرده باشد كه ثلث مال او را به مصرفي برسانند و نماز خواندن عرفاً مزاحم با حق او
صفحه 232

نباشد، نماز صحيح است.

(مسأله 723) كسي كه در مسجد نشسته، اگر ديگري جاي او را غصب كند و در آنجا نماز بخواند بنابر احتياط واجب بايد دوباره نمازش را در محل ديگري بخواند.

(مسأله 724) اگر در جايي كه نمي داند غصبي است نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد، يا در جايي كه غصبي بودن آن را فراموش كرده نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد، نماز او صحيح است، ولي اگر خودش غصب كرده باشد و فراموش كند، نماز او اشكال دارد.

(مسأله 725) اگر بداند جايي غصب است ولي نداند كه در جاي غصبي نماز باطل است و در آنجا نماز بخواند، نماز او باطل است.

(مسأله 726) كسي كه ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه حيوان سواري يا زين آن غصبي باشد نماز او باطل است و همچنين است اگر بخواهد سواره نماز مستحبي بخواند.

(مسأله 727) كسي كه در ملكي با ديگري شريك است اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازه شريكش نمي تواند در آن ملك تصرف كند و نماز بخواند.

(مسأله 728) اگر با عين پولي كه خمس و زكات آن را نداده ملكي بخرد، حقوق واجبه به ملك منتقل مي شود، در اين صورت بدون اجازه حاكم شرع در آن نماز نخواند.

(مسأله 729) اگر صاحب ملك به زبان، اجازه نمازخواندن بدهد و انسان بداند كه قلباً راضي نيست، نمازخواندن در ملك او باطل است. ولي اگر به زبان از او اجازه نگرفته باشند ولي انسان يقين كند كه قلباً راضي است، نماز صحيح است.

(مسأله 730) نمازگزاردن در ملك ميتي كه به مردم بدهكار است، با اذن ورثه اشكال ندارد بلكه هر نوع تصرفي كه غير فروختن و از بين بردن مال باشد اشكال ندارد.

(مسأله 731) اگر ميت قرض نداشته باشد ولي بعضي از ورثه او صغير يا ديوانه يا غايب باشند، نماز گزاردن در آن به اذن ديگر ورثه، اگر مزاحم با حق «صغير» يا «ديوانه» نباشد، اشكال ندارد.
صفحه 233

(مسأله 732) نمازخواندن در مسافرخانه و حمام و مانند اينها كه براي واردين آماده است، اشكال ندارد. ولي در غير اين جاها; در صورتي مي شود نماز خواند كه مالك آن اجازه بدهد، يا حرفي بزند كه معلوم شود، براي نمازخواندن اذن داده است، مثل اينكه به كسي اجازه دهد در ملك او بنشيند و بخوابد، كه از اينها فهميده مي شود براي نمازخواندن هم اذن داده است.

(مسأله 733) در زمين بسيار وسيعي كه دور از ده و چراگاه حيوانات است اگرچه صاحبانش راضي نباشند نمازخواندن و نشستن و خوابيدن در آن اشكال ندارد و در زمين هاي زراعتي هم كه نزديك ده است و ديوار ندارد اگرچه در مالكين آنها صغير و ديوانه باشد نماز و عبور و تصرفات جزئي اشكال ندارد ولي اگر يكي از صاحبانش ناراضي باشند تصرف در آن حرام و نماز باطل است.


بازگشت