شرط هشتم


شرط هشتم
آنكه به حد ترخص برسد يعني از وطنش به قدري دور شود كه ديوار شهر را نبيند و صداي اذان آن را نشنود ولي بايد در هوا غبار و يا چيز ديگري نباشد كه از ديدن ديوار و شنيدن اذان جلوگيري كند و لازم نيست به قدري دور شود كه مناره ها و گنبد ها را نبيند يا ديوار ها هيچ پيدا نباشد ، بلكه همين قدر كه ديوار كاملاً تشخيص داده نشود كافي است و كسي كه از جائي كه قصد كرده ده روز در آنجا بماند به قصد هشت فرسخ خارج شود تا حد ترخص نرسيده بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند .

(مساله 1318)كسي كه به سفر مي رود اگر بجائي برسد كه اذان را نشنود ولي ديوار شهر را ببيند ، يا ديوارها را نبيند و صداي اذان را بشنود ، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند ، بنابر احتياط واجب بايد هم شكسته و هم تمام بخواند .

(مساله1319)مسافري كه به وطنش بر مي گردد . وقتي ديوار وطن خود راببيند و صداي اذان آن را بشنود ، بايد نماز را تمام بخواند ولي مسافري كه ميخواهد ده روز در محلي بماند . وقتي ديوار آنجا راببيند و صداي اذانش را بشنود ، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تاخير بيندازد تا به منزل برسد . يا نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند .

(مساله 1320) هر گاه شهر در بلندي باشد كه از دور ديده شود ، يا به قدري گود باشد كه اگر انسان كمي دور شود ديوار آن را نبيند ، كسي كه از آن شهر مسافرت مي كند ، وقتي به اندازه اي دور شود كه اگر آن شهر در زمين هموار بود ، ديوارش از آنجا ديده نمي شد ، بايد نماز خود را شكسته بخواند . و نيز اگر پستي و بلندي خانه ها بيشتر از معمول باشد ، بايد ملاحظة معمول را بنمايد .

(مساله1321)اگر از محلي مسافرت كند كه خانه و ديوار ندارد ، وقتي بجائي برسد كه اگر آن محل ديوار داشت از آنجا ديده نمي شد ، بايد نماز را شكسته بخواند .

(مساله 1322)اگر به قدري دور شود كه نداند صدائي را كه مي شنود صداي اذان است يا صداي ديگر ، بايد نماز را شكسته بخواند . ولي اگر بفهمد اذان مي گويند و كلمات آن را تشخيص ندهد ، بايد تمام بخواند .

(مساله1323)اگر به قدري دور شود كه اذان خانه ها را نشنود ولي اذان شهر را كه معمولاً در جاي بلند مي گويند بشنود . نبايد نماز را شكسته بخواند .

(مساله1324)اگر بجائي برسد كه اذان شهر را كه معمولاً در جاي بلند مي گويند نشنود ولي اذاني را كه در جاي خيلي بلند مي گويند بشنود ، بايد نماز را شكسته بخواند .

(مساله1325)اگر چشم يا گوش او يا صداي اذا ن غير معمولي باشد ، در محلي بايد را شكسته بخواند كه چشم متوسط ديوا ر خانه ها را نبيند و گوش متوسط صداي اذان معمولي را نشنود .

(مساله 1326)اگر بخواهد در محلي نماز بخواند كه شك دارد به حد تر خص يعني جائي كه اذان ذا نشنود و ديوار را نبيند رسيده يا نه ، بايد نماز را تمام بخواند و در موقع برگشتن اگر شك كند كه به حد ترخص رسيده يا نه ، بايد شكسته بخواند وچون در بعضي ، موارد اشكال پيدا مي كند ، مانند آنكه در فرض مساله موقع رفتن نماز ظهر را تمام بخواند و موقع برگشتن همانجا نماز عصر را شكسته بخواند .بايد يا آنجا نماز نخواند و در صورت رفتن پس از علم به رسيدن به حد تر خص نماز را شكسته بخواند و در بر گشتن پس از رسيدن به خانه نماز را تمام بخواند يا هم شكسته و هم تمام بخواند .

(مساله1327)مسافري كه در سفر ا ز وطن خود عبور مي كند ، وقتي بجائي برسد كه ديوار وطن خود را ببيند و صداي اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند .

(مساله1328)مسافري كه در بين مسافرت به وطنش رسيده ، تا وقتي در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند ولي اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود ، يا چهار فرسخ برود و برگردد ، وقتي بجائي برسد كه ديوار وطن را نبيند و صداي اذان آن را نشنود ، بايد نماز راشكسته بخواند .

(مساله1329) محلي را كه انسان براي اقامت و زندگي خود اختيار كرده وطن او است ، چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد ، يا خودش آنجا را براي زندگي اختيار كرده باشد .

(مساله 1330)اگر قصد دارد در محلي كه وطن اصليش نيست مدتي بمان و بعد بجاي ديگر رود ، آنجا وطن او حساب نمي شود .

(مساله 1331)جائي را كه انسان محل زندگي خود قرار داده و ماندن خود را در آنجا محدود به مقدار معين نكرده آنجا وطن او حساب مي شود و در صدق وطن بودن قصد هميشه مماندن معتبر نيست بلي لازم است كه ماندن خود را محدود به مقدار معين نكند و گرنه وطن مصدق نمي كند .

(مساله1332)كسي كه در دو محل زندگي مي كند ، مثلاً شش ماه در شهري و شش ماه در شهر ديگر ميماند ، هر دو وطن او است .و نيز اگر بيشتر از دو محل را براي زندگي خود اختيار كرده باشد تا سه و چهار تا همه وطن او حسا ب مي شود .

(مساله 1333)در غير وطن اصلي و وطن غير اصلي كه ذكر شد در جاهاي ديگر اگر قصد اقامه نكند نمازش شكسته است چه ملكي در آنجا داشته باشد يا نداشه باشد و چه در آنجا شش ماه مانده باشد يانه

(مساله1334)اگر بجائي برسد كه وطن او بوده و عملاً از آنجا صرف نظر كرده نبايد نماز را تمام بخواند ، اگر چه وطن ديگري هم براي خود اختيار نكرده باشد .

( مساله 1335 ) مسافري كه قصد دارد ، ده روز پشت سر هم در محلي بماند ، يا مي داند كه بدون اختيار ده روز در محلي مي ماند ، در آن محل بايد نماز را تمام بخواند .

( مساله 1336 ) مسافري كه مي خواهد ده روز در محلي بماند ، لازم نيست قصد ماندن شب اول يا شب يازدهم را داشته باشد ، و همين كه قصد كند از اذان صبح روز اول تا غروب روز دهم بماند ، بايد نماز را تمام بخواند . و همچنين اگر مثلاً قصدش اين باشد كه از ظهر روز اول تا ظهر روز يازدهم بماند ، بايد نماز را تمام بخواند .

( مساله 1337 ) مسافري كه مي خواهد ده روز در محلي بماند ، در صورتي بايد نماز را تمام بخواند كه بخواهد تمام ده روز را در يك جا بماند پس اگر بخواهد مثلاً ده روز در نجف و كوفه يا در تهران و شميران بماند بايد نماز را شكسته بخواند .

( مساله 1338 ) مسافري كه مي خواهد ده روز در محلي بماند ، اگر از اول قصد داشته باشد كه در بين ده روز به اطراف آنجا از قبيل مزارع و باغستانهائي كه از توابع آن محل محسوب مي شود هر چند خارج از حد ترخص آنجا باشد برود ، بايد در همة ده روز نماز را تمام بخواند و اگر از توابع آنجا نباشد بايد در تمام ده روز نماز را شكسته بخواند ولي چنانچه بخواهد در تمام ده روز فقط يك ساعت يا دو ساعت برود و برگردد در همة ده روز بايد نمازش را تمام بخواند .

( مساله 1339 ) مسافري كه تصميم ندارد ده روز در جائي بماند مثلاً قصدش اين است كه اگر رفيقش بيايد ، يا منزل خوبي پيدا كند ، ده روز بماند ، بايد نماز را شكسته بخواند .

( مساله 1340 ) كسي كه تصميم دارد ، ده روزدر محلي بماند ، اگر چه احتمال بدهد كه براي ماندن او مانعي برسد ، در صورتي كه مردم به اين قبيل احتمالات اعتنائي نكنند ، بايد نماز را تمام بخواند .

( مساله 1341 ) اگر مسافر بداند كه مثلاً ده روز يا بيشتر به آخر ماه مانده و قصد كند تا آخر ما ه در جائي بماند ، بايد نماز را تمام بخواند . ولي اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده و قصد كند كه تا آخر ماه بماند بايد نماز را شكسته بخواند اگر چه از موقعي كه قصد كرده تا آخر ماه ده روز يا بيشتر باشد .

( مساله 1342 ) اگر مسافر قصد كند ده روز در محلي بماند ، چنانچه پيش از خواندن يك نماز چهار ركعتي از ماندن منصرف شود . يا مردد شود كه در آنجا بماند يا بجاي ديگر برود ، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي از ماندن منصرف شود ، يا مردد شود ، تا وقتي در آنجا هست ، بايد نماز را تمام بخواند .

( مساله 1343 ) مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند ، اگر روزه بگيرد و بعد از ظهر از ماندن در آنجا منصرف شود ، چنانچه يك نماز چهار ركعتي خوانده باشد ، روزه اش صحيح است و تا وقتي در آنجا هست بايد نماز هاي خود را تمام بخواند و اگر يك نماز را

چهارركعتي نخوانده باشد، روزة آن روزش صحيح است ، اما نماز هاي خود را بايد شكسته بخواند و روزهاي بعد هم نمي تواند روزه بگيرد .

( مساله 1344 ) مسافري كه قصدكرده ده روز در محلي بماند ، اگر از ماندن منصرف شود و شك كند پيش از آنكه از قصد ماندن بر گردد ، يك نماز چهار ركعتي خوانده ، يا نه ، بايد نمازهاي خود را شكسته بخواند .

( مساله 1345 ) اگر مسافر به نيت اينكه نماز را شكسته بخواند ، مشغول نماز شود و در بين نماز تصميم بگيرد كه ده روز يا بيشتر بماند ، بايد نماز را چهار ركعتي تمام نمايد .

( مساله 1346 ) مسافري كه قصد كرده ده روز در جائي بماند ، اگر در بين نماز چهار ركعتي از قصد خود برگردد ، چنانچه مشغول ركعت سوم نشده ، بايد نماز را دو ركعتي تمام نمايد . و بقيه نمازهاي خود را شكسته بخواند . و اگر مشغول ركعت سوم شده نمازش باطل است ، و تا وقتي در آنجا هست بايد نماز را شكسته بخواند اگر چه داخل در ركوع ركعت سوم شده باشد .

( مساله 1347 ) مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند ، اگر بيشتر از ده روز در آنجا بماند ، تا وقتي مسافرت نكرده ، بايد نمازش را تمام بخواند و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز كند .

( مساله 1348 ) مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند ، بايد روزة واجب را بگيرد و مي تواند روزة مستحبي را هم بجا آورد و نماز جمعه و نافلة ظهر و عصر و عشا را هم بخواند .

( مساله 1349 ) مسافري كه قصد كرده ده روز در جائي بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي بخواهد بجائي كه كمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد به محل اقامه خود بايد نماز را تمام بخواند .

(مساله1350)مسافري كه قصد كرده ده روز در جائي بماند ، اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي بخواهد بجاي ديگري كه كمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند ، بايد در رفتن و در جائي كه قصد ماندن ده روز كرده ، نماز هاي خود را تمام بخواند . ولي اگر جائي كه مي خواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد بايد موقع رفتن نماز هاي خود را شكسته بخواند و چنانچه در آنجا قصد ماندن ده روز كرد نمازش را تمام بخواند .

(مساله1351)مسافري كه قصد كرده ده روز در محلي بماند اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي بخواهد بجائي كه كمتر از چهار فرسخ است برود ، چنانچه مردد باشد كه به محل اولش برگردد يا نه ، يا به كلي از برگشتنن به آن جا غافل باشد ، يا بخواهد برگردد ولي مردد باشد كه ده روز در آنجا بماند يا نه ، يا آنكه از ده روز ماندن در آنجا و مسافرت از آنجا غافل باشد ، بايد از وقتي كه مي رود و بر مي گردد و بعد از برگشتن ، نمازهاي خود را تمام بخواند .

(مساله1352)اگر به خيال اينكه رفقايش مي خواهند ده روز در محلي بمانند ، قصد كند كه ده روز در آنجا بماند و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتي بفهمد كه آنها قصد نكرده اند ، اگر چه خودش هم از ماندن منصرف شود ، تا مدتي كه در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند .

(مساله1353)اگر مسافر بعد از رسيدن به هشت فرسخ سي روز در محلي بماند و در تمام سي روز در رفتن و ماندن مردد باشد ، بعد از گذشتن سي روز اگر چه مقدار كمي در آنجا بماند ، بايد نماز را تمام بخواند ولي اگر پيش از رسيدن به هشت فرسخ در رفتن بقية راه مرد د شود ، اگر به مقدار چهار فرسخ آمده باشد ، بايد شكسته بخواند و اگر بقدر چهار فرسخ نباشد تمام بخواند .

(مساله1354)مسافري كه مي خواهد نه روز يا كمتر در محلي بماند اگر بعد از آنكه نه روز يا كمتر در آنجا ماند ، بخواهد دوباره نه رو ز ديگر يا كمتر بمماند همينطور تا سي روز ، روز سي و يكم بايد نماز را تمام بخواند .

(مساله 1355)مسافري كه سي روز مردد بوده ، در صورتي بايد نماز ررا تمام بخواند كه سي روز در يك جا بماند ، پس اگر مقداري از آن را در جائي و مقداري را در جاي ديگر بماند ، بعد از سي روز هم بايد نماز را شكسته بخواند .


بازگشت