شرط اوّل ـ مباح بودن


شرط اوّل ـ مباح بودن

احتياط واجب آنست كه مكان نمازگزار مباح باشد، بنابراين كسي كه درملك غصبي يا روي فرش يا تخت غصبي نماز مي خواند نمازش اشكال دارد، همچنين نماز در ملكي كه منفعت آن متعلّق به ديگري است (مثل اين كه در اجاره اوست) كه نماز خواندن در آن بدون اجازه مستأجر اشكال دارد، همچنين در ملكي كه مورد تعلّق حقّ ديگري است، مثل اين كه ميّت وصيّت كرده كه ثلث مال او را به مصرفي برسانند تا وقتي كه ثلث را جدا نكنند نمي توان در آن ملك نماز خواند.

مسأله 793ـ كسي كه در مسجد نشسته اگر ديگري جاي او را غصب كند و در آن نماز بخواند بنابر احتياط واجب بايد نمازش را اعاده كند.

مسأله 794ـ هرگاه در جايي نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد غصبي است نمازش صحيح است، همچنين اگر غصبي بودن جايي را مي دانست امّا فراموش كرد و بعداً به خاطرش آمد، ولي اگر خود غاصب فراموش كند و نماز بخواند نمازش اشكال دارد.

مسأله 795ـ هرگاه بداند مكاني غصبي است، امّا اين مسأله را كه نبايد در جاي غصبي نماز بخواند نمي دانست، هرگاه در آنجا نماز بخواند بنابر احتياط واجب نمازش را اعاده كند.

مسأله 796ـ كسي كه ناچار است نماز واجب را سواره بخواند چنانچه مركب يا صندلي و زين آن غصبي باشد و مجبور نباشد بر آن مركب نماز بخواند نماز او اشكال دارد، همچنين است اگر بخواهد در حال اختيار نماز مستحبّي را سواره بخواند.

مسأله 797ـ كسي كه با ديگري در ملكي شريك است اگر سهم او جدا نباشد بدون اجازه شريكش نمي تواند در آن ملك تصرّف كند و نماز بخواند.

مسأله 798ـ اگر با پولي كه خمس و زكات آن را نداده ملكي بخرد، تصرّف او در آن ملك حرام است و نمازش هم در آن اشكال دارد، همچنين است اگر به ذمّه بخرد امّا هنگام خريدن قصدش اين باشد از مالي كه خمس يا زكاتش را نپرداخته پول آن را بپردازد كه بنابر احتياط واجب بايد از آن اجتناب كند.



[155]

مسأله 799ـ هرگاه رضايت صاحب ملك از قرائن روشن و قطعي باشد نماز خواندن در آن ملك اشكالي ندارد، هرچند به زبان نگويد و بعكس اگر با زبان اجازه دهد امّا بداند قلباً راضي نيست نمي تواند نماز بخواند.

مسأله 800ـ تصرّف و نماز خواندن در ملك ميّتي كه خمس يا زكات بدهكار است حرام است، مگر آن كه بدهي او را بدهند.

مسأله 801ـ تصرّف و نماز خواندن در ملك ميّتي كه به مردم بدهكار است با اجازه ورثه مانعي ندارد، مگر اين كه آن تصرّف مزاحم حقّ طلبكاران گردد.

مسأله 802ـ هرگاه بعضي از ورثه ميّت، صغير يا ديوانه يا غايب باشند تصرّف در ملك آنها و نماز در آن حرام است، ولي تصرّفات جزيي كه براي برداشتن ميّت معمول است اشكال ندارد.

مسأله 803ـ نماز خواندن در مسافرخانه ها و حمّامها و مانند آن براي مسافران و مشتريان كه طبق متعارف وارد آنجا مي شوند اشكال ندارد، ولي در اماكن خصوصي بدون اجازه مالك جايز نيست، مگر آن كه اجازه تصرّفي بدهد كه معلوم شود براي نماز خواندن نيز راضي است مثل اين كه كسي را به ناهار يا شام يا استراحت دعوت كند كه مسلّماً براي نماز نيز رضايت دارد.

مسأله 804ـ در زمينهاي بزرگ زراعتي و غير زراعتي كه ديوار ندارد و زراعتي فعلاً در آن نيست نماز خواندن و نشستن و خوابيدن و تصرّفات جزئي اشكال ندارد، خواه نزديك شهر و روستا باشد يا دور از آن و خواه مالكين آن صغير باشند يا كبير، ولي اگر صاحبش صريحاً بگويد راضي نيستم يا بدانيم قلباً راضي نيست تصرّف در آن حرام و نماز نيز اشكال دارد.




بازگشت