احكام تيمّم


احكام تيمّم
مسأله 701 ـ اگر مختصري از پيشاني و پشت دستها را هم مسح نكند تيمم باطل است چه عمداً مسح نكند يا مسأله را نداند يا فراموش كرده باشد، ولي دقت زياد هم لازم نيست و همين قدر كه بگويند تمام پيشاني و پشت دست مسح شده كافي است.
مسأله 702 ـ براي آن كه يقين كند تمام پشت دست را مسح كرده بايد مقداري بالاتر از مچ را هم مسح نمايد، ولي مسح بين انگشتان لازم نيست.
مسأله 703 ـ پيشاني و پشت دستها را بنابر احتياط واجب بايد از بالا به پايين مسح نمايد و كارهاي آن را بايد پشت سرهم به جا آورد و اگر بين آنها به قدري فاصله دهد كه نگويند تيمم مي كند باطل است.
مسأله 704 ـ در موقع نيت بايد معين كند كه تيمم او بدل از غسل است يا بدل از وضو، و اگر بدل از غسل باشد بايد آن غسل را معين نمايد و چنانچه اشتباهاً به جاي بدل از وضو، بدل از غسل يا به جاي بدل از غسل، بدل از وضو نيّت كند، يا مثلاً در تيمم بدل از غسل جنابت، نيت تيمم بدل از غسل مس ميّت نمايد، اگر اشتباه او اشتباه در تشخيص نباشد تيمم، او باطل است.
مسأله 705 ـ در تيمم بايد پيشاني و كف دستها و پشت دستها پاك باشد ولي اگر كف دست نجس باشد و نتواند آن را آب بكشد بايد با همان كف دست نجس تيمم كند ولي اگر نجاست كف دست مُسري باشد در اين صورت بايد با پشت دست يا ذراع نيز تيمم نمايد.
مسأله 706 ـ انسان بايد براي تيمم انگشتر را از دست بيرون آورد و اگر در پيشاني يا پشت دستها يا در كف دستها مانعي باشد، مثلاً چيزي به آنها چسبيده باشد، بايد برطرف نمايد.
مسأله 707 ـ اگر پيشاني يا پشت دستها زخم است و پارچه يا چيز ديگري را كه بر آن بسته نمي تواند باز كند بايد دست را روي آن بكشد و نيز اگر كف دست زخم باشد و نتواند پارچه يا چيز ديگري را كه بر آن بسته، باز كند بايد دست را با همان پارچه به چيزي كه تيمم بر آن صحيح است بزند و به پيشاني و پشت دستها بكشد.
[122]
مسأله 708 ـ اگر پيشاني و پشت دستها مو داشته باشد اشكال ندارد ولي اگر موي سر روي پيشاني آمده باشد بايد آن را عقب بزند.
مسأله 709 ـ اگر احتمال دهد كه در پيشاني و كف دستها يا پشت دستها مانعي هست، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد بايد جستجو نمايد، تا يقين يا اطمينان پيدا كند كه مانعي نيست.
مسأله 710 ـ اگر وظيفه او تيمّم است و نمي تواند تيمم كند، بايد نائب بگيرد. و كسي كه نائب مي شود بايد او را با دست خود او تيمّم دهد و اگر ممكن نباشد بايد نائب، دست خود را به چيزي كه تيمّم به آن صحيح است بزند و به پيشاني و پشت دستهاي او بكشد.
مسأله 711 ـ اگر بعد از آن كه وارد تيمم شد شك كند كه قسمت پيش از آن را فراموش كرده يا نه، اعتنا نكند و تيمم او صحيح است، و نيز اگر بعد از بجا آوردن هر جزء شك كند كه درست بجا آورده يا نه اعتنا نكند و تيمم او صحيح است.
مسأله 712 ـ اگر بعد از مسح دست چپ شك كند كه درست تيمم كرده يا نه، تيمم او صحيح است.
مسأله 713 ـ كسي كه وظيفه اش تيمّم است بنابر احتياط واجب نبايد پيش از وقت نماز براي نماز تيمم كند، ولي اگر براي كار واجب ديگر يا مستحبي تيمم كند و تا وقت نماز عذر او باقي باشد، مي تواند با همان تيمم نماز بخواند.
مسأله 714 ـ كسي كه وظيفه اش تيمم است، اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقي مي ماند، در وسعت وقت مي تواند با تيمم نماز بخواند، ولي اگر بداند كه تا آخر وقت عذر او برطرف مي شود، بايد صبر كند و با وضو يا غسل نماز بخواند، يا در تنگي وقت با تيمم نماز را بجا آورد.
مسأله 715 ـ كسي كه نمي تواند وضو بگيرد، يا غسل كند، مي تواند نمازهاي قضاي خود را با تيمم بخواند هرچند احتمال بدهد كه به زودي عذر او برطرف مي شود ولي در صورت علم به زوال عذر تا پيش از فوت شدن نماز قضاء، بايد منتظر بماند.
مسأله 716 ـ كسي كه نمي تواند وضو بگيرد يا غسل كند، جايز است نمازهاي مستحبي را كه مثل نافله هاي شبانه روز وقت معين دارد با تيمم بخواند حتي در اول وقت، به شرط آن كه علم به زوال عذر تا آخر وقت نداشته باشد.
[123]
مسأله 717 ـ كسي كه احتياطاً بايد غسل جبيره اي و تيمم نمايد، مثلاً جراحتي در پشت او است، اگر بعد از غسل و تيمم نماز بخواند و بعد از نماز حَدَث اصغري از او سر زند مثلاً بول كند، براي نمازهاي بعد بايد وضو بگيرد.
مسأله 718 ـ اگر به واسطه نداشتن آب يا عذر ديگري تيمم كند، بعد از برطرف شدن عذر، تيمم او باطل مي شود.
مسأله 719 ـ چيزهايي كه وضو را باطل مي كند، تيمم بدل از وضو را هم باطل مي كند، و چيزهايي كه غسل را باطل مي نمايد، تيمم بدل از غسل را هم باطل مي نمايد.
مسأله 720 ـ كسي كه نمي تواند غسل كند، اگرچند غسل بر او واجب باشد، احتياط واجب آن است كه بدل هر يك از آنها يك تيمّم نمايد.
مسأله 721 ـ كسي كه نمي تواند غسل كند، اگر بخواهد عملي را كه براي آن غسل واجب است انجام دهد، بايد بدل از غسل تيمم نمايد و اگر نتواند وضو بگيرد و بخواهد عملي را كه براي آن وضو واجب است انجام دهد، بايد بدل از وضو تيمم نمايد.
مسأله 722 ـ اگر بدل از غسل جنابت تيمم كند لازم نيست براي نماز وضو بگيرد ولي اگر بدل از غسلهاي ديگر تيمم كند، بايد وضو بگيرد، و اگر نتواند وضو بگيرد، بايد تيمم ديگري هم بدل از وضو بنمايد.
مسأله 723 ـ اگر بدل از غسل تيمم كند و بعد كاري كه وضو را باطل مي كند براي او پيش آيد، چنانچه براي نمازهاي بعد نتواند غسل كند بايد وضو بگيرد، و اگر نمي تواند وضو بگيرد، بايد بدل از وضو تيمم نمايد.
مسأله 724 ـ كسي كه وظيفه اش آن است كه بدل از وضو و بدل از غسل تيمم كند، همين دو تيمم كفايت مي كند و تيمم ديگري لازم نيست.
مسأله 725 ـ كسي كه وظيفه اش تيمم است اگر براي كاري تيمم كند، تا تيمم و عذر او باقي است، كارهايي را كه بايد با وضو يا غسل انجام داد، مي تواند بجا آورد ولي اگر به خاطر تنگي وقت يا با داشتن آب براي نماز ميت يا خوابيدن تيمم كرده فقط كاري را كه براي آن تيمم نموده مي تواند انجام دهد.
مسأله 726 ـ در چند مورد مستحب است نمازهايي را كه انسان با تيمم خوانده است دوباره بخواند:
اوّل: اگر از استعمال آب ترس داشته و عمداً خود را جنب كرده و با تيمم نماز
[124]
خوانده است.
دوّم: اگر مي دانسته يا گمان داشته كه آب پيدا نمي كند و عمداً خود را جنب كرده و با تيمم نماز خوانده است.
سوّم: اگر تا آخر وقت عمداً در جستجوي آب نرود و با تيمم نماز بخواند و بعد بفهمد كه اگر جستجو مي كرد، آب پيدا مي شد.
چهارم: اگر عمداً نماز را تأخير انداخته و در آخر وقت با تيمم نماز خوانده است.
پنجم: اگر مي دانسته يا گمان داشته كه آب پيدا نمي شود و آبي را كه داشته ريخته است.
[125]
726
مسأله 727 ـ واجب است انسان وقت تخلّي و مواقع ديگر، عورت خود را از كساني كه مكلفند، اگرچه مثل خواهر و مادر و برادر با او محرم باشند، و همچنين از ديوانه مميّز و بچه هاي مميّز كه خوب و بد را مي فهمند، بپوشاند، ولي زن و شوهر لازم نيست عورت خود را از يكديگر بپوشانند.
مسأله 728 ـ هرگاه با سنگ و كلوخ و مانند اينها غائط را از مخرج برطرف كنند، اگرچه پاك شدنش محل تأمل است ولي نماز خواندن مانعي ندارد.
مسأله 729 ـ اگر بخواهند چيزي را كه به بول نجس شده با آب قليل آب بكشند، چنانچه يك مرتبه آب روي آن بريزند و از آن جدا شود در صورتي كه بول در آن چيز نمانده باشد، يك مرتبه ديگر كه آب روي آن بريزند پاك مي شود. ولي در لباس و فرش و مانند اينها بايد بعد از هر دفعه، فشار دهند تا غساله آن بيرون آيد (غساله آبي است كه در وقت شستن و بعد از آن از چيزي كه شسته مي شود خودبخود يا به وسيله فشار خارج مي شود).
مسأله 730 ـ اگر زخم يا دمل يا شكستگي در صورت و دستها است و روي آن باز است و آب ريختن روي آن ضرر دارد، بايد اطراف آن را بشويد و چنانچه كشيدن دست تَر بر آن ضرر ندارد، احتياط آن است كه دست تر بر آن بكشد و بعد پارچه پاكي روي آن بگذارد و دست تَر را روي پارچه هم بكشد و اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم نجس است و نمي شود آب كشيد، بايد اطراف زخم را به طوري كه در وضو گفته شد، از بالا به پايين بشويد و بنابر احتياط واجب در فرض اخير تيمّم هم بنمايد.
مسأله 731 ـ اگر كسي بدن انسان مرده اي را كه سرد شده و غسلش نداده اند مس كند يعني جايي از بدن خود را به آن برساند بايد غسل مس ميت نمايد، چه در حالت خواب مس كند چه در بيداري، با اختيار مس كند يا بي اختيار، حتي اگر ناخن و استخوان او به ناخن و استخوان ميت برسد بايد غسل كند. ولي اگر حيوان مرده اي را مس كند غسل بر او واجب نيست.
[126]
[127]

بازگشت