نماز قضا


نماز قضا

مسأله 1378 - كسي كه نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده بايد قضاي آن را به جا آورد ، اگر چه در تمام وقت نماز خواب مانده ، يا به واسطهء مستي يا بي هوشي كه به اختيار او بوده نماز نخوانده باشد ، و نمازهايي را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارد ، چه نمازهاي يوميه باشد چه غير آن ، ولي در نماز آيات براي زلزله ورعد و برق بنابر احتياط واجب بدون نيت ادا و قضا بجا آورد .

مسأله 1379 - اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازي را كه خوانده باطل بوده ، بايد قضاي آن را به جا آورد .

مسأله 1380 - كسي كه نماز قضا دارد بايد در خواندن آن كوتاهي نكند ، ولي واجب نيست فورا آن را به جا آورد .

مسأله 1381 - كسي كه نماز قضا دارد مي تواند نماز مستحبي بخواند .

مسأله 1382 - اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضايي دارد ، يا نمازهايي را كه خوانده صحيح نبوده ، احتياط مستحب آن است كه قضاي آنها را به جا آورد .

مسأله 1383 - در قضاي نمازهاي يوميه ترتيب لازم نيست ، مگر در نمازهايي كه در اداي آنها ترتيب هست ، مثل نماز ظهر و عصر ، يا مغرب و عشاء از يك روز ، اگر چه احتياط مستحب در غير اينها نيز مراعات ترتيب است .

مسأله 1384 - اگر بخواهد قضاي چند نماز غير يوميه مانند نماز آيات را بخواند ، يا مثلا بخواهد قضاي يك نماز يوميه و چند نماز غير يوميه را بخواند ، لازم نيست آنها را به ترتيب به جا آورد .

مسأله 1385 - اگر ترتيب نمازهايي را كه نخوانده فراموش كند ، احتياط مستحب آن است كه طوري آنها را بخواند كه يقين كند به ترتيبي كه قضا شده به جا آورده است ، مثلا اگر قضاي يك نماز ظهر و يك نماز مغرب بر او واجب است و نمي داند كدام اول قضا شده ، اول يك نماز مغرب و بعد از آن يك نماز ظهر و دوباره نماز مغرب را بخواند ، يا اول يك نماز ظهر و بعد از آن يك نماز مغرب ، و دوباره نماز ظهر را بخواند تا يقين كند هر كدام را كه اول قضا شده اول خوانده است .

مسأله 1386 - اگر نماز ظهر يك روز و نماز عصر روز ديگر ، يا دو نماز ظهر ، يا دو نماز عصر از او قضا شده و نمي داند كدام اول قضا شده است ، چنانچه دو نماز چهار ركعتي بخواند به نيت اين كه اولي قضاي نماز روز اول و دومي قضاي نماز روز دوم باشد ، در حاصل شدن ترتيب كافيست

مسأله 1387 - اگر يك نماز ظهر و يك نماز عشاء ، يا يك نماز عصر و يك نماز عشاء از او قضا شود و نداند كدام اول قضا شده است ، احتياط مستحب آن است كه طوري آنها را بخواند كه ترتيب حاصل شود ، و براي يقين به حصول ترتيب - مثلا اگر يك نماز ظهر و يك نماز عشاء از او قضا شده و اولي آنها را نمي داند - مي تواند اول يك نماز ظهر و بعد از آن يك نماز عشاء و دوباره يك نماز ظهر بخواند ، يا اول يك نماز عشاء بعد يك نماز ظهر و دوباره يك نماز عشاء بخواند .

مسأله 1388 - كسي كه مي داند يك نماز چهار ركعتي نخوانده ولي نمي داند نماز ظهر است يا نماز عصر ، اگر يك نماز چهار ركعتي به نيت قضاي نمازي كه نخوانده به جا آورد كافيست ، و همچنين است اگر نداند نمازي كه نخوانده ظهر است يا عشاء ، و در اين صورت نسبت به جهر واخفات مخير مي باشد .

مسأله 1389 - كسي كه پنج نماز پشت سر هم از او قضا شده و نمي داند اولي آنها كدام است ، چنانچه نه نماز به ترتيب بخواند - مثلا از نماز صبح شروع كند و بعد از آن كه ظهر و عصر و مغرب و عشاء را خواند ، دو مرتبه نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب را بخواند - يقين به ترتيب حاصل نموده است ، و اگر شش نماز پشت سر هم از او قضا شده و اولي آنها را نمي داند ، براي يقين به حصول ترتيب ده نماز به ترتيب قضا كند ، و همين طور براي هر يك نمازي كه به نمازهاي قضاي او اضافه مي شود ، در صورتي كه پشت سر هم قضا شده باشد ، يك نماز بر مقداري كه گفته شد اضافه نمايد تا يقين به حصول ترتيب پيدا شود .

مسأله 1390 - كسي كه مي داند نمازهاي پنجگانهء او هر كدام از يك روز قضا شده و ترتيب آنها را نمي داند ، بهتر اين است كه نماز پنج شبانه روز را بخواند ، و اگر شش نماز از شش روز از او قضا شده نماز شش شبانه روز را بخواند ، و همچنين براي هر نمازي كه به نمازهاي قضاي او اضافه شود ، يك شبانه روز بيشتر بخواند ، و به اين كيفيت يقين پيدا مي كند كه به ترتيبي كه قضا شده به جا آورده است . مثلا اگر هفت نماز از هفت روز نخوانده باشد ، نماز هفت شبانه روز را قضا نمايد ، و كفايت مي كند براي هر روزي ، اگر در حضر و آن چه در حكم آن است فوت شده باشد ، يك نماز دو ركعتي و يك نماز سه ركعتي و يك نماز چهار ركعتي مردد بين ظهر و عصر و عشاء به جا آورد ، و اگر در سفر فوت شده باشد ، يك نماز دو ركعتي مردد بين صبح و ظهر و عصر و عشاء و يك نماز سه ركعتي به جا آورد .

مسأله 1391 - كسي كه مثلا چند نماز صبح يا چند نماز ظهر از او قضا شده و شماره ء آنها را نمي داند يا فراموش كرده - مثلا نمي داند كه سه يا چهار يا پنج نماز بوده - چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافيست ، ولي احتياط مستحب اين است كه به قدري نماز بخواند كه يقين كند تمام آنها را خوانده است ، مخصوصا در صورتي كه يقين به مقدار داشته و بعد از آن مقدار را فراموش كرده باشد .

مسأله 1392 - كسي كه فقط يك نماز قضا از روزهاي پيش دارد ، احتياط مستحب اين است كه - در صورت امكان - اول آن را بخواند ، بعد مشغول نماز آن روز شود ، و نيز اگر از روزهاي پيش نماز قضا ندارد ولي يك نماز يا بيشتر از همان روز از او قضا شده است ، مستحب است كه - در صورت امكان - نماز قضاي آن روز را پيش از نماز ادا بخواند ، و در هر دو صورت اگر وقت فضيلت نماز يوميه فوت مي شود بهتر آن است كه نماز يوميه را مقدم بدارد .

مسأله 1393 - اگر در بين نماز يادش بيايد كه يك نماز يا بيشتر از همان روز از او قضا شده ، يا فقط يك نماز قضا از روزهاي پيش دارد ، چنانچه وقت وسعت دارد و ممكن است نيت را به نماز قضا برگرداند ، احتياط مستحب اين است كه نيت نماز قضا كند ، مثلا اگر در نماز ظهر پيش از ركوع ركعت سوم يادش بيايد كه نماز صبح آن روز قضا شده ، در صورتي كه وقت نماز ظهر تنگ نباشد ، نيت را به نماز صبح برگرداند و آن را دو ركعتي تمام كند بعد ظهر را بخواند ، ولي اگر وقت تنگ است يا نمي تواند نيت را به نماز قضا برگرداند - مثل آن كه در ركوع ركعت سوم نماز ظهر يادش بيايد كه نماز صبح را نخوانده ، چون اگر بخواهد نيت نماز صبح كند ، يك ركوع كه ركن است زياد مي شود - نبايد نيت را به قضاي صبح برگرداند .

مسأله 1394 - اگر از روزهاي گذشته نمازهاي قضا دارد و يك نماز يا بيشتر هم از همان روز از او قضا شده ، چنانچه براي قضاي تمام آنها وقت ندارد يا نمي خواهد همه را در آن روز بخواند ، مستحب است نماز قضاي آن روز را پيش از نماز ادا بخواند ، و احتياط مستحب اين است كه بعد از خواندن قضاي نمازهاي سابق ، دوباره نماز قضايي را كه در آن روز پيش از نماز ادا خوانده به جا آورد .

مسأله 1395 - تا انسان زنده است اگر چه از قضاي نمازهاي خود عاجز باشد ، ديگري نمي تواند نمازهاي او را قضا نمايد .

مسأله 1396 - نماز قضا را با جماعت مي شود خواند ، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا ، و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند ، مثلا اگر نماز قضاي صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند ، اشكال ندارد .

مسأله 1397 - مستحب است بچهء مميز را - يعني بچه اي كه خوب و بد را مي فهمد - به نماز خواندن و عبادتهاي ديگر عادت دهند ، بلكه مستحب است او را به قضاي نمازها هم وادار نمايند .


بازگشت