3ـ قيام


3ـ قيام

مسأله 879ـ قيام يعني ايستادن، در دو جاي نماز، واجب و ركن است: هنگام گفتن



[168]

تكبيرة الاحرام و قيام قبل از ركوع كه آن را «قيام متّصل به ركوع» گويند، ولي قيام در موقع خواندن حمد و سوره و همچنين بعد از ركوع واجب است امّا ركن نيست.

مسأله 880ـ هرگاه ركوع را فراموش كند و بعد از حمد و سوره بنشيند و يادش بيايد كه ركوع نكرده بايد بايستد و به ركوع رود و اگر به حالت خميدگي به ركوع برگردد نماز او باطل است زيرا قيام متّصل به ركوع را به جا نياورده است.

مسأله 881ـ در موقع قيام نبايد بدن و پاها را حركت دهد و به طرفي خم شود يا به جايي تكيه كند، ولي اگر از روي ناچاري باشد مانعي ندارد.

مسأله 882ـ هرگاه در حال قيام براي حمد و سوره از روي فراموشي بدن و پاها را حركت دهد يا به طرفي خم شود نماز باطل نيست، امّا اگر در موقع تكبيرة الاحرام و قيام متّصل به ركوع باشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز را تمام كند و اعاده نمايد.

مسأله 883ـ هرگاه در موقع قيام روي يك پا بايستد نمازش اشكال دارد، ولي لازم نيست سنگيني بدن را بطور مساوي روي هر دو پا قرار دهد.

مسأله 884ـ اگر پاها را بيش از اندازه گشادبگذارد بطوري كه از شكل ايستادن بيرون رود نمازش باطل است، مگر اين كه ناچار باشد.

مسأله 885ـ هرگاه در نماز مي خواهد كمي جلو يا عقب رود يا بدن را كمي به طرف راست و چپ حركت دهد بايد چيزي نگويد ولي «بِحَوْلِ اللّهِ وَ قُوَّتِهِ اَقُومُ وَ اَقْعُدُ» را بايد در حال برخاستن بگويد.

مسأله 886ـ در موقع ذكرهاي واجب نماز نيز بايد بدن آرام باشد، بلكه احتياط واجب آن است كه در ذكرهاي مستحب نيز اين معني رعايت شود.

مسأله 887ـ هرگاه در حال حركت بدن ذكر بگويد مثلاً موقع رفتن ركوع يا در حال رفتن به سجده تكبير آن را بگويد، احتياط آن است كه نماز را دوباره بخواند، مگر آن كه قصدش مطلق ذكر باشد، يعني نه آن تكبير مخصوصي كه مثلاً قبل از سجده در حال ايستادن گفته مي شود، بلكه از آنجا كه ذكر خدا در هر جاي نماز خوب است تكبير مي گويد.



[169]

مسأله 888ـ هرگاه در موقع قرائت حمد و سوره يا تسبيحات بي اختيار بقدري حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود و يا مثلاً در ميان جمعيّت باشد و به او تنه بزنند و او را حركت دهند احتياط واجب آن است كه بعد از آرام گرفتن بدن آنچه را در حال حركت خوانده دوباره بخواند.

مسأله 889ـ هرگاه در بين نماز از ايستادن عاجز شود بايد بنشيند و اگر از نشستن هم عاجز شود بايد بخوابد، ولي تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزي نخواند.

مسأله 890ـ كسي كه نمي تواند ايستاده نماز بخواند بايد بنشيند، ولي اگر بتواند بايستد و به عصا يا ديوار و مانند آن تكيه كند، يا پاهايش را از هم دور بگذارد بايد ايستاده نماز بخواند، مگر اين كه فوق العاده براي او زحمت داشته باشد، همچنين مادام كه مي تواند نشسته نماز بخواند هرچند به چيزي تكيه كند بايد خوابيده نماز نخواند و هرگاه نتواند بايد به پهلوي راست بخوابد، بطوري كه جلو بدن او رو به قبله باشد و اگر نتواند به پهلوي چپ و اگر آن هم ممكن نيست به پشت بخوابد بطوري كه كف پاهاي او رو به قبله باشد.

مسأله 891ـ كسي كه مي تواند قسمتي از نماز را ايستاده بخواند واجب است آن مقدار را بايستد و بقيّه را بنشيند و اگر نتوانست بخوابد.

مسأله 892ـ هرگاه كسي بر اثر ناتواني نماز را خوابيده بخواند، اگر در بين نماز بتواند بنشيند بايد آن مقدار را كه مي تواند، بنشيند و يا اگر مي تواند برخيزد و همچنين كساني كه نشسته نماز مي خوانند و در اثناء نماز توانايي ايستادن پيدا مي كنند بايد بايستند، ولي تا بدن آرام نگرفته است چيزي نخوانند.

مسأله 893ـ كسي كه احتمال مي دهد تا آخر وقت بتواند ايستاده نماز بخواند بنابر احتياط واجب در اوّل وقت نماز نخواند.

مسأله 894ـ هرگاه توانايي بر ايستادن دارد امّا مي داند يا احتمال عقلائي مي دهد كه براي او ضرر داشته باشد، يا بيماري اش طولاني مي شود، يا مثلاً زخم يا شكستگي استخوان او دير التيام پيدا مي كند، بايد نشسته نماز بخواند و اگر آن هم



[170]

ضرر دارد خوابيده نماز بخواند.

مسأله 895ـ شايسته است در حال ايستادن بدن را راست نگه دارد، شانه ها را پايين بيندازد، دستها را روي رانها بگذارد، انگشتها را به هم بچسباند، سنگيني بدن را بطور مساوي روي دو پا بيندازد و به محل سجده نگاه كند و با خضوع و خشوع باشد، مردان كمي پاها را باز بگذارند و زنان به هم بچسبانند.



بازگشت