نماز جمعه


نماز جمعه

نماز جمعه دو ركعت است مانند نماز صبح وبه جاي نماز ظهر خوانده ميشود وداراي دو خطبه وشرائط خاصي است كه خواهد آمد. مسأله 1 - وقت نماز جمعه اول ظهر شرعي كه زوال شمس است ميباشد مثل نماز ظهر. وبنا بر احوط بايد اول زوال مبادرت به انجام آن بشود با مراعات وقت خطبه ها چنان كه خواهد آمد. ودر موقعي كه واجب تعييني باشد اگر مبادرت مذكور صورت نگرفت، احوط در صورت امكان جمع بين آن ونماز ظهر است كه اول جمعه را اقامه ميكنند وپس از آن ظهر را. مسأله 2 - در زمان غيبت، نماز جمعه واجب تخييري است وكفايت از نماز ظهر ميكند. مسأله 3 - لازم نيست كه امام جمعه فقيه باشد، اگر چه در صورت امكان، احوط است. مسأله 4 - هنگامي كه نماز جمعه وجوب تعييني دارد، در همان حال بر مسافري كه نماز را شكسته ميخواند، زن، پير، كور، بنده، وهركسي كه حضور او باعث مشقت وحرج برايش باشد مثل مريض، واجب نيست، اگر چه نماز جمعه از آنها در صورتي كه شركت بكنند صحيح است وكفايت از ظهر ميكند. واما وجوب تخييري پس براي جميع آنها ثابت است وفرقي با ديگران ندارند، بلكه ميتوانند نماز جمعه مستقل (مثل جماعت مسافرين) تشكيل بدهند، ولي به جماعت زنان به تنهايي، جمعه مستقل منعقد نميشود. مسأله 5 - فاصله بين دو نماز جمعه كه هر دو واجد شرائط صحت باشند از يك فرسخ بايد كمتر نباشد، واگر كمتر بود هر كدام كه ديرتر شروع كرده باشند (يعني در تكبيرة الاحرام متأخر باشند) نماز آنها باطل است، خواه از همديگر مطلع باشند يا نه. واگر مقارن يكديگر شروع كرده اند هر دو نماز باطل است، ودر صورتي كه وقت باقي است ميتوانند از اول، يك نماز جمعه در آن وقت باقيمانده بخوانند.
---
[ 237 ]
مسأله 6 - براي تشكيل نماز جمعه بايد جمعيت آنها از پنج نفر مرد كمتر نباشد كه يكي از آنها خود امام ميباشد، بنا بر اين غير از امام اگر چهار نفر مرد هم كه نماز جمعه براي آنها وجوب تخييري دارد (اگر چه وجوب تعييني نداشته باشد) براي نماز جمعه حاضر شوند، انعقاد آن جائز ومشروع ميشود. مسأله 7 - خواندن دو خطبه ومقدم بودن آنها بر نماز، شرط صحت نماز جمعه است، پس اگر عمدا نماز را بدون خطبه خواندند، دوباره بعد از خواندن خطبه ها نماز را اعاده ميكنند، واگر از روي فراموشي خطبه را ترك كردند، بنا بر احتياط واجب نماز را پس از خطبه اعاده ميكنند. مسأله 8 - بنا بر اظهر واجب است واجبات خطبه ها را بعد از زوال (ظهر شرعي) بخوانند، پس اگر خطبه ها قبل از زوال واقع شد، بايد واجبات آنها را بعد از زوال اعاده كنند. مسأله 9 - بايد هر يك از دو خطبه مشتمل بر حمد الهي باشد، ونيز بنا بر اظهر مشتمل بر صلوات بر پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) وآل او (عليهم السلام) باشد، ونيز بايد در مجموع دو خطبه، موعظه وقرائت قرآن كريم را ترك نكند، بلكه بنا بر احتياط واجب هر يك از دو خطبه بايد مشتمل بر موعظه (پند ونصيحت) وقرائت قرآن باشد، بلكه احوط رعايت ترتيب مذكور ونيز قرائت سوره كامل در هر يك از دو خطبه است. ونيز احوط لزوم اشتمال خطبه دوم بر صلوات بر معصومين (عليهم السلام) به نحو تفصيل است. مسأله 10 - بنا بر احتياط واجب بايد خود امام جمعه خطبه ها را بخواند، ولي اگر ممكن نشد ميتواند ديگري بخواند. مسأله 11 - بنا بر احتياط واجب بايد خطبه ها طوري خوانده شود كه مستمعين تمام محتواي آن را بفهمند اگر چه به غير عربي بيان شود، واين احتياط در بخش موعظه خطبه مؤكدتر است. مسأله 12 - واجب است خطيب در حال خواندن خطبه ايستاده باشد، ونيز واجب است بين دو خطبه به مقدار كمي بنشيند، وواجب است كه به نحو متعارف صداي خود را بلند كند تا آن عده اي كه
ميتوانند بشنوند به سمع آنها برساند، اگر چه صحت جمعه با اسماع عدد لازم خالي از وجه نيست.
---
[ 238 ]
مسأله 13 - بهتر است كه خطيب در هنگام ايراد خطبه با طهارت باشد، اگر چه بنا بر اظهر صحت خطبه مشروط به طهارت (وضوء وغسل وتيمم) نيست. وهمين حكم در مورد مأمومين هم جاري است. و هم چنين صحت خطبه مشروط به پاك بودن بدن ولباس هم نيست. مسأله 14 - حرف زدن خطيب به غيرخطبه در اثناء خطبه باطل كننده آن نيست، مادامي كه باعث به هم خوردن موالات ووحدت عرفيه اي كه در يك خطبه شرط است ونيز باعث فوت وقت نماز جمعه نباشد. و هم چنين است اگر مثلا در اثناء خطبه وضوء بگيرد. مسأله 15 - اگر ممكن است كه به وسيله بلندگو كلام خطيب به گوش تمام جمعيت نمازگزار برسد، بعيد نيست كه واجب باشد. مسأله 16 - در صورتي كه مأموم در شرائطي است كه اگر خطبه ها را گوش بدهد ميشنود، واجب است گوش بدهد. ونيز حرف زدني كه او را از اين گوش دادن واجب باز دارد حرام است، اگر چه باعث بطلان خطبه ونماز جمعه نسبت به او نيست. واحتياط مستحب آن است كه مأموم از حرف زدني كه او را از گوش دادن واجب هم بازنمي دارد اجتناب كند. مسأله 17 - اگر مأموم به خطبه ها نرسيد ولي يك ركعت از نماز جمعه را درك كرد، نماز جمعه او صحيح است. مسأله 18 - واجب است نماز جمعه را به جماعت بخوانند، ونيز جماعت شرط صحت آن است، ولي اگر بعدا معلوم شد كه امام، فاسق بوده ويا طهارت نداشته، بنا بر اظهر نماز جمعه صحيح است. مسأله 19 - امام جماعت در نماز جمعه بايد از كمال عقل برخوردار باشد ومرد وعادل وبالغ وحلال زاده وشيعه دوازده امامي باشد. ولازم نيست نماز جمعه در اصل بر او واجب تعييني باشد، پس مسافر ميتواند امام جمعه شود. ونيز ساير اموري كه در جماعت نمازهاي يوميه شرط است (مثل فاصله نداشتن وغير آن) در اينجا نيز معتبر است. مسأله 20 - در نماز جمعه لازم است كه مأمومين قصد اقتداء به امام
را داشته
---
[ 239 ]
باشند. واحتياط مستحب براي امام نيز اين است كه نيت امامت كند، اگر چه با عدم نيت امامت وتنها قصد وظيفه فعليه، نماز جمعه از همگي صحيح است. مسأله 21 - در نماز جمعه سوره معيني معتبر نيست، ولي مستحب است در ركعت اول پس از حمد، سوره جمعه ودر ركعت دوم بعد از حمد، سوره منافقون خوانده شود. مسأله 22 - مستحب است كه حمد وسوره در نماز جمعه بلند خوانده شود. مسأله 23 - در نماز جمعه دو قنوت مستحب است: يكي در ركعت اول قبل از ركوع كه پس از خواندن قنوت به ركوع ميرود، وديگري در ركعت دوم بعد از ركوع كه پس از پايان قنوت به سجده ميرود. مسأله 24 - اگر نمازگزار اشتباها در ركعت دوم پس از قنوت به ركوع رود وپيش از رسيدن به حد ركوع يادش بيايد، بايد به سجده برود. ونيز اگر در حال رسيدن به حد ركوع ملتفت شد ودر آن حال هيچ مكث ركوعي نكرد، به سجده ميرود و نمازش صحيح است، اما اگر مكث كرد نمازش باطل است. مسأله 25 - اگر مأموم به ركعت اول نماز جمعه نرسيد ولي به ركعت دوم آن كه در وقت نماز جمعه به جا آورده ميشود رسيد، اگر چه تنها به ركوع امام برسد نماز جمعه او صحيح است وركعت دوم را خودش فرادي ميخواند. ولي اگر شك كند كه ركوع امام را درك كرده يا نه، نماز جمعه او باطل است ونماز ظهر مي خواند. مسأله 26 - در موقعي كه نماز جمعه بر واجد شرائط، وجوب تعييني دارد، اگر بداند كه در صورت حركت براي حضور در جمعه به ركوع ركعت آخر هم نميرسد، ميتواند نماز ظهر را شروع كند ولازم نيست يقين كند كه نماز جمعه تمام شده است. و هم چنين نماز ظهر صحيح است اگر آن را با نيت قربت خواند ودر اثناء آن يا بعد از فراغ معلوم شد كه از اول متمكن از انجام نماز جمعه نبوده است. مسأله 27 - شخص خنثي اگر به نماز جمعه حاضر شود نمازش صحيح است، ولي نميتواند خود امام شود ويا تكميل عدد لازم كند. مسأله 28 - اگر بعد از زوال، اذان نماز براي جمعه
گفته شد، براي دفعه دوم اذان
---
[ 240 ]
گفتن (به نحوي كه مخالفين انجام ميدهند) بدعت وحرام است. ونيز بعد از خواندن نماز جمعه احتياط واجب آن است كه براي نماز عصر اذان نگويند. مسأله 29 - اگر در بين نماز، براي امام، موت يا بي هوشي پيش آيد، مأمومين يك نفر از خود را كه با آنها مشغول نماز بود وواجد شرائط امامت است پيش مياندازند وبقيه نماز را با او ميخوانند، وواجب است كه نيت اقتداء را تجديد كنند. و هم چنين اگر از امام حدثي سر زد، خود او يا سايرين، ديگري را امام قرار ميدهند ونماز مأمومين صحيح است. مسأله 30 - اگر تعيين شخصي به جاي امام ممكن نشد، پس اگر يك ركعت نماز را با جماعت تمام كرده بودند، ممكن است گفته شود كه ركعت بعد را به عنوان نماز جمعه ولي فرادي تمام كنند (مثل مأمومي كه فقط يك ركعت امام را درك كند). واگر يك ركعت را تمام نكرده بودند، ممكن است گفته شود كه نماز خود را به عنوان ظهر تمام كنند وصحيح باشد، لكن احتياط به تمام كردن جمعه وپس از آن خواندن ظهر در صورت دوم ترك نشود. مسأله 31 - اگر در بين خطبه، افراد پراكنده شدند وبراي نماز باز نگشتند وتعداد افراد شركت كننده از پنج نفر كمتر شد، بر هر كدام از آنها نماز ظهر واجب است. مسأله 32 - اگر بعد از تحقق مقدار واجب خطبه يا بعد از تمام شدن خطبه پراكنده شدند وسپس بازگشتند، در صورتي كه وقت نماز جمعه نگذشته باشد، اعاده خطبه لازم نيست، اگر چه طول بكشد. واگر افراد ديگري غير از كساني كه خطبه را گوش داده اند حاضر شدند، خطبه اعاده ميشود ونماز جمعه ميخوانند. مسأله 33 - اگر بعد از آن كه عدد لازم در نماز جمعه همگي تكبيرة الاحرام را گفتند متفرق شدن آنها پيش آمد، پس اگر يك ركعت نماز را با جماعت تمام كرده اند وسپس متفرق شده اند، كسي كه نمازش را ادامه ميدهد، به عنوان جمعه تمام ميكند وصحيح است. واگر قبل از آن متفرق شده اند، احتياط واجب در تمام كردن
نماز به عنوان جمعه وپس از آن خواندن نماز ظهر است. مسأله 34 - اگر مأموم در اثر ازدحام جمعيت نتوانست دو سجده ركعت اول را
---
[ 241 ]
همراه امام انجام دهد، پس اگر بعد توانست انجام دهد وتا امام سر از ركوع ركعت دوم برنداشته خود را به او برساند، نماز جمعه او صحيح است، واگر نتوانست، همراه امام در ركعت دوم سجده ميكند به نيت ركعت اول خودش وبعد از آن يك ركعت ديگر ميخواند ونماز جمعه او صحيح است. "




بازگشت