وضوي جبيره


وضوي جبيره

وضوي جبيره چيزي كه با آن زخم وشكسته را ميبندند ودوايي كه روي زخم ومانند آن ميگذارند جبيره ناميده ميشود.
(328) اگر در يكي از جاهاي وضو زخم يا دمل يا شكستگي باشد، چنانچه روي آن باز است وآب براي آن ضرر ندارد، بايد به طور معمول وضو گرفت.

(329) اگر زخم يا دمل يا شكستگي در صورت ودستها باشد وروي آن باز بوده وآب ريختن به كمترين مقدار وشستن روي آن ضرر دارد، چنانچه كشيدن دست تر بر آن - با آبي كه در دست هست - ضرر ندارد ولي شستن صدق نميكند، احتياط واجب آن است كه دست تر بر آن بكشد وبعد احتياطا پارچه پاكي روي آن
---
[ 68 ]
گذاشته ودست تر را روي پارچه هم بكشد به قصد وظيفه كه مسح يا غسل باشد. و اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم نجس است ونمي شود آب كشيد، بايد اطراف زخم را به طوري كه در وضو گفته شد، از بالا به پايين بشويد وبنا بر احتياط واجب پارچه پاكي روي زخم گذاشته ودست تر روي آن بكشد، واگر گذاشتن پارچه ممكن نيست بايد اطراف زخم را بشويد وبنا بر احتياط مستحب تيمم هم بنمايد.

(330) اگر زخم يا دمل يا شكستگي در جلو سر يا روي پاها باشد وروي آن باز باشد، چنانچه نتواند آن را مسح كند، بايد پارچه پاكي روي آن بگذارد وروي پارچه را با تري آب وضو كه در دست مانده مسح كند، واگر گذاشتن پارچه ممكن نباشد مسح لازم نيست ولي بايد بعد از وضو احتياطا تيمم نمايد.

(331) اگر روي دمل يا زخم يا شكستگي بسته باشد، چنانچه باز كردن آن ممكن است وآب هم براي آن ضرر ندارد، بايد روي آن را باز كند ووضو بگيرد، چه زخم ومانند آن در صورت ودست ها باشد، وچه جلو سر وروي پاها.

(332) اگر زخم يا دمل يا شكستگي در صورت يا دست ها باشد وبشود روي آن را باز كرد، چنانچه ريختن آب روي آن ضرر دارد وكشيدن دست تر ضرر ندارد، بنا بر اظهر بايد دست تر روي آن بكشد وبعد پارچه پاكي روي آن بگذارد وروي پارچه را هم دست تر بكشد به نحوي كه در محل مسح وغسل گذشت، واگر صدق غسل جبيره در محل غسل ننمايد احتياط اين است كه تيمم هم بنمايد.

(333) اگر نميشود روي زخم را باز كرد ولي زخم وچيزي كه روي آن گذاشته پاك است ورسانيدن آب به زخم ممكن است وضرر هم ندارد، بايد آب را به روي زخم برساند، به طوري كه شسته شود، واگر زخم يا چيزي كه روي آن گذاشته نجس است، چنانچه آب كشيدن آن ورساندن آب بر روي زخم به طوري كه شسته شود ممكن باشد، بايد آن را آب بكشد وموقع وضو آب را به زخم برساند به طوري كه گذشت، ودر صورتي كه آب براي زخم ضرر دارد، يا آن كه رساندن آب به روي زخم ممكن نيست، يا زخم نجس است
ونمي شود آن را آب كشيد، بايد اطراف زخم را بشويد واگر جبيره پاك است روي آن را مسح كند، واگر جبيره نجس است يا نميشود روي آن را دست تر كشيد، مثلا دوايي است كه به دست ميچسبد،
---
[ 69 ]
پارچه پاكي را به طوري كه جزو جبيره حساب شود، روي آن بگذارد ودست تر روي آن بكشد، به طوري كه شسته ومسح شود بنابر احوط، واگر اين هم ممكن نيست احتياط واجب آن است كه وضو بگيرد با شستن يا مسح كردن اطراف زخم، وتيمم هم بنمايد.

(334) اگر جبيره تمام صورت يا تمام يكي از دست ها يا تمام هر دو دست را گرفته باشد، بايد وضوي جبيره اي بگيرد وبنا بر احتياط واجب تيمم هم بنمايد.

(335) اگر جبيره تمام اعضاي وضو را گرفته باشد بنا بر اظهر بايد تيمم بنمايد. ولي اگر تيمم هم جبيره اي است احتياط در جمع بين وضو وتيمم است.

(336) كسي كه در كف دست وانگشت ها جبيره دارد ودر موقع وضو دست تر روي آن كشيده است، ميتواند سر وپا را با همان رطوبت مسح كند.

(337) اگر جبيره تمام پهناي روي پا را گرفته ولي مقداري از طرف انگشتان و مقداري از طرف بالاي پا باز است، بايد جاهايي كه باز است روي پا را وجايي كه جبيره است روي جبيره را مسح كند.

(338) اگر در صورت يا دست ها چند جبيره باشد، بايد بين آنها را بشويد واگر جبيره ها در سر يا روي پاها باشد، بايد بين آنها را مسح كند ودر جاهايي كه جبيره است بايد به دستور جبيره عمل نمايد.

(339) اگر جبيره بيشتر از معمول، اطراف زخم را گرفته وبرداشتن آن ممكن نيست، بايد به دستور جبيره عمل كند وبنا بر احتياط واجب تيمم هم بنمايد، واگر برداشتن جبيره ممكن است بايد جبيره را بردارد، پس اگر زخم در صورت و دستهاست اطراف آن را بشويد واگر در سر يا روي پاها است اطراف آن را مسح كند وبراي جاي زخم به دستور جبيره عمل نمايد.

(340) اگر در جاي وضو زخم وجراحت وشكستگي نيست، ولي به جهت ديگري آب براي آن ضرر دارد، بايد تيمم كند واحتياط واجب
آن است كه وضوي جبيره اي هم بگيرد اگر ضرر در تمام اعضا نيست بلكه در يك عضو است. وحكم وضوي جبيره اي از آنچه كه گذشت معلوم ميشود.

(341) اگر جايي از اعضاي وضو را رگ زده است ونمي تواند آن را آب بكشد
---
[ 70 ]
يا آب براي آن ضرر دارد، بايد به دستور جبيره عمل كرده واحتياطا تيمم نمايد.

(342) اگر در جاي وضو يا غسل چيزي چسبيده است كه برداشتن آن ممكن نيست، يا به قدري مشقت دارد كه نميشود تحمل كرد، بايد بنا بر اظهر به دستور جبيره عمل كند. واحتياط در جمع بين تيمم ووضوي جبيره اي است.

(343) غسل جبيره اي مثل وضوي جبيره اي است، ولي بايد بنا بر احوط آن را ترتيبي بجا آورند.

(344) كسي كه وظيفه او تيمم است اگر در بعضي از جاهاي تيمم او زخم يا دمل يا شكستگي باشد، بايد به دستور وضوي جبيره اي تيمم جبيره اي نمايد.

(345) كسي كه بايد با وضو يا غسل جبيره اي نماز بخواند، چنانچه بداند كه تا آخر وقت عذر او بر طرف نميشود، ميتواند در اول وقت نماز بخواند واگر بعد از نماز عذر زائل شد اعاده نماز لازم نيست، بلكه با همان وضوي جبيره اي ميتواند كارهاي ديگري هم كه وضو لازم دارد انجام دهد. ولي اگر اميد دارد كه تا آخر وقت عذر او بر طرف ميشود، احتياط واجب آن است كه صبر كند واگر عذر او بر طرف نشد در آخر وقت نماز را با وضو يا غسل جبيره اي بجا آورد.

(346) اگر انسان براي مرضي كه در چشم او است موي چشم خود را بچسباند، به طوري كه آب به تمام ظاهر بشره وموها نرسد، بايد وضو وغسل را جبيره اي انجام دهد واحتياطا تيمم هم بنمايد.

(347) كسي كه نميداند وظيفه اش تيمم است يا وضوي جبيره اي، در صورتي كه حجتي بر تعيين يكي ندارد بنا بر احتياط واجب بايد هر دو را بجا آورد.

(348) نمازهايي را كه انسان با وضوي جبيره اي خوانده صحيح است وبعد از آن كه عذرش بر طرف شد، با همان وضو ميتواند نمازهاي بعد را نيز بخواند. ولي اگر براي آن كه نميدانسته تكليفش
وضوي جبيره اي است يا تيمم هر دو را انجام داده باشد، بنا بر احتياط واجب در صورت بقاي جهل، براي نمازهاي بعد وضو بگيرد.
---
[ 71 ]



بازگشت