قـرائـت


قـرائـت
مسأله 987- در ركعت اوّل و دوم نمازهاي واجب يوميه، انسان بايد اوّل حمد و بعد از آن يك سوره تمام بخواند.
مسأله 988- اگر وقت نماز تنگ باشد، يا انسان ناچار شود كه سوره را نخواند، مثلاً بترسد كه اگر سوره را بخواند دزد يا درنده، يا چيز ديگري به او صدمه بزند، نبايد سوره را بخواند.
مسأله 989- اگر عمداً سوره را پيش از حمد بخواند، نمازش باطل است، و اگر اشتباهاً سوره را پيش از حمد بخواند و در بين آن يادش بيايد، بايد سوره را رها كند و بعد از خواندنِ حمد، سوره را از اوّل بخواند.
مسأله 990- اگر حمد و سوره يا يكي از آنها را فراموش كند و بعد از رسيدن به ركوع بفهمد، نمازش صحيح است.
مسأله 991- اگر پيش از آن كه براي ركوع خم شود، بفهمد كه حمد و سوره را نخوانده بايد بخواند، و [نيز] اگر بفهمد سوره را نخوانده، بايد فقط سوره را بخواند؛ ولي اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده، بايد اوّل حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند، و نيز اگر خم شود و پيش از آن كه به ركوع برسد، بفهمد حمد و سوره، يا سوره تنها، و يا حمد تنها را نخوانده، بايد بايستد و به همين دستور عمل نمايد.
مسأله 992- اگر در نماز يكي از چهار سورهاي را كه آيه سجده دارد ـ و در مسأله 361 گفته شد ـ عمداً بخواند، نمازش باطل است.
مسأله 993- اگر اشتباهاً مشغول خواندن سورهاي شود كه سجده واجب دارد، چنانچه پيش از رسيدن به آيه سجده بفهمد، بايد آن سوره را رها كند و سوره ديگر بخواند، و اگر بعد از خواندن آيه سجده بفهمد، ميتواند سوره را تمام كند و بعد از نماز سجده آن را به جا آورد.
مسأله 994- اگر در نماز آيه سجده را بشنود، نمازش صحيح است، و بايد بعد از نماز سجده آن را به جا آورد.
مسأله 995- در نماز مستحبي خواندن سوره لازم نيست، اگرچه آن نماز به واسطه نذر كردن واجب شده باشد، ولي در بعضي از نمازهاي مستحبي ـ مثل نماز وحشت ـ كه سوره مخصوصي دارد، اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد، بايد همان سوره را بخواند.
مسأله 996- در نماز جمعه و در نماز ظهر روز جمعه مستحب است در ركعت اوّل بعد از حمد سوره -جمعه-، و در ركعت دوم بعد از حمد سوره -منافقين- بخواند، و اگر مشغول يكي از اينها شود، بنابر احتياط واجب نميتواند آن را رها كند و سوره ديگر بخواند.
مسأله 997- اگر بعد از حمد مشغول خواندن سوره -قُل هوَ الله اَحَدٌ- يا سوره -قُلْ يا اَيها الكافِرُونَ- شود، نميتواند آن را رها كند و سوره ديگر بخواند، ولي در نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه، اگر از روي فراموشي به جاي سوره -جمعه- و -منافقين-، يكي از اين دو سوره را بخواند، تا به نصف نرسيده، ميتواند آن را رها كند و سوره -جمعه- و -منافقين- را بخواند.
مسأله 998- اگر در نماز جمعه يا نماز ظهر روز جمعه عمداً سوره -قُلْ هوَ الله اَحَدٌ- يا سوره -قُلْ يا اَيها الكافِرُونَ- بخواند، اگرچه به نصف نرسيده باشد، بنابر احتياط واجب نميتواند رها كند و سوره -جمعه- و -منافقين- را بخواند.
مسأله 999- اگر در نماز غير سوره -قُلْ هوَ اَلله اَحَدُ- و -قُلْ يا اَيها الكافِرُونَ- سوره ديگري بخواند، تا به نصف نرسيده ميتواند رها كند و سوره ديگر بخواند.
مسأله 1000- اگر مقداري از سوره را فراموش كند، يا از روي ناچاري ـ مثلاً به واسطه تنگي وقت ـ يا جهت ديگر نشود آن را تمام نمايد، ميتواند آن سوره را رها كند و سوره ديگر بخواند، اگرچه از نصف گذشته باشد، يا سورهاي را كه ميخوانده -قُلْ هوَ اَلله اَحَدُ- يا -قُلْ يا اَيهاَ الكافِروُنَ- باشد.
مسأله 1001- بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند، و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند.
مسأله 1002- مرد بايد در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد كه تمام كلمات حمد و سوره حتي حرف آخر آنها را بلند بخواند.
مسأله 1003- زن ميتواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند يا آهسته بخواند، ولي اگر نامحرم صدايش را بشنود، بنابر احتياط واجب بايد آهسته بخواند.
مسأله 1004- اگر در جائي كه بايد نماز را بلند خواند عمداً آهسته بخواند، يا در جائي كه بايد آهسته خواند عمداً بلند بخواند، نمازش باطل است، ولي اگر از روي فراموشي يا ندانستن مسأله باشد صحيح است، و اگر در بين خواندن حمد و سوره هم بفهمد اشتباه كرده، لازم نيست مقداري را كه خوانده دوباره بخواند.
مسأله 1005- اگر كسي در خواندن حمد و سوره بيشتر از معمول صدايش را بلند كند ـ مثل آن كه آنها را با فرياد بخواند ـ نمازش باطل است.
مسأله 1006- انسان بايد نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند، و كسي كه به هيچ قسم نميتواند صحيح آن را ياد بگيرد، بايد هرطور كه ميتواند بخواند، و احتياط مستحب آن است كه نماز را به جماعت به جا آورد.
مسأله 1007- كسي كه حمد و سوره و چيزهاي ديگر نماز را به خوبي نميداند و ميتواند ياد بگيرد، چنانچه وقت نماز وسعت دارد بايد ياد بگيرد، و اگر وقت تنگ است بنابر احتياط واجب در صورتي كه ممكن باشد بايد نمازش را به جماعت بخواند.
مسأله 1008- مزد گرفتن براي ياد دادن واجباتِ نماز حرام است، ولي براي مستحبات آن اشكال ندارد.
مسأله 1009- اگر يكي از كلمات حمد يا سوره را نداند، يا عمداً آن را نگويد، يا به جاي حرفي حرف ديگر بگويد، مثلاً به جاي -ض- -ظ- بگويد، يا جائي كه بايد بدون زير و زِبَر [كسره و فتحه] خوانده شود، زير و زبر بدهد، يا تشديد را نگويد، نماز او باطل است.
مسأله 1010- اگر انسان كلمهاي را صحيح بداند و در نماز همانطور بخواند و بعد بفهمد غلط خوانده، بايد دوباره نماز را بخواند، و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
مسأله 1011- اگر زير و زِبَر كلمهاي را نداند، يا نداند مثلاً كلمهاي به -س- است يا به -ص- بايد ياد بگيرد، و چنانچه دو جور يا بيشتر بخواند، مثل آن كه در -إهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيمَ-، مستقيم را يك مرتبه با -سين- و يك مرتبه با -صاد- بخواند، نمازش باطل است.
مسأله 1012- اگر در كلمهاي -واو- باشد و حرف قبل از -واو- در آن كلمه پيش [ضمه] داشته باشد، و حرف بعد از -واو- در آن كلمه همزه (ء) باشد، مثل كلمه -سوء- بايد آن -واو- را مدّ بدهد (يعني آن را بكشد)؛ و همچنين اگر در كلمهاي -الف- باشد، و حرف قبل از -الف- در آن كلمه زِبَر [فتحه] داشته باشد، و حرف بعد از -الف- در آن كلمه همزه باشد، مثل -جاء-، بايد الف آن را بكشد؛ و نيز اگر در كلمهاي -ي- باشد و حرف قبل از -ي- در آن كلمه زير [كسره] داشته باشد، و حرف بعد از -ي- در آن كلمه همزه باشد مثل -جيء-، بايد -ي- را با مدّ بخواند؛ و اگر بعد از اين -واو- و -الف- و -ي- به جاي همزه (ء) حرفي باشد كه ساكن است (يعني زير و زبر و پيش ندارد)، باز هم بايد اين سه حرف را با مدّ بخواند، مثلاً در -و لَا الضّالّين- كه بعد از -الف- حرف لام ساكن است، بايد -الف- آن را با مدّ بخواند، و چنانچه به دستوري كه گفته شد رفتار نكند، احتياط واجب آن است كه نماز را تمام كند و دوباره بخواند.
مسأله 1013- احتياط واجب آن است كه در نماز وقف به حركت و وصل به سكون ننمايد؛ و معني وقف به حركت آن است كه زير يا زبر يا پيش آخر كلمهاي را بگويد، و بين آن كلمه و كلمه بعدش فاصله دهد؛ مثلاً بگويد: -الرَّحمنِ الرَّحِيمِ- و ميم -اَلرَّحِيمِ- را زير بدهد و بعد قدري فاصله دهد و بگويد: -مالِكِ يومِ الدّينِ-.
و معني وصل به سكون آن است كه زير يا زبر يا پيش كلمهاي را نگويد، و آن كلمه را به كلمه بعد بچسباند، مثل آن كه بگويد: -اَلرَّحمنِ اَلرَّحِيم- و ميم -اَلرَّحِيم- را زير ندهد و فوراً -مالِكِ يومِ الدّين- را بگويد.
مسأله 1014- در ركعت سوم و چهارم نماز ميتواند فقط يك حمد بخواند، يا بنابراحتياط واجب سه مرتبه تسبيحات اربعه بگويد، يعني سه مرتبه بگويد: -سُبْحانَ الله وَ الْحَمْدُ لِلّه وَ لا اِله اِلاّ الله وَ الله اَكْبَرَ-، و ميتواند در يك ركعت حمد و در ركعت ديگر تسبيحات بگويد، و بهتر است در هر دو ركعت تسبيحات بخواند.
مسأله 1015- در تنگي وقت بايد تسبيحات اربعه را يك مرتبه بگويد.
مسأله 1016- بر مرد و زن واجب است كه در ركعت سوم و چهارم نماز، حمد يا تسبيحات را آهسته بخوانند.
مسأله 1017- اگر در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند، بنابر احتياط واجب بايد -بسم الله- آن را هم آهسته بگويد.
مسأله 1018- كسي كه نميتواند تسبيحات را ياد بگيرد يا درست بخواند، بايد در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند.
مسأله 1019- اگر در دو ركعت اوّل نماز به خيال اين كه دو ركعت آخر است تسبيحات بگويد، چنانچه پيش از ركوع بفهمد بايد حمد و سوره را بخواند، و اگر در ركوع يا بعد از ركوع بفهمد، نمازش صحيح است.
مسأله 1020- اگر در دو ركعت آخر نماز به خيال اين كه در دو ركعت اوّل است حمد بخواند، يا در دو ركعت اوّل نماز با اين كه گمان ميكرده در دو ركعت آخر است حمد بخواند؛ چه پيش از ركوع بفهمد چه بعد از آن، نمازش صحيح است.
مسأله 1021- اگر در ركعت سوم يا چهارم ميخواست حمد بخواند تسبيحات به زبانش آمد، يا ميخواست تسبيحات بخواند حمد به زبانش آمد، بايد آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند، ولي اگر عادتش خواندن چيزي بوده كه به زبانش آمده، ميتواند همان را تمام كند و نمازش صحيح است.
مسأله 1022- كسي كه عادت دارد در ركعت سوم و چهارم تسبيحات بخواند، اگر بدون قصد مشغول خواندن حمد شود، بايد آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند.
مسأله 1023- در ركعت سوم و چهارم مستحب است بعد از تسبيحات استغفار كند، مثلاً بگويد: -اَسْتَغْفِرُ الله رَبّي وَ اَتوُبُ اِلَيه- يا بگويد: -اللّهمَّ اغْفِرْ لِي-، و كسي كه مشغول گفتن استغفار است، اگر شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، چنانچه عادت داشته در نماز فقط بعد از خواندن تسبيحات استغفار كند، بايد به شك خود اعتنا ننمايد؛ اگر در جاهاي ديگر نماز هم استغفار ميكرده، بايد حمد يا تسبيحات را بخواند؛ و نيز اگر نمازگزار پيش از خم شدن براي ركوع در حالي كه مشغول گفتن استغفار نيست، شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد حمد يا تسبيحات را بخواند.
مسأله 1024- اگر در ركوع ركعت سوم يا چهارم، يا در حال رفتن به ركوع شك كند كه حمد يا تسبيحات را خوانده يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند.
مسأله 1025- هرگاه شك كند كه آيه يا كلمهاي را درست گفته يا نه، اگر به چيزي كه بعد از آن است مشغول نشده، بايد آن آيه يا كلمه را به طور صحيح بگويد، و اگر به چيزي كه بعد از آن است مشغول شده، چنانچه آن چيز ركن باشد، مثل آن كه در ركوع شك كند كه فلان كلمه از سوره را درست گفته يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند؛ و اگر ركن نباشد، مثلاً موقع گفتن -اَلله الصَّمَدْ- شك كند كه -قُل هوَ الله اَحَدٌ- را درست گفته يا نه، باز هم ميتواند به شك خود اعتنا نكند، ولي اگر احتياطاً آن آيه يا كلمه را به طور صحيح بگويد، اشكال ندارد؛ و اگر چند مرتبه هم شك كند، ميتواند چند بار بگويد، اما اگر به وسواس برسد و باز هم بگويد، بنابر احتياط واجب بايد نمازش را دوباره بخواند.
مسأله 1026- مستحب است در ركعت اوّل، پيش از خواندن حمد بگويد: -اَعُوذُ بِالله مِنَ الشَّيطانِ الرَّجِيم-، و در ركعت اوّل و دوم نماز ظهر و عصر، -بسم الله- را بلند بگويد، و حمد و سوره را شمرده بخواند، و در آخر هر آيه وقف كند، يعني آن را به آيه بعد نچسباند، و در حال خواندن حمد و سوره به معناي آيه توجّه داشته باشد، اگر نماز را به جماعت ميخواند بعد از تمام شدن حمدِ امام، و اگر فُرادي مي خواند بعد از آن كه حمد خودش تمام شد بگويد: -اَلْحَمْدُ لِلّه رَبِّ الْعالَمِينَ-، و بعد از خواندن سوره -قُل هوَ اَلله اَحَدٌ- يك يا دو يا سه مرتبه -كَذلِكَ الله رَبِّي- يا سه مرتبه -كَذلِكَ اَلله رَبُّنا- بگويد، بعد از خواندن سوره كميصبر كند، بعد تكبير پيش از ركوع را بگويد يا قنوت را بخواند.
مسأله 1027- مستحب است در تمام نمازها در ركعت اوّل، سوره -اِنّا اَنزَلناه- و در ركعت دوم سوره -قُل هوَ اَلله اَحَدٌ- را بخواند.
مسأله 1028- مكروه است انسان در تمام نمازهاي يك شبانه روز سوره -قُل هوَ اَلله اَحَدٌ- را نخواند.
مسأله 1029- خواندن سوره -قُل هوَ اَلله اَحَدٌ- به يك نفس مكروه است.
مسأله 1030- سورهاي را كه در ركعت اوّل خوانده مكروه است كه در ركعت دوم بخواند، ولي اگر سوره -قُل هوَ اَلله اَحَدٌ- را در هر دو ركعت بخواند مكروه نيست.



بازگشت